تبریک روز خبرنگار با چاشنی اشعار مولانا
اراک - ایرنا - برخی از مردم و مسئولان آیهای از قرآن کریم، شعر شاعران و سخنان بزرگان را زینت بخش پیام تبریک به خبرنگاران به مناسبت 17 مرداد و روز خبرنگار میکنند و به ویژه ابیاتی از حضرت مولانا را چاشنی پیام خود کرده (1) و با این کار سعی میکنند به شیرینی و مقبولیت سخن خود بیفزایند. اما سئوال این است که آیا خبر از دیدگاه کتاب آسمانی و یا شعر شاعران، با مفهوم آن در نزد صادرکنندگان این...
بیتهای «جان نباشد جز خبر در آزمون --- هر که را افزون خبر جانش فزون»، «اقتضای جان چوای دل آگهی است --- هر که آگهتر بود جانش قوی است» و «چون سر و ماهیت جان مخبرست --- هر که او آگاهتر با جانترست» بارها از سوی صادرکنندگان پیام تبریک به مناسبت روز خبرنگار استفاده شده اند، هر چند مورد دوم در مثنوی نیکلسون درج نشده (2) و ممکن است مربوط به سایر نسخهها باشد، زیرا در برخی منابع اینترنتی جزو اشعار مولانا قلمداد شده است.
این نوشته برآن است که مفهوم خبر از دیدگاه مولویشناسان و نیز علوم ارتباطات را بررسی و معلوم کند که آیا از این دو دیدگاه مفهوم یکسانی دارند یا با وجود شباهت ظاهری، به تعبیر حضرت مولانا «فرقشان هفتاد ساله راه» است ولی در همین مقدمه تاکید میکنم که در جایی که مولویشناس بزرگ مرحوم استاد بدیعالزمان فروزانفر گفتهاند: «بنده قلت بضاعت خویش را با عظمت مقام مولانا سنجیده و بر این کار (نگارش کتاب) دلیری مینمودم زیرا میدانستم و هم اکنون میدانم که هر چه تحقیق ما به غایت رسد باز دست اندیشه از دریافت پایگاه آن گوینده آسمانی کوتاه است (3) وضع چون منی روشن است ولی باز به فرموده حضرت مولانا «کوشش بیهوده به از خفتگی است»
جایگاه خبر در علوم ارتباطات اجتماعی
خبر به دلیل گسترش چشمگیر وسایل ارتباط جمعی و رشد روز افزون دسترسی عمومی به این وسایل به موضوعی عادی و یک امر دمدستی تبدیل شده و بیشتر مردم به دلیل دسترسی به خبر، نسبت به آن کم یا زیاد شناخت دارند و آن را ادراک میکنند و از سوی دیگر این مقوله در علوم ارتباطات اجتماعی و نیز مدیریت رسانه نقش و جایگاه اساسی دارد تا جایی که «نقش خبر رسانی از دلایل مهم وجودی مطبوعات» قلمداد شده و «مهمترین مضمون مطبوعات؛ اخبار یعنی انعکاس تازهترین رویدادهای هر روز داخل و خارج» عنوان شده است. (4)
دانشمندان علوم ارتباطات اجتماعی حتی آن دسته که با بدبینی به رسانه ها نگاه کرده و آنها را ابزاری در دست قدرتها برای مطیع کردن مردم دانسته اند، معتدند که «همگرا کردن فرد در یک نظام از پیش تعیین شده از ارزشها، باورها و رمزگان رفتار اجتماعی و یا به عبارت بهتر وارد کردن شخص به درون یک سازمان اجتماعی مشخص» اصلیترین وظیفه وسایل ارتباط جمعی است (5) هم، «سرگرم کردن» و «مطلع کردن عموم مردم» را از وظایف رسانهها بر شمردهاند.
مقوله خبر در علوم ارتباطات اجتماعی و نیز مدیریت رسانه نقش و جایگاه اساسی دارد تا جایی که «نقش خبر رسانی از دلایل مهم وجودی مطبوعات» قلمداد شده و «مهمترین مضمون مطبوعات؛ اخبار یعنی انعکاس تازهترین رویدادهای هر روز داخل و خارج» عنوان شده است.
