خاطره کربلا رفتن جعفر دهقان با زندهیاد فرجالله سلحشور
جعفر دهقان بازیگر سینما و تلویزیون وقتی خاطرات خود را مرور میکند به سفر مشترک با کارگردان فقید سریال «یوسف پیامبر» میرسد. همچنین به نکته جالبی اشاره میکند که امام حسین (ع) با موبایل هم شفا میدهد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جعفر دهقان بازیگر سینما و تلویزیون درباره اولین مواجهه خود با حضرت سیدالشهداء گفت: ارادت من به حضرت اباعبدالله از دوران کودکیام و سن 5-6 سالگی شروع میشود. هیئتی خانوادگی داشتیم اما زیاد به این هیئت نمیرفتم، چون بزرگان و آدمهای مشتی در آن شرکت میکردند و شاید من نمیفهمیدم چه میگویند. اما در دوران کودکی چیزهایی حس کرده بودم که محرم یعنی برای امام حسین (ع) گریه کنی و پای روضه او بنشینی.
وقتی جعفر دهقان با چادر مادرش حسینیه درست میکرد
وی با بیان اینکه آقا عبدالله خود به خود از کودکی این مهر و محبت را به جان ما میاندازد، تأکید کرد: خدا شاهد است که گاهی چادر مادرم و ملحفه روی رختخوابها را بر میداشتم و با میخ روی دیوار میزدیم، یک طرف هم چوب میزدیم و برای خودمان هیئت و حسینیه درست میکردیم. در دوران جوانی مقداری حس و حال و ارادتمان بیشتر شد. کمترین کار این بود که در محرم سعی میکردیم دروغ نگوییم، غیبت نکنیم و تهمت نزنیم. هرچند که بعدها همه غیبتکن شدهایم. خیلی راحت تهمت میزنیم و غیبت میکنیم. سنمان بالاتر که رفت ازدواج کردیم و بچهدار شدیم. دست بچههایمان را میگرفتیم و با خودمان به صف زنجیرزنی و سینهزنی میبردیم.
بدجوری ابوالفضلی (ع) هستم
بازیگر «مردان آنجلس» درباره اینکه به کدام یک از ائمه علاقه بیشتری دارد، اظهار کرد: بدجوری ابوالفضلی (ع) هستم. اما اینطور نیست که امام حسینی (ع) نباشم. به همهشان ارادت دارم. اما شاید علاقهام به حضرت عباس (ع) به دوران کودکیام برمیگردد که مادربزرگم هر هفته در خانهشان در محله امامزاده حسن روضه داشت. چه کسی پای روضه مینشست و چه کسی نمینشست روضه برقرار بود. آقایی به نام امامی بود که میآمد و روضه ابوالفضل (ع) را میخواند. هر روضهای که مادربزرگم دوست داشت میخواند و بعد میرفت. بعد به مادرم رسید که هر سال سفره حضرت اباالفضل پهن میکرد. خودم هم تا به امروز هرکاری توانستم برای حضرت ابوالفضل (ع) کردهام. اینها کارهایی است که سینه به سینه به ما رسیده است. اما دلیل نمیشود که از ارادت من نسبت به امام حسین (ع) چیزی کم کند.
«منتهی»| نوحهخوانی علیاکبر قلیچ و ماجرای عجیب میهمان «از سرگذشت»/ زمانی پیادهروی اربعین قسمتم شد که پدرم در بیمارستان بود + فیلمامام حسین با موبایل هم شفا میدهد
بازیگر «بوی پیراهن یوسف» در برنامه نشان ارادت تأکید کرد: از اباعبدالله خیلی چیزها گرفتهام. رفته بودم کربلا و حرم را برای ما قرق کرده بودند. کسی در حرم نبود. موبایلم را بردم و به یکی از دوستانم زنگ زدم. گوشی را به ضریح چسباندم و گفتم هرچه میخواهی از امام حسین (ع) بگو. میپرسند امام حسین (ع) با موبایل هم کسی را شفا میدهد؟ بله به اسمش قسم داد. وقتی ایران آمدم یک ماه بعد دوستم گفت جعفر حاجتم را گرفتم.
از ائمه خانه و ماشین نخواهید، عاقبت بخیری و آبرو بخواهید
دهقان تصریح کرد: معتقدم ما باید بخواهیم. آنها خیلی بخشندهاند و هرچه بخواهی به تو میدهند. شک نکنید. شنیدهاید میگویند خدا به اندازه دل آدمها به آنها روزی میدهد. یک تومان در راه رضای خدا از صمیم قلب ببخش، اگر چندین برابرش برایت نیامد من اسمم را عوض میکنم. اینطور نیست چیزی بخواهی و به تو ندهند. چیزهای بزرگ بخواه. نگو من ماشین ندارم زن و بچهام را جایی ببرم. این چه خواستهای است. از آدمهای بزرگ باید چیزهای بزرگ بخواهی. امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) خیلی بزرگاند. باید چیزهایی بخواهی که در حد و اندازه آنها باشد. خانه و این چیزها میدهند، برایشان خیلی راحت است. بگو یا امام حسین (ع) هیچ وقت محتاجم نکن. بگو یا ابوالفضل (ع) من را عاقبت به خیر کن، کاری کن دستم جلوی کسی دراز نشود، شرمنده خانوادهام نشوم، آبروی من را نبر و عزتم را به ذلت تبدیل نکن. این چیزها را بخواه.
