شنبه 3 آذر 1403

خوش‌خبر: معروف باندباز نبود / بازیکنان از آلکنو می‌ترسیدند / ولاسکو دیکتاتورترین مربی تیم ملی بود

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
خوش‌خبر: معروف باندباز نبود / بازیکنان از آلکنو می‌ترسیدند / ولاسکو دیکتاتورترین مربی تیم ملی بود

تهران - ایرنا - سرپرست تیم ملی والیبال ایران گفت: کسانی که صحبت از باندبازی معروف می‌کنند چون داخل تیم نیستند این طور تصور می‌کنند که او در تیم ملی باند دارد.

به گزارش ایرنا، تیم ملی والیبال ایران پس از المپیک توکیو تغییرات زیادی را در کادرفنی خود دید و بهروز عطایی هدایت این تیم را بر عهده گرفت. عطایی و شاگردانش در اولین گام در مسابقات قهرمانی آسیا شرکت کردند و موفق به به قهرمانی در این رقابت‌ها شدند. امسال هم ملی‌پوشان والیبال ایران باید در مسابقات مهمی همچون لیگ ملت‌ها، بازی‌های آسیایی و همینطور مسابقات جهانی شرکت کنند و به همین خاطر با درخواست سرمربی تیم ملی، امیر خوش‌خبر یکبار دیگر به عنوان سرپرست این تیم منصوب شد.

خوش‌خبر در طول سال‌هایی که سرپرست تیم ملی والیبال بود از طرف منتقدان متهم به این می‌شد که به نوعی هوای تعدادی از ملی‌پوشان باتجربه به خصوص سعید معروف را بیشتر از سایر بازیکنان دارد. او در گفت‌وگو با ایرنا پیرامون این حواشی صحبت کرد و هیچ سوالی را بدون پاسخ نگذاشت. خوش‌خبر را می‌توان جعبه سیاه والیبال ایران قلمداد کرد؛ چرا که سال‌ها در بطن همه ماجراهای تیم ملی حضور داشته است. گفت‌وگوی 2ساعته ایرنا را با سرپرست تیم ملی والیبال در ادامه می‌خوانید.

بازگشت شما به تیم ملی والیبال و ادامه فعالیت‌تان به عنوان سرپرست این تیم به هیچ عنوان قابل پیش‌بینی نبود. آن هم در شرایطی که تصور می‌شد مربیان ایرانی مقابل شما موضع دارند؛ اما به درخواست بهروز عطایی سرپرست تیم ملی شدید. چگونه این اتفاق افتاد؟

پس از المپیک توکیو خودم هم به بازگشتم به تیم ملی خوش‌بین نبودم. چون تصمیم داشتم دیگر به عنوان سرپرست تیم ملی والیبال فعالیت نکنم. اعتقاد داشتم اگر قرار است کادرفنی تیم ملی تغییر کند سرپرست تیم ملی هم فرد دیگری شود.

به این موضوع که فدراسیون والیبال به دنبال قطع همکاری با شما باشد هم فکر کردید؟

خودم این احتمال را می‌دادم و به همین خاطر تصمیم گرفتم پس از المپیک در کنار تیم ملی حضور نداشته باشم. البته در مقاطعی مثل زمان ریاست آقای ضیایی همکاری من با فدراسیون والیبال قطع شد؛ با این حال هر بار شرایط به گونه‌ای شد که به کارم ادامه دهم. دلیل آن هم این بود که تیم ملی تغییر خاصی نکرده بود. در آن زمان بازگشت من به تیم ملی قابل پیش‌بینی بود؛ اما در دوره جدید که همه کادر تیم ملی تغییر کرده‌اند و حتی ماساژور و پزشک تیم ملی هم نفرات جدیدی هستند دلیلی نداشت سرپرست تیم ملی تغییر نکند. حتی من بارها به رئیس فدراسیون والیبال گفته بودم که هر کسی را که می‌خواهند به عنوان سرپرست تیم ملی انتخاب کنند و من تا لحظه آخر در کنارش هستم و به او کمک خواهم کرد. جدایی من از تیم ملی به صورت مسالمت‌آمیز بود و خیلی خوشحال بودم که مدت طولانی به عنوان سرپرست تیم ملی فعالیت کردم. در ادامه هم متعصبانه نتایج تیم ملی را دنبال می‌کردم و پس از هر پیروزی این تیم در مسابقات قهرمانی آسیا پیام تبریک برای آقای عطایی ارسال می‌کردم.

