خطر نفوذ از انفجار در حزب جمهوری اسلامی تا پرونده طبری
هفتم تیرماه سال 1360 یادآور یکی از تلخترین روزها در تاریخ معاصر کشورمان است، روزی که حادثهای تروریستی موجب شد مردم ایران 72 تن از فرزندان انقلابی و غیور خود را از دست بدهند.
عامل اصلی انفجار حزب جمهوری اسلامی شخصی بود به نام محمدرضا کلاهی که ابتدا تصور میشد جزو قربانیان حادثه است اما بعدها مشخص شد او بوده که این توطئه را اجرایی کرده است؛ کلاهی با فرار از مهلکه از کشور گریخت و همچنان در خفا در کشورهای اروپایی زندگی میکند، چهره مرموزی که پس از پیروزی انقلاب به سازمان مجاهدین خلق پیوسته بود و با حفظ این عضویت، ابتدا پاسدار کمیته انقلاب اسلامی خیابان پاستور شد و بعد با هدایت سازمان، به داخل حزب جمهوری اسلامی راه پیدا کرد.
هفتم تیر اولین و آخرین روزی نبود که منافقین با نقاب دروغین حمایت و دفاع از خلق، ملت ایران را داغدار عزیزانشان کردند.
مهمترین خطر منافقین، همین چهره منافقانه و دو رویی آنها بوده و هست، به طوری که در خیلی از موارد، نیروهایی دست به ترور و کشتار زدند که هیچ کس انتظار چنین کاری را از آنها نداشت زیرا در ظاهر، جزو نیروهای انقلابی به شمار میرفتند.
جریان نفاق و به تبع آن نفوذ در ارکان مختلف کشور، هیچ گاه قطع نشده و انتظار قطع شدن آن هم بیهوده است اگر به موضوع دشمنشناسی به عنوان یکی از مهمترین رکنهای بصیرت که در کلام رهبر معظم انقلاب بارها و بارها مورد تاکید قرار گرفته بی توجه باشیم؛
آنها که نمیخواهند این نظام با سرعت و شتاب فزاینده در راستای تحقق اهداف خود گام بردارد و چارهای جز ضربه از درون و به اضمحلال کشاندن برخی نیروهای انقلابی ندارند، راهی که پیش روی آنها مانده، نفوذ در بخشهای مختلف این سیستم است تا از این طریق توطئه خود را عملی سازند و دست بر قضا، در این مسیر موفقیتهایی هم داشتهاند.
نمونه امروزی این مسئله را میتوان در پرونده فساد بزرگی که این روزها دادگاه آن برگزار میشود هم مشاهده کرد، پروندهای که نام اکبر طبری به عنوان یکی از مسئولان عالی رتبه سیستم قضایی در آن به چشم میخورد و دست بسیاری از افرادی که زمانی در جایگاه قضاوت قرار داشتند را رو کرده است.
در چنین شرایطی لازم است مردم و مسئولان، دوشادوش یکدیگر، در مسیر بصیرتافزایی و دشمنشناسی گام بردارند، و امروز یکی از مهمترین مصادیق شناخت دشمن، آگاهی بر راههای نفوذ و نشانههای نفوذگران است، منافقانی که در پس چهره مقبول خود، مترصد یافتن رخنههایی هستند تا نقشه شوم خود را عملی کنند.