دانشگاه رفتن در ایران صرفه اقتصادی دارد؟
امروزه بسیاری از افراد استدلال میکنند که رفتن به دانشگاه، چیزی جز تلف کردن وقت و هزینه نیست و بهتر است افراد به جای مسیر تحصیلات، ورود هرچه سریعتر به بازار کار و کسب مهارتهای مختلف بیرون از دانشگاه را در پیش بگیرند. بیشتر دلایل این افراد، به مشاهدات عینی آنان از اطرافیان، و یا شنیدههایشان باز میگردد. آیا رفتن به دانشگاه صرفه اقتصادی دارد؟ این سوالی است که بسیاری از افراد در ذهن...
آیا رفتن به دانشگاه صرفه اقتصادی دارد؟ این سوالی است که بسیاری از افراد در ذهن خود مطرح میکنند. دادههای مرکز آمار نشان میدهد درآمد سالانه در خانوارهایی که سرپرست آن در گروه فوق لیسانس و بالاتر قرار دارد، سطح درآمد سالانه در آن 1.67 برابر (67 درصد) از گروه دیپلم تا کمتر از فوق لیسانس بالاتر است. درآمد سالانه برای گروه فوق لیسانس و بالاتر در سال 1401برابر با 306.1 میلیون تومان، و برای گروه دیپلم تا کمتر از فوق لیسانس 182.5 میلیون تومان گزارش شده است.
به گزارش عرشه آنلاین، امروزه بسیاری از افراد استدلال میکنند که رفتن به دانشگاه، چیزی جز تلف کردن وقت و هزینه نیست و بهتر است افراد به جای مسیر تحصیلات، ورود هرچه سریعتر به بازار کار و کسب مهارتهای مختلف بیرون از دانشگاه را در پیش بگیرند. بیشتر دلایل این افراد، به مشاهدات عینی آنان از اطرافیان، و یا شنیدههایشان باز میگردد.
احتمالا شما هم شنیده باشید که بسیاری از افراد به جای ورود به دانشگاه و یا حتی مدرسه، به بازار کار وارد شده و با شاگردی کردن، اکنون موفق به خریده مغازه و دستیابی به درآمدهای بسیار بالا شدهاند. حتی ممکن است شنیده باشید بسیاری از افراد ثروتمند در سرتاسر دنیا، تحصیلات خود را رها کرده، و به پشتوانه ایدههای خلاقانه خود به این ثروت رسیدهاند.
در ادامه این یادداشت، به بررسی دادههای موجود در ایران و دنیا میپردازیم تا به این سوال پاسخ دهیم که آیا ورود به دانشگاه صرفه اقتصادی دارد یا خیر؟ ابتدا دادههای بین المللی، و سپس دادهها در مورد ایران را بررسی میکنیم.
تأثیر آموزش بر سطح درآمد
مطالعات بسیاری در ایران و سرتاسر دنیا وجود دارد که اثر مثبت آموزش بر سطح درآمد را ثابت میکند. در واقع از زمانی که اقتصاددانان متوجه رابطه بین آموزش و سطح درآمد شدند، دولتها نیز متوجه شدند باید روی این بخش سرمایهگذاری کرد. افزایش سطح آموزش، باعث افزایش تخصص و در نهایت افزایش بهرهوری در یک جامعه میشود. این موارد نیز در نهایت به رشد اقتصادی بالاتر، و داشتن اقتصادی توسعه یافته میانجامد.
در سطح خانوارها نیز مطالعات بسیاری وجود دارد که رشد درآمد خانوار در اثر افزایش سطح آموزش را تأیید میکند. از آنجایی که مطالعات فنی در این مورد بسیاری است، به مطلبی که توسط اداره نیروی کار در ایالات متحده منتشر شده است میپردازیم.
Earnings and unemployment rates by educational attainment, 2022Earnings and unemployment rates by educational attainment, 2022
Educational attainment
Median usual weekly earnings
Unemployment rate
Doctoral degree
$2,083
1.00%
Professional degree
2,080
1.4
Master's degree
1,661
1.9
Bachelor's degree
1,432
2.2
Associate's degree
1,005
2.7
Some college, no degree
935
3.5
High school diploma
853
4
Less than a high school diploma
682
5.5
جدول فوق، میانگین درآمد افراد در سطوح مختلف تحصیلی در ایالات متحده را نشان میدهد. منبع دادهها، اداره نیروی کار ایالات متحده میباشد.
طبق گزارش این مرکز، میانگین درآمد هفتگی افرادی که مدرک دکتری دارند 2083 دلار میباشد. با در نظر گرفتن 52 هفته در یکسال، میانگین درآمد سالانه برای این افراد، 108 هزار و 316 دلار میباشد.
