راز ریزش توریسم اصفهان

دنیای اقتصاد - فاطمه باباخانی: سقوط اصفهان به رتبه دهم استانهای گردشگرپذیر، وضعیت توریسم در ایران را به خوبی نشان میدهد. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در بهار سال 1403 یعنی در اوج سفرهای داخلی در کشورمان، تنها 48درصد خانوارهای ایرانی سفر رفتهاند.
بر اساس این گزارش، خراسانرضوی، مازندران، گیلان، تهران و فارس جزو پنج استان برتر در این سال هستند اما اصفهان حتی از زنجان، کرمانشاه و آذربایجان شرقی هم رتبه پایینتری دارد. چرا؟ محمد بهشتی عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» تورم و مشکلات اقتصادی خانوارها را اصلیترین عامل افول اصفهان میداند. او تاکید میکند که ادامه این روند کسبوکارهای مرتبط با گردشگری در این شهر را هم تحتتاثیر خود قرار داده و باعث مشکلات جدی برای آنها میشود. از نظر بهشتی باید گزینه سرمایهگذاریهای جدید در حوزه گردشگری در این شهر کنار گذاشته شده و در مقابل وزارت میراث فرهنگی و گردشگری به دنبال حفظ سرمایههای موجود باشد.
اصفهان در رتبهبندی گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس رتبه دهم را به دست آورده، دلیل آن را چه میدانید؟
اگر بخواهم خیلی خلاصه به این پرسش پاسخ دهم باید بگویم که تقریبا در ایران عملا توریست نداریم که حالا بخواهیم رتبه توریستی اصفهان را مورد بررسی قرار دهیم. البته اگر منظور از توریست، گردشگر خارجی باشد.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشها این اتفاق در حوزه توریسم داخلی افتاده، چرا اصفهان که همیشه جزو مقاصد مطلوب سفر ایرانیها بود باید چنین رتبهای داشته باشد؟
در حوزه گردشگری داخلی دلیل آن را میتوان به کاهش قدرت خرید جامعه مرتبط دانست. در این شرایط به شکل منطقی سفر از جمله اقلامی است که از سبد هزینهکرد بخش قابلتوجهی از جامعه حذف میشود. این موضوع نه تنها درباره اصفهان بلکه برای کل مقاصد توریستی در ایران رخ داده است. ما استانهایی مانند گیلان و مازندران را داریم که از دهه 40 به یکی از مقاصد سنتی توریستی به ویژه در دو فصل ابتدایی سال بدل شدند، از آن دهه تا امروز سفر به این استانها و کنار دریا بودن و عکس گرفتن به جزئی ضروری از زندگی برخی خانوارهای ایرانی به ویژه ساکنان تهران بدل شده است.
شرایط اقتصادی گرچه تاثیر قابلتوجهی در روند توریسم در گیلان و مازندران نداشته و آنها همچنان جزو مقاصد مطلوب هستند اما افت گردشگری در اصفهان را به همراه داشته است. من معتقدم دلیل کاهش ورود توریست داخلی به اصفهان را نباید در این شهر جستوجو کرد، این شهر به لحاظ مراکز خدماتی، امکانات، جذابیتهای شهری و... مشکلی ندارد. اگر هزینه بلیت هواپیما، اتوبوس و... را در نظر بگیرید و هزینه سفر یک خانواده برای مثلا چهار روز به این شهر را محاسبه و آن را با سال یا سالهای قبل مقایسه کنید، انگیزه عدم تمایل به سفر به اصفهان مشخص میشود.
آیا استدلال شما نمیتواند درباره همه مقاصد توریستی یعنی همان استانهای مازندران و گیلان هم مصداق داشته باشد؟ پس چرا اصفهان این کاهش را تجربه کرده است؟
شهری مانند اصفهان دارای سابقه طولانی چند دههای به عنوان مقصد مهم گردشگری بوده است. با این حال سبک سفر به این شهر با استانهایی مانند مازندران، گیلان و... تفاوت دارد. چادرخوابی بین توریستهایی که به این دو استان سفر میکنند رواج دارد، درحالیکه گردشگرانی که اصفهان را به عنوان مقصد سفر در نظر می گیرند، کمتر سراغ این گزینه میروند و هزینههای سفرشان عموما بیشتر است. ما در کشور با شرایطی مواجهیم که دهکهایی که متقاضی سفر اصفهان بودند به لحاظ اقتصادی سقوط کردهاند و انعکاس آن را در کاهش تمایل به سفر به این شهر میبینیم. در این راستا بار دیگر تاکید میکنم که مشکل را نه در اصفهان بلکه باید در جیب مسافر جست.
