خطر ابتذال امر قدسی؛ شخصیتهای حقوقی به جهادتبیین ورود نکنند
نکته ای که از بیانات رهبر انقلاب در مساله جهاد تبیین برداشت میشود، فراگیر بودن آن است. یعنی این فریضه قطعی و فوری صرفاً محدود به اشخاص یا افراد خاص نمیشود.
نکته ای که از بیانات رهبر انقلاب در مساله جهاد تبیین برداشت میشود، فراگیر بودن آن است. یعنی این فریضه قطعی و فوری صرفاً محدود به اشخاص یا افراد خاص نمیشود.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: مساله و مفهومی به نام «جهاد تبیین» موضوعی است که ماههای اخیر در بیانات حضرت آیتالله خامنهای بارها مورد تأکید و اشاره قرار گرفته است و رهبری ابعاد مختلف آن را توصیف کردهاند. ایشان در بیانات خود «جهاد تبیین» را یک فریضه قطعی و یک فریضه فوری دانستند که هر کسی که میتواند باید به ادای این فریضه بپردازد.
مفهوم کوشش فداکارانه (حتی به همراه بذل جان) در راه خدا و گسترش فرامین الهی است. نخستین موضوعی که از بیانات رهبری در مسئله جهاد تبیین برداشت میشود، فراگیر بودن آن است. یعنی اینکه این فریضه قطعی و فوری صرفاً محدود به اشخاص یا کسان خاصی نمیشود و عمومیت (بر حسب توانایی اشخاص) دارد. شاید بتوان گفت که این جهاد یک واجب عینی است، هرچند که باید کارشناسان درباره عینی یا کفایی بودن آن بحث کنند.
به دلیل همین عمومیت داشتن این جهاد است که وقتی مجلس شورای اسلامی در جلسات تصویب بودجه، بودجهای را برای این امر اختصاص داد، نخستین شخصیتی که به آن اعتراض کرد و این کار را غلط خواند، شخص مقام معظم رهبری بود. تصویب بودجه یعنی اینکه صرفاً عدهای خاص برخی امتیازهای مالی را برای جهاد تبیین که امری عمومی است، دریافت خواهند کرد و باقی کسانی که بر حسب دستور شرعی مقتدای خود به این جهاد اقدام میکنند، از دریافت آن محروم خواهند ماند. فارغ از اینکه تبیین سفارشی (یعنی در قبال دریافت پول) چقدر میتواند کارآیی داشته باشد، این اختصاص بودجه با مفهوم جهاد نیز همخوان نیست.
نکته دیگر این است که «جهاد تبیین» جهادی در حوزه فرهنگ است، هرچند که محتوای آن حوزههای سیاست، اقتصاد و نظامیگری را هم دربر میگیرد. به عبارتی جهادگر تبیین عملش فرهنگی است و او نشانهها و رمزهایی را در جهت تبیین صادر میکند، که در مرحله دریافت و کشف رمزگانها امور اقتصاد، سیاست و... را نیز به ذهن مخاطب متبادر میکند. حوزه فرهنگ بالقوه از توان متحد سازی هماهنگ همه جوامع انسانی برخوردار است و این از جمله ویژگیهای مهم و اساسی فرهنگ به شمار میرود.
فرهنگ و صنایع فرهنگی از دو واژه «سفارش» و «دستور» فرار میکنند. این امر در چهل و چند سال اخیر در کشور ما به خوبی تجربه شده است.
معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در یکی از فرمایشات خود به نکته مهمی درباره خودکفایی اشاره کردند. سخن امام چنین بود: «هر کس در هر جا هست باید کار بکند. ما میخواهیم خودکفا باشیم.» امر جهاد تبیین را میتوان خودکفایی در تولید روایت هم دانست. در عصر مدرن کشور ما از تولید روایت ناتوان شد. حجم عمدهای از فرهنگ ما را شرقشناسان و ایرانشناسان روایت کردند و روایت آنها خط و مشی «سفارش دهندهها» را با خود داشت. برخی از متفکران شرقی از جمله ادوارد سعید، شرقشناسی را به همین دلیل دانشی استعماری خواندند.
بنابراین میتوان با استفاده از سخن امام (ره) سخن رهبری را نیز به خودکفایی در تولید روایت جمهوری اسلامی تعبیر کرد. جمهوری اسلامی نیاز به روایت از درون دارد. این روایت البته مرزی ندارد و تنها مؤلفه مهم این است که از درون باشد. یعنی بجز تولید روایتهای 43 سال حضور جمهوری اسلامی و دستاوردهایش، باید از درون به روایت غرب و استعمار و تاریخ جهان نیز پرداخت.
اما روز گذشته مورخ سهشنبه 24 اسفند 1400 در پرتال خبری منطقه آزاد اروند خبری عجیب منتشر شد. در این خبر اشاره شده است که همزمان سفر سعید محمد، دبیر شورایعالی مناطق آزاد به منطقه آزاد اروند پیرو فرمان «جهاد تبیین» رهبری، مناطق آزاد پیشگامی خود در این تکلیف را از اروند آغاز کردند.
