دولت همچنان علیه میدان؛ ربیعی از اثرات سوء مقاومت میگوید! / لجبازی کودکانه در یک مانیفست انتخاباتی
رجال ستادی جریان چپ روز به روز اشتهای بیشتری را نسبت به گزینه "تحریم خاموش انتخابات" نشان میدهند. اما تحریم خاموش چه معنایی دارد و هدف اصلاحطلبان از این کار چیست!؟
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اشتهای روزافزون چپهای ستادی به "تحریم خاموش انتخابات"
اعتمادآنلاین گزارش داد: اسماعیل گرامیمقدم، فعال اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه پیرامون انتخابات ریاستجمهوری؛ در پاسخ به این سؤال که آیا اصلاحطلبان در صورتی که کاندیدای قابل قبول نداشته باشند به کاندیدای ائتلافی روی خواهد آورد، گفته است:
"در انتخابات مجلس یازدهم تصمیم گرفتیم اگر شورای نگهبان نامزدهای اصلاحطلب را تایید نکرد، ما لیست ندهیم که البته عقلانی و منطقی است که وقتی ما نامزد اصلاحطلب نداشته باشیم نباید لیست دهیم. به همین دلیل و با توجه به تجربه دوره گذشته بعید میدانم اصلاحطلبان به دنبال این باشند. البته اکثر اصلاح طلبان چنین نظری دارند اما ممکن است عدهای راهشان را جدا کنند، همانطور که در انتخابات مجلس یازدهم خودشان جدا کردند. اما اکثر اصلاحطلبان میخواهند با هویت اصلاحطلبی در انتخابات حاضر شوند."[1]
*این اظهارات در یک وجه خود نشان از رویکرد اعضای هسته سخت اصلاحات دارد که قصد دارند نامزدهای بیصلاحیت خود را به هر قیمت ممکن در سبد انتخاب مردم بگذارند و تهدید میکنند که اگر نامزد ما تأیید صلاحیت نشود؛ لیست هم نمیدهیم!
فرایندی که نام آن "تحریم خاموش انتخابات" است و پیش از این در انتخابات مجلس یازدهم موجب کاهش مشارکت مردم شد.
اساسا برخی معتقدند اصلاحطلبان با توجه به تئوریهای مربوط به فتنه اقتصادی؛ عالما عامدا و با هدف کم کردن مشارکت مردم دست به تحریم انتخابات میزنند تا بعدا پرچم نامشروع بودن نظام اسلامی را بلند کنند. همانطور که بعد از انتخابات مجلس یازدهم این کار را کردند...
این در حالی است که مشروعیت یک انتخابات به رعایت مر قانون است نه میزان مشارکت.
در وجه دیگر اظهارات گرامیمقدم نیز شاهد "استبداد حزبی" جریان چپ هستیم که چطور کسانی از اصلاحطلبان که قصد حضور در انتخابات را دارند و نمیخواهند مثل برخی دیگر علیه دموکراسی خروج کنند را تهدید میکند و از این میگوید که "آنها ممکن است راهشان را جدا کنند، همانطور که در انتخابات مجلس یازدهم خودشان جدا کردند"!
مخاطب اصلی این ادبیات تهدیدآمیز حزب کارگزاران است.
***
لجبازی کودکانه در یک مانیفست انتخاباتی
عباس آخوندی، وزیر پیشین مسکن در دولت آقای روحانی که نرخ مسکن در دوران وزارت او تا چند صد درصد افزایش یافت اخیرا برنامه گفتمانی خود برای انتخابات ریاستجمهوری را به جبهه اصلاحات ارائه کرد.
جالب است که در متن برنامه آخوندی و در بخش چارچوب گفتمانی رشد اقتصادی به دو مقوله "پیوستن به نهادهای بینالمللی تجاری FATF" و "رفع تحریم" نیز اشاره شده است!
آخوندی که عملکرد وی یکی از اصلیترین دلایل چالشهای اقتصادی مردم در سالهای اخیر است در مقدمه این برنامه نوشته است: انتخابات بیش از آنکه صحنه رقابت بین اشخاص باشد باید میدان رقابت بین گفتمانها در درک درست از مسالههای ایران و ارائهی رویکردی برای خروج از تنگنای سیاسی موجود باشد. واقعیت این است که ایران در صحنهی سیاست داخلی و بینالمللی دچار تعارض شدید شده و در حوزهی اقتصادی، سطح تورم بالا و ادامهدار برای مدتی حدود 50 سال تا مغز استخوان مردم را میسوزاند و ایران را در یک تله فقر انداختهاست.[2]
*آنچه که آخوندی تحت عنوان برنامه یک نامزد ریاستجمهوری منتشر کرده و در آن مواردی مثل لزوم پیوستن به FATF وجود دارد؛ در واقع نه یک برنامه انتخاباتی بلکه یک "مانیفست لجبازی" از سوی کسی است که نه تنها کارنامه مثبتی ندارد بلکه تأیید صلاحیت او به دلیل کارنامه و سوابقش با تردیدهای فراوانی مواجه است.
برنامه آخوندی که نوشتار آن به شدت سطحی و سیاستزده است بوضوح نشان میدهد که قصد نویسنده آن بیشتر حک کردن چند جای پا در یک گفتمان سیاسی درمانده است نه عزمی جدی برای رئیس جمهور شدن!
