جمعه 9 آذر 1403

دنبال قهرمان نباشید / راهبرد خاتمی، تغییر رهبری اصلاحات از «فرد» به «ساختار»

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
دنبال قهرمان نباشید / راهبرد خاتمی، تغییر رهبری اصلاحات از «فرد» به «ساختار»

ایلنا نوشت: یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: خاتمی اگر بداند در جایی حضور او برای انسجام یا هدایت این جریان لازم است، از راهنمایی و نفوذ اجتماعی خود استفاده خواهد کرد اما تلاش او این است که اگر اعتباری وجود دارد آن را به ساختار جمعی منتقل کند که دوام بیشتری داشته و هم آسیب کمتری خواهد داشت.

مصطفی درایتی فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، درباره وضعیت امروز اصلاح‌طلبان و آینده آنها گفت: طبیعتا اگر اصلاحات بخواهد در گذشته بماند، ممکن است این ماندگاری با مشکل روبه‌رو شود. اما اگر رویکرد و گفتمان خود را با وضعیت فعلی و شرایطی که برای آینده احتمالی هماهنگ کرده، تغییر دهد و سعی بر همدلی بیشتری با جامعه داشته باشد، امکان ماندگاری در آینده وجود دارد. حدس ما بر این است که بهترین راه برای حل و فصل مسائل و مشکلات کشور اصلاحات است. خارج شدن از آن انقلاب مجدد است.

وی افزود: ایستایی در وضعیت موجود امکان‌پذیر نیست و حرکت رو به جلو بدون یک اصلاحات عمیق ساختاری و مطابق خواست و مطالبات مردم که کشور را با حلقه محدود به طرف آینده بهتر هدایت کنیم، وجود ندارد.

درایتی تصریح کرد: جامعه هم همین را می‌خواهد و فضای جامعه به شکلی است که با همه نارضایتی‌هایی که وجود دارد، به دنبال پیدا کردن راهی است که بدون استفاده از به‌هم‌ریختگی کامل جامعه بتواند اصلاحات مدنظر خود و موانعی که در مسیر مطالباتش است را بردارد و روند حاکمیت را با خواسته‌های خود هماهنگ‌تر ببیند.

وی تصریح کرد: اگر تغییر صورت بگیرد، تنها چیزی که در آینده کشور می‌تواند دوام پیدا کند، فقط اصلاحات است. اما اگر بخواهیم در گذشته بمانیم و فکر کنیم با همان روش می‌شود سیاست‌ورزی کرد، طبیعی است که اگر جامعه اصلاحات را جریانی مثل جریان اصولگرا به سبکی بداند که همه راه آن دست پیدا کردن به قدرت است، ممکن است محوریت اصلاحات از دست برود و از جامعه عقب بماند. آن‌وقت خطراتی که پیش می‌آید دیگر قابل پیش‌بینی نیست.

این فعال سیاسی افزود: تنها راهی که می‌تواند آینده کشور را به طرف اصلاح حرکت دهد، فقط اصلاحات است. باید مسیر مشخص، روشن و متناسب با وضعیت فعلی پیدا کرد. رویکرد جریان اصلاحات باید به طرف جامعه و مردم سوق پیدا کرده و جامعه احساس کند آنچه که برایشان مهم است خواسته‌ها و مطالبات آن‌هاست، نه دست پیدا کردن به قدرت و ماهوی آن. زمانی قدرت برای اصلاحات اهمیت دارد که بتوانند حداقل بخشی از خواسته‌ها و مطالبات مردم را با آن تأمین کنند. اگر منهای آن باشد، سعی می‌کنند مثل جامعه زندگی کنند ولی در مسیر قرارگرفتن در قدرت و... نباشند. اگر جامعه این موضوع را بفهمد و احساس کند صداقتی در گفتار و عمل آنها دیده می‌شود، طبیعی است جریانی که در داخل می‌تواند جامعه را هدایت و به آینده امیدوار کند، جریان اصلاحات است. اگر این تغییر صورت نگیرد و این «توقف در گذشته» به همان شکل بماند و جهت‌گیری جامعه هم این باشد که اینها سر و ته یک کرباسند، طبیعتاً آینده‌ای برای آن متصور نیست.

