خسروجردی: خیانت یا غفلت؛ کدامیک راهبرد وزارت نفت است؟ / فرصتسوزی از تبادل نفت و دارو تا مشارکت با پالایشگاههای آفریقا!
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ موضوع استیضاح بیژن زنگنه وزیر نفت که رئیس جمهور لقب شیخ الوزرا را به وی داده است با اعلام از سوی محمد ابراهیم رضایی عضو کمیسیون امنیت ملی به همراه تعداد زیادی از نمایندگان مجلس یک بار دیگر خبر ساز شده است. نمایندگانی که خواستار استیضاح وزیر نفت هستند با این استدلال که وی در سال های گذشته باعث بروز خسارت های زیادی بر صنعت نفت کشور وارد کرده است معتقدند خام...
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ موضوع استیضاح بیژن زنگنه وزیر نفت که رئیس جمهور لقب شیخ الوزرا را به وی داده است با اعلام از سوی محمد ابراهیم رضایی عضو کمیسیون امنیت ملی به همراه تعداد زیادی از نمایندگان مجلس یک بار دیگر خبر ساز شده است. نمایندگانی که خواستار استیضاح وزیر نفت هستند با این استدلال که وی در سال های گذشته باعث بروز خسارت های زیادی بر صنعت نفت کشور وارد کرده است معتقدند خام فروشی نفت بدترین شکل ممکن در استفاده از نفت بوده، همچنین دولت و وزارت نفت همتی برای ساخت پالایشگاه و تبدیل نفت خام به فرآورده نهایی نداشته اند و از طرفی حذف کارت سوخت و احیای مجدد آن که موجب قاچاق و مصرف بیرویه بنزین در سالهای گذشته شد اقدامی غلط و به ضرر منافع ملی بود. برای تبیین چرایی سوء مدیریت زنگنه با حسن خسروجردی؛ رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی درباره عملکرد وزیر نفت گفت و گویی صورت داده ایم که در ادامه آمده است تا روشن شود آیا این استیضاح به حق و دلایل آن منطقی و به دور از سیاسی کاری است.
نوع نگاه شما به استیضاح وزیر نفت چیست؟
بنده هم به دلایل مختلف با استیضاح وزیر نفت، توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی موافق هستم، اما مساله این است در شرایط کنونی حساس تورمی، چه کسی در کمتر از یک سال آینده باقیمانده از عمر دولت می تواند وزیر نفت باشد و وزارتخانه را به بهترین نحو ممکن هدایت و ساماندهی کند. به هر حال آقای زنگنه در دوران وزارت خود در چند سال گذشته و تمام دوران وزارت خود کمترین تلاشی برای عبور دادن ایران از خام فروشی نفت و تاسیس پالایشگاه و تبدیل نفت خام به فرآورده های با ارزش صورت ندادند، لذا می توان گفت مدیریت و وزارت آقای زنگنه در وزارت نفت نه تنها دستاوردی برای این بخش مهم و حیاتی کشور نداشته، بلکه منجر به اتفاقاتی در اقتصاد ایران شده که بخشی از وضعیت اقتصاد ایران نمونه ای از چنین مدیریتی است. بنده در تمام این سالها بارها و بارها بر این موضوع تاکید کردم که برای ساخت و تاسیس پالایشگاه در داخل باید اقدامات جدی و لازم دستور کار قرار بگیرد، هرگز از چنین موضوعی نباید غفلت کرد، ما نه تنها از تاسیس پالایشگاه در داخل کشور غفلت کردیم، بلکه از ظرفیت مشارکت در ساخت کالاهای با ارزش افزوده در خارج از کشور نیز غفلت کردیم، کشورهایی که جمعیت زیادی دارند و با مشارکت ما در انتقال نفت خام می توانستند کالای نهایی با ارزش افزوده بالایی تولید کنند نیز از این موضوع بی بهره ماندند، یعنی همه ما بی نصیب ماندیم، لذا ما از چنین ظرفیت هایی در داخل و خارج از کشور به شدت غفلت کردیم. این خرده بر آقای زنگنه و تیم همکار وی در این سال ها به شدت وارد است که غفلت بسیاری داشته اند، مثلا پالایشگاه اندونزی یکی از این ظرفیت هاست که اصلا توجهی به آن نشد.
دلیل این همه بی توجهی و غفلت از تولید کالا با اتکا به سرمایه خوبی چون نفت خام را چه می دانید؟
به نظر می آید وابستگی به دهان برخی مزه کرده است، چرا که هیچ تلاشی برای عدم وابستگی به فروش درآمدهای خام فروشی نفت از خود نشان نمی دهند، لذا به نظر میرسد مسائلی وجود دارد که علاقه ای به رفع این وابستگی ندارند، قطعا تداوم این مسئله چنین شائبه ای را به ذهن متبادر می کند که یا پای خیانت در میان است یا این همه غفلت در عبور از خام فروشی نفت بیتدبیری مسؤولیتی است که بر این بخش حاکم بوده و هست! مسلم است وقتی برای تاسیس پالایشگاه اقدام نکنی، مجبور به خامفروشی هستی، اگر در این سال ها برای تاسیس پالایشگاه اقدام کرده بودند، اصلا نیازی به فروش نفت خام نداشتیم و در پالایشگاه خودمان کالا تولید می کردیم و ارزش افزوده آن نصیب تولید و توسعه اقتصاد کشور می شد و می توانستیم فرآورده ها را به کشورهای پرجمعیت صادر کنیم، ما باید در چابهار یک پالایشگاه بزرگ داشته باشیم، این مساله هم به خوبی دنبال نشده، قطعا اگر تلاش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نبود ما اینک پالایشگاه ستاره خلیج فارس را هم نداشتیم، چرا که نگاه دولت به این موضوع اصلا نگاه اقتصادی نیست، منافع ملی اولویت اول نیست، بنحوی که ساخت پالایشگاه کوچک را اقتصادی نمی دانند در حالی که خام فروشی نفت اصلا اقتصادی نیست. متاسفانه دولت با غرور بیجایی که دارد اصلا زیر بار حرف حق نمی رود، به هیچ وجه اعتنایی به ورود بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در تاسیس پالایشگاه و تولید فرآورده های نفتی ندارد.