این در حالی است که بیشتر صاحبنظران خبر را یکی از وظایف اصلی رسانهها دانسته و بر نقش مثبت آن در جامعه تاکید دارند و معتقدند «خبر پر ارزشترین کالای امروز و در دنیای اطلاعات نقش خبرسازان دارای اهمیت فزاینده است، چرا که خبرسازان امروز، دواقع سازندگان «فراواقعیتهای» رسانهای هستند که در دنیای نوین، فراتر از واقعیات عمل میکنند. (6)
برخی از نویسندگان نیز «سرعت توزیع و اشاعه افکار را مدیون رسانههای گروهای دانسته و نوشتهاند: «گسترش افکار عمومی در جامعههای قدیمی بسیار کند بوده است و به همین نسبت از حدت و شدت و در نتیجه تاثیرگذاری بیبهره میمانده است ولی در جامعههای جدید با ورود رسانههای گروهی به عرصه زندگی و اشاعه سریع اخبار و انعکاس بلامانع و منازع رخدادهای اجتماعی، افکار عمومی نیز از طریق مطبوعات و... رادیو وتلویزیون و سینما گسترش می یابد» (7)
بسیاری از صاحبنظران بر نقش رسانهها در فرهنگ تاکید کرده و برخی نیز کتابهایی در این خصوص تالیف کردهاند (8) که با توجه به نقش پر رنگ خبر در رسانهها، میتوان نتیجه گرفت که خبر و خبر رسانی نیز در کنار سایر کارکردهای رسانه، اهمیت خاص خود را دارد و اگر این گفته را بپذیریم که «رسانهها، امروز باورهای دنیای ما را میسازند و یا حتی تصویری از جهان پیرامون را به ما تحمیل میکنند. (9) خبر یکی از ابزارهای رسانهای برای این هدف است.
چیستی خبر و نیمنگاهی به دیدگاههای مولانا
از آنچه گفته شد اهمیت خبر در علوم ارتباطات اجتماعی مشخص شد ولی اکنون این سئوال پیش میآید که خبر چیست که از یک سو چنین جایگاهی در رسانهها دارد و از سوی دیگر افراد جامعه خود را با آن آنقدر آشنا می یابند که بی نیاز از تعریف است. واقعیت این است که خبر با هر تعریف و با هر نگاهی که به آن شود امری این جهانی و در باره زندگی انسان در این کره خاکی است و همین جا تفاوت خبر از دیدگاه مولانا با آنچه از رسانهها میخوانیم، می شنویم و می بینیم، آغاز میشود. زیرا به گفته برخی محققان مولانا خبر از نیستی و عدم میدهد (شبستری) که به آن خواهیم پراخت.
صاحبنظران و نویسندگان کتابهای خبرنویسی هر یک از زاویهای به آن نگاه کرده و تعریفهای متعددی را ارائه کرده اند، اما برای فراهم شدن زمینه بحث، می توان این تعریف که «خبر بیانی عینی از واقعیتهاست که دارای یک یا چند ارزش خبری است و احتمالا تحت تاثیر عوامل درون سازمانی و برون سازمانی شکل میگیرد. (10) و برخی از دست اندرکاران آن را به نوعی تعریف مناسبی تشخیص داده اند را ملاک بررسی قرار داد.
البته این تعریف نیز نیاز به شرح دارد و باید بیان عینی واقعیتها، ارزشهای خبری و عوامل درون سازمانی و برون سازمانی توضیح داده شوند که برخی متخصصان معتقدند که اگر خبری در رسانهای منتشر نشود و به اصلاح بیان یا گزارش نشود، اصلا خبر نیست به همین دلیل عدهای گفتهاند «کار روزنامه نگاری عبارت است از تبدیل رویداد به خبر از طریق چاپآن در روزنامه...» یا «خبر همواره به عنوان نوعی کالا خریدار داشته و خبرنامهها وسیله اختصاصی نقل آن بودهاند (11) که در این مطالب به بیان خبر و وسیلهای که با آن بیان می شود مثل روزنامه یا خبرنامه تاکید شده و می توان چنین برداشت کرد که اگر رویدادی در رسانهها منعکس نشود، اصلا خبر نیست و پس از انتشار میتوان آن را خبر محسوب کرد. البته اینکه عدهای با افراط در این کار خبرنگار را «تکنسین اخبار» خواندهاند (12) جای سئوال دارد.
این مطلب در نزد برخی از نویسندگان تا آن جا مهم بوده که گفتهاند: «خبر مطلبی است که قابل انتشار در روزنامه و یا مجلات باشد» و قابلیت انتشار را نیز منوط به «توجه و علاقه خوانندگان» دانسته و تاکید کردهاند که «ضوابط خاص هر موسسه مطبوعاتی با ویژگیهای جامعه و خریداران روزنامه ارتباط پیدا میکند و مطالب مورد نظر حداقل باید از دید خوانندگان مطالبی نو و تازه باشد تا بتواند نظر آنان را به خود جلب کند، بنابراین باید وقایعی رخ دهد که بتوان آنها را گزارش کرد، در غیر این صورت چیزی به نام خبر نخواهیم داشت. (13) و بنابر این توضیح است که حوزه خبرهای رسانهها رویدادهای عینی قلمداد شده و خبر ازاین دیدگاه به طور مستقیم رویدادهای معنوی که برخی ابیات مثنوی معنوی درباره خبر متناطر با آن است را در برنمیگیرد.