درایتی درباره اینکه راه‌های بازگشت به مردم و تغییر زبان اصلاح طلبان به چه شکلی باید باشدt گفت: باید در هر وضعیت سیاسی تلاش کنیم، اقتضائات همان زمان را درک کنیم و با ورود جدی‌تر به بدنه اجتماع و لمس جدی‌تر خواسته‌ها، گرفتاری‌ها و مشکلاتی که مردم دارند، آن زبان را پیدا کنیم. چون اصلاحات در یک زمین صاف حرکت نمی‌کند. اصلاحات با ده‌ها و صدها مانع سیاست‌ورزی چه معطوف به قدرت، چه معطوف به جامعه روبه‌رو است و با توجه به حساسیتی که وجود دارد، پیدا کردن آن راه، کار آسانی نیست. اختلاط و درهم‌آمیختگی زیادی وجود دارد که به ما این اجازه را می‌دهد تا زبان و ادبیاتی را به‌کار بگیریم و احساس کنیم با این زبان و ادبیات اصلاحات با عمق جان و خواسته‌های مردم هماهنگی دارد.

بیشتر بخوانید:

وی افزود: جلب اعتماد مردم با کار یک روز و دو روز محقق نمی‌شود. از دست دادن آن آسان است ولی به دست آوردن اعتماد سخت و سنگین است و تنها زمان به ما این اجازه را می‌دهد.

درایتی تصریح کرد: اول اینکه ما باید کاملا رویکرد خود را در اصلاحات تغییر دهیم، آن رویکرد در دست خودمان است و خیلی کار سختی نیست. بعد نیازمند به سازوکار جدی است. راه‌های متعددی وجود دارد که آدم می‌تواند با جامعه ارتباط بگیرد. گاهی اوقات به خاطر موانعی که وجود دارد، باید قشرها را متعدد ببینیم و سعی کنیم به راحتی نیازهای هر قشر را کنار همدیگر بشناسیم و مشترکات آن را بگیریم. این موارد پروسه‌های زمان‌بری است که باید به مرور محقق شود.

این فعال سیاسی تاکید کرد: رویکرد مهم این باشد که چشم بستن بر قدرت به این معنی که در هر شرایطی ما میدان‌داری نخواهیم کرد مگر اینکه بتوانیم با قدرت بخشی از مطالبات مردم را جبران کنیم، باید در دستور کار اصلاح‌طلبان قرار بگیرد. باید تلاش کرد کسانی که در جرگه اصلاحات کار می‌کنند این رویکرد را پذیرفته و کم کم توجیه شوند این مسیر راهی است که می‌تواند سیاست ورزی را ادامه داد. بعد از آن به مرور گفتمان شکل خواهد گرفت و بعد تکلیف اینکه در عرصه عمومی و سیاسی به چه شکلی و با چه ادبیاتی آن را به زبان آورد، مشخص خواهد شد.

درایتی در ادامه گفت: اگر ما تصور کنیم یک شبه می‌شود دور هم نشست و ادبیات را درست کرد، این تصنعی است. ادبیات باید از دل مطالبات تولید شود، آن هم زمانی است که شما این اختلاط را جدی کرده باشید، در آن صورت به شما اجازه می‌دهد در تولید آن ادبیات به شکلی حرکت کنید تا با کمترین خطا روبه‌رو باشید.

وی افزود: اصلاحات باید این پروسه را بگذراند. توفیق اجباری هم محقق شده است. امروز آنقدر از طرف رقیب موانع ایجاد شده است که الحمدلله آن تعدادی هم که چشم به قدرت داشتند، باید مأیوس شوند و به این فکر بیفتند که با یک تصمیم جمعی، نگاه و درگیری عمیق‌تر با جامعه و همکاری کردن با یکدیگر ادبیات مناسب را پیدا کنند تا به مرور آن ادبیات تولید شود.

