درخواست شهید «محمدحسین باقرزاده» برای اینکه از شهادتش لذت ببرد

به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، سردار شهید محمدحسین باقرزاده، جانشین گردان یا رسول لشکر 25 کربلا روز آخری که داشت به جبهه حق علیه باطل اعزام میشد، به همسرش گفت: زیباترین کاری که در شهادت من میتوانی بکنی، این است که مثل حضرت زینب (س) صبور باشی تا من از شهادتم نهایت لذت را ببرم.
مگر تو بابا نداری؟ چرا بابای منو گرفتی؟
پس از شهادت این سردار، پسرش که آن زمان 2 ساله بود، مرتب تب میکرد و دائماً از مادرش سراغ پدرش را میگرفت. موقع اذان مغرب میگفت: عکس بابامو بدین! عکس را بغل میکرد و میبوسید و روی پاهایش میگذاشت و به خیال خودش برای پدرش لالایی میخواند. موقعی هم که دلش برای پدرش تنگ میشد، دستهای کوچکش را رو به آسمان بلند میکرد و میگفت: خدا! مگر تو بابا نداری؟ چرا بابای منو گرفتی؟ این دلتنگیهای آقا ابوالفضل برای پدرش همه را منقلب کرده بود.
آرزو داشت کربلا را ببیند بعد شهید شود
او در دفتر خاطراتش نوشته بود، آرزو دارم دست و پاهایم قطع شود کربلا را ببینم، بعد شهید شوم. او که در عملیات والفجر8 شرکت کرده بود، در حین عملیات به یکی از دوستانش گفت: بعد از شهادتم به همسرم بگو که من مردانه جنگیدم و کشته شدم.
درباره این شهید بیشتر بدانید
سردار شهید محمدحسین باقرزاده در 26 شریورماه سال 1339 در قائمشهر ساری متولد شد. ورزش مورد علاقه اش فوتبال بود و در تیم وحدت قائمشهر عضویت داشت. برای اولینبار در 10 شهریورماه سال 1360 به مدت یکونیم ماه از طرف بسیج قائمشهر به جبهه رفت. پس از بازگشت با فرا رسیدن دوره نظام وظیفه در اول اسفندماه سال 1360 برای گذراندن خدمت سربازی به عضویت بسیج قائمشهر درآمد. 9 آذرماه سال 1361 در دوران سربازی به عضویت رسمی سپاه قائمشهر درآمد.
در اواخر آذرماه 1361 با خواهر همرزمش کمال الدین رضایی ازدواج کرد. در 26 شهریورماه سال 1362 فرزندش به نام ابوالفضل به دنیا آمد. سرانجام او در ادامه عملیات والفجر 8 و در 24 بهمنماه سال 1364 بر اثر اصابت تیر مستقیم به سرش به شهادت رسید. پیکر مطهرش در گلزار سیدنظامالدین قائمشهر به خاک سپرده شد.
پایان پیام /
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید محمد حسین باقر زاده لشکر 25 کربلا والفجر 8 این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است

