ثبت‌نام من گواه غیرت زنان ایران است
دبیر کل مجمع زنان اصلاح طلب با انتشار بیانیه‌ای به شرح دغدغه‌ها و برنامه‌های انتخاباتی خود پرداخت و حضورش در عرصه انتخاب را نشانه همت و غیرت زنان این مرز و بوم در جهت اصلاح امور برشمرد.
دبیر کل مجمع زنان اصلاح طلب با انتشار بیانیه‌ای به شرح دغدغه‌ها و برنامه‌های انتخاباتی خود پرداخت و حضورش در عرصه انتخاب را نشانه همت و غیرت زنان این مرز و بوم در جهت اصلاح امور برشمرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، زهرا شجاعی دبیرکل مجمع زنان اصلاح طلب پس از ثبت نام در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در نشست خبری حضور یافت.
شجاعی با انتشار بیانیه‌ای، انگیزه های خود از حضور در این عرصه را شرح داد و ثبت نام خود را گواه همت و غیرت زنان این مرز و بوم برای عبور از شی وارگی و نگاه ابزاری و تلاش جدی پابه پای مردان غیور برای اصلاح امور برشمرد.
متن بیانیه زهرا شجاعی به شرح زیر است:
رب أدخلنی مدخل صدق وأخرجنی مخرج صدق واجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا
42 سال از تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد و سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در حال شکل گرفتن است. این دوره، نقطه عطفی در تاریخ مردم‌سالاری دینی ایران‌زمین است چراکه پس از سال‌ها تلاش و کوشش، به مرحله نهادینه‌سازی پذیرش مسئولیت کلیدی زنان در سطوح بالای اداره کشور رسیده است.
این حرکت از صدر اسلام تا مشروطه و از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تداوم داشته و در مجلس خبرگان قانون اساسی با اعتراض استاد «منیره گرجی» به شرط ذکوریت در انتخاب رئیس جمهور، مواجه و با تدبیر حکیمانه شهید آیت‌الله بهشتی با قید کلمه رجال از انسداد خارج شد. طی این سال‌ها تفسیر روشن از واژه رجال صورت نگرفت و حرکت نمادین مرحومه «اعظم طالقانی» و حتی ابلاغیه مقام رهبری در رفع ابهام از این کلمه، افاقه نکرد.
در این دوره، جبهه اصلاحات ایران با درخواست برنامه از دو نفر از بانوان که با حمایت اعضاء آن، در نهاد اجماع ساز مورد بررسی قرار گرفت، اقدام موثری در راستای تفسیر عملی از واژه رجال سیاسی مذهبی انجام داد که جای تشکر و تقدیر دارد.
من «زهرا شجاعی»، معتقد به اصلاحات، پای‌بند به اصول انقلاب اسلامی، حامی تحول و باورمند به شایسته‌سالاری و محو هرگونه تبعیض قومی، مذهبی و جنسیتی، با تجربه چند دهه فعالیت سیاسی و مدیریت اجرایی در سطح کلان در وزارت کشور و ریاست جمهوری، با ارائه برنامه‌ای جامع از سوی حزب مجمع زنان اصلاح‌طلب برای اداره دولت سیزدهم، و در مرحله اول برای تحقق تفسیر عملی و رسمی اصل 115 قانون اساسی از واژه «رجال»، به میدان آمده‌ام.
حضورم در این مقطع تاریخی، نه نمادین و نه تشریفاتی و نه از سر قدرت‌طلبی، بلکه براساس تکلیف و اقدام هوشمندانه جبهه اصلاحات ایران و پیشنهاد اعضای محترم آن نهاد اجماع‌ساز در معرفی بانوان و درخواست ارائه برنامه، جهت بررسی و ارزیابی آن صورت گرفته است.
پا به این عرصه گذاشتم تا هم از تلاش و کوشش زنان ایران‌زمین در جهت رفع تبعیض‌ها و استیفای حقوق و تحقق عدالت جنسیتی تقدیر کنم و صدای زنان خاموشی باشم که در نهایت عزت و آبرومندی در حفظ کیان خانواده و رشد جامعه و دستیابی به اهداف توسعه پایدار، متوازن، همه‌جانبه و درون‌زا، در جای جای این سرزمین، در مزارع، کارخانه‌ها، ادارات، بیمارستان‌ها و... به فعالیت مشغولند و در انتظار تحقق قسط و عدالت اجتماعی هستند.