برخی کتابها نیز کار را سادهتر کرده و مثالهای آشنایی از خبر ارائه داده و توضیح دادهاند که «گزارش درباره حوادث، برخوردها، جنایات، اطلاعیهها، قوانین و مقررات جدید کشفیات و نظیر آن... خبر نامیده میشود (14) و یا از «خبرهای عادی، خبرهای حوادث جنایی، تصادفات و ماجراهای عشقی و خبرهای محلی» نام برده شده که باید تا حد امکان هیجان انگیز باشد و درک آنها نیازی به تفکر نداشته باشد» (15)
این مطالب نشان میدهند که خبر در رسانهها چه موضوعاتی را بر میگیرند، چنین حوادثی ممکن است به عنوان یک رویداد مورد توجه مولانا قرار گرفته از آنها به در قالب تمثیل وحکایت برای بیان اندیشههای بلند خود بهره گرفته باشد ولی باید گفت آن چه که مولانا به عنوان وسیله از آن بهره گرفته در دیدگاه روزنامه نگاری هدف است و این مطلب اکنون نیز مصداق دارد چنانکه برخی از نویسندگان، سوژه یک داستان یا رمان را از یک خبر میگیرند (16)
البته برخی از نویسندگان مثالهای ملموستری چون «ضوابط جدید برای واگذاری سهام، قتل 15 نفر در گنگو، مصرف 5 میلیون متر مکعب گاز در استان مرکزی در سال گذشته، آتش گرفتن یک خانه، پیشرفت شوراها به نقل از رییس شورای شهر، سیاستهای جدید دولت در خصوص خانه سازی، فرار یک دانش آموز به خاطر ترس از تنبیه در صورت پایین بودن نمرات امتحانی، بیان مشکلات پرستاران به وزیر بهداشت، نتیجه یکمسابقه فوتبال و همایش دانشمندان در خصو ص ذرات بنیادی» را ارائه و آنها را به دلیل دارا بودن نکات جدید به عنوان خبر قلمداد کردهاند (17) که هر کس کمترین آشنایی با مثنوی معنوی و دیوان شمس داشته باشد به راحتی تشخیص میدهد که چنین مسائلی مورد نظر مولانا نیست هرچند او در قصهها به مسائلی از این دست اشاره کرده است ولی کار او چنانچه گفته شد مثل داستان نویسی است که از یک واقعه خبری الهام گرفته و رمان یا داستانی را به نگارش درآورده باشد.
آن چه که مولانا به عنوان وسیله از آن بهره گرفته در دیدگاه روزنامه نگاری هدف است و این مطلب اکنون نیز مصداق دارد چنانکه برخی از نویسندگان، سوژه یک داستان یا رمان را از یک خبر میگیرند
به باور عدهای خبر یک کالای فاسد شدنی است زیرا «عامل زمان در کار تهیه و تولید مطبوعات از اهمیت فراوان برخوردار است و بر خلاف سایر رشتههای صنعت که اگر تاخیری در تولید کالایی روی دهد زیان چندانی وارد نمیآید ولی در مورد مطبوعات باید فاصله زمانی میان تهیه مواد اولیه روزنامه یعنی اخبار و چاپ و نشر آن را به حداقل ممکن رساند، چون کوچکترین تاخیر باعث کهنگی خبرها و مطالب روزنامه میشود.» (18) و همین امر نیز با بسیاری از اندیشههای مولانا که مسائل عام بشری و همه زمانها و مکانها و همه انسانها، را در بر میگیرد، تفاوت بنیادی دارد.
دانشمندان «مهمترین نقش و کارکرد وسایل ارتباط جمعی را پیجویی و گردآوری اطلاعات در مورد حوادث و رویدادهای ملی و فراملی و انتقال آنها بهعموم مردم بدون در نظر گرفتن سلسله مراتب گروهی» دانستهاند ولی به قول مولانا به دلیل اینکه از نظرگاههای مختلف به آن مینگرند اختلاف در گفتشان پیدا شده و «برخی خبر را گزارشی فشرده و بازتابی دقیق از یک رویداد میداند و شماری دیگر، خبر را گزارشی مناسب که برای بخش عمدهای از مردم جالب توجه است، تلقی میکنند.