واقعا این خوشحالی شما واقعی بود؟

قطعا واقعی بود. من چنین شخصیتی ندارم که وقتی در کنار تیم ملی نیستم برای تیم آرزوی شکست کنم. من در پیام‌هایم تلاش می‌کردم بازیکنان تیم ملی را تهییج کنم.

از تماس بهروز عطایی برای اینکه بار دیگر سرپرست تیم ملی شوید تعجب نکردید؟

از این تماس تعجب کردم؛ چون تیم ملی در مسابقات قهرمانی آسیا عملکرد موفقی داشت. طبیعتا نقصی در تیم ملی وجود نداشت. با این حال به آقای داورزنی گفتم اگه می‌توانم کمک فکری به تیم ملی داشته باشم انجام خواهم داد. پس از اینکه آقای عطایی از من برای سرپرستی تیم ملی دعوت به همکاری کرد به او گفتم که از این پیشنهاد خوشحال شدم و کار کردن برای تیم ملی همیشه جزو افتخاراتم بوده است. البته تصمیمم را منوط به نظر رئیس فدراسیون والیبال کردم؛ چون وی صحبتی با من نکرده بود و گفتم شاید موافق ادامه کارم نباشد. در نهایت آقای داورزنی با حضور من موافقت کرد.

در والیبال ایران همیشه مخالفانی داشتید و دارید که اعتقاد دارند شما نباید سرپرست تیم ملی باشید. چرا با وجود هجمه‌ای که این مخالفان علیه شما ایجاد کرده‌اند باز هم علاقه‌مند به سرپرستی تیم ملی والیبال هستید؟

کار کردن در چنین شرایطی برای من یک چالش است و در چنین شرایطی به دنبال این هستم که ثابت کنم موضع‌گیری مخالفانم اشتباه بوده است. در طول سال‌های گذشته همیشه این انتقادات بوده و این انتقادات به من کمک کرده است. همیشه دوست داشتم عملکردم را نقد کنند؛ نه اینکه یکسری مسائل نخ‌نما شده مثل اینکه چرا من از بسکتبال به والیبال آمده‌ام را تکرار کنند. البته انتقادهایی که نسبت به من مطرح می‌شود باعث ترسم شده است و همیشه در انجام کارهایم استرس داشته‌ام. متاسفانه کوچکترین اشتباه من بولد می‌شود و جوری رفتار شده که انگار خطای بزرگی انجام داده‌ام.

در حال حاضر شما خودتان را جزو خانواده والیبال می‌دانید؟

شانزده سال است که در والیبال ایران حضور دارم و وارد هفدهمین سال می‌شوم. به نظر من هر کسی که به والیبال ایران تعصب دارد جزو خانواده والیبال است. البته تا حدودی من به منتقدانم حق می‌دهم. شاید اگر من هم ببینم که مثلا برای سرپرستی تیم ملی بسکتبال از یک فرد هندبالی استفاده شده ناراحت شوم. هر چند این انتقادات نسبت به من در اوایل حضورم در والیبال درست بود؛ اما بعد از این همه سال که در والیبال ایران فعالیت کرده‌ام فکر می‌کنم این صحبت‌ها درست نباشد.

یکی از مهمترین شاخصه‌های عملکرد شما در تیم ملی والیبال ارتباط نزدیک با ملی‌پوشان بوده است. این موضوع را چطور می‌بینید؟

من در طول سال‌هایی که سرپرست تیم ملی بودم عملکردم باعث شد بازیکنان ارتباط نزدیکی با من پیدا کنند. وقتی بازیکنی نزد من آمده و مشکلش را به من گفته تلاش کردم این مشکلش را حل کنم. از طرفی سعی کردم از عملکرد سرپرستان پیشین درس بگیرم تا بتوانم عملکرد خوبی در تیم ملی داشته باشم. خیلی افراد به من گفتند بازیکن سالاری ایجاده کرده‌ام یا اینکه رفتار من باج دادن به بازیکنان است تا آنها باعث حفط من در تیم ملی شوند. این صحبت‌ها را خیلی شنیدم؛ اما من اعتقاد دارم سرپرست یک تیم باید تحت هر شرایطی از تیمش حمایت کند. اگر بازیکنی خطا کرد باید به یک نفر اعتماد کند. به نظر من آن فرد باید سرپرست تیم ملی باشد. چون همه او را مورد مواخذه قرار می‌دهند.