خاصه اینکه مردم ایران 8 سال است که ثمره اصرار بر FATF و برجام و توافق و مذاکره را در سفرههای خود میبینند و کسی که همچنان بر ادامه همین مسیر غلط اصرار دارد؛ در واقع مشغول اجرای یک نمایش روحوضی است.
نمایشی که قبل از او نیز با وعده لغو بالمره تمام تحریمها اکران شد و با گرانی و تحریمهای بیشتر به اتمام رسید.
***
عامل مشکلات مردم شمایید یا ترامپ!؟
دولت همچنان علیه میدان؛ ربیعی از اثرات سوء مقاومت میگوید!
علی ربیعی، فعال اصلاحطلب و سخنگوی دولت رئیسجمهور روحانی طی یادداشتی در شماره شنبه گذشته روزنامه دولتی ایران نوشته است:
"بدون تردید همزمانی انتخابات ریاستجمهوری 1400 با دوره تحول سیاسی در عرصه بینالملل و همینطور تحولات جمعیتی کمی و کیفی در داخل ایران، آن را به انتخاباتی متفاوت تبدیل کرده است. دولت امریکا پس از فرازونشیب 40 ساله با جمهوری اسلامی در دوره ترامپ به اوج خصومت با ایران رسید و ملت ایران توانست با عبور از این دوره، تصور فروپاشی را تبدیل به توهم کند. هرچند این عبور نقطه عطفی در سیاست خارجی بهوجود آورد اما در عرصه داخلی آثار اجتماعی و اقتصادی و روانی بر جامعه به جای گذاشت. در هم تنیدگی این دوران با شیوع کرونا نیز وضعیت جامعه را از نظر فیزیکی و روانی دچار تغییرات کرد. متأثر از این وقایع، از یک سو مردم شاید شوق و سرزندگی کمتری برای شرکتهای سیاسی و اجتماعی داشته باشند و از سوی دیگر بیش از ادوار قبل میتوانند با مشارکت در تعیین سرنوشت و خطوط راهنمای سیاسی، اجتماعی، فرصت ملی برای بهرهبرداری از دستاوردهای ناشی از مقاومت و ایستادگی در برابر تهدیدات تحریم و کرونا را به ثمر بنشانند. "
در یادداشت او همچنین میخوانیم: ما در این برهه نیازمند گسترش اعتماد بسیار زیادی هستیم. برای عبور از این دوران ما نیازمند انتخاباتی با مشارکت بالا و اعتمادآفرین هستیم. کارویژههای انتخابات در جامعهای که طی سالهای اخیر به دلیل همهگیری کرونا و توأمانی آن با اثرات مخرب تحریمهای غیرقانونی و یکجانبه امریکا، متحمل خسارتهای مادی و روانی شده و متأثر از تبلیغات فرصتطلبانه و تحریف واقعیات از سوی رسانههای بدخواه، اعتماد سیاسی مردم را هدف گرفته، به مراتب مهمتر از هر زمان دیگری است.[3]
*اصرار آقای ربیعی بر مشکلات روانی مردم ایران به دلیل تحریم و دشمنیهای آمریکا در واقع یک القاگری است!
القاگری از آنرو که برعکس آنچه ربیعی ادعا میکند؛ "مقاومت" موجب پویایی و شکوفا شدن استعدادهای ارگانیک و روحی یک ملت میشود.
کما اینکه بر اساس نظریات جامعهشناسانه، ملتها در دوران جنگ دارای شکوفایی و همبستگی بیشتر میشوند.
از طرفی تحریم و مقاومت بحث امروز و دیروز نیست و مردم ایران تا قبل از آقای روحانی هم به مدت 35 سال به این 2 گزینه عادت کرده و توانسته بودند وارد فرایند کاهش اثر تحریمها شوند.
مسئله اینست که آقای ربیعی قصد دارد کارنامه بد خود و دولت متبوعش که عامل نارضایتی مردم از آقای روحانی است را به گردن ترامپ بیاندازد و این شدنی نیست.
به سخن دیگر اینکه ربیعی به جنگ با واقعیت رفته است تا دولت را از گزینه ضروری "عذرخواهی از بابت یک کارنامه بد و ناکارآمد" برهاند.
در این باب البته میتوان به صحبتهای اخیر محمد عطریانفر، از فعالان چپ نیز اشاره کرد که گفته بود "یک نفرت ملی علیه روحانی شکل گرفته است"!
به نظر میرسد آقای ربیعی و دوستان ایشان به جای این فرافکنیها بایستی طریق عذرخواهی برگیرند و اقلا در روزهای پایانی عمر دولت خود به مردم بگویند که راه عبور از مشکلات "مشارکت حداکثری در انتخابات و رأی خوب" است.
آنها موظفند عبرتهای راهی که رفتند و فرجامش اشتباه بود را به مردم بگویند تا وعدههای بیسرانجام دوباره موجب بروز مشکلات نشود.
***
1_ https://etemadonline.com/content/483700
2_ http://sobhema.news/?p=13063
3_ http://www.irannewspaper.ir/newspaper/page/7622/1/576335/0