دو خبر؛ دو تکذیب / چه کسانی به نمایندگان مجلس خبر میرسانند؟
معلوم نیست نمایندگان مجلس در این مدت بر اساس همین خبرهایی که به آنها میرسد، رسانهای میشود و بعد تکذیب؛ چه تصمیمهایی نگرفتهاند. خبرهایی که معلوم نمی شود منابعشان کجاست؟
عصر ایران؛ مصطفی داننده - طی چند روز اخیر، دو تن از نمایندگان مجلس دو خبر مهم را رسانهای کردند. 1: حجتالاسلام جواد نیکبین ادعا کرده بود که در شب آتشسوزی زندان اوین، 40 دقیقه پیش از شروع حادثه، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، طی تماس تلفنی با امیرعبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان، مطرح کرده بود «ما چهار زندانی در اوین داریم که قرار است تبادل شود. اتفاقی برایشان پیش نیاید». 2: عنابستانی، نمایندهای که سیلیاش به سرباز راهور هنوز از یادها نرفته است، اعلام کرد: «اکنون که اینستاگرام در ایران فیلتر شده، آنها برای ما پیام فرستادهاند که شرایط شما چیست؟ دوستان در وزارت ارتباطات و شورای عالی امنیت ملی در حال بررسی موضوع هستند.» چندی از انتشار این خبرها نگذشته بود که وزارت امور خارجه و وزارت ارتباطات، هر دو اظهار نظر را تکذیب کردند و گفتند ما بیخبریم! در مورد این سبک خبررسانی میشود به چند نکته اشاره کرد. اول: نمایندگان مجلس این خبرها را از کدام منبع به دست میآورند؟ بالاخره یا یکی از وزارت خارجه یا به طور مثال شخص وزیر ارتباطات باید این خبرها را به نمایندگان رسانده باشد. چون احتمال وحی این اخبار وجود ندارد. کاش حداقل این دو نماینده در دفاع از اعتبار خود، در مورد این اظهارنظرها، شفاف سازی کنند. البته نیک بین گفته است: «وزیر امور خارجه آمریکا تماس مستقیمی با وزیر خارجه کشورمان نداشته بلکه پیام داده است. اگر من گفتم تماس مستقیم بوده، شاید بنده اشتباه کردهام. پیامی که وزیر امور خارجه آمریکا به ایران ارسال و وزیر امور خارجه ایران نیز دریافت کرد، قبل از آتشسوزی بوده است.» این سبک پاسخ گویی هم جای هزار سوال دارد که این نوشتار جای بررسی آنها نیست. دوم: چرا نمایندگان مجلس، این همه علاقه به انتشار اخبار دارند؟ به نظر شما خود وزارت خارجه و وزارت ارتباطات نمیتوانستند از این دو خبر مهم رونمایی کنند. از لحاظ خبری و در جه اهمیت این دو اتفاق میتوانست زلزله خبری در ایران و جهان راه بیندازد اما رسانهای نشد و این معنا نشان میدهد که واقعیت آن است که این دو وزارت خانه به آن اشاره کردهاند نه آنچه نمایندگان مجلس گفتهاند. سوم: فکر میکنید اعتبار یک قوه چگونه از بین میرود؟ بله، با همین اظهار نظرها. از کجا میشود به دیگر سخنان این آقایان و خانمها اعتماد کرد؟ عقل میگوید به کسانی که به راحتی و چشم در چشم دوربین و مردم، خبر اشتباه میدهند، اعتماد نکنیم. چهارم: معلوم نیست نمایندگان مجلس در این مدت بر اساس همین خبرهایی که به آنها میرسد، رسانهای میشود و بعد تکذیب؛ چه تصمیمهایی نگرفتهاند. خبرهایی که معلوم نمی شود منابعشان کجاست؟ پنجم: این اظهار نظرها و تکذیبها بازهم به ما یادآوری میکند که نظارت استصوابی شورای نگهبان چه بلایی سر مجلس آورده است. مجلسی که در زمانهای نه چندان دور، مهمترین تصمیمات کشور به آن سپرده میشد و حالا اما نمیشود به اظهارنظرهای آنها اعتماد کرد. در ادامه نمونه ای از نسخه ای که نمایندهای از پارلمان برای تیم ملی پیچیده است را با هم مرور میکنیم:
فلاحی در واکنش به سرود ملی نخواندن ورزشکاران میگوید: «بارها از استانهای مختلف به من زنگ زدند و گفتند جوانانی داریم که معتقد به نظام هستند و دوست دارند در تیم ملی بازی کنند. لذا وزارت ورزش و جوانان با دیدگاه انقلابی در تیمهای ملی تجدیدنظر کند.»
میبینید به همین راحتی برای مشکلات کشور راهکار پیدا میکنند که به چنین وضعی رسیده ایم. اگر یادتان باشد در بحبوحه مشکلات اقتصادی مردم، برخی از نمایندگان مجلس به دنبال تصویب طرحی تحت عنوان "ممنوعیت گرداندن حیوانات نجس العین در شهر" بودند. همین قدر دور از واقعیتهای جامعه. همین الان هم که شاهد چندپارگی جامعه هستیم، از مجلس هیچ ایدهای خارج نمیشود که هیچ بلکه شاهد این هستیم که حتی نامهای را که امضا میکنند نمیخوانند و بعد مجبور میشوند بگویند که ما نگفتیم که معترضان را اعدام کنید! البته ناگفته نماند که سخنان دولت مردان هم چندان چنگی به دل نمی زند. دولتی که فعلا در مقام شعار ایستاده است و از کشوری حرف میزند که شباهتی به ایران ندارذ. برای نمونه خالی از لطف نیست اظهارات وزیر ارتباطات را با هم مرور کنیم: وزیر گفته «کاری خواهیم کرد که طعم شیرین سرعتهای چند صد مگابیت بر ثانیهای را مردم تا پایان دولت سیزدهم بچشند!» این در حالیست که کشوری همچون سوئیس با سرعت 230 مگابیت بر ثانیه، پنجمین اینترنت سریع جهان را دارد و با وعده «چندصد مگابیت بر ثانیه» وزیر ارتباطات، باید منتظر سبقت ایران از سوئیس باشیم! سوئیسی که وقتی سخنرانی دولت مردان را میخوانی انگار ما آنجا زندگی میکنیم.
تماشاخانه