میانگین درآمد هفتگی افرادی که مدرک کارشناسی ارشد دارند 1661 دلار میباشد. با در نظر گرفتن 52 هفته در یکسال، میانگین درآمد سالانه برای این افراد، 86 هزار و 372 دلار میباشد.
میانگین درآمد هفتگی افرادی که مدرک کارشناسی دارند 1432 دلار میباشد. با در نظر گرفتن 52 هفته در یکسال، میانگین درآمد سالانه برای این افراد، 74 هزار و 464 دلار میباشد.
میانگین درآمد هفتگی افرادی که مدرک دیپلم دارند 853 دلار میباشد. با در نظر گرفتن 52 هفته در یکسال، میانگین درآمد سالانه برای این افراد، 44 هزار و 356 دلار میباشد.
میانگین درآمد هفتگی افرادی که مدرک زیر دیپلم دارند 682 دلار میباشد. با در نظر گرفتن 52 هفته در یکسال، میانگین درآمد سالانه برای این افراد، 35 هزار و 464 دلار میباشد.
همچنین دادههای مرتبط با نرخ بیکاری نشان میدهد افزایش سطح تحصیلات به پیدا کردن شغل نیز کمک میکند. در نقطه مقابل، نرخ بیکاری در گروهی که سطح تحصیلات پایینتری دارند بیشتر است.
نرخ بیکاری در سطح تحصیلات دکتری، کارشناسی ارشد، کارشناسی، دیپلم، و زیر دیپلم، به ترتیب برابر با 1 درصد، 1.9 درصد، 2.2 درصد، 4 درصد، و 5.5 درصد میباشد.
حال با استفاده از مفهوم هزینه فرصت به پاسخ به این سوال میپردازیم که آیا ورود به دانشگاه در ایالات متحده صرفه اقتصادی دارد یا خیر؟ به عنوان فرض، دو مقطع کارشناسی ارشد و دیپلم را در نظر میگیریم.
طبق دادههای اداره کار ایالات متحده، سطح درآمد افرادی که دارای مدرک کارشناسی ارشد هستند، حدود 1.94 برابر بیشتر از افرادی است که مدرک دیپلم دارند.
نکته: باید توجه داشت اعداد فوق به صورت میانگین میباشد و قطعا افرادی در هر گروه وجود دارند که درآمدی بالاتر و یا پایینتر از میانگین دارند.
میانگین درآمد هفتگی افرادی که مدرک دیپلم دارند 853 دلار میباشد. با در نظر گرفتن 52 هفته در یکسال، میانگین درآمد سالانه برای این افراد، 44 هزار و 356 دلار میباشد. بنابراین با در نظر گرفتن 40 سال کار کردن و در نظر نگرفتن تورم برای سادگی در تحلیل، درآمد افراد در این گروه 1,774,240 دلار میباشد.
میانگین درآمد هفتگی افرادی که مدرک کارشناسی ارشد دارند 1661 دلار میباشد. با در نظر گرفتن 52 هفته در یکسال، میانگین درآمد سالانه برای این افراد، 86 هزار و 372 دلار میباشد. بنابراین با در نظر گرفتن 40 سال کار کردن و در نظر نگرفتن تورم برای سادگی در تحلیل، درآمد افراد در این گروه 3,454,880 دلار میباشد.
در واقع باید در نظر داشت پس از 4 دهه کار کردن، افرادی که مردک کارشناسی ارشد دارند به میزان $1,680,640 دلار درآمد بیشتری نسبت به افرادی که مدرک دیپلم دارند درآمد خواهند داشت.
در صورتی که 6 سال از زمان تحصیلات به عنوان سنوات کاری فرد حساب شود، باید حداقل درآمدی مشابه با آخرین مدرک تحصیلی به عنوان هزینه فرصت از دست رفته محاسبه شود. بنابراین فرد در این 6 سال به میزان 266,136 دلار هزینه فرصت از دست رفته دارد. از سوی دیگر، هزینههای تحصیلات در این 6 سال نیز باید محاسبه گردد. طبق دادههای منابع مختلف مانند فوربز، مرکز ملی آموزش ایالات متحده، و وبسایتهای مختلف، میتوان هزینه تحصیلات در این 6 سال برای مدرک کارشناسی ارشد را بین 140 الی 200 هزار دلار تخمین زد. البته باید توجه داشت هزینه در ایالات مختلف و دانشگاههای مختلف متفاوت است. به طور کلی میتوان هزینه 6 سال تحصیلات را برابر با هزینه فرصت از دست رفته، به علاوه هزینه تحصیلات در نظر گرفت. بنابراین این هزینه را میتوان بین 406 الی 466 هزار دلار برآورد کرد. که این هزینه پس از حدود 5 سال کار کردن جبران میشود.
