در آشوب بعدی این شعارها را سر بدهید!/ بلاهت دشمنان ایران به روایت عضو ارشد انصارالله
آیا "قاتلان جمهور" و تحریمکنندگان شریر انتخابات میتوانند درباره قانون اصلاح انتخابات و فرایندهای دموکراتیک نظر بدهند؟!
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
نظریهپردازی "قاتلان جمهور" برای دموکراسی!
محمود میرلوحی، فعال چپ و از حامیان تحریم انتخابات طی یادداشتی در شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در اشاره به طرح مجلس یازدهم برای اصلاح قانون انتخابات مجلس نوشته است: در سالهای اخیر نظام سیاسی کشور یکدست شد و شرایط کنونی پدید آمد و بسیاری از وضعیت اقتصادی گله دارند. از این جهت و برای عبور از این شرایط باید به سمت اصلاح سیاستهای انتخاباتی حرکت کرد!(منظور او اینست که اقدام برای اصلاح قانون انتخابات عملا یک سرپوشگذاری است)
او سپس میافزاید: در شرایط کنونی اقداماتی که مجلس در نظر دارد از جمله افزایش زمان بررسی صلاحیت انتخابات و ثبت نام الکترونیک در انتخابات مطلوب نظر مردم نیست. امروز باید شرایط به گونهای تغییرکند که همه انگیزه برای حضور در انتخابات داشته باشند. زمانی که برخی سلایق در انتخابات کنار گذاشته شود مساله انتخابات دیگر برای مردم از اهمیت برخوردار نمیشود. باید به گونهای شرایط را تغییر داد که مردم تشویق به حضور در انتخابات شوند. شرایط فعلی که برگرفته از عملکرد دولت و مجلس است، به علت آن است که نهادهای نظارتی عملا اجازه ورود برخی سلایق به عرصه انتخابات را ندادند.[1]
*اظهار نظر پیرامون شرایط کشور و فرایندهای سیاسی از هرکس مسموع باشد؛ لکن از تحریمکنندگان انتخابات و کسانی که خیابان را به جای صندوق رأی انتخابات کردهاند؛ مسموع نیست.
یعنی نمیشود از کسانی که در انتخاباتهای 98 و 1400 صراحتا جمهوریت را ذبح کردهاند؛ شنوای منطق سیاست بود.
چون منطق سیاست از نظر اینان جز اسلحه و خیابان و خشونت نیست.
جالب است که میبینیم متعلقین جریانی درباره اصلاح قانون انتخابات اظهار نظر میکنند که حتی درباره انتخابات آینده هم از تحریم سخن میگوید و بر تکرار رفتارهای شریرانه تأکید دارد.[2]
جدای از این، ادعای سرپوشگذاری هم یک ادعای کودکانه از جانب کسانی است که نشان دادهاند دشمن کارآمدی و مدیریت جهادی هستند.
آنها به رأیالعین میبینند که مجلس یازدهم مرد میدان تصویب قوانینی است که مجالس قبلی به هر دلیلی از تصویب آنها طفره رفتهاند یا نتوانستهاند.
کارآمدی دولت بعنوان اجراکننده این قوانین، مسئله دیگریست لکن شجاعت و دقت نظر مجلس یازدهم برای انجام وظایف قانونی و پرداختن به مصوباتی که نیاز کشور و مردم است؛ شایسته تقدیر است.
ادعای کنار گذاشتن برخی سلایق از انتخابات هم در واقع اصرار بر تأیید صلاحیت افراد ناصالح و اشرار توسط شورای نگهبان است که عملا یک محال عقلی است. اینکه چرا اصلاحطلبان بر محالات عقلی هم اصرار دارند از تأملات زمانهی ماست.
***
در آشوب بعدی این شعارها را سر بدهید!
علیرضا علویتبار، از تئوریسینهای آشوب و کسی که 3 ماه قبل از آبان 98 طرح تسخیر مراکز حساس نظام توسط آشوبگران خیابانی را مطرح کرده بود [3] به تازگی طی یادداشتی در سایت مشق نو که با عنوان "جمهوری و برابری" منتشر شد؛ اغتشاش و آشوب را "اقدامهای جمعی ایرانیان" نام نهاده و به طرح مانیفست شعار برای این اقدامات پرداخته است.