حمایت شما از بازیکنان، احساسی است یا اینکه سیاست‌تان به عنوان سرپرست تیم ملی ایجاب می‌کند که از بازیکنان حمایت کنید؟

حمایتم از بازیکنان بر اساس سیاستی است که برای حوزه مسئولیتم در نظر گرفته‌ام.

به نظر می‌رسد نوع مدیریت بهروز عطایی در تیم‌هایی که سرمربیگری آنها را بر عهده داشته با سیاست‌های شما به عنوان سرپرست تیم ملی در تضاد است. فکر نمی‌کنید این تضاد باعث ایجاد مشکل شود؟

قبلا چنین تجربه‌ای داشتیم. ولاسکو بداخلاق‌ترین و دیکتاتورترین مربیانی بود که به ایران آمدند؛ اما او همیشه می‌گفت که من پدر بداخلاق ملی‌پوشان هستم و تو پدر خوب باش و هر جا که من بازیکنی را مواخذه کردم تو با او مهربان باش و از بازیکن حمایت کن و نقش واسطه را بازی کن. البته قبل از ولاسکو هم من چنین رفتاری داشتم؛ اما نمی‌دانستم این اخلاق درست است یا خیر. آقای عطایی هم مربی است که مدیریت را به خوبی بلد است و به همین خاطر قطعا در این خصوص به مشکل نخواهیم خورد. ضمن اینکه روشی که سرمربی تیم ملی خواهان آن است را من باید انجام بدهم. ممکن است وی بگوید اگر بازیکنی را مواخذه کرد من به شکل بدتری مواخذه کنم.

چنین کاری را انجام می‌دهید؟

خیلی سخت است که این کار را انجام دهم. چون سال‌هاست شیوه کار من حمایت از بازیکنان است. البته مطمئن هستم آقای عطایی از من چنین درخواستی نخواهد داشت.

برخی از منتقدان‌تان عنوان می‌کنند که شما از کنار تیم ملی والیبال به منافع مالی زیادی دست پیدا کردید. این مسئله را قبول دارید؟

من کارمند وزارت ورزش هستم و درآمد پیچیده‌ای ندارم. هر زمان که نهادهای نظارتی خواستند همه اطلاعاتی که در خصوص میزان درآمدم وجود داشته را دریافت کرده‌اند. تیم ملی برای سرپرست هیچ منافعی ندارد.

اما گفته می‌شود در هزینه کردن دست شما باز بوده است.

هر هزینه‌ای که انجام شده بر اساس نیازهای تیم ملی بوده است؛ اما من بیشتر از پولی که فدراسیون در اختیارم گذاشته هزینه نکرده‌ام. همه هزینه‌ها هم بر اساس فاکتورها کاملا مشخص و مستند هستند. من باید به گونه‌ای پولی که در اختیار دارم را هزینه کنم که بازیکنان هیچ کمبودی را احساس نکنند. به همین خاطر پیشنهادهایی که برای کار در باشگاه‌ها به من شده را نپذیرفتم تا شائبه سوء‌استفاده از جایگاهم به عنوان سرپرست تیم ملی والیبال ایجاد نشود.

چند سال پیش شایعه‌ای در خصوص شما مطرح شد مبنی بر اینکه بازیکنان تیم ملی به جز یک بازیکن برای شما اتومبیل می‌خرند و در ادامه بازیکنی که برای خرید اتومبیل پولی پرداخت نکرده از تیم ملی خط می‌خورد.

مگر در تیم ملی چه ثروت مالی وجود دارد که بازیکن برای بقای خودش بخواهد چنین کاری انجام دهد؟ در دوره سرپرستی‌ام در تیم ملی بازیکنانی همچون عادل غلامی، سعید معروف، سید محمد موسوی و امیر غفور ملی‌پوش بودند که جایگاه‌شان در تیم ملی تثبیت شده بود. بازیکنان جوان هم وسع مالی ندارند که بخواهند چنین کاری انجام دهند. ضمن اینکه من هیچگاه نقشی در دعوت یا خط خوردن بازیکنی نداشتم. حتی به سرمربی تیم ملی هم توصیه‌ای نداشتم.

خط خوردن فرهاد ظریف که به دلیل درگیری با کواچ رخ داد هم ارتباطی به شما ندارد؟

در لیگ جهانی و در بازی با لهستان که بازی نزدیکی هم بود کواچ از ظریف خواست که وارد زمین شود. همین که ظریف خواست وارد زمین شود بازی تمام شد و ایران شکست خورد. کواچ از ظریف به شدت عصبانی شد؛ چون اعتقاد داشت این بازیکن برای ورود به زمین نباید تعلل می‌کرد. به همین خاطر کواچ تصمیم گرفت ظریف به ایران بازگردد.