بنابر این، «در هر خبری باید پنج مورد تازگی رویداد، محتوای با اهمیت، موضوع جاذب، «جامع و کامل» بودن و کوتاه بودن رعایت شود که دو مورد آغازین، سنگ پایه اصلی خبر را تشکیل میدهند. بدین معنی که اگر خبر تازه و با اهمیت نباشد اصولا به عنوان یک خبر در کانالهای پخش خبرگزاریها قرار نمیگیرد. اما این دو اصل از نظر ماهیت، با یکدیگر تفاوت دارند، زیرا تازگی امری کم و بیش مطلق است و در همه جا و همه فرهنگها کم و بیش مفهومی یکسان دارد، حال آنکه مهم بودن خبر امری نسبی است و میتواند از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت باشد» (19) که این امر بر اساس معیارهای گزینش اخبار برای انتشار از بین صدها و هزاران خبر و پیام، ارزشهای خبری نامیده میشود که شامل دربرگیری (گروههای قابل ملاحظهای از مردم را در برگیرد)، شهرت، برخورد، استثناء و شگفتیها، بزرگی و عظمت، مجاورت، تازگی و طراوت میشوند» (20) که شرح آنها در کتابهای خبر نویسی و روزنامهنگاری بیان شده است.
با این حال «در رسانهها نه همه وجوه و مختصات هر خبر انعکاس مییابد و نه همه وجوه و مختصات کل رویدادها و میتوان نتیجه گرفت که تصویری که رسانهها از جهان اطراف، به ما منتقل میکنند، تصویری مخدوش و تغییر شکل یافته است».(21) و شاید تصویر مطبوعات از جهان شباهت زیادی به داستان فیل در تاریکی دارد که شامل تصاویری جزئی، مخدوش و بی ارتباط با هم در خصوص یک کل واحد است و پر واضح است که آثار مولوی چون خورشیدی است که تمام جنبههای حقیقت را بر انسانی که خواستار آن باشد، نمایان میسازد.
خبر در آثار مولوی
مولوی در آثار شعر و نثر خود بارها از کلمه خبر به معنی آگاهی و اطلاع و خبر داشتن استفاده کرده است ولی آن چه که بیشتر مورد توجه است و به طور جدی به این کلمه پرداخته است در 2 داستان مثتوی معنوی است که یکی از آنها داستان ضمنی «طعن زدن بیگانه به شیخ و جواب گفتن مریدان شیخ او را» که با بیت (آن یکی یک شیخ را تهمت نهاد ---- کو بدست و نیست بر راه رشاد) است که در میانه داستان «ابراهیم ادهم بر لب دریا» به آن پرداخته شده است و مطالب مهمی را در آن گنجانده که با دقت در آنها می توان نظر آن بزرگوار در خصوص خبر را دریافت.
کیست کافر غافل از ایمان شیخ کیست مرده بی خبر از جان شیخ
جان نباشد جز خبر در آزمون هر که را افزون خبر جانش فزون
جان ما از جان حیوان بیشتر از چه زان رو که فزون دارد خبر
پس فزون از جان ما جان ملک کو منزه شد ز حس مشترک
وز ملک جان خداوندان دل باشد افزون تو تحیر را بهل
زان سبب آدم بود مسجودشان جان او افزونترست از بودشان
در این بیتها غفلت از ایمان شیخ و بی خبری از جان او - که یک انسان کامل و به فناء فی الله رسیده است -، نشانه بی خبری و گمراهی دانسته شده و به مراتب جان پرداخته شده است و به همین نسبت جان و به تبع آن خبر از آن را دارای مراتبی دانسته است و به نظر میرسد به همین دلیل است که برخی از شارحان مثنوی در بررسی موضوع جان، اشاراتی به خبر هم کردهاند.
به عقیده کریم زمانی که از شارحان مثنوی است؛ مولوی در این ابیات می گوید: «جان و روان، چیزی نیست جز آگاهیهایی که از طریق تجربههای روحی و معنوی حاصل شده. پس هر کس دارای آگاهی بیشتر باشد، جان او نیز بیشتر و نیرومندتر است و... از آنرو که روح آدم (حقیقت انسان کامل) کاملتر و نیرومندتر از حقیقت فرشتگان بود، مورد سجده آنان قرار گرفت و در مجموع حضرت مولانا در این ابیات مراتب موجودات زنده را بیان فرمود: حیوان، انسان، فرشته، انسان کامل که اشرف و افضل بر همه آنان است.» (22)
مولوی در چند بیت از مثنوی معنوی به مراتب جان پرداخته و به همین نسبت جان و به تبع آن خبر از آن را دارای مراتبی دانسته است و به نظر میرسد به همین دلیل است که برخی از شارحان مثنوی در بررسی موضوع جان، اشاراتی به خبر هم کردهاند.
