تراژدی ارقام و مخمصههای صنایع دستی و فرش ایران
یک پژوهشگر صنایع دستی در یادداشتی نوشت: معاونت صنایع دستی و مرکز ملی فرش برای موفق نشان دادن سیاستهای خود، به آمارهای پرطمطراق نیاز دارند منتها باید دید ارقام کدامیک واقعی تر است.
یک پژوهشگر صنایع دستی در یادداشتی نوشت: معاونت صنایع دستی و مرکز ملی فرش برای موفق نشان دادن سیاستهای خود، به آمارهای پرطمطراق نیاز دارند منتها باید دید ارقام کدامیک واقعی تر است.
به گزارش خبرنگار مهر، حجت اله مرادخانی، پژوهشگر هنر و مدرس دانشگاه در یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است نوشت: امروزه آمار به مثابه یک موضوع علمی، در کنار اعداد و ارقام و جداول مربوطه، شامل مفاهیم و روشهایی است که در اغلب مطالعات و پژوهش مختلف یک ضرورت مهم برای تجزیه و تحلیل دادهها محسوب میشود. حوزههای مختلف علم از مهندسی گرفته تا علوم پزشکی، بهداشت، مطالعات علوم اجتماعی و روانشناختی و حتی علوم پایه، همه و همه برای هرگونه سنجش، برنامه ریزی و سیاست گذاری احتمالی، آمار و روشهای آن را به کار میگیرند. اشاره به این نکته هم ضروری است که در این روندها، روشهای آماری با این هدف به کار میروند که آمارهای موجود تحت تأثیر دادههای پرت قرار نگیرد و تجزیه تحلیلها به خطا انجام نشود. پس آمارهای اصیل مبتنی بر روشهای علمی گردآوری دادهها، نقش بسزایی در موفقیت برنامه ریزی و تصمیم سازی و تصمیم گیری های جوامع در مسیر توسعه دارند.
از جمله عرصههای مهم ایران در مسیر توسعه، به ویژه توسعه اقتصادی و اجتماعی بی تردید صنایع دستی و فرش دستباف است. حوزههایی که بخش مهمی از تولیدات صنایع فرهنگی ایران را به خود اختصاص داده و پیشینه آنها نشان داده که در شرایط اوج، جایگاهی پر رنگ و تعیین کننده در صادرات غیر نفتی ایران داشتهاند. اما در شرایطی فعلی این دو حوزه استراتژیک چندان حال خوشی نداشته و با چالشهای زیادی روبرو هستند. از جمله چالشهای این دو حوزه که تأثیر زیادی بر مشکلات فعلی آنها دارد، ارائه آمارهای مبهم و سوال برانگیز است. آمارهایی که بعضا انتشار آنها معضلات زیادی در مسیر فعالان این دو حوزه مهم صنایع فرهنگی ایران ایجاد کرده است. در اصالت برخی از این آمارها شبه وجود دارد و گردآوری آنها مبتنی بر روش علمی نبوده و به طور شفاف درباره آنها اطلاع رسانی نمیشود. بر همین اساس است که یکی از چالشهای مهم صنایع دستی و فرش دستباف ایران که تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم زیادی بر سیاست گذاریهای و برنامه ریزی های این دو حوزه دارد، آمارهای موجود است. مقولهای که برای بازارسنجی و آینده پژوهی صادرات آنها و رشد ثابت آن بسیار اهمیت دارد.
در شرایط فعلی آمارهای مربوط به صادرات صنایع دستی و فرش دستباف، که دو متولی مجزا دارند از سوی چند مرجع اعلام میشود و عددهای اعلام شده بعضا دارای تناقضات و تعارضهای زیادی هستند و در روندهای اجرایی تبدیل به یک تراژدی شدهاند. از یک سو معاونت صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با استناد به آمارهای گمرک جمهوری اسلامی ایران آمارهایی را در خصوص میزان صادرات صنایع دستی به دیگر کشورها اعلام میکند. از سوی دیگر نیز مرکز ملی فرش ایران آمارها و تحلیلهای صادراتی خود را مبتنی بر آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران درباره صادرات فرش دستباف اعلام میدارد. در کنار این دو مرجع، سازمان توسعه تجارت ایران نیز به عنوان متولی صادرات غیر نفتی کشور، در گزارشهای سالانه خود، مجموع صادرات فرش و صنایع دستی که به طور رسمی از گمرکات کشور به خارج صادر میشوند را اعلام میکند.