غیر از بحث خام فروشی نفت که به هر حال همه جامعه بدان واقف هستند آیا در زمینه چالش زایی دست اندرکاران وزارت نفت در این سالها موضوع خاصی قابل اشاره هست؟
یکی از این موارد مثلا این است که بنده با وزارت بهداشت قراردادی مبتنی بر فروش نفت و واردات دارو که یکی از نیازهای اساسی کشور به شمار می رود بستم، اما آقای کرباسیان به راحتی این معامله را بر هم زدند به این بهانه که بگویید بیایند با شرکت نیکو قرار داد ببندند، نه فلانی! ما به شرکت نیکو راحت تر جنس و نفت می دهیم اما هنوز بعد از گذشت 9 ماه با اینکه شرکت نیکو متعلق به خودشان است هیچ اتفاق خوبی در راستای واردات داروهای ضروری و مورد نیاز جامعه اتفاق نیفتاده است، در حالی که در بعضی از بیماری ها که امکان تولید دارو در کشور وجود ندارد یا تولید آن به صرفه نیست با مشکلات عدیده ای مواجه هستیم، بنده با سفیر قبلی هلند که در حال حاضر مدیر یک شرکت نفتی زیر نظر شرکت نفتی شل است درباره این موضوع توافق کرده بودم و قرار شد در ازای فروش نفت در همین شرایط تحریمی به ما دارو بدهند. حال من از شما می پرسم استیضاح چنین مدیریت و معاونینی کمترین کار و کمترین لطف به مردم نیست؟ نمونه دیگری برایتان مثال بزنم، چند پالایشگاه در کشورهای آفریقایی 24 سال تعطیل بودند، قطعا ساختن پالایشگاه در کشور سرمایه بر است اما این پالایشگاه های آماده به کار ظرفیت خوبی برای مشارکت ما در تولید و توسعه روابط اقتصادی بودند اما به دلیل اهمیت این موضوع از مسوولین وزارتخانه درخواست کردم تا با دادن " کانداست" به کشورهای آفریقایی مشارکت اقتصادی را با عرضه این فراورده که از نفت ارزان تر است با این کشورها آغاز کنیم، اما مسوولین زیر بار نرفتند و این پالایشگاه ها به دلیل زیان دهی تعطیل شدند، جالب این است به بنده گفتند خودت در این باب سرمایه گذاری کن، گفتم سرمایه ندارم، اگر می داشتم قطعا دست به کار می شدم، حتی حاضر نشدند یک بار هم به منافع اقتصادی این موضوع فکر کنند! یا نماینده و کارشناسی را برای صحت موضوع مطرح شده از سوی بنده به این کشورها بفرستند!
به نظر شما برچه اساسی و چرا چنین قرارداد و مشارکتی که منفعت اقتصادی داشت رد می شود؟
اگر این پالایشگاه راه می افتاد تقریبا نزدیک به 450 هزار بشکه نفت سبک کانداست به آفریقا صادر می شد، تانزانیا، موزامبیک، زیمباوه، کنگو و... سایر کشورهای آفریقایی پالایشگاه دارند، وقتی با بی توجهی مسوولین ما رو به رو شدند واقعا غصه خورند که چرا دولت جمهوری اسلامی ایران با آن ها همکاری نکرد! قطعا اعطای کانداست به آفریقا یک پروژه خوب اقتصادی بود، مصرف پالایشگاه ستاره خلیجفارس در حال کانداست نفتی است که از چاههای گاز استخراج میشود، نفت خیلی رقیقی که از سبک ترین نفت های دنیا سبک تر است. متاسفانه برخی تعصب ها در دولت نسبت به انتخاب تجارت با کشورها کار دست اقتصاد ما داده است.
یکی از دلایل استیضاح آقای زنگنه حذف کارت سوخت و سهمیه بندی بنزین عنوان شده در این باره چه نظری دارید؟
حذف کارت سوخت و سهمیه بندی بنزین یکی از فعالیت هایی بود که وزارت نفت با اتخاذ چنین تصمیمی خسارت زیادی به اقتصاد کشور وارد کرد. افزایش قاچاق بنزین و مصرف بی رویه بنزین تبعات بزرگی بر اقتصاد از محل حذف کارت سوخت وارد کرد، تاکید بر یک کار غلط و بازگشت به طرحی که یک بار توسط همین دولت از آن بد گویی هایی شده بود خسارت زیادی را به اقتصاد وارد کرد متاسفانه این جزو گرفتاریها است، موضوعاتی که تجمیع آنها نشان می دهد در روز روشن و سال های متمادی به کشور خیانت کرده اند.