دومین همسانی ترامپ با داعش
تهران - ایرنا - رئیسجمهوری آمریکا تهدید کرده که کانونهای فرهنگی ایران را هدف قرار میدهد. این دومین شباهت ترامپ با داعش است که طی این روزها به چشم میآید.
آمریکا در برهههای مختلف برای دستیابی به اهدافی که دارد از ابزارهای متعدد استفاده کردهاست. بر این اساس، واشنگتن از ابزارهایی همچون کودتا، تحریم و فشار، جنگ نظامی و جنگ رسانهای و تبلیغاتی بهره میجوید. جنگهای ویتنام، گرانادا، پاناما، سومالی، بوسنی، افغانستان و... از جمله جنگهایی بودهاند که با دروغهای رسانهای از سوی آمریکا آغاز شدهاند.
همچنین ایجاد و حمایت از گروه های تروریستی بخش دیگری از ابزارهای آمریکا بوده است. امروز آمریکا نماد تروریسمپروری و تروریسم دولتی در جهان است.
از زمان روی کارآمدن «دونالد ترامپ»، چهره آمریکا برای افکار عمومی جهان آشکارتر شده است. در واقع ترامپ، جهانی در ذهنش بیمارش ساخته و پرداخته و گمان می کند که مبتنی بر واقعیات بیرونی و حقیقت است. به عبارتی دقیقتر، کژنگریستن ترامپ به وقایع و برخورد حماقت میز در عرصه های مختلف گویای نوعی رفتار بیمارگونه نسبت به مسائل پیرامونی است.
در واقع پازل انسان ستیزی معاصر را می توان دارای سه ضلع اصلی آمریکا، گروه های تروریستی و تکفیری و رژیم صهیونیستی دانست؛ ترامپ کشور متمدن ایران را تهدید به از بین بردن اماکن فرهنگی و تمدنی کرده است. امروز کاخ سفید را باید کاخ سیاه تروریسم دولتی نامید که جنایت علیه بشریت را به سرحد کمال دنبال می کند. رژیم صهیونیستی هم همواره با شیطنت در پشت صحنه رخدادهای خاورمیانه قرار دارد.
در بررسی تطبیقی می توان گفت همانگونه که داعش به مبارزه با تاریخ آمده بود و می خواست میراث تمدن بشری را نابود کند، اکنون ترامپ را در کنار خود میبیند. هر دو دارای نقطه مشترک برجستهای هستند و آن جنگ با تمدن و فرهنگ بشری است.
اگر داعش تا دیروز اماکن باستانی و تاریخی سوریه و عراق را نابود می کرد، ترامپ نیز امروز ایران را تهدید به از بین بردن مکان های فرهنگی و تاریخی کرده است. این مساله گویای ماهیت مشابه تروریستهای اجاره ای همچون داعش با تروریسم دولتی آمریکا است.
دولت آمریکا اقدامات جنایتآمیزش را با ساختن واقعیتی دروغین به جای توجه به واقعیتهای موجود و فرار از پاسخگویی به افکار عمومی داخلی و خارج از مرزهای خود پیش میبرد و مرزهای انسان ستیزی را گسترش میدهد.
هر چند آمریکاییها با تبلیغات رسانهای و عملیات روانی دنبال آن هستند که ترور حاج قاسم را عملیاتی پیشگیرانه و در راستای مقابله با تروریسم قلمداد کنند اما ترور شخصیتی که دفع کننده آشوب و جنایات داعش و تروریسم بود، ماهیت واقعی تروریسم دولتی آمریکایی را به نمایش گذاشت.
در واقع، آمریکا پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی دیوار برلین با اعلام نظم نوین جهانی در پی آن بود که نظام تک قطبی و هژمونی خود را بر جهان بگستراند اما رفته رفته جهان به سمت چندجانبهگرایی حرکت کرد و همین مساله طی سالهای اخیر آمریکا را بحران هژمونی مواجه ساخته است. با این حال، حکمرانان کاخ سفید نمیخواهند این مساله را بپذیرند و همچنان بر طبل استکباری و جهانخواری خود میکوبند. شکست های مستمر آمریکا در طرح های منطقهای و بین المللی شاهدی بر این مدعا است.
اقدام به ترور سردار سلیمانی را می توان نشانگر استیصال و نهایت عجز آمریکا در برابر جبهه مقاومت و حقطلبی دانست.
بررسی و رصد اخباری که از سرتاسر جهان مخابره میشود گویای آن است که هرچند برخی رسانههای بزرگ جهان به نظام سلطه وابستهاند اما با جریانسازی شبکههای اجتماعی دیگر نمیتوانند دست به تولید اخبار یکسویه بزنند. هر چند در برخی از شبکههای اجتماعی همچون اینستاگرام دست به فیلتر محتواهای مرتبط با جنایات آمریکاییها می زنند اما همین امر خود به روشنگری بیشتر انجامیده و گواهی بر نقش آمریکا در سانسور واقعیتهای موجود است.
برگزاری تشییع باشکوه پیکرهای شهدای مقاومت در عراق و ایران، این پیام را برای افکار عمومی جهان به همراه داشت که آمریکا مرتکب جنایتی شده که نمی تواند از تبعات آن برحذر باشد.
به عبارتی دیگر آمریکا میخواهد حقیقت رخ ننماید اما طی چند روز گذشته سعی آمریکاییها نتیجه عکس داده و افکار عمومی حقیقت را به وضوح مشاهده میکنند.
*س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*