سه‌شنبه 17 تیر 1404

توجه به محدودیت‌ها

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
توجه به محدودیت‌ها

علم اقتصاد با انسان عقلایی سرکار دارد. هرچند اقتصاد رفتاری، کنش‌های انسانی را با چشم‌پوشی از این فرض تحلیل می‌کند، اما همچنان پایه و محور این علم مبتنی بر عقلانیت است‌. عقلانیت مثلا درمورد مصرف به‌طور خلاصه و با چشم‌پوشی از جزئیات، به این معناست که آدمی با توجه به بودجه خود، مطلوبیتش را از مصرف کالا‌ها به حداکثر می‌رساند.

بدون تردید فرد هر چه از یک کالا بیشتر مصرف کند، مطلوبیت بیشتری می‌برد. اما انسان عقلایی به قید بودجه خود نیز می‌نگرد. فرد با قید بودجه که ترکیبی از درآمد و قیمت کالاهاست، مطلوبیت خود را از مصرف یک کالا به حداکثر می‌رساند. انسانی عقلایی است که قیود و محدودیت‌ها و توانایی خود را در نظر بگیرد. اگر این محدودیت در نظر گرفته نشود، آن‌گاه با موجودی طرف هستیم که پایه‌ای‌ترین امر عقلانی را مدنظر قرار نمی‌دهد.

توجه محض به مطلوب‌ها که می‌تواند برآمده از نیازها، آرمان‌ها و ایده‌آل‌ها باشد، بدون در نظر گرفتن توانایی، کاری عقلایی نیست. کار غیرعقلایی هم معلوم است که به کجا ختم می‌شود.

اگر از حوزه فردی خارج شویم، کنش‌های غیرعقلایی و تصمیمات غیرمنطقی به معنی چشم‌پوشی از قیود و محدودیت‌ها و توانایی‌ها، بیش از پیش می‌شود. شاخه اقتصاد - سیاسی، فرآیندهای تصمیم‌سازی نهادها توسط انسان عقلایی را مورد کنکاش قرار می‌دهد. اصولا تصمیمات غیرعقلایی بیشتر از سوی نهادهای جمعی که ذیل دستگاه‌های دولتی هستند، اتخاذ می‌شود. جایی که افراد عقلایی را تصمیم‌گیرنده می‌دانند، هزینه تصمیم‌های حتی غیرعقلایی آنان برای خودشان صفر است؛ اما چون این تصمیم‌ها مبتنی صرف بر مطلوب‌ها و ایده‌آل‌هاست، می‌تواند برای اعتبار آنان سودمند باشد. در نتیجه چنین تصمیم‌هایی گرفته می‌شود؛ اما چون به محدودیت‌ها توجه ندارد، تصمیم‌هایی غیرمنطقی و غیرعقلایی است.

بسیار می‌توان از این نوع تصمیم‌ها و قوانین و کنش‌ها در بوروکراسی ایران مثال آورد. نمونه بارزش قانون حجاب و عفاف بود که خوشبختانه ابلاغ نشد؛ قانونی که مبتنی بر یک ایده‌آل رسمی بود؛ اما به محدودیت‌های اجرایی ابدا توجهی نداشت.

اما جایی که امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند توجه به قیود و توانایی‌هاست، حوزه سیاست خارجی است؛ جایی که اگر بی‌توجه به امکانات و محدودیت‌ها حرکت کنیم و تنها بر ایده‌آل‌ها پافشاری کنیم، چه بسا کشور با هزینه‌های غیرقابل جبرانی در تاریخ خود مواجه شود.

اینکه در نهایت ابزار بازدارندگی ما که باید مانع جنگ شود، از بروز جنگ جلوگیری نکرد، بدون تردید تصمیم‌گیرندگان را باید به آن‌سو بکشاند که تجدید‌نظری اساسی در این ابزار کنند. ما امروز باید بیش از هر زمان دیگر به توانایی‌های واقعی خود توجه داشته باشیم و ایده‌آل‌ها را متناسب با آنها دنبال کنیم. ما نیازمند آن هستیم تا بیش از قبل به کشورهایی بنگریم که در این منطقه هستند که نه تنها منابع ما را به این حد ندارند، اما توانسته‌اند هم امنیت خود را برقرار کنند و هم بالاترین رفاه را برای شهروندانشان آن هم در تراز جهانی ایجاد کنند. انسان عقلایی نمی‌تواند به این تجربه‌ها، به آنچه بر خودش گذشته و به آنچه واقعا در دست دارد، بی‌توجه باشد.

امید است با تغییر، با توجه به قیود و با نگاهی نو به استراتژی‌های قبلی، آینده موفق و پیشرفته‌ای برای ایرانیان رقم بزنیم.

* اقتصاددان