مورد دیگری که در آثار مولانا به طور جدی به خبر پرداخته شده، در ضمن داستانی در دفتر ششم است که با ابیات
واعظی را گفت روزی سایلی -------- کای تو منبر را سنیتر قایلی
یک سؤالستم بگو ای ذو لباب ------- اندرین مجلس سؤالم را جواب
بر سر بارو یکی مرغی نشست -------- از سر و از دم کدامینش بهست
گفت اگر رویش به شهر و دم به ده ------------ روی او از دم او میدان که به
و در ادامه با ابیات زیر به موضوع خبر پرداخته است
جان چه باشد با خبر از خیر و شر ------- شاد با احسان و گریان از ضرر
چون سر و ماهیت جان مخبرست ----- هر که او آگاهتر با جانترست
روح را تاثیر آگاهی بود ------- هر که را این بیش اللهی بود
چون خبرها هست بیرون زین نهاد ------ باشد این جانها در آن میدان جماد
جان اول مظهر درگاه شد --- جان جان خود مظهر الله شد
آن ملایک جمله عقل و جان بدند ------- جان نو آمد که جسم آن بدند
از سعادت چون بر آن جان بر زدند ----- همچو تن آن روح را خادم شدند
آن بلیس از جان از آن سر برده بود ----- یک نشد با جان که عضو مرده بود
(23)
منظور از خبر در آثار مولانا چیست؟
به عقیده شبستری «جان انسانی در مثنوی معنوی چیزی جز «خبر» نیست و حقیقت جان عبارت از خبر است وچون خبر هویت زمانمند و نوشونده دارد، پس جان در مثنوی معنوی، حقیقتی زمانمند و نوشونده است، یک حادثه است و این خبر دار شدن در واقع خبردارشدن از عدم است ونه خبر دارشدن از وجود و مولانا که یک روایت گر بزرگ تاریخ بشر است راوی عدم است نه راوی وجود، او از عدم روایت می کند نه از وجود و فنا ء فی الله مولانا همان خبر یافتن وی از عدم و رفتن تدریجی او به عدم است. (24)
در توضیح این مطلب باید گفت که از نظر مولانا «انسان اوج قله حیات اندیشه را در سیر از مراتب جمادی (بی جان) تا مراتب بالا عرضه می دارد» و عارف نیز در سلوک خود از مراحلی عبور کرده تا به «رهایی از خود که فنا تعبیری از آن است و نیل بدان طی کردن مقامات سلوک را از قطع پیوند به تعلقات تا دستیابی به آنچه صوفیه مرگ قبل از مرگ میخوانند، الزام می کند... و سلوک صوفیانه نزذ مولانا از قطع تعلق آغاز میگشت و تا به نقطه نهایی که فنای از خودی است منتهی نمیگشت، به هدف سلوک که اتصال با کل کائنات، اتصال به دنیای غیب و اتصال به مبداء هستی بود، نمی رسید.»
بر همین اساس است که « آنچه به وسیله مولانا در مجالس املای مثنوی معنوی گفته میشد حماسه روح بود. سرگذشت سیر بی وقفه روح در جستجوی متهورانهای که در آن ملاقات خدا را غایت حرکت و سلوک خویش میساخت. و این سادهترین و پر مایهترین شعر مولانا، که در عینحال متعالیترین شعر عرفانی در تمام دنیا به شمار می آید، سفرنامه روح انسانی است در بازگشت به مبدآ، بازگشت حماسهآمیزی که حکایت و شکایت نی رمز انگیزه آن است و خط سیرش از میان خطرها و بحرانهای عظیم روحانی و روانی میگذرد.
مولانا در طی این اشعار ساده و عمیق و عاری از تکلف شاعرانه با تقریر حکمتها و نقل حکایتها، خط سیر روح خود و روح هر عارف طالب یا واصل را، از عالم مهجوری تا مرتبه وصال دنبال میکند، و چون دوست دارد تا سر دلبران را در حدیث دیگران به بیان آرد، صورت قصه را ستر حال خویش میکند (25)
مولانا در اشعار ساده و عمیق و عاری از تکلف شاعرانه با تقریر حکمتها و نقل حکایتها، خط سیر روح خود و روح هر عارف طالب یا واصل را، از عالم مهجوری تا مرتبه وصال دنبال میکند، و چون دوست دارد تا سر دلبران را در حدیث دیگران به بیان آرد، صورت قصه را ستر حال خویش میکند.
رسیدن به کمال در عرفان اسلامی مراحل متعددی دارد و سالک برای رسیدن به حقیقت مطلق یا به اصطلاح صوفیان "جان جان" باید از منازل مختلف عبور کند که شرح این «سیر و سلوک از اولین قدم تا نهایت و از مبداء حرکت تا منتهای غایت و گذشتن این موجود شگرف از این راه هراسناک و عجیب مو به مو و نکته به نکته با عباراتی واضح و کلماتی رسا» در منطق الطیر عطار نیشابوری بیان شده است و این کتاب گرانقدر که مولانا سراینده آن را روح عالم معنی نامیده و «مجموعه ای از افکار صوفیان درباره هفت وادی طریقت و چگونگی و کیفیت حرکت سالک از نقطه طلب تا مقصد فنا و بقاءبالله» (26) است میتواند در توضیح و تفسیر مثنوی شریف و از جمله بحث این نوشته مفید باشد و اگر بپذیریم که مولوی از نیستی خبر داده است باید بپذیریم که خبر رسان مرحله فناءفیالله است.
