یک‌شنبه 23 شهریور 1404

جریان رو به رو شدن رسول خدا با جوان بیکار

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
جریان رو به رو شدن رسول خدا با جوان بیکار

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در یک روایتی دارد که یک جوانی از جلوی پیغمبر عبور کرد، جوان برازنده‌ای بود، پیغمبر از این جوان خوششان آمد، ظاهراً صدایش کردند و دو سؤال از او کردند: یکی اینکه گفتند ازدواج کرده‌ای؟ گفت نه، گفتند کار تو چیست؟ گفت بیکارم؛ پیغمبر فرمودند: سَقَطَ مِن عَینی؛ این جوان از چشمم افتاد. (1) مسئله‌ی کار این است؛ سَقَطَ مِن عَینی؛ [درباره‌ی] این جوانی که حالا...

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در یک روایتی دارد که یک جوانی از جلوی پیغمبر عبور کرد، جوان برازنده‌ای بود، پیغمبر از این جوان خوششان آمد، ظاهراً صدایش کردند و دو سؤال از او کردند: یکی اینکه گفتند ازدواج کرده‌ای؟ گفت نه، گفتند کار تو چیست؟ گفت بیکارم؛ پیغمبر فرمودند: سَقَطَ مِن عَینی؛ این جوان از چشمم افتاد. (1) مسئله‌ی کار این است؛ سَقَطَ مِن عَینی؛ [درباره‌ی] این جوانی که حالا پیغمبر از رفتارش و مثلاً از حرکاتش و امثال این‌ها خوشش آمده بود، پیغمبر گفت از چشمم افتاد، به خاطر اینکه دنبال کار نیست. اسلام به کار این جور نگاه میکند؛ به کار، به عنوان یک ارزش انسانی نگاه میکند و برای آن ارزش قائل است.1401/02/19

بیانات در دیدار کارگران

1) جامع الاخبار، محمد بن محمد شعیری، ص 139

رَوَی ابنُ عَبَاس قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَهِ اِذَا نَظَرَ الرَجُلَ فَأَعجَبَهُ قَالَ هَل لَهُ حِرفَه فَاِن قَالُوا لَا قَالَ سَقَطَ مِن عَینِی قِیلَ وَ کَیفَ ذَاکَ یَا رَسُولَ اللَهِ قَالَ لِأَنَ المُؤمِنَ اِذَا لَم یَکُن لَهُ حِرفَه یَعِیشُ بِدِینِهِ.

ترجمه:

به نقل از ابن عباس: پیامبر خدا، هرگاه به مردی نظر می افکند و از او خوشش می آمد، می پرسید که آیا حرفه ای دارد، اگر می گفتند: خیر، می فرمود: «از چشمم افتاد». گفته شد: چرا ای پیامبر خدا؟ فرمود: «زیرا مؤمن، وقتی کاری ندارد، با دینش زندگی می کند»

منبع: KHAMENEI.IR