مصطفی درایتی درباره کناره‌گیری فعالیت سیاسی سیدمحمد خاتمی و چگونگی آینده اصلاح‌طلبان با این اتفاق هم گفت: آقای خاتمی از همان ابتدا هم که از او به عنوان رهبر اصلاحات یاد می‌کردند از این کار ابا داشت و اعتقاد داشت که باید جامعه را عادت دهیم که دنبال قهرمان نباشد و خود میدان‌دار اصلی باشد. آنچه اجتماع جامعه فراهم می‌کند، رهبری شخصی نباشد بلکه رهبری ساختاری باشد. تا جامعه ما در این مسیر حرکت نکند که ممکن است دچار خطاهای سنگین شود.

وی افزود: اگرچه ممکن است آقای خاتمی واقعاً مایل به کار رهبری نباشند اما هر وقت احساس کردند می‌توانند از بعد معنوی برای انسجام به این جریان کمک کنند ابا نداشتند. وگرنه بارها و بارها به دلایل متعددی که داشت گفت به عرصه سیاسی برنمی‌گردم. ولی به هر صورت نباید تصور کنیم که جریان اصلاحات را یک فرد، یک تفکر و یک روش می‌چرخاند و جریان اصلاحات مسیر مشخصی است که هر کسی در این مسیر قرار بگیرد می‌تواند نقشی را ایفا کند. بهترین راه برای مدیریت سیاسی کشور باید کم کم از «فرد» به «جمع» رفتن و از رهبری فردی به رهبری ساختاری حرکت کردن باشد. خطا و آسیب رهبری جمعی به مراتب کمتر از رهبری فردی است. چون حذف رهبری ساختاری به سادگی میسر نیست اما حذف افراد به مراتب خیلی راحت است.

درایتی در ادامه افزود: بنابراین آقای خاتمی به دنبال این موضوع بودند. تا به حال چند برنامه مثل شورای عالی اصلاح‌طلبان و جبهه اصلاحات ایران ایجاد شد و این برنامه‌ها برای این بود تا رهبری از «فرد» به «ساختار» تبدیل شود. این مسئله باید به مرور محقق شود و آقای خاتمی دارد نقشی را ایفا می‌کند تا رهبری جریان اصلاحات به حالت ساختاری تبدیل شود. اگر آقای خاتمی این حرف را زده است، به خاطر نگاهی است که بعد از ریاست جمهوری داشتند. در مقاطعی دوستان و اطرافیان فشاری می‌آوردند و نقش پررنگی ایفا می‌کردند و هرکجا هم ضرورت داشت کنار بکشد این موضوع را نادیده نمی‌گرفتند.

وی در ادامه تصریح کرد: با توجه به روحیه‌ای که از آقای خاتمی سراغ دارم، اگر بداند در جایی حضور او برای انسجام یا هدایت این جریان لازم است، از راهنمایی و نفوذ اجتماعی خود استفاده خواهد کرد اما تلاش او بر این است که اگر اعتباری وجود دارد آن را به ساختار جمعی منتقل کند که دوام بیشتری داشته و هم آسیب کمتری خواهد داشت.

درایتی درباره اینکه جبهه‌های متفاوتی که احزاب اصلاح‌طلب را تشکیل می‌دهد ایجاد شده آیا تاثیرگذار بوده یا خیر گفت: این جبهه‌ها، با توجه به تجربه و روش‌هایی که در هر مقطع تعیین شده بود تشکیل شده‌اند. هر جبهه در هر مقطعی با کارکردهای متفاوتی رو به رو بوده است. طبیعتا هرکاری ممکن است نواقصی داشته باشد. وقتی رو به جلو حرکت می‌کنیم باید سعی کرد آن نواقص را برطرف یا جایگزینی برای آن پیدا کنیم تا کم آسیب‌تر و کامل‌تر از گذشته باشد.

