شنبه 3 آذر 1403

ترس و امیدی که برای ساخت مستند از یک عالم دینی تجربه کردم

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
ترس و امیدی که برای ساخت مستند از یک عالم دینی تجربه کردم

کارگردان مستند «میراث نورانی» که پرتره‌ای از آیت‌الله ضیاآبادی است، گفت: ایشان صحبتی در فیلم درباره چرایی روزه گرفتن دارد که شخصاً بعد از شنیدن آن نگرشم درباره روزه تغییر کرد. نه اینکه روزه بگیرم یا نگیرم، بلکه نگرشم عوض شد.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روایتی 5 قسمتی از 5 عالم دینی معاصر کشور و ارتباط ناگسستنی آنها با مردم، سوژه مستند «میراث نورانی» به تهیه‌کنندگی محمد امین نوروزی است که این هفته از شبکه سه سیما روی آنتن رفت؛ آیات عظام صافی‌گلپایگانی، سید محمد ضیاآبادی، سیدابوالقاسم شجاعی، علی‌احمد میانجی و سیدحسین سعادت مصطفوی شخصیت‌هایی بودند که در این مستندها وجهی تازه از آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت.

سعیده نیک‌اختر، جمشید ابرازی، رضا مصطفوی حصاری و محمدامین نوروزی کارگردانان «میراث نورانی» هستند که در سازمان هنری رسانه‌ای اوج و خانه مستند تهیه و تولید شده است.

پخش چند فیلم و مستند ویژه شهادت امام رضا (ع)

جمشید ابرازی که در مستند خود به شخصیت آیت‌الله سید محمد ضیاءآبادی پرداخته است، گفت: برای من حضور در پروژه «میراث نورانی» یک موهبت بزرگ بود که بعد از سال‌ها کار کردن در زمینه مستند پرتره بتوانم از طریق محمدامین نوروزی، دعوت به همکاری شوم و موهبتی بزرگ‌تر آنکه شخصیتی همچون آیت‌الله سید محمد ضیاءآبادی به من پیشنهاد شد.

وی ادامه داد: لازم بود در ابتدای کار به شناسایی افراد و موقعیت‌هایی که آیت‌الله سید محمد ضیاءآبادی در آن ارتباط و حضور داشته، پرداخته شود. زمان آغاز کار، یک سال و نیم از فوت ایشان می‌گذشت و شخصیتی بود که افراد بسیاری با ایشان در ارتباط بوده و می‌توانستیم آنها را بیابیم. از این رو ارتباط گرفتن با افراد را شروع کردیم و قاعدتاً هرچقدر در این زمینه تحقیق و پژوهش بیشتری انجام می‌دادیم به اطلاعات و شخصیت‌های بیشتری هم می‌رسیدیم. اتفاقی که کمک می‌کرد تا بتوان با زوایه‌های درست‌تری به ویژگی‌های این شخصیت دست یافت.

ابرازی درباره ویژگی شخصیتی آیت‌الله ضیاءآبادی اظهار داشت: ایشان یکی از شخصیت‌های روحانی معروف تهران و دارای شخصیت خاصی است. آیت‌الله سید محمد ضیاءآبادی شخصیت آرام، ساکت، مؤدب، لطیف و مأخوذ به حیایی داشت. همین ویژگی‌ها از ایشان یکسری موقعیت‌های بصری ساخته بود که تلاش کردم به سراغ اطلاعات و فضاهای مرتبط بروم تا خودم را بیشتر به شخصیت ایشان گره بزنم.

این مستندساز با اشاره به هراسی که زمان آغاز کار در وجودش ایجاد شد، گفت: در زمان تحقیقات به موقعیت‌هایی رسیدم که متوجه شدم تنها به یکسری از افرادی می‌رسم که به نوعی تکرار شده‌اند. حتی در چند مستندی که از ایشان ساخته شده بود هم همین اشخاص بودند و همان حرف‌های همیشگی‌شان را زده بودند. این موضوع باعث هراس در من شد که اگر قرار باشد من نیز مستندی درباره ایشان بسازم، نکند همان کارهای قبلی تکرار شود. برای همین دچار بزرگترین چالش خود در زمان ساخت این مستند شدم و آن هم این بود که به دنبال رویکرد تازه‌ای باشم تا بتوانم از آن رویکرد و از آن زاویه تازه به زندگی و ویژگی‌های شخصیتی آیت‌الله ضیاءآبادی ورود کنم. در غیر این صورت اصلاً چرا باید آن را بسازم که نتیجه‌اش اثری می‌شد که قبلا تکرار شده بود؟