شما صحبتی برای ماندن ظریف در تیم ملی با کواچ انجام ندادید؟

من در این خصوص با کواچ صحبت کردم؛ اما او به قدری عصبانی بود که نمی‌گذاشت من برای بازگشت ظریف وساطت کنم.

صحبت شما در خصوص خرید اتومبیل توسط بازیکنان تیم ملی نیمه‌کاره ماند.

همانطور که گفتم بازیکنان بزرگ تیم ملی احتیاجی به حمایت من نداشتند. زمانی که قائمی از تیم ملی خط خورد بهترین زمان بود تا وی در خصوص مافیا به صورت واضح صحبت کند.

یعنی بازیکنان تیم ملی برای شما اتومبیل نخریدند؟

هرگز این اتفاق نیفتاد. نمی‌دانم این شایعه از کجا آمده است. حتی فردی در جلسه‌ای که خودم هم حضور داشتم عنوان کرد که عکس اهدای سوئیچ اتومبیل را به من دارد. خواهش کردم که عکس را منتشر کند؛ چون می‌دانستم این مسئله دروغ است. همین الان هم درخواست می‌کنم هر کسی که سندی در این خصوص دارد منتشر کند.

یعنی تا به حال از بازیکنان تیم ملی هدیه‌ای که ارزش مادی زیادی داشته باشد دریافت نکردید؟

من چنین اجازه‌ای را به کسی نمی‌دهم.

نام شما همیشه در کنار نام سعید معروف آمده است. چه نظری درباره معروف داری و آیا او در تیم ملی باندبازی می‌کرد؟

سعید معروف در طول سال‌هایی که در تیم ملی حضور داشت یکی از حرفه‌ترین بازیکنان تاریخ والیبال ایران بوده است. او زودتر از سایر بازیکنان به تمرین می‌آمد و دیرتر از همه هم تمرین را ترک می‌کرد. من حسرت به دل ماندم که برای یکبار هم که شده معروف را به خاطر تاخیر در حضور در تمرین تیم ملی، جریمه مالی کنم. او تنها بازیکنی در والیبال ایران است که زندگی حرفه‌ای دارد. سعید با والیبال زندگی می‌کند؛ با والیبال فکر می‌کند؛ با والیبال غذا می‌خورد؛ با والیبال می‌خوابد. حرفه‌ترین بازیکن والیبال ایران را معروف می‌دانم. برخی از بازیکنان جوان در بدو ورود به اردوی تیم ملی تصور می‌کردند با مافیای بزرگی روبرو خواهند شد؛ اما نوع رفتار معروف را که می‌دیدند تعجب می‌کردند. چون معروف به این بازیکنان کمک می‌کرد. در طول سال‌های گذشته مربیان بزرگی به والیبال ایران آمدند. این مربیان هیچ گاه به بازیکنی اجازه دخالت در امور فنی را نمی‌دهند. حتی اگر آن بازیکن، سعید معروف باشد.

یعنی معروف هیچ وقت در دعوت یا خط خوردن بازیکنان از تیم ملی نقشی نداشته؟

به هیچ عنوان معروف نقشی در این مسائل نداشته است. شاید مربی تیم ملی در حد نظرخواهی سوالاتی از بازیکنان باتجربه پرسیده باشد که حتی در چنین مواقعی هم معروف تلاش کرده با احتیاط پاسخ دهد تا ذهنیت مربی نسبت به بازیکنی خراب نشود. معتقدم معروف نه باندی داشته و نه دنبال باندبازی بوده است. کسانی که صحبت از باندبازی معروف می‌کنند چون داخل تیم نیستند این طور تصور می‌کنند که او در تیم ملی باند دارد.

این صحبت‌های شما به خاطر رفاقت‌تان با معروف نیست؟

خدا را شاهد می‌گیرم که اینگونه نیست.

اما برخی رفتارهای معروف خلاف این موضوع را نشان می‌دهد.

مسئله‌ای که باید به آن اشاره کنم این است که ما درباره یک تیم موفق صحبت می‌کنیم. تیم ملی همیشه در حال پیشرفت بوده؛ اگر مافیا وجود داشت این پیشرفت‌ها دوام پیدا نمی‌کرد.

