در برنامه سوره مطرح شد؛ مختار در بزنگاههای تاریخی همیشه غایب بود
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، فهیمه فرهمندپور مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام در دوازدهمین برنامه سوره به بحث و بررسی پیرامون پس از عاشورا پرداخت. وی در ابتدای برنامه با اشاره به این که برای شناخت کوفه پس از عاشورا باید تاریخچه زندگی اعراب در سرزمین حجاز را شناخت، گفت: حجاز قبل از اسلام میراث و تجربه سیاسی نداشت و ساختارهای سیاسی در آن وجود نداشت و تنها چیزی که آن را مدیریت میکند ساختاری اجتماعی به نام قبیله است. قبیله میراثی چند صدساله در این منطقه است که برای پیروزی بر تعارضهای حداکثری به وجود آمده بود. نباید فراموش کرد که در جامعه حجاز آب و کشاورزی نبود و به همین خاطر کسب درآمد هم سخت بود. قبیله به ساخت اجتماعی تبدیل شده بود و افتخار فردی همان افتخار قبیله بود و بخشی از هویت افراد شده بود. یکی دیگر از نهادهای اجتماعی آن جامعه دین بود که البته آن هم جزئی از ساختار قبیلهای بود و هر قبیلهای برای خودش بت خاص خودش را داشت.
مبارزه پیامبر با سنت قبیلهگرایی
وی با اشاره به این که پیامبر در ابتدای امر پیوندهای قبیلهای را نفی نکردند، بیان کرد: برای کماثر کردن این پیوندهای قبیلهای پیامبر تلاش زیادی کرد و تمام توصیههای پیامبر در این جهت است که قالبهای تنگ قبیلهای جامعه را بردارد. این پیوندها به مثابه غل و زنجیری برای افراد بود.
اقتصاد حکومت پیامبر مبتنی بر جنگ نبوده
فرهمندپور اقتصاد جامعه حجاز را مبتنی بر تضاد منافع و غارت و غنیمت جنگ دانسته و تاکید کرد: از زمان هاشم جد پیامبر تجارت شکل گرفت و اعراب تجربه تجارت را هم فرامیگیرند و اقتصاد زیارت هم رونق میگیرد و البته ثمره این شکوفایی فقط به جیب برخی از افراد میرود و بین بادیهنشینها همچنان همان غارت وجود دارد. البته به دلیل کهنالگوهای اقتصاد قبیلهای همچنان الگوی رفتاری غارت و چپاول در بین مردم باقی میماند و برای آنها بیگانه نیست.
این کارشناس تاریخی با استناد به متون تاریخی تمام جنگهای پیامبر را تدافعی دانسته و گفت: حمله برای غارت اصلا در سیره پیامبر نبود و اقتصاد مبتنی بر جنگ وجود نداشت یا اگر وجود داشت احکام خاصی بر آن وضع میشد. تشویق به کار و فعالیتهای اقتصادی مولد و مقابله جدی با ربا از جمله اقدامات ثابت پیامبر بود.
معجزهای خاص پیامبر
وی معجزه پیامبر را تغییر آدمها خواند اما این نکته را هم بیان کرد که: قالبهای تاریخی ظرف 20 سال و 50 سال از بین نمیروند و اگر طرحی که پیامبر ارائه کرد و به صورت مستمر توسط امامان نیز اجرا میشد به تدریج این تغییر و تحولات نهادینه میشد اما پس از پیامبر جامعه دچار ارتجاع و عقبگرد به رسوم قبیلهای شد.
فرهمندپور با تاکید بر این که مردم با نابرابریهای وضع شده توسط برخی خلفا آشنا بودند و آن را میفهمیدند چرا که سالهای پیش از بعثت همانگونه زندگی می کردند گفت: در این حالت دین به نهادی حداقلی تبدیل میشود و نهاد اقتصاد دوباره از شکل مبتنی بر کار به ثروتهای ناشی از فتوحات تبدیل میشود و جامعه را از نظر اخلاقی و ارزشهای اجتماعی دگرگون میکند و ارزشهای دینی در خدمت رسوم قبیلهای قرار میگیرد.