فنا و نیستی که به نظر شبستری، مولانا ازآنها خبر داده است یعنی «فنای بنده در حق به طوری که جهت بشریت بنده در جهت ربوبیت حق محو گردد. با "فنا" به سقوط اوصاف ناپسند و با بقا به قیام اوصاف پسندیده اشاره میکنند و فنای شخص از نفس خود و خلق، زوال احساس او به خود و خلق است چنانکه مولانا فرموده است: (هیچکس را تا نگردد او فنا ----- نیست راه در بارگاه کبریا) (27)
سه دیدگاه
در خصوص ارتباط خبر از دیدگاه مولانا و دانشمندان علوم ارتباط در مجموع سه دیدگاه قابل بررسی است، دیدگاهی که این دو را یکی فرض میکند و تفاوتی بین آنان قائل نیست که می توان کسانی که درپیامهای خود از اشعار مولانا برای تبریک روز خبرنگار بهره میگیرند را از این دسته دانست، گروه دیگر بین دیدگاه مولوی با آنچه امروز خبر گفته می شود تقاوت کلی قایلند و عدهای نیز دیدگاه بینابین و به اصطلاح متعادل دارند.
دیدگاه مخالفان
برخی از پژوهندگان آثار مولوی معتقدند که «رسمی ناخوش از سوی پارهای پژودهندگان در ایران در کار آماده است که سخنان شاعران و گویندگان پیشین را موافق پندار امروزیان تعبیر میکنند و نتیجه میگیرند که پیشینیان نطریههای علمی و فلسفی دوران معاصر را در میان انداختهاند.»(28)
یکی دیگراز مولوی شناسان با توضیح خبر در اشعار مولوی و بیان اینکه «مولوی در مثنوی میگوید نفس آدمی عین آگهی آدمی است، عین دانش آدمی است و به نظر مولانا جان ذومراتب است یعنی بعضیها بیشتر جان دارند و برخی کمتر»، گفته است: «معنی آن این است که جان مثل بدن رشد میکند. روح آدمی مثل بدن نشیب و فراز دارد و ممکن است کم جانتر یا با جانتر شود و گاهی آنقدر جانش کم میشود که به مرحله حیوانی و گیاهی نزدیک میشود. ماهیت جان مخبر است یعنی حقیقت جان و سر و ماهیتش خبر دار بودن است آن هم نه اخبار، به معنای اخباری که در «بی. بی. سی» (رسانهه) ا میخوانیم. بلکه یعنی دانش حقایق عالم و جانی که انس با حقایق دارد نه خبرهای روزمره و گذرا و بیهوده و بی فایده؛ و جان نباشد جز خبر در آزمون؛ در آزمون یعنی در مقام تحقیق و جان عین خبرداری است و هر که از حقایق خبر دارتر است جان او بیشتر است و لذا آدمتر و انسان تر است. (29)
دکتر علی سرور یعقوبی استاد ادبیات دانشگاه آزاد اسلامی اراک نیر در این خصوص به خبرنگار ایرنا گفت: «خبر از دیگاه مولانا با آنچه ما امروز با آن رو به رو هستیم یکسره متفاوت وشاید ناساز باهم هستند، خبر از دید مولانا و دبستانهای نهانگرایانه وعرفانی، آن آگاهیها و بینش و معرفتی است که در راستای شناخت دوست ودستیابی به کمال و راز آشنایی است، آنچه ما امروز آنرا خبر میدانیم و میخوانیم نه تنها به شناخت ومعرفت ما نمیانجامد بلکه شاید به پریشیدگی روانی و رفتاری هم میانجامد، خبرهایی که امروزه از هرسو بر سر ما آوار میشود چیزی جز رویدادهای ناگوار، ناخوشایند واندوهبار، نیست، اگرچه مارا از پیگیری وشنیدن آنها گریزی و گزیری نیست اما آسیمگی و نژندی مارا هم درپی دارد و "خبر" امروز از دید مولانا شاید قیل و قالی بیش نیست.»(30)
محمود جودکی، دانشجوی دکتری ارتباطات و فعال مطبوعاتی نیز که سالها سابقه کار در ردههای مختلف در نشریات را دارد و در زمره محالفان شباهت خبر از دیدگاه علوم ارتباطات و مولوی است، چنین اظهار داشت: «معنای خبر آگاهی است، آگاهی ممکن است از یک رویداد و حادثه باشد، یا از یک واقعیت. ولی خبر امروزی آگاهی سطحی است از رویدادهای روزمره، که بنده معتقدم با واقعیت اختلاف بسیاری دارد، اختلافی که گاه موجب میشود ما در 2 رسانه شاهد 2 خبر متضاد از یک رویداد باشیم. در علم خبر، عوامل متعددی باعث تفاوت اخبار از یک واقعیت میشود که این بحث در این دفتر نمیگنجد و با موضوع نیز منطبق نیست؛ اما خبری که مولانا در مثنوی دارد از نظر من کاملا متفاوت از خبر رسانهها است، زیرا خبری است که از درون میجوشد، حادثه نیست، واقعیت است که همه به آن نمیرسند.