اینکه قرار بوده اگر تیم ملی در المپیک توکیو نتیجه گرفت شما برای سرمربیگری معروف در تیم ملی به او کمک کنید واقعیت دارد؟

هرگز چنین چیزی نبوده است. درست است که معروف از تیم ملی خداحافظی کرده؛ اما همچنان می‌خواهد بازی کند. او بسیار باهوش است و تصمیمی نمی‌گیرد که آینده مربیگری خودش را به خطر بیندازد. من هرگز چنین صحبتی را از معروف نشنیدم.

قبل از المپیک توکیو معروف چقدر امیدوار بود تیم ملی با آلکنو بتواند در این رقابت‌ها نتیجه بگیرد؟

سعید همیشه عنوان می‌کرد تیم ملی کار سختی در المپیک دارد و می‌گفت برای صعود به نیمه نهایی المپیک چگونه می‌شود تیم‌هایی همچون آمریکا، ایتالیا، برزیل، لهستان و آرژانتین را کنار زد؟ او شرایط را می‌دانست. البته معروف دل بزرگ و شجاعی داشت و هیچگاه جلوی حریفان کم نیاورد. در سخت‌ترین شرایط که حتی من هم ناامید می‌شدم تنها کسی که در چشم بازیکنان حریف نگاه می‌کرد معروف بود. همانطور که گفتم او بسیار حرفه‌ای است.

اینکه معروف با رسانه‌های ایران مصاحبه نمی‌کند رفتار حرفه‌ای است؟

اتفاقاتی افتاد که ذهنیت معروف را درباره رسانه‌ها خراب کرد. اینکه در رسانه دهان معروف را شطرنجی کردند کار زشتی بود. قطعا در بازی‌های سطح بالا بازیکنان به خاطر فشاری که روی آنها است امکان دارد از الفاظی استفاده کنند. در همه رشته‌ها و توسط بسیاری از بازیکنان بزرگ این اتفاق رخ می‌دهد. در کنار این موضوع برخی تیترها هم آنقدر زننده است که باعث ناراحتی و دلخوری می‌شود. اینکه تیتر زده می‌شود معروف از زنیت اخراج شد کار درستی نبود. چون کسی اخراج می‌شود که کار اشتباه بزرگی انجام داده است.

رسانه‌ها باید از چه تیتری استفاده می‌کردند که معروف ناراحت نشود؟

معروف از زنیت اخراج نشد. قرارداد معروف یک به علاوه یک بود. دلیل عدم تمدید قراردادش هم این بود که تیم‌های اروپایی برای جذب بازیکن خارجی محدودیت دارند.

قبول دارید معروف در زنیت عملکرد موفقی نداشت؟

معروف در زنیت دوران درخشانی داشت. ضمن اینکه بازی معروف پس از دوران حضورش در زنیت متحول شد و او بازیکن بسیار بهتری شد. حتی زمانی که به معروف بازی نمی‌رسید او هیچ اعتراضی نمی‌کرد و رفتار حرفه‌ای داشت. به نظر من دوران حضور سعید در زنیت دوران موفقی بود؛ اما متاسفانه از کلمه اخراج استفاده شد. همه این مسائل روی هم انباشته شد و باعث شد این بی‌اعتمادی به وجود بیاید.

کدام مربی خارجی با معروف دچار مشکل شد؟

اوایل حضور ولاسکو در ایران، معروف تشخیص داد که مدتی را در تیم ملی حضور نداشته باشد.

در آن زمان ولاسکو معروف را از تیم ملی خط زد و از او خواست به تیم ب برود که معروف این موضوع را نپذیرفت.

نه؛ ولاسکو هرگز از معروف نخواست که به تیم ب برود. معروف این ابهام برایش به وجود آمده بود که چرا با توجه به عملکردش باید پاسور دوم تیم ملی باشد. حتی در جلسه‌ای که پیرامون همین موضوع برگزار شد ولاسکو از سعید خواست بماند و برای پس گرفتن جایگاهش بجنگد؛ اما سعید عنوان کرد که می‌خواهد برای مدتی در تیم ملی حضور نداشته باشد.

در خصوص بداخلاقی ولاسکو هم حرف‌و حدیث‌های زیادی بود. حتی گفته می‌شد او با دستیاران ایرانی‌اش هم رفتار خوبی نداشت و آنها را تنبیه بدنی می‌کرد.

