جمعه 2 آذر 1403

حلول ناقص «مکبث» در مالک «زخم کاری» / اقتباسی که ناکام ماند

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
حلول ناقص «مکبث» در مالک «زخم کاری» / اقتباسی که ناکام ماند

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - رضا برآبادی، ما در ادبیات پیشینه‌ای از داستان‌ها، شخصیت‌ها و روایت‌های غنی داریم که می‌تواند الهام‌بخش اقتباس برای سینمای ایران باشد. این اقتباس می‌تواند از ادبیات کهن تا ادبیات معاصر ایران شکل بگیرد. بااین‌حال اقتباس از آثار کلاسیک و معاصر در فیلم مجموعه چالش‌ها و معیارهای منحصربه‌فردی را ارائه می‌کند که فیلم‌سازان باید برای حفظ یکپارچگی...

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - رضا برآبادی، ما در ادبیات پیشینه‌ای از داستان‌ها، شخصیت‌ها و روایت‌های غنی داریم که می‌تواند الهام‌بخش اقتباس برای سینمای ایران باشد. این اقتباس می‌تواند از ادبیات کهن تا ادبیات معاصر ایران شکل بگیرد.

بااین‌حال اقتباس از آثار کلاسیک و معاصر در فیلم مجموعه چالش‌ها و معیارهای منحصربه‌فردی را ارائه می‌کند که فیلم‌سازان باید برای حفظ یکپارچگی و جوهر متون اصلی و درعین‌حال قابل‌دسترس و جذاب برای مخاطبان معاصر در نظر بگیرند. در ادامه بهتر آن‌که چند نکته را یادآور شویم و معیارها و اهداف و ملاحظات کلیدی در اقتباس سینمایی با نگاهی به فیلم ((زخم کاری)) را بیان کنیم.

ما به گستردگی معیارها و اهداف اقتباس که در حوصله این نوشتار نیز فعلاً رجوع نمی‌کنیم. اصلی که، در هر اقتباس و هر زبان و شکل اقتباس رعایت می‌شود را در نظر می‌گیریم آن‌هم وفاداری به مواد منبع، متذکر می‌شوم دوباره مواد منبع نه کلیت آن. وفاداری به مواد منبع یکی از معیارهای اولیه برای انطباق ادبیات فارسی است این شامل وفادار ماندن به طرح مضامین و شخصیت‌های آثار اصلی است.

حماسه های ایرانی مانند شاهنامه‌ی فردوسی یا غزلیات مولانا و حافظ عمیقاً با زمینه‌های فرهنگی و تاریخی و داستان‌های معاصر با زمینه‌های اجتماعی سیاسی و روان‌شناختی عجین شده‌اند نیاز به حفظ دقیق دارند. در بررسی معیارهای اقتباس در فیلم «زخم کاری» باید مؤلفه‌های شاخص را مورد بررسی قرار دهیم. یکی از این مؤلفه ها سیر تحول فیلمنامه یا بهتر بگوییم فیلم است و برای این امر در عناصر کلیدی جزئی‌تر می‌شویم.

به نقل از منابع موجود این فیلم مدعی اقتباسی از رمانی است که خودش اقتباس از چند نمایش‌نامه شکسپیر است. زخم کاری از کتاب «بیست زخم کاری» نوشته محمود حسینی راد اقتباس شده که برداشتی آزاد از نمایش‌نامه مکبث ویلیام شکسپیراست. در نمایشنامه مشهور مکبث، چندین موضوع ماندگار بررسی می شود که جاه‌طلبی برجسته‌ترین آن‌هاست.

این نمایش‌نامه به ماهیت مخرب جاه‌طلبی‌های کنترل‌نشده می‌پردازد زیرا مکبث با تحریک پیش‌گویی جادوگران و تحریک و اصرار همسرش تلاش می‌کند تا به قدرت برسد و آن را تضمین کند. موضوع مهم دیگر پیامدهای اخلاقی و روانی احساس گناه و پارانویا است. مکبث و لیدی مکبث هر دو از احساس گناه عمیق رنج می‌برند که در توهمات و بی‌ثباتی ذهنی ظاهر می‌شود و درنهایت آن‌ها را به سمت مرگ سوق می‌دهد. حال باید ببینیم این مضامین و مفاهیم چگونه و با چه کیفیتی در زخم کاری تعمیم پیدا می‌کند؟

داستان زخم کاری درباره خانواده تازه پا به عرصه گذاشته ای به‌نام ریز آبادی را دنبال می‌کند که با زدوبند و فساد در بدنه قدرت جایی برای خودشان دست‌وپا می‌کنند اما به‌مرور زمان تب و تاب قدرت در میان آن‌ها به‌حدی می می‌رسد که حتی به اعضای خانواده خود هم رحم نمی‌کنند و هر ابزاری برای تخریب یکدیگر استفاده میکنند.