وی ادامه داد: در نتیجه شروع به کنکاش کردم تا ببینم چه افراد تازه‌ای را می‌توانم به این مجموعه اضافه کنم. لطف خدا باعث شد در زمان تحقیق و پژوهش به افراد تازه‌ای برسم. یکی از آنها فردی به نام سید محسنی بود. او از زمان نوجوانی پامنبری آیت‌الله ضیاءآبادی بود و حتی وقتی که از مسجد سقاباشی در میدان شهدا به دلایل شخصی به مسجد دربند کوچ می‌کند و نزدیک به 40 سال در همان مسجد به ادامه فعالیت خود می‌پردازد و سید محسنی همچنان مرید و پامنبری او باقی می‌ماند. سید محسنی سه فرزند پسر 5، 9 و 14 ساله نیز داشت که در گوش هر سه آنها آیت‌الله ضیاءآبادی اذان گفته بود و آنها نیز به نوعی همواره در کنار ایشان بودند.

این مستندساز افزود: سید محسنی یک دوستی به نام آقای قهرمانی داشت که او مکانیک بود و تحت تأثیر گفتگوهایی که با هم داشتند مرید و همراه آیت‌الله ضیاءآبادی می‌شود و همواره در جلسات دوشنبه‌های معروف ایشان شرکت می‌کند. حتی کودک دیگری را نیز یافتم که از او نیز توانستم اطلاعات جالبی به دست آورم. وقتی با این افراد هم‌صحبت شدم دیدم چه زاویه نگاه‌های متفاوتی را می‌توانم از طریق گفت‌وگو با آنها داشته باشم.

جمشید ابرازی با اشاره به مستند درامی که در نظر داشته در این مستند به آن برسد، گفت: به همین منوال بود که تقریباً موفق شدم به آن رویکردی که مدنظرم بود و در مستندم به دنبال آن بودم، برسم. چون معمولاً در مستندهای پرتره تلاش می‌کنم تا صرفاً آن مستند براساس چند گفت‌وگو، مصاحبه و تصاویر آرشیوی پیش نرود و به درام نزدیک شود. تصور می‌کنم انتظاری که از یک مستند درام داشتم از طریق اشخاصی که به آنها رسیدم به دست آمد.

او درباره مدت زمان ساخت این مستند گفت: زمان شروع کار شهریور ماه 1401 بود و چون از ابتدا به دنبال آدم‌های بیشتری بودیم، از این رو تحقیقات اولیه، بیشتر از زمان معمول طول کشید. بهمن ماه 1401 تصویربرداری شروع شد و تا اردیبهشت 1402 تولید آن ادامه پیدا کرد.

این کارگردان با تأکید بر آنکه زندگی‌اش به قبل و بعد از ساخت این مستند تقسیم می‌شود، گفت: از آنجایی که تمام تلاشم این بود تا در این مستند کارهای قبلی را تکرار نکنم بسیار به این شخصیت نزدیک شدم و دریافتم آیت‌الله ضیاءآبادی شخصیت فوق‌العاده‌ای دارد. از این رو می‌توانم بگویم عملاً زندگی من به لحاظ تفکری به قبل و بعد از آشنایی با آیت‌الله سید محمد ضیاءآبادی برمی‌گردد و ساخت این فیلم باعث شد تا بر روی تفکرات من اثر بگذارد.

او افزود: این اثرگذاری در من زمانی بیشتر شد که با حجت‌الاسلام محمود ریاضت درباره آیت‌الله سید محمد ضیاءآبادی به گفت‌و‌گو نشستم و گفتم همیشه به عنوان فیلمساز به دنبال آن هستم تا آنچه می‌سازم حداقل بر روی یک نفر اثر بگذارد و آن وقت است که احساس می‌کنم رسالتم را در زمینه ساخت یک فیلم انجام داده‌ام. در آن زمان بود که جمله جالبی به من گفتند که آیا فکر نمی‌کنی آن یک نفری که قرار است روی او تأثیر بگذاری خودت باشی؟ متوجه شدم چه زاویه رویکرد درستی است و اگر قرار باشد فیلمی بر روی مخاطب اثر بگذارد ابتدا آن اثر را باید بر روی سازنده خود گذاشته باشد.