به نظرتان خشک شدن زایندهرود یا بحران فرونشست در اصفهان را که برخی محلهها و بناهای تاریخی این شهر را تحتتاثیر خود قرار داده است میتوان جزو عواملی دانست که در عدم اقبال توریستها به مسافرت به اصفهان دخیل هستند؟
این موارد فرعی هستند، اما دلیل اصلی همان مسائل اقتصادی و کاهش قدرت خرید جامعه مخاطب گردشگری اصفهان است. اصفهان 5سال قبل هم شرایط بهتری در این زمینه نداشت.
تبعات این کاهش قدرت خرید در کسبوکارهای توریستی اصفهان را چطور ارزیابی میکنید؟
باید پذیرفت که بخش بزرگی از اقتصاد شهر اصفهان معطوف به حوزه توریسم است. بنابراین افول گردشگری در این شهر، چه توریسم داخلی باشد و گردشگری خارجی اثرات زیادی بر اقتصاد این شهر میگذارد. این امر در همه حوزهها اعم از اقامت، خدمات، صنایع دستی و... خود را نشان خواهد داد.
برای مدیریت این مساله چه باید کرد؟ چون ممکن است5سال دیگر توریسم بار دیگر رونق یابد اما سرمایهها از این صنعت خارج شده باشد.
در گام اول وزارت میراث فرهنگی و گردشگری باید این مقوله را پیشبینی کند که آیا کاهش توریسم داخلی در ایران یک بحران موقت است یا در طولانیمدت هم ادامه خواهد داشت.
در گام دوم توجه به این نکته ضروری است که در شرایط بحرانی باید سرمایههای اصلی را حفظ و از سرمایهگذاری جدید پرهیز کنیم. در چنین وضعیتی اگر منابعی وجود دارد، باید صرف حفظ سرمایههای موجود شود. زمانی که از سرمایه صحبت میکنیم مقصودمان تنها به سازههای فیزیکی مانند ساختمان یا تجهیزات محدود نمیشود بلکه نیروی انسانی به عنوان مهمترین سرمایه مدنظر قرار دارد. باز هم تاکید میکنم که اگر وزارت میراث فرهنگی و گردشگری منابعی دارد باید آن را برای حفظ این سرمایهها صرف کند.
آیا سرمایهگذاری جدید نمیتواند در آینده راهگشا باشد؟
منابع ما محدود هستند،در عین حال افق هم خیلی روشن نیست. در این شرایط چه بسا اگر این سرمایه را برای ساخت هتلی بگذاریم که نیمهکاره بماند، برای سالها هم ممکن است این پروژه به اتمام نرسد و حتی در صورت به پایان رسیدن و بهرهبرداری برای آن مخاطب و مشتری وجود نداشته باشد.
برخی کارشناسان معتقدند برگزاری رویدادهای مختلف و بازاریابی جدید میتواند به توسعه گردشگری در اصفهان منجر شود، نظر شما چیست؟
فکر میکنم اصفهان به اندازه کافی جذاب است، بنابراین از آنجا که مشکل به مقوله اقتصاد برمیگردد برگزاری این رویدادها و... هم چالش را حل نخواهد کرد.
تعریف بستههای سفر ارزانقیمت و یا ایجاد مشوق برای گردشگران برای سفر به اصفهان آیا میتواند راهی برای رونق دوباره توریسم در این شهر باشد؟
بله چنین رویکردی میتواند به رونق سفر منجر شود، اینکه وزارت میراث فرهنگی و گردشگری تسهیلاتی برای سفر ارزان در اختیار قرار دهد. با این حال برای این موضوع من چشمانداز روشنی نمیبینم. دولت به لحاظ اقتصادی مشکلات زیادی دارد که باید آنها را سروسامان دهد و در عین حال منابع محدودی هم در اختیار دارد. در این راستا نمیتوان به ارائه چنین بستههایی امیدوار بود.