در این خبر (از اینجا ببینید) که به خوبی تنظیم نشده آمده است که قرارگاه فرهنگی رسانهای جهاد تبیین با محوریت منطقه آزاد اروند تشکیل شد تا دیگر مناطق از این منطقه راهبردی شوند.
سعید محمد در آئین افتتاح این قرارگاه برای حاضران سخنرانی کرد. وی در بخشی از سخنان خود چنین گفت: «این قرارگاه با فرامین مقام معظم رهبری تشکیل شد، با موقعیت شناسی و دشمن شناسی رهبر این قرارگاه کار خود را آغاز کرد. فضای کشور غبارآلود شده و دشمن در این فضا میتواند هر اقدامی کند و اکنون دلسوزان نظام باید این فضا را برای مردم روشنگری کنند.»
محمد همچنین به مسئله نفاق اشاره کرد و ادامه داد: «نباید مردم نسبت به مسئولان بی اعتماد باشند، همانطور که باید تببین کنیم باید با نفاق مبارزه کرد زیرا نفاق به سرمایههای نظام ضربه میزند. جهاد تبیین باید به گونهای باشد که برای مسئولان زندگی علوی به ارمغان بیاورد، با این جهاد دشمن دیگر نمیتواند خدمات نظام را به سخره بگیرد. بدون تبیین، کارهای ارزشی امکان دارد به اقدامات ضدارزشی تبدیل شود، امروز نیاز است شفاف سازی در رأس کار قرار گیرد.»
سعید محمد در بخش دیگری از سخنان خود نیز به برخی بدفهمیها از سخنان رهبری اشاره کرد و گفت: «برخیها فرامین مقام معظم رهبری را بد تدبیر میکنند و کارها را به بن بست میرسانند.» این سخن درست است. رهبر معظم انقلاب با احصای نظام مسائل کشور در برخی از سخنان خود از جمله پیامهای به مناسبت آغاز سال نو، فرامینی را خطاب به مردم و مسئولان بیان فرمودند و بر حسب آن فرامین شعارهایی را برای آن سال انتخاب کردند. از جمله آنها میتوان به «اصلاح الگوی مصرف»، «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی»، «جهش تولید» و... اشاره کرد.
مواجهه نمایشی و مبتذل با این فرامین باعث شده که هر سال انواع و اقسام پروژههای مثلاً پژوهشی، تبلیغات و... توسط نهادهای دولتی و حکومتی برای ارائه یک بیلان کاری صورت میگرفت و در نتیجه نه تولید رونق گرفت، نه مسئله مصرف اصلاح شد و... نه تنها هیچ کار بنیادینی در این زمینهها صورت گرفت که حتی - علیرغم تبلیغات و پروپاگاندای نهادی دولتی و حکومتی - درست عکس آن مسائل رخ داد. برای اثبات این ادعا میتوان به رصد جامعه پرداخت. کیست که اکنون مسابقه منحط مصرف را که برخی نهادهای حکومتی از جمله صدا و سیما هم به آن دامن میزنند، منکر شود؟ کیست که به گل نشستن تولید در کشور را انکار کند؟ همه اینها در صورتی است که حجم عمدهای از تولیدات تئوریک در این حوزهها انجام شده و بودجههای بسیاری به مصرف آن رسیده است.
جناب سعید محمد سخن درستی را مطرح کرد، اما آیا خود نیز در زمره همین کسانی که فرامین رهبری را بد تعبیر میکنند، قرار نمیگیرد؟ مگر رهبری نفرمودند که تصویب و در نظر گرفتن بودجههای سنگین برای جهاد تبیین امر غلطی است؟ بودجه این قرارگاه الوند قرار است از طریق کمکهای مردمی تأمین شود؟ کلاً آیا صرف بودجه برای این امر دردی را دوا میکند؟ مگر بیشمار نهاد فرهنگی و پژوهشگاهها در کشور، به زعم خود مشغول به فعالیت در همین زمینهها نیستند؟ اگر کار آنها دردی را دوا کرده بود که رهبری فرمان جهاد تبیین را صادر نمیکرد؟
از کلام سعید محمد در آن برنامه افتتاحیه صرفاً مسئله تبلیغات فعالیتهای مناطق آزاد تجاری استنباط میشود. آن قرارگاه گویا صرفاً تبیین فعالیتهای شورای عالی مناطق آزاد تجاری، صنعتی و ویژه اقتصادی را در دستور کار خود دارد. اگر چنین نبود که این شورا در زمینه جهاد تبیین احساس وظیفه نمیکرد. فلسفه جهاد تبیین ثابت میکند که این امر هرچند که وظیفه تک تک مدیران و کارکنان زیر مجموعه این شورا (مانند دیگر مردم ایران) است، اما نه در راستای فعالیت و نه در تخصص آن شورا به عنوان یک شخصیت حقوقی است. بیم آن میرود که ورود این شورا و (البته شوراها و نهادهای دیگر) به این عرصه، امر قدسی «جهاد تبیین» را به ابتذال بکشاند. تجربه نشان داده است که ورود شخصیتهای حقوقی (حتی نهادهای فرهنگی وابسته به دولت و حکومت) به اجرای این فرامین فرهنگی، نتایج خوبی را دربر نداشته است. این امور مردمی است و باید به مردم واگذار شود.