آن هفت روز، تصاویری از دلِ غزه / فرصتی برای مستندساز شهرستانی

ابرازی با تاکید بر آنکه در این مستند بیشتر براساس احساس خود پیش رفته است، بیان کرد: من برای ساخت این قسمت از مستند «میراث نورانی» بسیاری از سخنرانی‌های آیت‌الله ضیاءآبادی را شنیدم، خواندم و تماشا کردم. کتاب‌های ایشان را مطالعه کردم و هر آنچه مربوط به ایشان بود را مورد بررسی قرار دادم. برای همین در این فیلم سعی کردم بیشتر براساس احساس خودم پیش بروم. چون لحظاتی که ایشان در زندگی داشته است لحظاتی بوده که اهل خرد آن را دریافت خواهد کرد. آیت‌الله ضیاءآبادی به دلیل آنکه روحانی منبری است، کلمات ثقیل ندارد و بسیار صمیمانه و براساس درک و فهم مخاطب عام صحبت می‌کرد. در نتیجه باعث می‌شد تا ارتباط بیشتری با مردم داشته و اثرگذاری کلامی بیشتری داشته باشد. از این رو امیدوارم همان اثرگذاری که ساخت این مستند بر روی من گذاشت، بر روی مخاطبی که آن را تماشا می‌کند نیز بگذارد.

به باور کارگردان این مستند، اثرگذاری این قسمت از مستند «میراث نورانی» بیشتر بر روی جوانان و نوجوانان است. او در توضیح بیشتر گفت: نمی‌گویم این فیلم برای کسانی که سن بیشتری دارد اثرگذار نخواهد بود. به هر حال شاید برای فردی که سن بالاتری دارد نیز مانند یک تلنگر باشد و کاری کند تا تفکری که ممکن است سال‌ها با او همراه بوده را تغییر دهد. با این وجود به نظرم برای افرادی با سن کمتر به یک رویکرد جدیدتر، روحانی‌تر، الهی‌تر و خدایی‌تر متصل خواهد شد. صحبت‌هایی که در این مستند از آیت‌الله ضیاءآبادی گنجانده شده است که نقشه راه یک زندگی را نشان می‌دهد بدون آنکه بخواهد برای کسی نسخه بپیچد.

او ادامه داد: ایشان صحبتی در فیلم درباره چرایی روزه گرفتن دارد که شخصاً بعد از شنیدن آن نگرشم درباره روزه تغییر کرد. نه اینکه روزه بگیرم یا نگیرم بلکه نگرشم عوض شد و باعث شد تا اگر روزه می‌گیرم آن را درست‌تر بگیرم.

ابرازی با تاکید بر اینکه با صحبت‌های آیت‌الله ضیاءآبادی به خودشناسی و سپس خداشناسی خواهی رسید، گفت: بسیار مهم است کسی نقشه راه آن هم در زمینه مسائل اعتقادی و مسائلی که الهی هستند بدهد که آدمی را به خداشناسی برساند؛ اما از طریق صحبت‌های آیت‌الله ضیاءآبادی دریافت خواهی کرد که ابتدا باید به خودشناسی رسید. ایشان در صحبت‌هایش نسخه نمی‌پیچد؛ رویکردها و دیدگاه‌های الهی منوط به تأملات، تفکرات، مکاشفات‌اش از قرآن، متون الهی و دینی را ارائه می‌دهد که به نظر من حلقه مفقوده تمام کسانی است که در جامعه دینی زندگی می‌کنند.

این فیلمساز با ابراز امیدواری از تأثیرپذیری مخاطب پس از تماشای مستند «میراث نورانی» گفت: لازم است تا اطلاعات درستی پیرامون ما درباره مسائل دینی وجود داشته باشد تا اعتقاد درست‌تری نیز به وجود آید. تا شما به یک اعتقاد درست نرسی به ایمان یقینی هم نخواهی رسید. آیت‌الله ضیاءآبادی راهکارهایی می‌دهد که هرکس بر اساس ظن خود می‌تواند یار آن شود. بنابراین در کل امیدوارم آن تأثیری که لازم است این قسمت مستند «میراث نورانی» بر روی مخاطب بگذارد و پس از تماشای آن نیز حال باطنی بهتری برایش رقم بخورد.