در نوشتار حاضر تناقضهای موجود در میان آمارهای این سه نهاد با ارجاع به گزارشهای رسمی اعلام شده شأن مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. مسئلهای که به نظر میرسد عدم شفافیت آن یکی از چالشهای اصلی مسیر برنامه ریزی های توسعه محور این عرصه است؛ که هم رشد واقعی صادرات را با نوسان همراه ساخته و هم معضلات پیچیدهای در زمینه اشتغال و توسعه کارگاههای مربوطه به وجود میآورد. در ادامه به عنوان نمونه سه گزارش آماری مربوط به سال 1396 در خصوص صادرات فرش و صنایع دستی، شامل گزارش مرکز ملی فرش، معاونت صنایع دستی و سازمان توسعه تجارت ایران آورده میشود و تناقضات سوال برانگیز آن مورد تحلیل قرار میگیرد.
مرکز ملی فرش ایران آخرین گزارش رسمی خود از صادرات فرش دستباف ایران در سال 1396 را بر روی سایت خود قرار داده است. در این گزارش میزان صادرات فرش دستبافت رقمی بالغ بر 426.622.481 میلیون دلار اعلام شده است. که طی آن بازه زمانی (سال 1396) فرش دستباف از ایران به مقصد 72 کشور دنیا صادر شده که در نتیجه آن، رقم صادراتی اشاره شده به دست آمده است.
معاونت صنایع دستی و هنرهای سنتی وزارت تازه تأسیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به عنوان متولی حوزه صنایع دستی و هنرهای سنتی ایران با استناد به آمار رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران هر ساله در مقاطع مختلف میزان صادرات صنایع دستی ایران را اعلام میکند. در گزارش این معاونت در سال 1396 اقلام صادراتی ایران شامل مواردی از قبیل سفال و سرامیک، سنگهای قیمتی، آثار چوبی و دست بافتههایی مثل گلیم و زیلو و... اعلام شده است. رقم صادرات صنایع دستی ایران در سال 1396 از سوی معاونت صنایع دستی به میزان 281.401.110 میلیون دلار اعلام شده است. مجموع این صادرات به 20 کشور دنیا بوده که بیشترین میزان آن به کشور عراق اختصاص داشته است.
در کنار این دو گزارش صادراتی، سازمان توسعه تجارت ایران به عنوان متولی اصلی صادرات غیر نفتی کشور هر ساله گزارشی مبسوط تحت عنوان " گزارش عملکرد تجارت خارجی کشور" منتشر میکند، که مجموع صادرات فرش دستباف و صنایع دستی را در یک ردیف مجزا اعلام میدارد. این گزارش که بر روی سایت سازمان توسعه تجارت ایران قرار دارد. در فصل صادرات و در بخش مربوط به صادرات غیرنفتی کشور، رقم 465 میلیون دلار به ثبت رسیده است. بر این اساس مجموع صادرات صنایع دستی و فرش دستباف ایران در سال 1396 رقمی برابر با 465 میلیون دلار بوده است.
حال با توجه به این سه رقم صادرات در حوزه صنایع دستی و فرش دستباف، سوالات متعددی به ذهن متبادر میشود که در ادامه بیشتر به آنها خواهیم پرداخت.
اول اینکه بر اساس ارقام صادراتی اعلام شده از سوی معاونت صنایع دستی کشور و مرکز ملی فرش ایران در مجموع میزان صادرات این دو حوزه در سال 1396 (که ارقام آن در بالا ذکر شده است) برابر با 708.023.591 میلیون دلار خواهد شد. حال این عدد با رقم اعلام شده از سوی سازمان توسعه تجارت ایران یعنی رقم 465 میلیون دلار، حدودا 243 میلیون دلار اختلاف دارد. به عبارت دیگر مجموع رقم اعلامی از سوی معاونت صنایع دستی و مرکز ملی فرش، 243 میلیون دلار از عدد اعلام شده از سوی سازمان توسعه تجارت به عنوان متولی صادرات غیر نفتی کشور بیشتر است. این در حالی است که هر سه نهاد گمرک جمهوری اسلامی را به عنوان مرجع آمار خود اعلام میکنند.