آنچه ما امروز آنرا خبر میدانیم و میخوانیم نه تنها به شناخت ومعرفت ما نمیانجامد بلکه شاید به پریشیدگی روانی و رفتاری هم میانجامد، خبرهایی که امروزه از هرسو بر سر ما آوار میشود چیزی جز رویدادهای ناگوار، ناخوشایند واندوهبار، نیست، اگرچه مارا از پیگیری وشنیدن آنها گریزی و گزیری نیست خبری که مولانا از آن حرف میزند و آن را حقیقت جان میداند، خبر از واقعیتی نهانی است که همه افراد بدان دسترسی ندارند و باید بین آن و خبری که امروزه در دسترس همه هست، تفاوت قائل شد، هر چند امروزه متاسفانه برخی افراد از روی کلمه خبر، اشعار وی را در متون خویش به کار میبرند، بدون آنکه اطلاع و شناختی از معنای دقیق کلمات و درک اشعار داشته باشند، که امری اشتباه است.»(31)
دیدگاه اعتدالی
ابوالفضل نیکعهد دارای درجه دکتری ادبیات فارسی و از فعالان مطبوعاتی نیز در خصوص خبر از دیدگاه جناب مولوی با آنچه امروز در رسانهها پرداخته میشود، دیدگاهی اعتدالی ارائه کرد و گفت: «واژه خبر به معنای وقوف نسبت به امری است و جان نیز معناهای گوناگون و مرتبط به هم دارد که که جمع جن، پدر پریان، روح حیوانی، نفس و آن چه تن به آن زنده است از آن جمله است.
مساله جان از دیدگاه مولوی بسیار ریشه ای و نهادینه است و حقیقت جان خبر است که هرکس خبر بیشتری دارد جان فزونتری هم دارد، خبر از نظر مولانا «قوت جان» است که در نهایت باعث افزون کردن جان میشود و در واقع مولوی در چهار بیت دفتر دوم که در این نوشته به آنها اشاره شد، مراتب آگاهی را مشخص میسازد و برای مراتب بالای عالیه خبر و آگاهی درجاتی را مشخص می سازد که هر کدام که آگاهی بیشتری دارند، ارزش بیشتری دارند که از نظر وی این آگاهی به مراتب رشد و تعالی انسانی منجر میشودکه او را به کمال می رساند که تمام مثنوی از آغاز تا انجام همین را میرساند و در ابیاتی خاص مانند: (هر که آو آگاهتر رخ زردتر هر که او رخ زردتر پر دردتر) به مراتب عالیه عرفان اشاره میکند.
در نهایت میدانیم که با خبر بودن همواره بهتر از بی خبر بودن است و در تمام خبرهای رسانهها هم صرفا مسائل مادی نیست بلکه به نوعی آگاهی هایی که به ما میدهند یک نوع درس عبرت، پند، تجربه، پیشگیری و مسائلی از این دست را به دنبال دارد که میتواند به همان خبری که مد نظر برای کمال انسانی است منجر شود
از نظر مولانا خبر علم حضوری نیست بلکه علم شهودی است به نوعی اشاره به نوعی ظلم و سیاهی است که به سوی روشنی رهنمون میشود. خبر از نظر او قوت جان است که باعث افزوده کردن جان میشود. اما خبری که روزنامه نگاران و صاحبان رسانه در پی آنند در وهله نخست به همان تعریفی که در علم منطق بدان اشاره می شود، میپردازد که احتمال صدق و کذب را در آن محتمل میداند. هر چند که در همین خبری که صاحبان رسانه به دنبال آن هستند، هم به نوعی آگاهی وجود دارد که ممکن است نفع دنیوی و یا ضرر آن را به دنبال داشته باشد، اما در نهایت میدانیم که با خبر بودن همواره بهتر از بی خبر بودن است و در تمام خبرهای رسانهها هم صرفا مسائل مادی نیست بلکه به نوعی آگاهی هایی که به ما میدهند یک نوع درس عبرت، پند، تجربه، پیشگیری و مسائلی از این دست را به دنبال دارد که میتواند به همان خبری که مد نظر برای کمال انسانی است منجر شود، اما باید گفت «تا که گوید و چه جوید» و این برداشت کننده محصول خبر است که چگونه با آن مواجه شود.