نکته: تمام هزینههای فوق برآوردی است و میتواند بر اساس محل زندگی و سطح دانشگاه تغییر کند. همچنین بسیاری از افراد بدون تحصیلات دانشگاهی در سالهای اولیه کاری خود حداقل دستمزد دریافت میکنند. لذا برای 6 سال تحصیلات میتوان ادعا کرد در محاسبه هزینه فرصت بیشبرآوردی صورت گرفته است.
به طور کلی میتوان افزایش سطح درآمد را دلیل خوبی برای ادامه تحصیلات در ایالات متحده عناون کرد. اما سوال اصلی اینجا است که آیا این دادهها در مورد ایران نیز صدق میکند؟
آیا ادامه تحصیلات در ایران صرفه اقتصادی دارد؟
در ایران نیز مطالعات بسیاری وجود دارد که افزایش سطح درآمد در ازای افزایش سطح تحصیلات را اثبات میکند. همچنین مرکز آمار در گزارش مربوط به دادههای هزینه درآمد خانوار، میانگین درآمد خانوار بر اساس سطح سواد سرپرست خانوار را منتشر کرده است.
جدول زیر، سطح درآمد خانوار بر اساس سطح سواد سرپرست خانوار را نشان میدهد.
میانگین درآمد خانوار بر اساس سطح تحصیلات (میلیون تومان در سال 1401)
میانگین خانوار شهری
166.9
بیسواد
107.4
کمتر از ششم ابتدایی
139.7
ششم ابتدایی تا سوم راهنمایی
149.2
دیپلم تا کمتر از لیسانس
182.5
لیسانس تا کمتر از فوق لیسانس
219.5
فوق لیسانس و بالاتر
306.1
همانطور که در جدول و نمودار مشاهده میشود، سطح درآمد با افزایش سطح تحصیلات افزایش میابد.
میانگین درآمد در سال 1401 برای گروه فوق لیسانس و بالاتر برابر با 306 میلیون تومان میباشد. با دستیابی به تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر، سطح درآمد نسبت به لیسانس تا کمتر از فوق لیسانس، 39.4 درصد افزایش پیدا میکند.
میانگین درآمد در سال 1401 برای گروه لیسانس تا کمتر از فوق لیسانس برابر با 219 میلیون تومان میباشد. با دستیابی به تحصیلات لیسانس تا کمتر از فوق لیسانس، سطح درآمد نسبت به دیپلم تا کمتر از لیسانس، 20.2 درصد افزایش پیدا میکند.
میانگین درآمد در سال 1401 برای گروه دیپلم تا کمتر از لیسانس برابر با 182 میلیون تومان میباشد. با دستیابی به تحصیلات دیپلم تا کمتر از لیسانس، سطح درآمد نسبت به ششم ابتدایی تا سوم راهنمایی، 22.3 درصد افزایش پیدا میکند.
میانگین درآمد در سال 1401 برای گروه ششم ابتدایی تا سوم راهنمایی برابر با 149 میلیون تومان میباشد. با دستیابی به تحصیلات ششم ابتدایی تا سوم راهنمایی، سطح درآمد نسبت به کمتر از ششم ابتدایی، 6.8 درصد افزایش پیدا میکند.
میانگین درآمد در سال 1401 برای گروه کمتر از ششم ابتدایی برابر با 139 میلیون تومان میباشد. با دستیابی به تحصیلات کمتر از ششم ابتدایی، سطح درآمد نسبت به گروهی که سرپرست خانوار در آن بدون تحصیلات است، 30 درصد افزایش پیدا میکند. افزایش 30 درصدی سطح درآمد در این گروه نشان میدهد تحصیلات حتی در مرحله ابتدایی تا چه اندازه ضروری است و میتواند افراد را از تله فقر نجات دهد.
حال با در نظر گرفتن گروههای فوق لیسانس و بالاتر، و دیپلم تا کمتر از لیسانس، به مقایسه صرفه اقتصادی ورود به دانشگاه میپردازیم. هرچند که اعداد تا این قسمت از یادداشت به تنهایی صرفه اقتصادی انتخاب دانشگاه را اثبات میکند.
گروه فوق لیسانس و بالاتر، درآمدی 1.67 برابری گرووه دیپلم تا کمتر از فوق لیسانس دارد. با توجه به این که تحصیل در دانشگاه روزانه در ایران رایگان است، جهت برآورد هزینهها تنها به برآورد هزینه کار کردن در مدت زمان تحصیل میپردازیم. در صورت در نظر گرفتن حداقل حقوق برای سالهای ابتدایی کار بدون مدرک و ثبات سطح تورم و دستمزدها در کشور، هزینه فرصت تحصیلات به صورت سالانه برابر با 87.6 میلیون تومان میباشد. بنابراین هزینه فرصت 6 سال اخذ مدرک کارشناسی ارشد برابر با 525 میلیون تومان برآورد میشود که این هزینه با 1.7 سال کار کردن جبران میشود. همچنین باید توجه داشت بسیاری از دانشجویان به صورت پاره وقت در مشاغل مختلف مشغول به کار هستند که هزینه فرصت تحصیلات را بسیار پایین میاورد.
