تحقق الگوی سوم انسان انقلاب به روایت یک کتاب
کتاب «خانهدار مبارز» مراقب است برای حضور زن در اجتماع و ایفای نقش اجتماعی آن به دامان جریان غربی نیفتد و تحقق الگوی سوم انسان انقلاب است.
کتاب «خانهدار مبارز» مراقب است برای حضور زن در اجتماع و ایفای نقش اجتماعی آن به دامان جریان غربی نیفتد و تحقق الگوی سوم انسان انقلاب است.
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: سمانه آتیهدوست پژوهشگر تاریخ شفاهی یادداشتی را در نقد و بررسی کتاب «خانه دار مبارز» نوشته که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته است. اینیادداشت با عنوان «نه به تحجر؛ نه به تجدد / تحقق الگوی سوم انسان انقلاب به روایت یک کتاب» منتشر میشود.
کتاب «خانه دار مبارز» خاطرات شفاهی سیده اقدس حسینیان از مبارزان انقلاب در مشهد را به قلم مرضیه ذاکری در بر میگیرد.
در ادامه مشروح یادداشت یادشده را میخوانیم؛
«خدا در کتاب آسمانیاش وقتی میخواهد دو نمونه انسان خوب را مثال بزند از دو زن نام میبرد؛ نه یک زن و یک مرد. از وقتی این را فهمیدم بحث زن و مطالعه درباره آن برایم جدیتر شد. این نگاه انسانی خدا به زن به قول امروزیها برایم خیلی نایس و قابل توجه بود. خدا در مقام رسیدن انسان به کمال بشری زن و مرد را تفکیک نمیکند که بگوید بگذار یک مرد مثال بزنم و یک زن که عدالت را برقرار کرده باشم. نه! برای خدا جنس زن و مرد مطرح نیست. تکامل انسانی مطرح است. او به چشم یک انسان دارای استعداد به همه ما نگاه میکند که باید برای بهتر شدن خودمان و محیط اطرافمان تلاش کنیم. هرکه بیشتر توانست، او جلوتر است؛ میخواهد مرد باشد یا زن.
حالا توی دنیایی که هرکسی به اسم دفاع از زن نسخهای برایش میپیچد، من دنبال چنین نگاهی میگردم. نگاهی که تعادل داشته باشد و اول هویت منِ زن را بشناسد و بعد با همان نگاه عادلانه خالق برایم نسخه بپیچد. در واقع من همان نسخه خالقم را میخواهم و خط به خط، کتاب به کتاب، فرد به فرد و جلسه به جلسه، دنبال آن میگردم. بین نگاه متحجرانه شرقی به زن و نگاه متجددانه غربی به زن که اولی او را صرفاً در خانه و مطبخ میخواهد و تنها کارکردش را در خانواده معنا میکند آن هم نه به معنای متعالی خانواده، و دومی میخواهد به بهانه حضور زن در جامعه او را در خدمت نظام سرمایهداری بگیرد، من دنبال الگوی سومی میگردم که حالم را خوب کند. نگاهی که بتوانم سرم را بالا بگیرم و بگویم: «آهای رفیق! ببین! این همون نسخه نایسیه که بهت گفتم!» همان نگاهی که به بهانه دین، زن را خانهنشین نمیکند و مسئولیت اجتماعی برایش قائل است و ایمان دارد که در وجود زن انواع استعدادهای الهی نهفته که باید برای بهتر شدن خودش و محیط پیرامونش شکوفا شود. از طرف دیگر، مراقب است برای حضور زن در اجتماع و ایفای نقش اجتماعیاش زن را به دامان جریان غربی نیفتد و زنانگی زن را از او نگیرد. من یک مدل نزدیک به این نگاه را در کتاب «خانهدار مبارز» پیدا کردم.
خانم سیده اقدس حسینیان سوژه اصلی کتاب، زنی است که از نظر من ویژگی بارزش دستکم نگرفتن خودش و کاری است که انجام میدهد. او در برههای از زندگیِ خود در سالهای قبل از انقلاب، به همراه همسرش وارد فعالیتهای انقلابی میشوند. خانهاش میشود محل فعالیتهای انقلابی و حالا او تمام ظرافتهای زنانهاش را روی کار مبارزاتی پیاده میکند.
برای مثال وقتی امنیت خانه تیمی را به او میسپارند او پیشنهاد هوشمندانهای میدهد: «نگاهم را به دور تا دور اتاق میچرخاندم، چشمم افتاد به گلدان چینی لب طاقچه که داخلش گلهای مصنوعی قرمز داشت. علامت خوبی بود. کنار در خانهمان دو تا پنجره کوچک داشتیم. به ذهنم رسید گلدان را بگذاریم پشت پنجره. هروقت گلدان پشت پنجره بود یعنی خانه امن است و هر وقت نبود یعنی امن نیست...» خانم حسینیان در بیشتر موقعیتهایی که برایش پیش میآید با ترکیب هوشمندی و لطافت کار را جلو میبرد. مثلاً بعد از انقلاب زمانی که از طرف جهاد سازندگی به روستاهای دورافتاده میرود همین ظرافتهای زنانه در چادری که در آن اسکان دارد، باعث جذب زنهای روستا و وسیلهای برای برقراری ارتباط با آنها میشود.
مثلاً در بخشی از کتاب از زبان خانم حسینیان میخوانیم:
«فهمیدم چرا از چادر من خوشش میآید. من وسیله خاصی توی چادر نداشتم، ولی همان را مرتب چیده بودم. کف چادر قالیچه نازکی پهن کرده بودم. دور تا دورش پتوی ابری با روکش سفید انداخته بودم و چندتا پشتی هم گذاشته بودم رویش...» در واقع خانم حسینیان در خیلی از مواقع شور، لطافت و ویژگیهای زنانه خودش را در خدمت هدف بزرگتر از جنس اهداف انسانی به کار میگیرد.
او همچنین بعد از پیروزی انقلاب وقتی وارد روستایی میشود که هنوز بوی مردسالاری از خشتخشت روستا بلند است تا جایی که زنهای روستا از ترس شوهرهایشان حتی جرأت رأی دادن ندارند، محکم میایستد و میگوید: «رأی دادن زن و مرد نداره! شما هم جزو مردم این روستا هستید. پس حق رأی دادن دارید» و اینطور از نگاه امام برایشان میگوید تا از حقوق عادلانه آگاهشان کند: «زنها هم باید برای آباد شدن شهر و روستایشان کار کنند، باید باسواد بشنوند تا بتوانند بهتر زندگی کنند...»
در کتاب «خانهدار مبارز» میبینیم که اقدس حسینیان از دو نگاه متحجرانه و متجددانه فاصله گرفته و سعی کرده در صحن زندگی، در سه ساحت فردی و خانوادگی و اجتماعی نقشهایش را به خوبی بازی کند. و اما در آخر نکته قابلتامل در زندگی خانم حسینیان، اهمیت نقش همسرش جوادآقا به عنوان یک مرد همراه و تشویقکننده است. شاید اگر همسر خانم حسینیان در طول زندگی به عنوان یک مرد مسلمان، همراه با خانم حسینیان نبود او در این سطح نمیتوانست اثرگذاری داشته باشد و الگوی سوم زن را محقق کند. در حقیقت آن دو در کنار هم سعی کردند الگوی سوم انسان را محقق کنند.»