امروزه ایران و همچنین جهان، با چالش‌ها و ابرچالش‌های زیادی مواجه است. درک احساس مشترک انسانی در مواجهه با این مسائل و پرهیز از تقابل و تعارض با یکدیگر، باید درس بزرگ زیست انسانی ما در دوران کرونا و پس از کرونا باشد.
شکافهای طبقاتی، قومی، مذهبی و جنسیتی، فقر، بحران آب و خاک، تغییرات آب و هوایی و مسائل محیط زیستی، افراط‌گرایی، بروز خشونت‌های مذهبی - قومی، بحران هویت، تغییرات نسلی، سلامت، بهداشت، از همه مهم‌تر همه‌گیری کرونا و... از مسائل و مشکلاتی است که مرزهای جغرافیایی را نمی‌شناسد و نیازمند عزم بین‌المللی و همکاری و تشریک مساعی جهانی در حل این بحران‌ها است.
اما در ایران در عرصه سیاست داخلی با عدم یکپارچگی مدیریت سیاسی و دولت حجیم و نهادهای اضافی، عدم تناسب مسئولیت‌ها و اختیارات در حکمرانی، وجود نهادهای موازی و نپذیرفتن مبانی و دستاوردهای دنیای مدرن، فقدان نظام حزبی در حکمرانی و به‌رسمیت نشناختن احزاب در اداره کشور، تمرکزگرایی شدید و بی‌توجهی به مدیریت استانی مواجه هستیم.
برای برون‌رفت از این شرایط و اصلاح ساختاری، نیازمند ایجاد وفاق و همدلی کلیه نیروهای دلسوز ایران و پرهیز از تضاد و تنازع و گروکشی سیاسی هستیم.
کاهش فاصله میان دولت و ملت، رفع انواع تبعیض ها، تقویت جامعه مدنی و عرصه عمومی، گردش آزاد اطلاعات و بالا بردن شاخص‌های انتخاب آزاد، شفافیت و پاسخگویی در مقابل مردم و تشکیل دولت ملی فراگیر قانون‌مدار، عدالت‌محور، که مبارزه با فساد، رانت، تبعیض را سرلوحه برنامه‌های خود قرار دهد، راهگشاست. که در نتیجه آن، شهروندان، احساس رضایت، آرامش، آزادی، رفاه و مطلوبیت کنند.
من پا به این میدان گذاشتم تا نمونهای از تحقق کلام حضرت امام (ره) باشم که فرمود: زنان باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کنند و زنان مبدأ خیرات است و مقدرات اساسی مملکت فقط در پای صندوقهای رأی آورد و فقط در روز انتخابات نیست که در خروجی آن هم هست و برنامه ما حرکت در جهت خیرعمومی، حفظ وحدت و انسجام ملی، صلح و آشتی با یکدیگر و با جهان و مدیریتی مادرانه، منعطف، توام با شفقت و مهربانی است.
در حوزه بین الملل معتقدم که دوران نظام منسوخ دوقطبی سپری شده است و تنش زدایی با کشورهای قدرتمند جهان و کشورهای عربی منطقه و تبدیل تنش به رقابت و رقابت به همکاری، میتواند گام مثبتی در تحقق صلح و همزیستی مسالمت آمیز باشد.
برهم زدن ائتلاف عبری عربی میتواند در جهت انسجام منطقهای مؤثر باشد.
خروج از استراتژی تک بعدی و شکل دهی به استراتژی متکثر متوازن در حوزه بین الملل و ترمیم و ارتقای وجه و تصویر ایران در میان جوامع منطقه با تمرکز بر قدرت نرم، بخشی از راه حلهای بین المللی است.
در حوزه اجتماعی کاهش شدید سرمایه اجتماعی و تضعیف همبستگی ملی، بر شکافهای طبقاتی، و بروز ناهنجاریهای اجتماعی میافزاید.