پس از 30 سال کار کردن تا زمان بازنشستگی، با شرایط ذکر شده در یادداشت، خانواری که سرپرست آن در گرووه فوق لیسانس و بالاتر قرار دارد برابر با 9 میلیاد و 183 میلیون تومان درآمد خواهد داشت. در نقطه مقابل، خانواری که سرپرست آن در گروه دیپلم تا کمتر از لیسانس باشد، 5 میلیارد و 477 میلیون تومان درآمد خواهد داشت.
نکته: اعداد فوق تنها به صورت میانگین و برآوردی هستند و میتوان به مسأله فوق از زوایای مختلفی نگاه کرد. با این حال تمامی جنبهها صرفه اقتصادی ادامه تحصیلات دانشگاهی در ایران را تأیید میکند.
سطح سواد سرپرست خانوار در دهکهای مختلف
طبق دادههای هزینه درآمد خانوار در سال 1401، حدود 40.95 درصد از خانوارهای دهک درآمدی اول به عنوان کمدرآمدترین گروه در جامعه، سرپرست آن در گروه بیسواد قرار داشته است. در حالی که این میزان در دهک دهم 2.84 درصد میباشد.
نمودار زیر، درصد خانوارهای شهری که سرپرست آن فاغد تحصیلات است را نشان میدهد.
از سوی دیگر، حدود 23.44 درصد از خانوارهای شهری، سرپرست آن در دهک دهم در گروه لیسانس تا کمتر از فوق لیسانس، و 20.7 درصد در گروه فوق لیسانس و بالاتر قرار دارد. در حالی که اعداد فوق برای دهک اول به ترتیب برابر با 2.51 و 0.27 درصد میباشد.
جدول زیر درصد خانوار شهری در دهکهای درآمدی مختلف بر اساس سطح تحصیلات سرپرست خانوار را نشان میدهد.
27-3- درصد خانوارهای شهری بر حسب سطح سواد سرپرست خانوار در هر یک از دهکهای درامد سالانه: 1401
اقلام
کل
دهک اول
دهک دوم
دهک سوم
دهک چهارم
دهک پنجم
دهک ششم
دهک هفتم
دهک هشتم
دهک نهم
دهک دهم
جمع
100.
100.
100.
100.
100.
100.
100.
100.
100.
100.
100.
بیسواد
13.65
40.95
20.29
16.73
13.46
10.84
8.55
9.93
7.4
5.47
2.84
باسواد بدون مدرک
0.36
0.59
0.96
0.41
0.29
0.36
0.26
0.06
0.18
0.38
0.05
کمتر از ششم ابتدایی
23.58
26.92
31.25
30.29
28.94
25.51
24.73
22.31
19.37
15.42
11.03
ششم ابتدایی تا سوم راهنمایی
16.27
15.08
19.65
18.42
20.82
18.81
17.15
15.25
15.07
12.52
9.89
متوسطه تا کمتر از دیپلم
1.36
1.41
2.12
1.51
2.
1.16
1.97
1.07
1.19
0.39
0.82
دیپلم تا کمتر از لیسانس
27.81
12.28
20.8
26.17
25.59
29.44
32.33
33.8
32.38
34.08
31.23
لیسانس تا کمتر از فوق لیسانس
11.55
2.51
4.06
5.18
6.59
10.84
11.25
13.31
16.61
21.73
23.44
فوق لیسانس و بالاتر
5.43
0.27
0.87
1.3
2.3
3.04
3.77
4.25
7.79
10.02
منبع: اقتصاد آنلاین هم اکنون دیگران می خوانند-
تایید صلاحیت رانندگان اسنپ و تپسی تغییر میکند / مشکلات استعلام از پلیس
-
10 پیشبینی مهم سال 2024 / گرمترین سال تاریخ، بازگشت ترامپ و جنگ بزرگ خاورمیانه
-
ماجرای یک قتل هولناک با انگیزه ناموسی / ازدواج دو قاتل پس از جنایت
-
تابستان 1403 خیلی ترسناک و جهنمی است / این اتفاقات نشان از فاجعه است
-
فال قهوه روزانه امروز یکشنبه 10 دی 1402 | فال قهوه صدرصدی
-
تعطیلی دو روز آخر هفته قطعی شد
-
این دریاچه ملی اطراف مشهد را به یک پدر و پسر سند زدند