چرا تشیع در ایران رونق گرفت؟
وی با طرح این سوال که چرا شیعه در ایران رونق میگیرد اما در حجاز نه گفت: ساخت چندصد ساله قبیلگی در حجاز مانع از رشد و تسلط اسلام مبتنی بر ولایت در حجاز می شود و پیامبر هم با وجود همه جاذبه نبوی باز هم در برخورد با این مردم با چالش روبهرو میشود. اما در ایران تشیع رونق میگیرد که ناب ترین قرائت اسلام نبوی است چون آن مانعی که در حجاز وجود داشت در ایران وجود نداشت و دینداری در ایران برخلاف حجاز قبیلهای نبود.
در ادامه برنامه این پژوهشگر تاریخ اسلام به شرطی مهم از سوی امام حسن (ع) در صلح با معاویه اشاره کرده و گفت: شام سرزمینی مفتوحه بود و ارتجاعی جدی به رسوم قبیلهای داشت و عراق در برابر شام قرار گرفته بود. وقتی امام حسن (ع) ناگزیر به صلح با معاویه میشوند یکی از بندهای صلحنامه این است که بیتالمال عراق به شام نرود و عواید آن برای عراقیها هزینه شود چرا که مردم همچنان همان تفکری را دارند که نهاد اقتصاد از غارت تشکیل شده و رفتن بیتالمال به شام را نوعی باج دادن میدانند و امام به این نکته توجه دارند که اگر غرور جمعی عراق شکسته شود چقدر خطرناک است.
احیای غرور از دست رفته با دعوت امام حسین
او دلیل دعوت کوفیان از امام را شکسته شدن غرور کوفیان خواند و بیان کرد: با این حال مبنای محاسبات رفتاری آنها دو دو تا چهار تا بود و به این دلیل دعوت کردند که در برابر یزید احساس برتری میکردند و دلیلی برای نگرانی از شکست در برابر او نداشتند و نمیخواستند بیش از این خفت در برابر شام را تحمل کنند و برای این مسیر هم گزینهای دیگر جز امام حسین (ع) جلوی روی خود نمیدیدند.
مختار در بزنگاههای تاریخی همیشه غایب بود
وی در بخش پایانی برنامه به مختار و قیام او پرداخته و نکاتی درباره شخصیت او گفت: مختار در دوره قیام مردی شصت و چند ساله بود و باید این سوال را پرسید که تا آن زمان کجا بوده؟ مختار تقریبا هر جایی که باید حضور داشت غایب بود. دو روایت هم از امام علی (ع) درباره مختار ذکر میشود که با توجه به غیبت مختار در حوادث تاریخی درستی آن زیر سوال است. یکی از این احادیث بیان میکند که جوانی قیام خواهد کرد و انتقام امام حسین (ع) را خواهد گرفت و این را به مختار نسبت میدهند در حالی که سن مختار در هنگام قیام زیاد بوده است. مختار در دوره جنگهای امام علی (ع) غایب است و در جنگ امام حسن (ع) هم پیشنهاد تسلیم را مطرح میکند و بعد از آن هم در ماجرای دعوت کوفیان از امام هم غایب است و در زمان مسلم هم مختار در کوفه نیست. حتی وقتی مختار رابطهاش با ابنزبیر به هم خورده و در کوفه موفق شده باز هم به والی زبیریان کمک میکند تا جان سالم به در ببرد. از طرفی مختار تا مدت ها به سراغ قاتلان امام نمیرود و زمانی این کار را میکند که به خاطر وضعیت اقتصادی حکومتش تحت فشار افکار عمومی است و این کار را به عنوان آخرین برگ برنده رو میکند و میتوان نتیجه گرفت که مختار بیشتر از آن که یک انقلابی شیعه باشد یک سیاستمدار است.
انتهای پیام /