جامعیت دین اسلام در برخورد با مستکبرین
استفاده از ادبیات شیعه و سنی در بین کلمات رؤسای جمهور آمریکا و یا همپیمانان غربی آنان، تنها به دلیل ترس از بیداری و رستاخیز مسلمانان است.
خبرگزاری میزان - محمدجواد مهریار - از مهمترین مسائل حیاتی در دنیای اسلام، مسئله وحدت شیعه و اهل سنت با یکدیگر است. استکبار جهانی با ایجاد تفرقه در بین مسلمانان، به ثمر رسیدن این امر مهم را به تأخیر انداخته و سبب کندی تعاملات مسلمانان با یکدیگر شده است.
امامین انقلاب از زمان تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی، همواره با ایجاد جلسات مشترک بین علمای اهل سنت و شیعیان به این امر مهم اهتمام داشته و هدف تقریب مسلمانان با یکدیگر و وحدت سیاسی را در واقعیت مد نظر داشتهاند، اما با گذشت چندین سال از شروع این اتفاق مبارک، هنوز درخت تنومند وحدت، ثمره مورد قبولی را به بار ننشانده است.
یکی از مصادیق بیتوجهی برخی حکام جهان اسلام که به ضرر مسلمانان تمام شده، مسئله عادی سازی روابط برخی کشورهای اسلامی با دشمن قسم خورده اسلام یعنی رژیم فاسد صهیونیسم است. هر چند همیشه در کرسیهای جلسات تقریب مذاهب در کنفراس سالانه وحدت که به میزبانی ایران برگزار میشود این مطالب بازنشر و تکرار میشود، ولی خواب سنگین سران عرب، سبب شده همچنان کودکان فلسطینی به کام مرگ فرو روند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از مسئولان نظام و مهمانان شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی که به مناسبت میلاد با سعادت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و امام صادق (علیهالسلام) برگزار شد با طرح این حقیقت تلخ، اما مهم، به حکام مسلمان بیخبر از حقیقت اسلام یادآوری کردند که خطای عادی سازی روابط با اسرائیل را جبران کنند. ایشان در اینباره فرمودند: «شاخص اصلی برای اتحاد مسلمانان، قضیه فلسطین است و هر چه جدیت بیشتری برای احیاء حقوق فلسطینیان به خرج داده شود، اتحاد اسلامی تقویت میشود.» رهبر انقلاب اقدام بعضی دولتهای منطقه برای عادیسازی روابط با رژیم غاصب صهیونیستی را گناه و خطایی بزرگ خواندند و افزودند: «این دولتها باید از این حرکت و راه ضد وحدت اسلامی برگردند و خطای بزرگ خود را جبران کنند.» [1]
در شرح این مطلب مهم، یک سؤال بزرگ مطرح میشود که چرا برخی دولتهای عربی در منطقه برای عادی سازی روابط با اسرائیل اقدام کردهاند؟ آیا سنخیتی بین آنان و یهود وجود دارد؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت، دولت منحوس سعودی که خود را خادم الحرمین میداند، در ایجاد و گسترش وهابیت نقش مؤثری داشته است. در حقیقت، تفکر وهابیت با قدرت و ثروت دولت سعودی، قدرتی پوشالی را در منطقه ایجاد کرده که به اسم دین و خدمت به خدا، مسلمانان را فریب داده و خیال باطل صهیونیسم جهانی را به عرصه ظهور میرسانند.
با تشکیل جبهه مقاومت اسلامی در منطقه، بالاخص مقاومت اسلامی در لبنان یا همان حزب الله، تضعیف اسرائیل فاسد رقم خورده است. جالب اینجا است که این امر مهم، با عصبانیت شدید علمای وهابیت روبرو شده است. در همین راستا یکی از نویسندگان وهابی در نقد حزب الله میگوید: «حزب الله الشیعی اللبنانی: حزب الله أم حزب الشیطان؟» [2] ن ویسنده، ذیل این عنوان تا امکان دارد به حزب الله و سید مقاومت (سید حسن نصرالله) ناسزا میگوید و تهمتها و افتراهایی را به ایشان نسبت میدهد. پاسخ این که، ابن تیمیه، مبدع عقاید منحوس وهابیت، اصالتا از یهودیان قبایل شمال مدینه بوده که با آن که اصطلاحا مسلمان شده، ولی تفکر یهود را در قلب خود جای داده است.