زمانی که ولاسکو سرمربی تیم ملی بود او خودش شخصا دستیاران ایرانی‌اش را انتخاب کرد. او مربیانی می‌خواست که فعال باشند و به بازیکنان حرکات را یاد بدهند؛ نه اینکه در گوشه‌ای بنشینند و مدام ساعت‌شان را ببینند تا زمان تمرین به پایان برسد.

در یکی دو هفته ابتدایی لیگ ملت‌های والیبال که پیش از المپیک توکیو برگزار شد سعید معروف بازی نکرد و اینطور عنوان شد که وی به خاطر عدم دریافت پاداش لیگ ملت‌ها از بازی کردن برای تیم ملی خودداری کرده است و به همنین خاطر خانم حسابی مدیر بین الملل فدراسیون عازم ایتالیا شد تا پول‌ها را به شما برساند.

زمانی که ما برای حضور در لیگ ملت‌ها به فرودگاه رفتیم اجازه خروج پول‌هایی که همراهم بود را از کشور به من ندادند. من هیچ پولی حتی برای خرید یک بطری آب نداشتم و مجبور شدم پاسپورتم را در یک فروشگاه بگذارم تا خریدهایم را انجام دهم. خانم حسابی پولی که اجازه خروج آن را به من ندادند به ایتالیا آورده بود.

این پول بین معروف و برخی دیگر از بازیکنان هزینه شد؟

هیچ پولی بین بازیکنان تقسیم نشد. معروف به خاطر سرماخوردگی نتوانست برای تیم ملی بازی کند. به خوبی یادم هست که پیش از یکی از تمرینات معروف احساس تب و لرز کرد و به خاطر مشکوک بودن به کرونا ایزوله شد. حالش به قدری بد بود که برایش سوپ تهیه کردم. معروف هیچ وقت به خاطر پول از بازی کردن برای تیم ملی طفره نرفت. تعجب می‌کنم درباره بازیکن بزرگی همچون معروف اینگونه صحبت می‌شود.

خط خوردن عادل غلامی هم خیلی عجیب بود. به نظر می‌رسید این اتفاق از قبل هماهنگ شده بود تا این بازیکن کنار گذاشته شود. شما نقش در خط خوردن غلامی از تیم ملی داشتید؟

واقعا این مسئله هیچ پشت پرده‌ای نداشت. او یکی از صمیمی‌ترین بازیکنان تیم ملی بود و همیشه یاور من بود. عادل بازیکن بزرگی است و اتفاقی که برایش رخ داد فقط یک حادثه بود. غلامی حتی بعد از آن اتفاق نزد کولاکوویچ آمد و عذرخواهی هم کرد. این مسئله تمام شده محسوب می‌شود. در آن زمان با کولاکوویچ برای بازگشت غلامی خیلی صحبت کردم.

در جابجایی حمزه زرینی و معنوی‌نژاد برای حضور در المپیک ریو هم گفته شد که شما نقش داشتید؟

چیزی که من شنیدم این بود که گفته شد حمزه به من اتومبیل پژو داده است. من به عنوان سرپرست تیم ملی هیچگاه نقشی در دعوت بازیکن نداشتم و هیچ وقت هم مربیان تیم ملی نظری در این خصوص از من نخواستند. مربیان بزرگی که در این سطح کار می‌کنند نیازی به نظر فنی من ندارند. حتی در انتخاب آنالیزرو هم از من سوال نشده است؛ چه برسد به انتخاب بازیکنان. اگر سوال کنند هم نظری نمی‌دهم.

پس از اینکه بهروز عطایی به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال انتخاب شد گفته شد که معروف و عطایی نسبت به یکدیگر موضع دارند. شما تا به حال چیزی از این دو در خصوص این موضوع شنیده‌اید؟

بعد از المپیک توکیو من سعید معروف را ندیدم. البته تماس‌های تلفنی داشتیم؛ اما هیچ صحبتی درباره تیم ملی و کادرفنی این تیم نداشتیم. درباره سایر مربیان مثل آلکنو هم معروف هیچ وقت نظری نداد. بعید می‌دانم آقای عطایی هم موضعی نسبت به معروف داشته باشد. حتی وی از معروف به عنوان یک بازیکن بزرگ یاد کرده است.

از آلکنو یاد کردید. ارتباط او با بازیکنان تیم ملی و به خصوص معروف چگونه بود؟

متاسفانه بازیکنان از هیبت و جذبه آلکنو می‌ترسند. آلکنو مدام از من سوال می‌کرد که چه کاری انجام دهد که بازیکنان از او نترسند. آلکنو درباره معروف نظر مثبتی داشت و عنوان می‌کرد که معروف دست راست او در تیم ملی است و این بازیکن کمک زیادی به این مربی می‌کند.