دوم اینکه وجود چنین تفاوت بارز و معنی داری در ارقام صادراتی این دو حوزه چه علتی میتواند داشته باشد؟ چرا مسئولان معاونت صنایع دستی وزارتخانه تازه تأسیس میراث فرهنگی و نیز مرکز ملی فرش رقمهای صادراتی که اعلام کردهاند به این اندازه بیشتر از آمار سازمان توسعه تجارت ایران است؟
سومین نکته این است که کدام عدد بیانگر واقعیت صادرات صنایع دستی و فرش دستباف ایران است؟ آیا ملاک را باید آمار سازمان توسعه تجارت قرار داد؟ یا به آمار معاونت صنایع دستی و مرکز ملی فرش اتکا کرد؟ نکتهای که البته باید بر آن تاکید کرد که متولی صادرات غیر نفتی کشور سازمان توسعه تجارت بوده و این نهاد نفعی در افزایش یا کاهش میزان صادرات نداشته و صرفا شرایط موجود را طی گزارش توصیف و منتشر کرده است. در حالی که هم معاونت صنایع دستی کشور و هم مرکز ملی فرش ایران برای موفق نشان دادن برنامهها و سیاستهای اجرایی خود، به آمارهای پرطمطراق نیاز مبرم دارند. در نتیجه احتمالا در این کورس رقابت تلاش کردند تا آمار بهتری و بالاتری اعلام کنند. اما باید دید کدام یک از این دو نهاد جانب انصاف را رعایت کرده و ارقامش به واقعیت نزدیک تر است.
چهارمین نکته به تأثیرات مخرب آمارسازی های بی حساب و کتاب بر روند توسعه صنایع دستی و فرش دستباف ایران دلالت دارد. یکی از آخرین چالشهای ناشی از این آمارهای نجومی، پیشنهاد حذف معافیت مالیاتی کارگاههای فرش دستباف و صنایع دستی از سوی دفتر پژوهش سازمان امور مالیاتی کشور است که مهر ماه 1398 ارائه شده است. در حال حاضر این موضوع یکی از مهمترین چالشهای موجود در مسیر توسعه صنایع دستی و فرش دستباف ایران محسوب میشود. چالشی که بر اثر آمارهای نجومی این دو نهاد به وجود آمده و آنها به عنوان متولی صنایع دستی و فرش دستباف جز ارسال نامه، به نظر میرسد تا کنون اقدام قابل تأملی برای حل این مشکل صورت ندادهاند.
باید گفت در سالی که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان سال حمایت از تولید ملی نام گذاری شده است ضروری است که حداکثر توان دستگاههای اجرایی و نظارتی کشور در راستای تحقق این شعار باشد. در این میان متولیان صنایع دستی و فرش دستباف ایران به عنوان یکی از مهمترین و هویتی ترین محصولات فرهنگی این مرز و بوم در روندهای حمایتی خود چندان پر رنگ عمل نکردهاند.
حتی به تازگی در خصوص جلوگیری از حذف معافیت مالیاتی کارگاههای صنایع دستی و فرش دستباف اقدام مؤثری تا به امروز صورت ندادهاند. اقدامی که مشابه آن را از سوی سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفت و با پیگیری جدی، به نتیجه مطلوب که همانا حفظ معافیت مالیاتی هنرمندان سینمایی، تئاتر و تجسمی کشور است، منجر شد. اما صنایع دستی و فرش دستباف ایران در مسیری پر از چالههای آماری، لنگ لنگان رو به آیندهای مبهم گام بر میدارد. در حالی که این حوزه فرهنگی و هویتی که مصداق بارز تولید ملی است چنانچه با آگاهی و واقع گرایی مدیریت شود، قابلیت حل بخشی از مشکلات معیشتی و اشتغال را در کشور به خوبی داراست.