او در یادداشت خود ضمن پر اهمیت جلوه دادن مسئله شعار در تحرکات خیابانی؛ انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 57 را "انقلاب جمهوریت" نامیده و مدعی میشود که این انقلاب هم مثل انقلاب مشروطه به اهداف خود نرسیده است! (تقلا برای انکار دستاوردها و بزرگنمایی از مشکلات در این ادعا مشهود است)
علویتبار اما در نقطه عطف یادداشت خود مینویسد:
"هیچ عاملی به اندازه تبعیض و نابرابری، آرمانهای مردم ایران را تخریب نکرده است. برای جلوگیری از تخریب دوباره این آرمانها باید «برابری و طرد تبعیض» از شعارهای اصلی اقدامهای جمعی ایرانیان باشند. با توجه به آنچه گفته شد، بهنظر میرسد که مناسبترین شعار برای تلاشهای جمعی و سیاسی ایرانیان امروز، در جنبه سلبی، نفی هسته مشکلساز وضعیت پیشین و وضعیت امروز، و در جنبه ایجابی «جمهوری و برابری»است. افق آینده ایران «جمهوری برابریخواه» است."[4]
*اینکه برخی محافل تحلیلی یک اصرار مستند را ارائه میکنند مبنی بر اینکه کسانی در ستاد هسته سخت اصلاحات "بانیان آشوب" هستند و آنها بودند که تحرکاتی مثل آبان 98 و اغتشاشات مهسا را بسترسازی کردهاند دقیقا به دلیل رفتارها و اسنادی است از قبیل آنچه که در یادداشت علویتبار میخوانیم.
یعنی میبینیم که یک رجل سیاسی دقیقا در قامت یک فرمانده ظاهر شده؛ خون از دستان آلودهی اغتشاشگران میشوید و به آشوب آنها میگوید اقدام جمعی (!) و در ادامه هم به اراذل و اوباش، راه و چاه نشان میدهد و فیالمثل میگوید که دفعه بعدی در کنار "زن زندگی آزادی" شعار اقتصادی هم بدهید و از برابری بگویید.
اگر این راهبریِ آشوب نیست پس چیست؟!
ما پیش از این نیز در وبلاگ مشرق صراحتا هشدار دادیم که باید با رویکرد تبیینی و البته امنیتی وارد نقش بانیان اصلاحطلب اغتشاش شد و حرکت بعدی آنها را در نطفه خفه کرد.
باید دانست که تحرکات آنها در مقصد نهایی خود قصد دارد "فتنه اقتصادی" ایجاد کند و مردم را به خیابانی بکشاند که در آن شعار اقتصادی سر داده میشود.
ذکر این هشدار لازم است که رسانهها و خواص جامعه آنطور که باید وارد مسئله بیان مثبتات و دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی نشدهاند و نتوانستهاند نسبت دستاوردها با مشکلات را بیان کنند. این مقوله میتواند به آگاهان سیاسی نشان دهد بحران احتمالی فتنه اقتصادی تا چه اندازه عمیق خواهد بود؟!
پیش از این، محمدرضا تاجیک، از دیگر تئوریسینهای اصلاحطلب نیز طی یادداشتی به نظام اسلامی هشدار زیر و رو شدن داده بود!
***
بلاهت دشمنان ایران به روایت عضو ارشد انصارالله
محمد البُخَیتی، از رهبران انصارا... یمن اخیراً در یک توییت پیرامون انقلاب اسلامی ایران نوشت:
"قبل از انقلاب ایران، ارتباط حکومتهای عربی و اسلامی همپیمان آمریکا با ایران خوب بود چون مصالح آمریکا اقتضا میکرد. اما بعد از انقلاب این رابطه سریعا به دشمنی تبدیل شد و حکومتهای عربی گفتند ایران سرزمین فارسهاست و حکومتهای سنی بهانه شیعه بودن ایران را پیش کشیدند. صرفا به این دلیل که مصلحت آمریکا دیگر اقتضا نمیکرد. آیا این بلاهت منطقی است؟!"
*آنچه بیش از مقاومت و عمل به تعالیم اسلامی در جنبش انصارا... یمن چشمگیر است؛ بصیرت و عقلانیتی است که در عملکرد و مواضع رهبران عزیز این جنبش میبینیم.
بصیرتی که نه تنها آنها را به سلاح دشمنشناسی مسلح کرده است بلکه توانسته انصارا... را به مسیر معقول مدیریت اقتصادی و امنیتی یمن هدایت کند، در مسیر مبارزه با دشمن جرار سعودی_آمریکایی آنها را پیروز میدان قرار دهد و ایضا انصارا... را بعنوان متحد استراتژیک هژمونی ایران مطرح کند.
مایه ابتهاج و سرور است که گفتمان امام خمینی (ع) و انقلاب اسلامی اینچنین در عقول اصیل متبلور است و هر روز بر فراگیری و دستاوردهای آن افزوده میشود.
لازم به اشاره است که دولت محترم بایستی در بحث سیاست خارجی خود آشکارا انصارا... را مورد حمایتهای ممکن خود قرار دهد.
حس شدن تپندگی هژمونی ایران بعنوان قلب محور پیشرفت و مقاومت؛ از ضروریات حکمرانی در زمانه هژمونی است.
***
1_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/detail/350400
2_ mshrgh.ir/1352504
3_ https://www.jahannews.com/news/707847
4_ https://mashghenow.com/?p=5810