میلاد عبادی‌پور در مصاحبه‌ای که چندی پیش انجام داد گفت که آلکنو انگیزه‌ای برای موفقیت در تیم ملی نداشت و حتی نام بازیکنان را هم یاد نگرفت.

آلکنو مشکل زبان داشت و نمی‌شود با زبان روس با بازیکنان ارتباط نزدیکی برقرار کرد؛ اما مشکل اصلی این بود که او دیر به تیم ملی آمد و شناخت قبلی هم از والیبال ایران نداشت. آلکنو به این خاطر پیشنهاد ایران را قبول کرد که بتواند خودش را احیا کند. دقیقا مثل اتفاقی که برای ولاسکو افتاد. آلکنو بازی‌های خوب تیم ملی والیبال ایران را دیده بود و به همین خاطر به این امید که حضور موفقی در المپیک داشته باشد پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی ایران را پذیرفت.

معروف پس از المپیک توکیو از بازی‌های ملی خداحافظی کرد. در این خصوص با شما مشورت کرد؟

معروف از پیش از لیگ ملت‌ها تصمیمش را برای خداحافظی از تیم ملی گرفته بود و می‌گفت که زمان آن رسیده که جا را برای بازیکنان جوان باز کرد. صحبت‌هایی در چند وقت اخیر مطرح شده مبنی بر اینکه بازگشتم به تیم ملی والیبال به این خاطر بوده که معروف به تیم ملی بازگردد یا حتی عنوان شد که شرط معروف برای بازگشت به تیم ملی، حضور من بوده است. خواهش می‌کنم شان تیم ملی و شان معروف را تا این حد پایین نیاورند. اهداف و آرزوی معروف در تیم ملی خیلی بالاتر از این حرف‌ها است.

معروف برای اینکه روزی به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال فعالیت کند برنامه‌ای دارد؟

معروف بارها به صورت خودمانی از علاقه‌اش به سرمربیگری تیم ملی گفته است. با توجه به هوش و استعدادی که معروف دارد او یکی از مربیان آینده‌دار والیبال ایران خواهد بود.

فکر می‌کنید بهروز عطایی در تیم ملی والیبال موفق خواهد بود؟

امیدوارم آقا بهروز موفق شود. او توانایی زیادی در معرفی مربیان ایرانی به والیبال دنیا دارد. باید بسیار شجاع بود که با بازیکنان جوان و کم‌تجربه به دنبال موفقیت‌های پیشین تیم ملی بود. این شجاعت را آقا بهروز دارد. تیم ملی تیم جوانی است و اگر حاشیه‌ای ایجاد نشود می‌تواند موفق باشد.

آینده حضور شما در والیبال به کجا ختم می‌شود و آیا می‌توان شما را روزی در قامت رئیس فدراسیون والیبال دید؟

من هیچ وقت به ریاست فدراسیون فکر نکردم؛ اما در خصوص آینده نمی‌شود از الان صحبتی کرد. آنقدر مشغله تیم ملی داشته‌ام که به چیز دیگری فکر نکردم.

در گذشته در تیم ملی بازیکن‌سالاری وجود داشته است. فکر می‌کنید در تیم ملی فعلی هم این بازیکن‌سالاری دیده می‌شود؟

بازیکنانی مثل معروف، موسوی و غفور درباره مسائلی مثل تغییر ساعت مسابقات نظرشان را به سرمربی تیم ملی ارائه می‌دادند؛ اما من اعتقادی به اینکه این مسائل پیش پا افتاده نشانه وجود بازیکن‌سالاری در تیم ملی است ندارم.

اگر به گذشته برگردیم کدام کارها را به عنوان سرپرست تیم ملی انجام نمی‌دادید؟

سوال سختی است و الان چیزی در این خصوص در ذهنم نیست. قطعا اشتباهاتی در طول این سال‌ها داشتم؛ اما واقعا چیزی یادم نمی‌آید.

مثلا بحث رژه المپیک خیلی حاشیه ایجاد کرد.

معروف و محمودی از من خواستند که در رژه حاضر نشوند. خودم هم دوست نداشتم در رژه باشم. خوشبختانه لباسم به شدت تنگ بود. به دفتر کمیته ملی المپیک رفت و پرسیدم که می‌شود تعدادی از بازیکنان تیم ملی والیبال در رژه حاضر نشوند؟ در جوابم گفتند که ایرادی ندارد. با این حال به بازیکنان اصرار کردم که در رژه حاضر شوند؛ اما وقتی در اردو نبودم بازیکنان گفتند که در فضای مجازی این موضوع را منتشر کرده‌اند.