وی افزود: مسیری که به عنوان ساختارهای جدید برای هدایت و رهبری جریان اصلاحات تشکیل می‌شود یک قدم رو به جلو است و اگر اشکال در عملکرد و ساختار وجود دارد، باید به مرور حل کرد. اینکه دربست بگوییم این مسیر بدون نقص است حرف درستی نیست و کسی هم چنین ادعایی نمی‌کند. آن‌هایی هم که از بیخ مخالفت می‌کند، آدم احساس می‌کند راهکار جدیدی هم ندارند. این روش هم درست نبوده و راه به جایی نمی‌برد.

درایتی درباره اینکه چرا نظر واحدی از احزاب اصلاح‌طلب درباره حضور در انتخابات بیرون نمی‌آید، گفت: تجربیاتی که در عرصه‌های سیاسی به وجود می‌آید می‌تواند کمک کند به اینکه در هر مقطعی کدام نظر به ثواب نزدیک‌تر است. نمی‌توان این اختلافات را فقط از دید منفی نگاه کرد. طیف اصلاحات همیشه یک طیف رنگین‌کمانی و گسترده بود. تلاش‌ها و روش‌هایی متعددی که بتوان این طرف گسترده را دور هم جمع کرد گاهی اوقات کار آسانی نبود. در دوره‌های قبل این اتفاقات افتاده است. اگرچه ممکن است لطمه‌هایی ببیند اما اگر این اختلافات را مدیریت کنیم، بهتر است اما وجود این اختلافات به این معنا نیست که آسمان به زمین آمده است.

وی افزود: دوستانی که نظر سیاسی مختلفی دارند حتما استدلالی داشتند. حالا در زمانی آن صحبت‌ها را مطرح کرده و ممکن بود اکثریتی آن حرف را قبول و رد کنند. اما باید بپذیرند دوام جریان اصلاحات با کار جمعی است. وقتی بنا بر ائتلاف است باید نظر اکثریت پذیرفته شود اما ممکن است برخی نظرات قبول نشود. این آموزشی است که در عرصه آزاد و دموکرات ممکن است همه آنچه که مدنظر است پذیرفته نشود ولی بستری فراهم می‌شود که مابقی مطالبات قابل دستیابی باشند که اگر نباشد همه طیف‌ها صدمه خواهند دید. این کنش‌های سیاسی تجربه‌ای می‌شود که برگردیم نظرات مختلف را به همدیگر نزدیک کنیم اگرچه ممکن است آسیب‌هایی هم داشته باشد.

وی در ادامه تصریح کرد: این اتفاقات در جریان اصلاحات غیرطبیعی نیست. سلیقه‌های متعدد به صورت معمول وجود داشته و باید به مرور با مذاکره و گفت‌وگو این مشکل را حل کرد. حالا ممکن است حاشیه‌هایی در کنار آن وجود داشته باشد که خیلی محدود بوده و به شکلی نبوده که بخواهد بر کل جریان اصلاحات حاکم باشد. امروز احساس می‌کنم نزدیکی جریان اصلاحات به همدیگر نسبت به گذشته بیشتر شده است.

درایتی درباره دیدارهای حسن روحانی با برخی شخصیت‌های اصلاح‌طلب از جمله آقایان خاتمی و سیدحسن خمینی که آیا قرار است جریان سیاسی جدیدی شکل بگیرد، گفت: این دیدارها عادی است. این افراد شخصیت‌هایی بودند که از قبل با یکدیگر رفاقت داشتند و تجربه اجرایی هم در کارنامه آن‌ها دیده می‌شود. اما اینکه دور هم بنشینند و گفت‌وگو کنند و جریان سیاسی جدایی به وجود بیاید اینطور نیست. اما ممکن است درباره مسائل کشور هم صحبت کنند یا نکنند. چراکه همه نگران وضعیت امروز کشور هستند.

2127

کد خبر 1609833
دنبال قهرمان نباشید / راهبرد خاتمی، تغییر رهبری اصلاحات از «فرد» به «ساختار» 2