چهارشنبه 7 آذر 1403

ردی از نسل تازه کارگردان‌های ایران در سینما نیست!

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
ردی از نسل تازه کارگردان‌های ایران در سینما نیست!

حتی برخی فیلمسازان کوتاه و مستند نسبتا شناخته شده در فضای هنری که وارد فیلم‌سازی بلند شده‌اند، به واسطه دشواری و حجم وظایف و مسئولیت‌هایی که بر عهده کارگردان است، با چالش جدی به ویژه در مرحله تولید مواجه شده‌اند.

سازمان سینمایی در دوران کرونا اقدام به صدور پروانه ساخت برای شماری از کارگردان‌های فیلم اولی نمود که از برخی از آنها هیچ سوابقی یافت نشد؛ اقداماتی برآمده از امضاهای طلایی به جای ضوابط قطعی که می‌تواند تبعاتی همچون ساخت فیلم‌های ضعیف فاقد جذابیت برای اکران عمومی داشته باشد و در نهایت منجر به سرمایه گریزی از سینمای ایران شود.

به گزارش «تابناک»؛ فرآیند صدور پروانه ساخت فیلم‌های بلند داستانی به نام سینمای حرفه‌ای، همواره از بخش‌های رانتی فرهنگ بود که هرچند در ظاهر قواعدی دارد، در عمل نمی‌توان درک کرد، چگونه می‌توان پروانه ساخت دریافت و از این مجوز استفاده کرد. انتظار می‌رفت با توجه به سیاست‌ها و رویکردهای مطرح در این دوره، شاهد تغییر این فضا و حذف امضای طلایی در این بخش باشیم، ولی شرایط به نوعی پیچیده‌تر از قبل شده و نقش امضای طلایی پررنگ‌تر شده است.

نقد اساسی که به امضای طلایی در سینمای ایران در سال‌های اخیر مطرح بود، تبدیل شدن به مانعی برای ورود نسل جوان به سینمای حرفه‌ای در مقام کارگردان بود. کارگردان‌ها برای ورود به این عرصه باید یک تهیه کننده پرسابقه را متقاعد می‌کردند که معمولا به پرداخت دستمزد یا شرکت تهیه کننده در پروژه منتهی می‌شد. البته اگر تهیه‌کننده پرسابقه حاضر به همراهی نبود، فیلمساز جوان امکان ساخت فیلم اولش را نداشت و مطابق با رویه‌ها، سازمان سینمایی خود را در مواجهه با تهیه کننده فیلم قرار می‌دهد و اساسا با کارگردان مواجهه چندانی پیدا نمی‌کند.

در سال‌های اخیر، بخش وسیعی از فیلم‌های مهم سینمای ایران توسط فیلمسازان جوان و تازه نفس ساخته و این انتظار مطرح شده بود که با حذف امضاهای طلایی و تعیین ضوابط به جای تشخیص‌ها و نگاه سلیقه‌ای، زمینه ورود گسترده‌تر نسل جوان با ایده‌های درخشان و قدرت اجرای بالا به سینمای ایران فراهم شود. اکنون به جای حذف این امضای طلایی، این امضا به شکل معکوس مورد استفاده قرار گرفته و شروع به صدور پروانه ساخت فیلم اول برای چهره‌هایی کرده که اگر ضوابطی وجود داشت، بعید است در ابتدای لیست متقاضیان فیلمسازی حرفه‌ای قرار می‌گرفتند.

جستجوها حکایت از آن دارد برخی از این چهره‌ها که پروانه ساخت فیلم بلند سینمایی دریافت کرده‌اند هیچ فیلم کوتاه یا مستند جدی که حتی نامش مطرح شده باشد، نساخته‌اند و اگر چنین آثاری ساخته‌اند، در جایی ذکر نشده است. این در حالی است که ساخت و عرضه فیلم بلند داستانی سینمایی به مراتب پیچیده‌تر از ساخت مستند و فیلم کوتاه است و تصور می‌شود یک سوابق حداقلی در این زمینه لحاظ شود؛ اما این بار امضای طلایی، به نحوی دیگر به ضرر سینما فعال شده است.

این رویکرد دو حاصل منفی برای سینمای ایران دارد؛ از یک سو بازیگران پرسابقه که به واسطه عملکرد درخشان شماری از کارگردان‌های فیلم‌اولی مشتاق همکاری با این طیف هستند، با تجربه‌های نه چندان دلچسبی می‌شوند و انگیزه‌شان را برای همکاری با کارگردان‌های تازه‌نفس و امتحان پس‌نداده، از دست می‌دهند. نباید از نظر دور داشت که حتی برخی فیلمسازان کوتاه و مستند نسبتا شناخته شده در فضای هنری که وارد فیلمسازی بلند شده‌اند، به واسطه دشواری و حجم وظایف و مسئولیت‌هایی که بر عهده کارگردان است، با چالش جدی به ویژه در مرحله تولید مواجه شده‌اند.

این چالش در مواردی آنچنان پرتنش بوده که تهیه کننده با سابقه کارگردانی در صحنه حضور یافته و به کارگردان کمک کرده تولید فیلم به پایان برسد و از قضا همین حواشی باعث شده به جای عبارت «کارگردان»، از تعابیری دیگر در تیتراژ برای سازنده جوان فیلم استفاده شود؛ بنابراین حاصل فیلم سازی چهره‌های گمنام که یکباره باید هدایت یک گروه چند ده نفره را بر عهده بگیرند و متکی بر آنها یک اثر هنری خلق کنند، چندان غیرقابل پیش بینی نیست.

از سوی دیگر، عملکرد این اشخاص که دست‌کم مطابق با اطلاعات در دسترس، برخی از آنها حتی مستندساز یا فیلمساز کوتاه مطرحی در فضای مجازی نیز نیستند، می‌تواند منجر به دلزدگی سرمایه‌گذاران و فرار سرمایه‌های بخش خصوصی از سینمای ایران شود که در نهایت به ضرر کلیت سینمای ایران تمام می‌شود؛ هرچند برخی از این اشخاص احتمالا با بیت المال فیلم می‌سازند و منابع عمومی صرف کسب تجربه‌شان می‌شود. ای کاش سازمان سینمایی در زمان صدور پروانه ساخت برای هر چهره جوان، سوابق او را نیز ضمیمه نام این اشخاص می‌کرد تا انصاف حداکثری در داوری درباره توان آنها رعایت شود.

*س_باید تصمیم اساسی در این بخش گرفته و امضاهای طلایی از سینما حذف شود_س*

به نظر می‌رسد، باید تصمیم اساسی در این بخش گرفته و امضاهای طلایی از سینما که چنین اتفاقاتی را رقم می‌زند حذف شود، اما در عوض یک شرایط حداقلی نظیر سابقه ساخت یک یا دو مستند یا یک یا دو فیلم کوتاه به عنوان شرایط لازم برای ساخت فیلم بلند داستانی در نظر گرفته شود تا چهره‌هایی که قصد ساخت فیلم بلند داستانی سینمایی به عنوان سخت‌ترین مدل فیلمسازی را دارند، دست‌کم بتواند اثر آبرومندانه‌ای بسازند.

ردی از نسل تازه کارگردان‌های ایران در سینما نیست! 2