چرا در طول این سال‌ها کسی برای سرپرستی تیم ملی آموزش داده نشد تا اینگونه به نظر نرسد که سرپرستی تیم ملی در انحصار شما است؟

پس از المپیک به فدراسیون گفتم هر کسی را که مدنظر دارد به عنوان سرپرست تیم ملی منصوب کند و من به او کمک خواهم کرد. اولین شاخصه سرپرست تیم ملی، تسلط به زبان انگلیسی است؛ در غیر این صورت به مشکل می‌خورد. الان هم یک بار دیگر قول می‌دهم تمام تجربیاتم را به سرپرست بعدی تیم ملی انتقال خواهم داد.

در طول این سال‌ها آیا از طرف بازیکن یا بازیکنان به شما پیشنهاد مالی شده تا به تیم ملی دعوت شوید؟

هیچ وقت این اتفاق رخ نداده و اگر هم بازیکنی بخواهد چنین کاری انجام دهد با او برخورد خواهم کرد.

صحبتی هم درباره خط خوردن پرحاشیه فرهاد قائمی از تیم ملی داشته باشید. وی شما را مقصر خط خوردنش از تیم ملی عنوان کرد.

ما در ایتالیا که بودیم آلکنو به شدت درگیر پست دریافت کننده بود. فکر می‌کنم تندروان بود که عنوان کرد قائمی برای این پست مناسب است. آلکنو عنوان کرد که این بازیکن مصدوم بوده و زمانی برای بررسی شرایط بازیکن جدید نیست. وقتی به ایران آمدیم آقای داورزنی هم چنین پیشنهادی داد. آلکنو باز هم این پیشنهاد را نپذیرفت؛ اما آقای داورزنی درخواست کرد که اجازه حضور این بازیکن در اردوی تیم ملی داده شود. من به توتولو پیام دادم که نفراتی که قرار است به اردو تیم ملی بیایند را برای من ارسال کند که وی گفت با آلکنو تماس خواهد گرفت و لیست بازیکنان را از وی خواهد گرفت.

این لیست برای من ارسال شد که در انتهای آن نام میرزاجانپور و قائمی آمده بود و نوشته شده بود که این 2 بازیکن برای بررسی شرایط‌شان در اردو حاضر شوند. توتولو مجددا از آلکنو پرسید و آلکنو هم گفت که اگر فدراسیون اصرار به حضور این 2 بازیکن دارد من حرفی ندارم. او اعتقادی به این 2 بازیکن نداشت. قائمی در یک سانس تمرین تیم ملی حضور داشت. در پایان تمرین آلکنو گفت که میرزاجانپور در اردو بماند و قائمی از اردو برود.

و صحبت پایانی.

سال گذشته ما 2 نسل متفاوت را در تیم ملی دیدیم. از همه کارشناسان خواهش می‌کنم موفقیت یا عدم موفقیت تیم ملی فعلی را با تیم ملی سابق مقایسه نکنند. بازیکنان پیشین تیم ملی زحمت خودشان را کشیدند و موفقیت‌هایی هم کسب کردند. بازیکنان جوانی هم که به تیم ملی اضافه شدند در ابتدای راه هستند و باید به آنها فرصت داد. متاسفانه موفقیت‌های دو تیم را علیه هم استفاده می‌کنند.

برچسب‌ها

خوش‌خبر: معروف باندباز نبود / بازیکنان از آلکنو می‌ترسیدند / ولاسکو دیکتاتورترین مربی تیم ملی بود 2
خوش‌خبر: معروف باندباز نبود / بازیکنان از آلکنو می‌ترسیدند / ولاسکو دیکتاتورترین مربی تیم ملی بود 3
خوش‌خبر: معروف باندباز نبود / بازیکنان از آلکنو می‌ترسیدند / ولاسکو دیکتاتورترین مربی تیم ملی بود 4
خوش‌خبر: معروف باندباز نبود / بازیکنان از آلکنو می‌ترسیدند / ولاسکو دیکتاتورترین مربی تیم ملی بود 5
خوش‌خبر: معروف باندباز نبود / بازیکنان از آلکنو می‌ترسیدند / ولاسکو دیکتاتورترین مربی تیم ملی بود 6