سیاست گذاریهای ما باید مبتنی بر:
- ترمیم سرمایه اجتماعی و تزریق امید و نشاط به جامعه، تمرکز بر بهبود در رفاه برای عموم مردم ایران، و اصلاح سیاستهای رفاهی ارتقاء امنیت انسانی و عدالت اجتماعی و سلامت و بهبود کیفیت زندگی و بر اساس طرح آمایش سرزمین و توازن منطقهای باشد.
در حوزه اقتصادی رشد اشتغالزا و مهار پایدار تورم و فقرزدایی غیر تورمی و مقابله جدی و همه جانبه با فساد و ارتقاء جایگاه بین المللی اقتصاد کشور باید در اولویت قرار گیرد.
بحران در اشتغال زنان تحصیل کرده و شکل گیری انتظارات و خواسته های نوین جامعه نسوان و عدم پاسخگویی و غفلت و بی توجهی به این مطالبات عوارض نامطلوبی خواهد داشت. به باور من دولت مظهر اراده عمومی است و این اراده باید به تحقق رسد، رأی مردم عقد اجتماعی است و رئیس جمهور مکلف به تحقق ارادهای است که وی را انتخاب کرده است.
دولت واجد معنی مرجع سیاسیتگذاری ملی، اعمال سیاستهای اتخاذی و مظهر اراده ملی و عمومی است. مشکل آنجاست که برخی دولتها پیشاپیش پذیرفتهاند که آنها کارگزارند و نه سیاستگذار، از این رو اغلب در ورطه تضاد و تعارض گرفتار می‌شوند.
به طور خلاصه اگر بخواهم به 5 بحران و چالش اصلی ایران در آغاز قرن 15 اشاره کنم، باید بگویم:
1 بحران در کارآمدی حاکم بر حیات امور اقتصادی ایران
2 بحران در کارآمدی عرصه های اجتماعی و فرهنگی کشور و انزوای نخبگان
3 بحران در کارآمدی سپهر حاکمیت نظام مدیریتی و سیاسی کشور
4 بحران در کارآمدی تعامل مؤثر ایران با جهان و منطقه
5 بحران در کارآمدی اداره عرصه های زیست بوم و محیط زیست ایران
سیاست داخلی ایران از معضلاتی عمیق و ریشه دار رنج می برد و تا زمانی که بر طرف نشود، قدم از قدم به درستی بر داشته نخواهد شد
گفتمان فراگیر ملی، یکی از همان اصول اساسی اولیه و بنیادین است
نخبگان جامعه باید تضادهای فلسفی خود را کاهش دهند و اجماعی گسترده را بر سر اهداف اصلی و بنیانهای بنیادین حکومت انجام دهند
همه کسانی که دل در گرو عشق به ایران دارند باید به این اجماع اتفاق کنند و برای رهایی و نجات کشور دست به دست هم دهند.
حضور من در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری گواه همت و غیرت زنان این مرز و بوم برای عبور از شی وارگی و نگاه ابزاری و تلاش جدی پابه پای مردان غیور برای اصلاح امور است.
آینده از آن کسانی است که با صداقت و همت با فقر و فساد و تبعیض مبارزه جدی و عملی کنند.
ما باید با اساس خرد جمعی و وحدت ملی و تأکید بر منافع ملی و بررسی اقدامات و کامیابی ها و ناکامی های دولتهای قبل، و پرهیز از اشتباهات گذشته و بهره مندی از عقل و دانش بشری و تجارب دنیا در جهت تحقق بخشیدن به آرمانهای والای امام راحل ره و پاسداری از خون شهیدایی که برای ما امنیت و استقلال را تضمین کردند تلاش کنیم
در پایان با الهام از این دعا که اللهم انا نرغب الیک فی دول کریم امید دارم که دولتی عزتمند و شهروندانی با کرامت و نظامی شفاف و صادق که خیر و سعادت دنیا و آخرت را مستقر سازد، نصیب مان گردد.
زهرا شجاعی
کاندیدای ریاست جمهوری 1400