شخصیت اصلی این فیلم مردی به‌نام مالک است که درحقیقت از شخصیت مکبث اقتباس شده و به تحریک همسرش سمیرا که اوهم به‌مثابه لیدی مکبث است ابتدا عموی خود که رئیس خودش هم هست سپس اعضای خانواده‌اش را قتل‌عام می‌کند.

اولین قتل شکل گرفت اما انگیزه‌ها کم‌رنگ و ناپایدار است. زنجیره تحریکات باید به‌گونه‌ای باشد که به انگیزه قتل قدرت دهد. درست است که سعی شده وضعیت جاه‌طلبی و طمع قدرت لیدی مکبث و سمیرا همسر مالک هم رعایت شود و ترس مکبث پس‌از قتل دانکن را به‌صورت توهم و حالت تهوع در مالک به تصویر کشیده می‌شود اما رخدادها به گونه‌ای پیش نمی‌روند که دلایل قتل را قوی و پایدار نشان دهند، در حالیکه جنون در مکبث از یک نقطه آغازین به یک نقطه اوج تمایل دارد. همچنین قتل های بعدی مکبث و قتل های نجفی، کریم و سودابه توسط مالک انجام می‌گیرد.

امیال تضعیف‌شده در فیلم وجود دارد که باید نشان دهد این امیال سرکوب‌شده در مالک است که او را سمت قتل هایی یکی پس‌از دیگری می‌کشاند اگر مالک را کودکی در آرزوی داشتن تراکتور پدر ببینیم می‌توانست به‌گونه‌ای ترسیم شود که به نوعی نمایانگر سرخوردگی افرادی در جامعه باشد. سوءظن‌ها متوجه مالک می‌شود و دیگر عوامل هر کدام نقشه قتل مالک را در سر دارند در فیلم تنها روزنه امید برای خروج از این وضع اوضاع آشفته و دگرگونه داستان است. کاراکتر مالک و اصل داستان و رؤیارویی خونبارش با طلوعی که هنوز خبری از آن نیست و اگر این روند ادامه پیدا کند حتی از حوصله صبورترین مخاطبان هم خارج می شود هنگامی‌که سریال برای نخستین بار مالک را به مخاطب نشان داده و محرز می‌کند که مالک زنده است همه‌چیز در باره گذشته و جنازه مالک رها می‌شود گویا فیلم‌ساز فراموش کرده که مخاطب مالک می‌داند که مالک زنده است.

در فیلم از این دست روایت ها و خورده روایت هایی می آیند که مکمل یکدیگر نیستند. رابطه علی و معلولی مناسبی ندارند. از پسامد و پیشامدهای قوی ساقطند. در فیلم های اقتباسی کارگردانان، فیلمنامه نویسان و تهیه کنندگان اغلب تفاسیر و دیدگاه های خود را به منبع می آورند. در حالی که این می تواند منجر به برداشت های بدیع و تازه از یک داستان شود، در این فیلم منجر به انحراف از اثر اصلی شده که طرفداران را با کتاب بیگانه می کند. تغییرات در طرح، قوس های شخصیت یا مضامین می تواند باعث ایجاد گسست بین اقتباس و منبع شود و منجر به نارضایتی بینندگان شود.

در نتیجه، در حالی که اقتباس‌های فیلم فرصتی را برای ارائه داستان‌های دوست‌داشتنی به مخاطبان گسترده‌تر و استفاده از نقاط قوت رسانه تصویری ارائه می‌دهند، اما مملو از چالش‌هایی هستند. که در این فیلم رشد قارچ گونه چالش ها بیشتر از نقاط اوج در فیلم است. نیاز به فشرده‌سازی محتوا، تفاوت در تکنیک‌های داستان‌گویی، فشارهای تجاری، و مشکلات ذاتی، همگی به ضعف‌ها و نقص‌هایی که اغلب در اقتباس‌های فیلم مشاهده می‌شوند، کمک می‌کنند. علی‌رغم این چالش‌ها، زمانی که اقتباس‌ها به طور متفکرانه اجرا شوند، همچنان می‌توانند جوهره مواد منبع را به تصویر بکشند و راهی جدید برای تجربه داستان ارائه دهند.