با توجه به اینکه جان، جز آگاهی از حق وحقیقت چیز دیگری نیست، پس آگاهی سبب پاکی و فزونی جان گردد و خبر هنگامی خبر است که حالت نوشوندگی داشته باشد، پس در ضمن این نو شدن سبب افزودن جان تازه میشود به همین خاطر است که حضرت رسالت (ص) می فرمایند: وای به حال کسی که دو روزش مانند هم باشد، پس هر لحظه باید به دنبال افزونی خبر و آگاهی باشیم تا سر انجام به کمال انسانی دست یابیم.»(32)
منابع
1- برای نمونه: https://www.yjc.ir/fa/news/7029402
2- مولوی، جلالالدین محمد، مثنوی معنوی براساس نسخه رینولد نیکلسن چاپ دوم 1380. انتشارات سوره مهر
3- فروزانفر، بدیعالزمان، زندگانی مولانا جلالالدین محمد مشهور به مولوی. انتشارات زوار. چاپ پنجم 1366.
4- قاضی زاده علی اکبر، ویراستاری و مدیریت اخبار. موسسه انتشاراتی روزنامه ایران. چاپ اول 1379 ص 37
5- اس هرمن ادوارد و نوام چامسکی، فیلترهای خبری. ترجمه تژا میرفخرایی. انتشارات موسسه ایران چاپ اول 1377. ص 17
6- هیکس وینفورد، سالی آدامز و هریت گیلبرت روزنامه نویسی. ترجمه علیرصا باستانی. انتشارات دفتر مطالعات و توسعه رسانه ها وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی. چاپ دوم 1388
7- لازار ژودیت، افکار عمومی.. ترجمه مرتضی کتبی. نشر نی. تهران 1395ص 21
8- لال جیمز، رسانه ها، ارتباطات و، فرهنگ؛ رهیفاتی جهانی، ترحمه مجید نکودست، موسسه انتشاراتی روزنامه ایران چاپ اول 1379
9- ویراستاری و مدیریت اخبار. قاضی زاده ص 13
10- روغنیها محمدتقی، گزارشگری کاربردی برای رسانههای جمعی، موسسه انتشاراتی روزنامه ایران. چاپ اول 1382 ص 17
11- فن روزنامه نگاری، (مجموعه چه می دانم؟) فیلیپ گایار. ترجمه فضل الله جلوه. سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی. چاپ او ل 1368 ص 3
12- همان ص 27
13_روزنامه نویسی. وینفورد هیکس
14- تحریریان محمدحسین خواندن متون مطبوعاتی reading journalistic english(رشته مترجمی زبان انگلیسی). دانشگاه پیام نور چاپ پنجم 1382 ص 6
15- مطبوعات پیر آلبر ص 15 و16)
16- حنیف، محمد، مراحل خلق داستان، چاپ اول1372- انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی ص 27
17-. هریس جفری و دیوید اسپارک، خبرنگاری کاربردی ترجمه محمدتقی روغنیها، موسسه انتشاراتی روزنامه ایران چاپ اول 1381 ص 11 تا 13
18- مطبوعات پیر آلبر ص 38 و 39
19- دادکان، سیدمحمد، مبانی ارتباطات جمعی، نشر فیروزه. ص 119 و 120
20- ویراستاری و مدیریت اخبار. قاضیزاده ص 29 تا 31
21- همان
22- زمانی، کریم. شرح جامع مثنوی معنوی. (دوره هفت جلدی) انتشارات اطلاعات
23- مثنوی معنوی
24- مجتهدشبستری، محمد، «معنای جان در مثنوی معنوی» http://mohammadmojtahedshabestari.com
25- زرینکوب، عبدالحسین (پله پله تا ملاقات خدا؛ درباره زندگی، اندیشه و سلوک مولانا جلال الدین رومی. انتشارات علمی. چاپ هفدهم 1380 صص285 تا 302
26- عطار نیشابوری، فریدالدین محمد، منطق الطیر. به اهتمام سید صادق گوهرین. شرکت انتشارات علمی و فرهنگی چاپ چهام 1365 ص ص شانزده تا بیست و یک
27- سجادی، سید جعفر، فرهنگ لغات واصطلاحات و تعبیرات عرفانی. چاپ اول 1371. تهران انتشارات کتابخانه طهوری زیر لغت فنا
28- سرامی، قدمعلی، از خاک تا افلاک (سیری در غزلها و ترانههای مولانا جلالالدین بلخی) ص 20
29- بحث جان و تن در اندیشه مولانا. به نقل از یوتیوب
30، 31و 32- مصاحبه با نگارنده
*س_برچسبها_س*