راز مخالفت معمار انقلاب با رایزنیهای پشت پرده / تفاوت سبک کار آیتالله کاشانی با امام
به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری فارس، حضرت امام (ره) بر خلاف مشی برخی از سیاستمداران مذهبی زمانه خود، معتقد بودند که مسائل باید با اطلاع و آگاهی همه مردم و حضور همه جانبه آنها حل و فصل شود. دشمن باید به خاطر جایگاه مردمی ما، عقب نشینی کند. لذا مشی ایشان از مثل مرحوم آیتالله کاشانی جدا میشود که سبک کاری ایشان، پیگیری اصلاحات اجتماعی از طریق عالم سیاست و نمایندگی مجلس است که اتفاقا مورد اعتراض امام هم قرار میگیرد:
«سرچشمه نیروی ما اسلام است. در خلال نهضت آیتالله کاشانی، دکتر مصدق که جنبه سیاسی نهضت قویتر بود، در نامهای به کاشانی نوشتم که لازم است برای جنبه دینی نهضت اهمیت قائل شود. او به جای اینکه جنبه مذهبی را تقویت کند و بر جنبه سیاسی چیرگی دهد، به عکس رفتار کرد، به گونهای که رئیس مجلس شورای ملی شد و این اشتباه بود.(در جستجوی راه از کلام امام، دفتر شانزدهم ص 85)
زمانی مردم پای علم یک مبارزه می ایستند که احساس کنند، آن مبارز چیزی برای خود نمیخواهد، حقیقتا برای خدا قیام کرده و زمانی که مبارزی ولو واقعا نیتش الهی است، رئیس مجلس میشود، از همراهی مردم در مبارزه کم میشود.
آیتالله کاشانی در یک مقطعی حتی تلاش میکند شهید مطهری و آیتالله منتظری را راضی به نمایندگی مجلس کند که با ورود آیتالله بروجردی مسأله منتفی میشود.
وی در یک نامهای به حاج میرزا مهدی مجتهد زنجانی که از شاگردان آخوند ملا کاظم خراسانی بود و در زنجان میزیست، چنین مینویسد: «در اوضاع ناهنجار و فساد دین و دنیای این ملت بدبخت که قلم از شرحش عاجز است، البته بر حضرتعالی پوشیده نیست و یگانه علاج، اصلاح مجلس شورای ملی است که البته میدانید مرکز ثقل مملکت و مقدر تقدیرات این ملت است و مع الاسف جهالت ملت و عدم توجه روحانیت به این نکته مهم حیاتی، باعث استفاده اشخاص فاسد، طماع، بی دین و اجنبی پرست گردیده و به هر وسیله بوده، خود را داخل مجلس نموده، دین و دنیای این ملت فلک زده را پایمال مینمایند. مستدعی است اولا در خود زنجان مجمعی از آقایان حجج برای تعیین و انتخاب اشخاص مبرز و خوب، منعقد شود. ثانیا به عموم علمای ولایت لاسیما آقایان آذربایجان در این خصوص مکاتبه و عواطف آنها را به این نقطه منظوره، جلب فرمایید». (الگوی جهاد و اجتهاد، مسلم تهوری، ص 31)
سبک کاری آیتالله کاشانی این است که با قدرتی که در مجلس، ایجاد می کند آن را اهرم فشاری بر حکومت قرار دهد تا به اهداف اسلامی خود برسد. به تعبیر خودشان، یگانه علاج را اصلاح مجلس شورای ملی میداند.
واکنش آیتالله بروجردی به انتقادات مردمی
شیوه دیگر اصلاحات اجتماعی را در سیره آیتالله بروجردی میبینیم که ایشان هم، از طریق قدرت مرجعیت و فشار بر دستگاه، اما پنهان از چشم مردم، اصلاحات را پیش میبرد. آیتالله فلسفی، نماینده ایشان در دربار است که وظیفهاش این است که منویات این مرجع را به شاه بفهماند.
این مسأله تا جایی ادامه دارد که مردم احساس میکنند که آقای بروجردی قلبا از حکومت راضی است، به همین علت اعتراضات خود را متوجه ایشان میساختند و آیتالله بروجردی در این زمینه بارها میفرمود: «مردم خیال میکنند من در اوضاع مملکت دخالت نمیکنم و متوجه امور نیستم، کاملا متوجه هستم و اقدامات لازم را انجام میدهم ولی مردم خبر ندارند». (خاطرات آیتالله شیخ محمد کلباسی، ص 189)
در راستای این اعتراضات، کسی از شیراز نامهای برای ایشان فرستاده بود و در آن نامه نوشته بود؛ شما که در نامههایتان برای دولت یا دربار، چنین و چنان مینویسید، اطلاع دارید که شاه چگونه است. وی عکسی از شاه با همسر بیحجابش از روزنامهای جدا کرده بود و فرستاده بود. آیتالله بروجردی فرمودند: «قصه ما داستان مشک آب خالی و پرهیز است (کسی مشک خالی به دست داشت و مردم نمیدانستند خالی است، او هم پیوسته مردم را بر حذر میداشت که خیس نشوید، مواظب باشید). گاهی تشری به دربار میزنیم. اما میدانیم که مردم آمادگی ندارند و اگر تهدید و فشاری پیش بیاید شانه خالی خواهند کرد. این گونه نیست که تا پای جان بایستند».(چشم و چراغ مرجعیت، مصاحبه با آیتالله سیدمحمدباقر سلطانی، ص59)
خود آقای بروجردی هم اذعان دارند که نسبت ایشان و دربار را مردم نمیدانند و این تعمد خود ایشان بوده که مردم خبر نداشته باشند، چرا که مردم آمادگی و ظرفیت لازم برای اقدامات حادتر را ندارند.