نکته قابل توجه اینکه عرب بودن ابن تیمیه از حیث تاریخی قابل اثبات نیست و شواهد و قرائن قابل توجهی وجود دارد که به استناد آن میتوان احتمال صابئی و در نتیجه، اصالتا یهودی بودن او را قبول کرد؛ به عبارت دیگر او را هم میتوان از آنوسیها و یهودیان تغییر دین داده، برای ضربه زدن به اسلام دانست. [3]
با وجود اهمیت این موضوع، کمتر افرادی به این حقیقت مهم پرداختهاند در حالی که محققین باید به شرح تفکر سیاه او و همراهانش بپردازند. بر خلاف آنچه که نزد عموم رایج است، ابن تیمیه برگرفته از «تیما» [4] است که نام سرزمین یهودیان در شمال مدینه بوده است.
ابن تیمیه به سبب کثرت و تنوع فعالیتها و شیوه رفتار خاصش در امور سیاسی و برخورد سختگیرانه با پیروان مذاهب اسلامی، شخصیتی چالش برانگیز به شمار میآید؛ بنابراین اگر مسلمانان کنار یکدیگر جمع شوند یعنی همه فرق و مذاهب اسلامی با هم به اتحاد برسند، وهابیت از صف مسلمانان حذف میشود و با حذف آن، مقدمات حذف رژیم منحوس اسرائیل فراهم میگردد.
از سوی دیگر، دشمنان اسلام به خصوص رژیم فاسد اسرائیل که به این نکته مهم پی بردهاند تلاش میکنند با ایجاد تشنج بین شیعه و اهل سنت، به اهداف پلید خود نزدیک شوند. حضرت آیتالله خامنهای علت تأکیدهای مکرر بر مسئله وحدت را، فاصله زیاد بین مذاهب و تلاشهای جدی دشمنان برای افزایش فاصلهها خواندند و فرمودند: «امروز کلمه شیعه و سنی در ادبیات سیاسی آمریکاییها هم وارد شده، در حالی که آنها با اصل اسلام مخالف و دشمن هستند.» [5]
باید در شرح این فرمایش بیان کرد که استفاده از ادبیات شیعه و سنی در بین کلمات رؤسای جمهور آمریکا و یا همپیمانان غربی آنان، تنها به دلیل ترس از بیداری و رستاخیز مسلمانان است. آنچه که مسلم است هیچ گاه علمای شیعه از حق الهی ولایت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کوتاه نمیآیند چرا که دلیلهای قرآنی و روایی قوی بر امر مهم خلافت و وصایت بعد از نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) برای ارائه دارند و علمای مذاهب دیگر را در کمال ادب و احترام متقابل به مباحثه علمی دعوت میکنند، ولی بالاتر از آن، از دشمن مشترک شیعه و اهل سنت، یعنی استکبار جهانی و در رأس آن رژیم فاسد اسرائیل غافل نیستند و حتما انتقام خونهای ریخته شده از مسلمانان مظلوم چه شیعه و چه سنی را از آن رژیم فاسد و دستنشانده هایش خواهند گرفت.
پینوشت:
[1]. رهبر انقلاب، دیدار جمعی از مسئولان نظام و مهمانان شرکتکننده در کنفرانس وحدت، 2 آبان 1400.
[2]. شحاته محمد صقر، الشیع هم العدو فاحذرهم، مکتب دار العلوم، البحیر (مصر)، ص 154.
[3]. پایگاه اطلاع رسانی حوزه، «سرچشمه خباثت و دشمنی»، مجله موعود، فروردین واردیبهشت سال 1395.
[4]. هاکس، قاموس الکتاب المقدس، مجمع الکنائس الشرقی، سوم، مکتب المشغل - بیروت باشراف رابط الکنائس الانجیلی فی الشرق الأوسط، ص 228.
[5]. رهبر انقلاب، دیدار جمعی از مسئولان نظام و مهمانان شرکتکننده در کنفرانس وحدت، 2 آبان 1400.