حکمتی که زن بدکاره به آیت الله سیدرضی شیرازی گفت
به گزارش مشرق، محسن مهدیان، فعال رسانهای در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
چند ساعتی از درگذشت جناب استاد می گذرد.
یاد یک مهمانی به یادماندنی افتادم.
سالها پیش یک روز جمعه فرصتی شد تا خدمت آیت الله سید رضی شیرازی برسیم. روحش شاد.
حضرت استاد بیش از 50 سال در محله یوسف آباد تهران ساکن و امام جماعت مسجد شفای محله بودند. بسیار اهل علم و زهد و تقوا و مردمداری و رسیدگی به فقرا. هرکس در جلسه بود از فضائل استاد می گفت....
سید رضی از نوادگان میرزای شیرازی بزرگ بود.
آقا سید به واسطه زندگی در محله ارمنی ها و یهودی نشین ها، صدها نفر مسلمان می کند. در همین رابطه دفتری نیز از یادگاری تازه اسلام یافته ها در منزلش به رسم یادبود وجود داشت که دیدنی بود.
بسیار خوش مشرب و خنده رو و شوخ طبع و اهل مهمانداری و رسیدگی به مراجعه کننده بودند.
روح شان شاد....
اما در همین مجلس خاطره ای نیز از جد بزرگوار آقا سید یعنی میرزای شیرازی بزرگ نقل شد که خواندنی است.
گفته می شود شبی که میرزا در منزل استراحت می کرده است، فردی پشت در خانه می آید و سید را می خواند. سید پشت در می رسد و به محض باز کردن درب خانه متوجه زن بدکاره ای می شود که به جهت کار و حاجتی رجوع کرده است. سید از دلنگرانی عقب عقب می رود و روی بر می گرداند.
زن بدکاره که متوجه این حال میرزای بزرگ می شود تک بیتی را با این مضمون می خواند؛
عندلیب یک گلستانیم از ما رخ متاب
آنکه رخسار تو را گل کرد ما را خار کرد
گفته می شود سید چنان تحت تاثیر این بیت حکیمانه قرار می گیرد که برای عاقبت بخیری زن دعا می کند. آن زن با همان دعا و توبه چنان کمالی پیدا می کند که سید بسیاری را برای رفع حاجت به دعای زن حکیم ارجاع می دهد.
روز به یادماندنی در محضر استاد داشتیم. جلسه ای که به دعوت حجت السلام سید عباس موسوی برگزار شد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.