جوجهکشی در بازار انحصاری!
در چند روز اخیر انتشار فیلمی از زنده به گور کردن جوجههای یکروزه با موجی از واکنش منفی در شبکههای اجتماعی مواجه شده است. تاکنون دو دیدگاه متفاوت درباره علت معدومکردن جوجهها ذکر شده است. دیدگاه اول از منظر عرضه و تقاضا و زیان تولیدکنندگان جوجه به مسئله نگاه میکند. دیدگاه دوم کمبود خوراک طیور را علت زنده بهگور کردن جوجهها میداند.
در این زمینه باید گفت این نخستین بار نیست که یک محصول خوراکی بهدلیل کمبود تقاضا و تولید زیاد در کشور ما و در جهان معدوم میشود. همه ساله و در فصول مختلف سال محصولات میوه و صیفیجات مختلف بهدلیل عدم برنامهریزی درست در تولید با کمبود تقاضا روبهرو میشوند و در نتیجه راهی به جز معدوم کردن باقی نمیماند.
ویدئوهای مختلفی از سیب، هندوانه و سیبزمینی هایی که بدون مشتری باقی مانده یا در کنار جاده ریخته شده در سالهای اخیر بهوفور مشاهده شده است. اما راهکار این مسئله چیست؟ چه کنیم که نعمت خدا را اسراف نکنیم و فراتر از آن درباره جوجهها حیوانات را زنده بهگور نکنیم؟
نخستین راه که مهمترین راهکار است برنامهریزی و مدیریت صحیح دولت در این زمینه است. وزارت کشاورزی باید اطلس جامعی از تولیدات کشاورزی و دام و طیور در کشور داشته باشد. دولت باید بداند هر زمین کشاورزی چه نوع خاکی دارد، آبش از چه طریقی تامین میشود و سابقه کشت در آن چیست. متناسب با این مولفهها باید در هر سال دستورالعملی برای کشت و پرورش دام و طیور آماده کند که با نیاز بازار داخلی، میزان تولید و واردات خوراک دام و طیور، امکان صادرات محصول متناسب باشد.
اما متاسفانه به این مسئله توجه نمیشود و هر سال کشاورزان به سمت یک یا دو محصول پرفروش سال گذشته تمایل پیدا میکنند و بهدلیل تولید بالا آن محصول با عرضه زیاد و تقاضای کم همراه میشود و آخر هم مقدار زیادی از آن معدوم میشود.
درباره جوجههای یکروزه اتفاق ویژهای رخ داده است. با شیوع کرونا در کشور و به دلیل تعطیلی هتلها و رستورانها میزان تقاضای مرغ بهشدت کاهش یافته و همین هم سبب شده قیمت جوجه یکروزه بهشدت کم شود. بههمین جهت تولیدکننده ترجیح داده این جوجههای یکروزه را بهجای عرضه و کاهش بیشتر قیمت، معدوم کند.
این مسئله هم احتمالا توسط دولت قابل برنامهریزی بود. با فرض اینکه قابل برنامهریزی نبود، آیا دولت نمیتوانست با ارائه تسهیلاتی به تولیدکنندگان کمک کند و ضرر ایشان را جبران کند تا جوجهها را زنده بهگور نکنند؟
فراتر آن آیا امکان توزیع این جوجهها در میان روستاییان فقیر و کمدرآمد وجود نداشت؟ این مسئله را میتوان به تمام محصولاتی که در طول سال با اضافه تولید مواجه میشوند تعمیم داد. دولت و نهادهای حمایتی با شناسایی این محصولات میتوانند این محصولات را میان اقشار کمدرآمد توزیع کنند. هم نعمت خدا در آن صورت هدر نمیرود هم چیزی عاید مردم بینوا میشود.
همه آنچه گفتیم با فرض تاثیر عرضه و تقاضا در این ماجرا بود. اما برخی علت این جوجهکشی را کمبود خوراک طیور میدانند. متاسفانه چندین سال است که عملا انحصار واردات خوراک دام و طیور در اختیار یک نفر است. بارها از زبان فعالان این عرضه شنیدهایم که فلانی قیمت مرغ و گوشت را تعیین میکند چون میتواند قیمت خوراک دام و طیور را بالا و پایین کند.
دولت بارها و بارها بابت رانتهایی که به این فرد داده است در رسانهها مورد سوال قرار گرفته است اما دریغ از یک پاسخ کوتاه. باید به همه اینها اضافه کنیم که این فرد از بدهکاران بزرگ بانکی است و بیش از هزار میلیارد تومان به شبکه بانکی بدهی دارد.
پرسشی که دولت باید به آن پاسخ دهد این است که چرا باید بازار خوراک دام و طیور انحصاری باشد و چرا انحصار آن به چنین فردی داده شود؟ آیا زمان آن نرسیده که دولت به این سوالها پاسخ شفاف دهد؟