راهپیمایی اربعین امتیازات و آسیبها
راهپیمایی اربعین در عراق، تبدیل به پرچم هویت شده است. چنان که میدانیم. در دوران رژیم بعثی در عراق، کوشش پیوسته و پایداری برای حذف هویت شیعی در عراق انجام میشد.
ممنوع کردن عزاداری برای امام حسین علیهالسلام و اهلبیت و یاران او، اعدام روحانیون و مراجع مانند اعدام آیتالله شهید سید محمدباقر صدر، تعطیل کردن حوزههای شیعی و... نشانههای همان رویکرد بود. برخی اشخاص هم که به لحاظ ظاهری و شناسنامهای شیعه بودند و در دولت حزب بعث مشارکت داشتند، میکوشیدند از خود رویکرد ضد شیعی نمایانتری بروز دهند. وقتی عزت ابراهیم، نفر دوم عراق و سعدون حمادی معاون نخستوزیر به ایران آمده بودند، به عنوان معاون رییسجمهور و میزبان در سفر به مشهد مقدس آنها را همراهی کردم، سعدون حمادی حاضر نشد به حرم امام رضا علیه السلام بیاید! البته عزت ابراهیم که سنی و صوفی نقشبندی بود، به زیارت آمد و مفصل زیارت و دعا و نیایش کرد. در همان شرایطی که شیعیان در عراق سرکوب میشدند، همه کشورهای عربی منطقه به جز سوریه برای رژیم عراق کف میزدند و تشویق میکردند. انهدام رژیم صدام و حزب بعث موجب تجدید حیات هویت شیعی عراق شد. بدون تردید آیتالله سیستانی در این مقطع تاریخی در عراق نقش تعیینکننده و سرنوشتسازی ایفا کرد. راهپیمایی اربعین در درجه نخست، نشانه هویت مذهب شیعی در عراق است. امری که پیش از آن انکار میشد. افزون بر آن راهپیمایی اربعین، به دلیل حضور شیعیان از کشورهای مختلف منطقه، به ویژه از ایران و لبنان و یمن و سوریه و کویت و بحرین و... بُعد منطقهای بستار پر اهمیتی یافته است. از سویی دیگر این راهپیمایی از بعد جمعیت فراوانی که در آن مشارکت میکنند، در کنار مراسم عظیم و میلیونی مذهبی جهان، یعنی مراسم نیایش هندوها در ساحل گنگ و مراسم حج در مکه، قرار میگیرد. دو رویکرد نسبت به راهپیمایی اربعین قابل تمییز و تبیین است.
یکم: کسانی یا نهادهایی که با اصل هویت شیعی در عراق و منطقه مساله دارند. چنان که یک زمانی ملک عبدالله پادشاه اردن، نسخهای را که واشنگتن انستیتوت در واشنگتن برایش پیچیده بودند، بر زبان آورد و در مصاحبهای از «خطر هلال شیعی» در منطقه خاورمیانه سخن گفت. این رویکرد با استراتژی ضد شیعی دولت جدید عربستان سعودی تقویت شده است. از اینرو شاهدیم به عنوان نمونه تلویزیون عربی «الحدث» که متمرکز بر امور عراق است و تلویزیون «ایران - نال» که متمرکز بر ایران است، بر آسیبها و نارساییها و دوگانگیها بین مردم عراق و ایران تاکید و تمرکز میکنند. هر جا آسیبی یا زخمی یا سوءمدیریتی ببینند، برای زدن اصل موضوع بر آن تاکید میکنند.
حتما توجه داشتهاید. راهپیمایی اربعین فرصتی برای همدلی و پیوند و بلکه وحدت هویتی مردم عراق و ایران است، ما جلوههای این همدلی را به اشکال مختلف در راهپیمایی شاهدیم. جوانان عراقی که کفش راهپیمایان را واکس میزنند. پاهای راهپیمایان را میشویند و ماساژ میدهند. لباسها را میشویند، میوه و چای و غذا میدهند، کرایه اتوبوس یا ون را میپردازند. همه اینها نشانههای وحدت مردمانی است که امام حسین علیهالسلام و اربعین همزه وصل و پل پیوند آنان شده است. این همانی است که از دید امریکا و اسراییل و همپیمانان عربیشان، نباید اتفاق بیفتد. دیدیم که عراق در آستانه آشوب و هرج و مرج بود، فضای راهپیمایی اربعین، کشور و ملت را آرام کرد.
دوم: بدیهی است که مدیریت جمعیتی نزدیک به بیست میلیون نفر کار آسانی نیست. حتما چنین جمعیتی با دشواریها و کاستیها و نارساییها رویارو خواهد بود. اما برخی از آسیبها قابل پیشبینی و جلوگیری است. از این رو از هر راهپیمایی بایددرس گرفت. آسیبها را به خوبی شناسایی کرد، تا در سال بعد، ناگزیر از تکرار آسیبها و نارساییها نباشیم و به اصطلاح از یک سوراخ دوبار گزیده نشویم.
سوم: به هیاهوهای فضای مجازی یا تلویزیونهایی که اهدافشان شناخته شده است، نباید توجه کرد. اما باید از تجربه استفاده کرد و در فکر راهپیمایی باشکوهتر و کممسالهتر سال آینده بود. به تعبیر مولانا جلال الدین بلخی:
گفت از بانگ و علالای خسان
هیچ واگردد ز راهی کاروان؟
یا شب مهتاب از غوغای سگ
سست گردد بدر را در سیر تک؟
راهپیمایی اربعین را به عنوان یکی از نمادها و جلوههای سترگ نمایش قدرت مذهبی و ملی در عراق و منطقه، باید حفظ کرد و هر سال بر رونق و شکوه آن افزود.
منبع: اعتماد
همچنین بخوانید