تدبیر و زیرکی؛ دو رکن تغییر در صدا و سیما

به گزارش مشرق، سازمان عریض و طویل صدا و سیما با بیش از 50 هزار کارمند یکی از بزرگترین سازمان هایی است که صندلی ریاست آن در دهه اخیر چهره های متفاوتی به خود دیده است؛ پس از دوران ده ساله ریاست عزت الله ضرغامی تا سال 93، محمد سرافراز جوان از معاونت برون مرزی صدا و سیما به حکم رهبری بر صندلی ریاست این سازمان تکیه زد تا ساختمان شیشه ای شاهد تغییرات اساسی تری باشد. تغییراتی از جنس تغییر ساختار و حذف شبکه تا تعدیل نیرو و تغییرات مدیریتی. عمر این تغییرات به دو سال نکشید که با استعفای خود آقای رئییس ماجرا به پایان رسید و اردیبهشت ماه 95، عبدالعلی علی عسکری ریاست این سازمان را برعهده گرفت.

برخلاف مدیریت های ده ساله این سازمان، عمر مدیریت علی عسکری نیز پس از پنج سال به پایان رسید و پیمان جبلی که پیش از این معاون سیاسی صدا و سیما و این اواخر معاون برون مرزی بود، به ریاست صدا و سیما منصوب شد.

انتصابی که به دلیل نارضایتی های فراوان جامعه نخبگانی تا مردم از نحوه عملکرد صدا و سیما، صدای تغییرات ساختاری و سیاست گذاری های جدیدی از هشتمین رئیس صدا و سیما به گوش می رساند؛ تغییراتی که از همان روزهای نخست ورود جبلی با شعار هویت محوری و عدالت گستری در لایه مدیریتی این سازمان شروع و منجر به آمدن افراد جدیدی در معاونت های خبر، برون مرزی و اطلاع رسانی صدا و سیما شد.

البته تجربه ریاست های گذشته این سازمان در ایجاد این تغییرات ساختاری و بنیادی نشان می دهد که این تغییرات همواره با مخالفت عده فراوانی چه در سطح مدیران ارشد خود سازمان، کارمندان و حتی فعالان فرهنگی رسانه ای کشور همراه بوده است؛ ساختار بزرگ و فربه این سازمان، سال هاست که بدون اندک تغییرات اساسی روزگار گذرانده و مدیران صدا و سیما معمولا در یک لایه بسته از شبکه ای به شبکه دیگر جابه جا شده اند و با کمترین سیاست گذاری های نوآورانه این سازمان را به جلو آورده اند و حال طبیعی است که شنا کردن برخلاف این آب راکد، با مقاومت هایی همراه شود.

علاوه بر مخالفت لایه های مدیریتی سازمان صدا و سیما با این تغییرات، گاها صدای اعتراض فعالان فرهنگی رسانه ای و گروه های نخبگانی این حوزه نیز شنیده می شود که نیاز است آقای رئیس برای کارآمدی این تغییرات به چند نکته اساسی توجه کند؛ نخست همراهی نخبگان، فعالان فرهنگی رسانه ای و نهادهای تاثیرگذار فرهنگی مردمی با این تغییرات است. تمامی این گروههای ذکر شده، تاثیرات کلامی و رفتاری فراوانی بر جامعه و مردم دارند و هرچه قدر رئیس سازمان صدا و سیما با این گروه ها ارتباط معناداری داشته باشد، آنگاه با دغدغه ها و توقعات این قشر از جامعه بیشتر آگاه شده و باعث می شود تا در تغییرات ساختاری و مدیریتی خود، به این اصول توجه کرده و در آینده ای نزدیک خروجی این ارتباط و تغییرات در آنتن مشخص شده و همین باعث همراهی و پذیرش گروه های نامبرده می شود.

نکته تاثیرگذار این ماجرا دیدن نتیجه این تغییرات در خروجی آنتن صدا و سیماست که باعث همراهی و اعتماد مردم به مدیریت جدید می شود که اگر در این تغییرات مدیریتی، جبلی، زیرکی و تدبیر را چاشنی کار خود نکند و صرفا با پیشنهاد گروه های ذینفع، آقای رئیس دست به این تغییرات بزند و یا به بهانه جوانگرایی، از تجربه و حساس بودن آن حوزه مدیریتی غفلت ورزد، نه در درازمدت، بلکه در فاصله زمانی کوتاهی نتیجه این تغییرات نادرست، گریبانگیر حوزه ریاست خواهد شد و سازمان صدا و سیما دچار بحرانی عمیق خواهد شد. بحرانی که پیش از آمدن جبلی صدای آن آرام به گوش می رسید و امید است با تلاش مدیریت جدید، صدا و سیما به روزهای طلایی خود بازگردد.