چهارشنبه 7 آذر 1403

درگیری خونین در اتاق مدیرعامل / اسرار قتل فاش شد

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
درگیری خونین در اتاق مدیرعامل / اسرار قتل فاش شد

عامل قتل مدیر عامل شرکت در بلوار میرداماد، کسی جز برادر ناتنی اش نبود که پس از قتل، تصمیم گرفت به زندگیش پایان بدهد اما زنده ماند.

ساعت 11 ظهر چهارشنبه بیست و هفتم دی ماه گزارش یک درگیری خونین به کلانتری 103 گاندی اعلام شد. فردی که با پلیس تماس گرفته بود منشی یک شرکت بود که می گفت مدیر عامل در اتاق کارش با یکی از اقوامش درگیر شده است.

پس از این تماس، ماموران راهی محل حادثه که طبقه اول ساختمان اداری در بلوار میرداماد بود، شدند. در آنجا چند مرد و زن ایستاده و به شدت وحشت زده بودند. آنها وقتی متوجه سر و صدا از داخل اتاق مدیرعامل شده بودند، در را که قفل بود، شکسته و پس از ورود به آنجا با پیکر خونین مدیرعامل و فرد دیگری مواجه شده بودند.

از سوی دیگر امدادگران اورژانس که در محل حضور یافته بودند پس از معاینه دو مرد که خونین روی زمین افتاده بودند، اعلام کرد که مدیرعامل جان باخته اما دومین نفر با وجود زخمی شدن، زنده است که برای درمان به بیمارستان انتقال یافت.

او کسی جز ضارب نبود که در درگیری، مدیرعامل شرکت را هدف ضربات چاقو قرار داده و پس از آن اقدام به خودزنی کرده بود.

در این شرایط بود که گزارش این جنایت به قاضی محمد مهدی براعه بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیم تجسس پلیس آگاهی تهران در دفتر شرکت حضور یافتند و تحقیقات خود را آغاز کردند.

قاتل، برادر ناتنی بود

مقتول مردی 56 ساله بود و در زمینه ساخت و ساز و برج سازی فعالیت داشت. به همین منظور شرکتی تاسیس کرده و مدیر عامل آنجا بود.

در ادامه ماموران به تحقیق از منشی دفتر که دختری جوان بود، پرداختند. وی گفت: من مثل روزهای قبل مشغول کارهای دفتر بودم و مقتول هم در اتاق کارش نشسته و مشغول کارهایش خودش بود. زنگ در زده شد که دیدم برادر ناتنی مقتول است. او می خواست برادرش را ببیند که من تلفنی با مدیرعامل هماهنگ کردم و او گفت مشکلی نیست، برادرش می تواند برود داخل.

وی ادامه داد: 10 دقیقه از رفتن وی به اتاق مدیرعامل گذشت که ناگهان صدای فریاد و کمک خواهی مدیرعامل را شنیدم. می خواستم در را باز کنم اما دیدم قفل است. فورا رفتم طبقات دیگر و از همسایه ها کمک خواستم که آنها سریع خودشان را رساندند. ما در را شکستیم و وقتی وارد اتاق مدیرعامل شدیم با پیکر خونین او و برادر ناتنی اش مواجه شدیم. تا جایی که من می دانم این دو برادر از مدت ها قبل با یکدیگر دچار اختلافات شده بودند.

پس از آنکه تحقیقات میدانی در محل جنایت پایان یافت، از بیمارستان خبر رسید که قاتل با تلاش پزشکان از خطر مرگ نجات یافته و به زندگی بازگشته است. در این شرایط ماموران راهی بیمارستان شدند و به تحقیق از وی پرداختند. متهم به قتل برادرش اعتراف کرد و پس از ترخیص، به بازداشتگاه اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل خواهد شد.

کاش می مردم

عامل جنایت مردی 38 ساله است. با وجود اینکه دو ضربه چاقو به شکمش زده اما تحت عمل جراحی قرار گرفته و زنده مانده است اما او می گوید کاش زنده نمی ماند و می مرد. ماموران برای تحقیق از وی، راهی بیمارستان شدند؛ گفت و گو با او را می خوانید.

انگیزه ات از قتل چه بود؟

نمی خواستم او را بزنم و قصد گرفتن جانش را نداشتم. همه چیز در یک لحظه عصبانیت من پیش آمد و حالا به شدت عذاب وجدان دارم.

چرا عصبانی شدی و با چاقو به جانش افتادی؟

چون رفتم از او پول بگیرم اما حاضر نشد به من پولی بدهد. من هم عصبانی شدم و با چاقو به جانش افتادم.

چرا می خواستی از او پول بگیری؟

چون من اعتیاد شدید به شیشه و گل دارم. آن روز خمار بودم و می خواستم به مواد برسم اما پولی نداشتم. مواد فروش هم بدون پول، مواد به من نمی داد. معمولا از برادرم پول می گرفتم برای خرید مواد. چون او خیلی پولدار و موفق بود. در کار ساخت و ساز فعالیت داشت و مدیر شرکت بود. اما آن روز حاضر نشد به من پول بدهد. می گفت باید مواد را ترک کنم و پولم را پای مواد ندهم. من خمار بودم و اصلا کنترلی بر رفتارهایم نداشتم. در حالیکه به شدت خشمگین شده بودم با چاقویی که همراهم بود ابتدا برادرم را تهدید کردم و بعد جانش را گرفتم.

چرا بعد از قتل، خودزنی کردی؟

وقتی دیدم برادرم خون آلود روی زمین افتاده است، وحشت کردم. تازه فهمیدم که چه بلایی برسرش آورده ام. او خیلی هوای مرا داشت، با وجود اینکه برادر ناتنی بودیم. همیشه به من پول می داد چون بیکار بودم اما من لیاقت خوبی های او را نداشتم و جواب محبت هایش را با بدی دادم. همه به خاطر مواد مخدر است. اعتیاد از آدم یک انسان دیگری می سازد. آن روز وقتی به خودم آمدم دچار عذاب وجدان شدیدی شدم و تصمیم گرفتم به زندگیم پایان بدهم. به همین دلیل با چاقو، ضربه هایی به شکمم زدم اما زنده ماندم. الان هم اصلا حس خوبی ندارم، کاش من هم مرده بودم و زنده نمی ماندم. چون باید با این عذاب وجدان تا آخر عمرم زندگی کنم.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.