شهید مطهری هم از ایشان نقل کرده بود که «ما باید با حرف، دولت را بترسانیم، اما وارد عمل نشویم، زیرا ابزار لازم را در اختیار نداریم و موفق نمیشویم».(زندگینامه آیتالله العظمی بروجردی، خاطرات استاد واعظ زاده خراسانی، ص58)
چرا امام (ره)، مردم را مخاطب اصلی میدانست
در نقطه مقابل، حضرت امام (ره)، مخاطب اصلی را مردم میداند، قدرت اصلی را در بسیج تودهها میبیند. سرمایهگذاری اصلی را در این نقطه انجام میدهد و به بقیه جریانات و نهادها و ساختارها و... نگاه تبعی و فرعی دارد و این رمز پیروزی انقلابی با این مختصات پیشرفته در ایران شد.
بنابراین در همان اوایل نهضت و بعد از فوت مرحوم آیتالله بروجردی، آنجا که ایشان محور مبارزات علیه رژیم پهلوی میشوند، در قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی، در اولین حرکت، در اقدامی کم سابقه خواستار چاپ و توزیع تلگرامها و نامههایی که به سران مملکت فرستاده میشد، بود. این کار، اعتراض به موادی از آییننامه تشکیل این انجمنها را از مساحتی کوچک و چه بسا پنهان - آن گونه که در سیره آیتالله بروجردی وجود داشت - به صحنه بزرگ و آشکار جامعه میکشاند که نتیجه اولیهاش آگاهاندن مردم و سپس برخورداری از پشتیبانی آنان بود. او شرط موفقیت نهضت را این میدانست.(هدایتالله بهبودی، الف لام خمینی، ص 206)
همین طور هم شد و در کمتر از یک ماه این نهضت خود را تا روستاهای دورافتاده هم کشاند و در گزارشهای سازمان اطلاعات و امنیت به وضوح این مطلب دیده میشود که مردم به دلیل آگاه شدن از ماجرای نظر علما و مراجع راجع به این اصلاحات، حتی زمینهایی که دولت به آنها بخشیده بود، به ادارات عودت داده اند. (همان ص 207)
به یک باره در این مسأله تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، دولت خود را مواجه با یک توده بیشماری از مردم دید که نتوانست مقابل این جمعیت عظیم، مقاومت کند، لذا مجبور به عقبنشینی شد. تجمعات، اعتراضها، تلگرامهای متعدد که از سرتاسر کشور در اعتراض به این مسأله به دولت فرستاده میشد، پدیده نوظهوری بود که دستان پر قدرت مردی به نام خمینی رقم زده بود و نیروی جدیدی را به میدان آورده بود که سابقه نداشت.
روایت رهبر انقلاب از مردمیبودن نهضت امام (ره)
مقام معظم رهبری راجع به توصیف مردمی بودن نهضت امام خمینی (ره) تحلیل شنیدنیای دارند:
از سالهای 50 و 49 تا 54 و 55 شدت اختناق و فشار زیاد بود. گروهها، گروهکها، احزاب سیاسی گوناگون، مخفی، مبارز، سیاسی، غیرسیاسی به وجود میآمدند و همه در زیر فشارهای رژیم مضمحل میشدند و از بین میرفتند و یا بیخاصیت میشدند. با اینکه بعضی از آنها پشتیبانهای سیاسی بینالمللی هم داشتند؛ به بلوک شرق و غرب - به خصوص به شرق - متصل بودند و از آنجا هدایت و کمک میشدند. اما نهضت امام متکی به تشکیلات حزبی نبود. امام هیچ تشکیلات حزبی در داخل کشور نداشت؛ عدهای شاگردان و دوستان و آشنایان به فکر او و متن مردم بودند. امام هم وقتی در اعلامیهها پیام میداد، مخاطب او، آن عده دوستان و آشنایان مخصوص او نبودند؛ مخاطب او، متن مردم بودند. او با متن مردم و توده مردم حرف میزد و آنها را هدایت میکرد و توانست در طول چهارده، پانزده سال، از راه دور این مایه فکر اسلامی و نهضت اسلامی را اولا در ذهنها عمیق کند، ثانیا در سطح جامعه توسعه دهد؛ دلهای جوانان، ذهنها و ایمانها را به آن متوجه کند تا زمینه برای آن انقلاب عظیم آماده شود.(بیانات در تاریخ 1378/03/14)
انتهای پیام /
امام آیتالله کاشانی مجلس اصلاحات مصدق امام خمینی بروجردی مطهری منتظری