خاطره کربلا رفتن جعفر دهقان با زنده یاد فرجالله سلحشور
وی در خصوص خاطرات کربلا رفتنش توضیح داد: از زمانی که وارد شدیم دور ضریح را گرفته بودند. یکی از خادمهای آنجا آمد، ما بیرون ضریح بودیم، یک گوشه از این زمین را نشان داد و گفت بچهها میخواهم چیزی را به شما نشان بدهم، گوشهای از موکت را کنار زد و یک کاشی قرمز دیدیم. گفت سرآقا عبدالله این پایین است. درست موازی این کاشی و هیچکسی هم نمیداند. خدا فرجالله سلحشور را رحمت کند. با هم رفته بودیم. وقتی رسیدیم گفتم فرج من نمیدانم حضرت عباس (ع) را خیلی دوست دارم اما امام حسین (ع) برادر بزرگش است، چه کنم؟ نمیتوانم اول بروم زیارت حضرت عباس (ع) و بعد بروم زیارت امام حسین (ع)، گفت هرکجا دلت میگوید برو. گفتم اول برویم زیارت امام حسین (ع).
این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون اذعان کرد: زمانی که وارد میشوی حال و هوای کربلایی به تو دست میدهد. در این اربعینهایی که میآید و مردم با این عشق و شور و حال میروند، عاشقان اباعبدالله را نگاه میکنی و میبینی وسط جاده نشستهاند و میگویند کفشت را بده واکس بزنم. شلوارت را بده بتکانم. خستگی پاهایت را با ماساژ برطرف کنم. در این اربعین میتوانی مقداری کربلا را احساس کنی.
باورم نمیشود کربلایی که چندین سال پیش رفتم همین کربلا باشد که در تصاویر برنامه دیدم
او همچنین درباره بازسازی عتبات بیان کرد: باورم نمیشود کربلایی که چندین سال پیش رفتم همین کربلایی باشد که الان در تصاویر برنامه دیدم، فقط میتوانم یک جمله بگویم که خیلی خوب شده است. این از ارادت قلبی ما مسلمانها، شیعهها و ایرانیها است که چقدر نسبت به اباعبدالله (ع) و امام علی (ع) و حضرت عباس (ع) ارادت داریم و ارادتمان را اینطور نشان میدهیم. خود اباعبدالله (ع) شاید میدانست که کسانی از ایران میآیند و اینجا را دوباره زنده میکنند.
به هنرمندانی که در ساخت و ساز حرم زحمت میکشند افتخار میکنم
دهقان ادامه داد: به هنرمندانی که در این راه کمک کردند افتخار میکنم؛ استاد فرشچیان که کار طراحی ضریح اباعبدالله (ع) را انجام دادند. همچنین هنرمندان آیینه کار و کسانی که در کار ساخت و ساز و وسعت دادن به حرم زحمت میکشند. کسانی که در این راه از جان و مالشان قدم برداشتند. هرکسی به هر نحوی که توانسته کمک کرده است. بازسازی عتبات عالیات باعث افتخار ما ایرانیها است. امام صادق (ع) میگوید کمک کردن مال و ثروت زیاد نمیخواهد. دل بزرگ میخواهد. خدا را شکر ایرانیها دل بزرگی دارند. ایرانیها از خیلی از چیزها میگذرند و در هشت سال دفاع مقدس این را نشان دادند. پیرزنی با پختن نان و تازه عروسی با النگو و انگشتر، به کسانی که در جبههها میجنگیدند، کمک میکردند. ایرانیها همیشه در این راه پیشقدم بودند. این سعادتی است که خدا نصیب ما کرده است. امیدوارم لیاقتش را داشته باشیم.
در پایان دهقان در پاسخ به مجری برنامه که گفت تجسم کنید حضرت سیدالشهدا پشت سر شما ایستاده، روی شانه شما دست میگذارد و میگوید پسرم جعفر در همه این سالها برای خوب کردن حال این ملت که ملت من هستند تلاش کردی و من از تو تشکر میکنم، واکنشت چیست، بیان کرد: یک عمر هر کاری کردیم خواستیم این اتفاق بیفتد، یک کلمه میگویم الهی شکر که آقا راضی است، عاقبت بخیر شدم.