شنبه 3 آذر 1403

«رستگاری»؛ پرداخت سطحی و روایتی خطی از دنیای پس از مرگ

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
«رستگاری»؛ پرداخت سطحی و روایتی خطی از دنیای پس از مرگ

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - زهرا قربانی رضوان؛ ساخت آثار ماورائی و زندگی پس از مرگ از موضوعاتی است که در دهه‌های گذشته شاهد تولید و پخش آن‌ها از شبکه‌های سیما بودیم. از شاخص‌ترین‌های این دست آثار می‌توان به سریال «او یک فرشته بود» اشاره کرد که توانست در دهه خود به خوبی دیده شود و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد. روایت زندگی پس از مرگ و برزخ به دلیل ناشناخته بودن و علاقه و کنجکاوی...

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - زهرا قربانی رضوان؛ ساخت آثار ماورائی و زندگی پس از مرگ از موضوعاتی است که در دهه‌های گذشته شاهد تولید و پخش آن‌ها از شبکه‌های سیما بودیم. از شاخص‌ترین‌های این دست آثار می‌توان به سریال «او یک فرشته بود» اشاره کرد که توانست در دهه خود به خوبی دیده شود و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد.

روایت زندگی پس از مرگ و برزخ به دلیل ناشناخته بودن و علاقه و کنجکاوی مخاطب می‌تواند از موضوعات جذاب و پرداختی هیجان انگیز داشته باشد. این اتفاق عاملی عکس هم دارد و اگر روایتی اینچنینی به خوبی تصویرسازی نشود تبدیل به مجموعه‌ای کمدی و مضحک می‌شود.

در ماه مبارک رمضان امسال، شبکه دوم سیما با سریال «رستگاری» روایتی از زندگی برزخ و پس از مرگ را به تصویر کشیده است. مسعود ده‌نمکی تجربه ساخت سریال‌های متعددی در تلویزیون دارد، اما با آخرین ساخته خود یعنی «رستگاری» روند ضعف فیلمسازی خود را تثبیت کرد. رستگاری روایتی از سرگردانی ارواح و دنیای برزخی است. با شروع تیتراژ و پخش موسیقی وهم‌انگیز به همراه تلاوت قرآن اتمسفر قالب سریال مشخص می‌شود. اضطراب و ترس با شروع تیتراژ نوید دهنده روایتی خوف انگیز از دنیای پس از مرگ است. علامت 13+ تا انتها گوشه قاب تصویر نقش بسته است.

با شروع سریال میبینیم مردی کارخانه دار برای لحظاتی خواب میبیند که فوت شده است و از پدرش در عالم دیگر میخواهد تا فرصتی دیگر داشته باشد و به دنیا باز گردد. کلیشه از سکانس ابتدایی آغاز می‌شود. مردی کارخانه دار که قصد دارد خط تولید جدید افتتاح کند و دستور حفر چاه غیرمجاز را به سرکارگر خود می‌دهد در همین حین سرکار به چاه پرتاب می‌شود و جان خود را از دست می‌دهد. ورود مخاطب به دنیای پس از مرگ از همین سکانس آغاز می‌شود.

فیلمنامه ضعیف و دیالوگ‌هایی پندآموز و بعضاً ویکی‌پدیایی را می‌توان در «رستگاری» مشاهده کرد. ترکیب بازیگران نیز به گونه‌ای است که مخاطب با بازیگران دسته چندم آن هم در یک سکانس رو به رو است که در مجموع تمام عوامل دیگر، فضا رو به کمدی و طنز سوق پیدا می‌کند. در سال‌های گذشته سیاست جدیدی که در سریال‌ها شاهد آن بودیم حضور بازیگران تازه کار در قاب تلویزیون است که در این میان واکنش و همذات‌پنداری مخاطب با این چهره‌ها تا کنون ضعیف بوده و در سریال‌های دیگر شاهد حضور این افراد نبودیم و به عنوانی به چهره‌های فراموش شده تبدیل شده‌اند. در سریال رستگاری نیز شاهد همین دست از بازیگران هستیم.

به فراخور اتمسفر سریال استفاده از لنز‌هایی با تصاویر معوج و بهم ریخته که از زاویه دید ارواح مشاهده می‌کنیم جهت خلاقیت تصویری به کار رفته است. اما همین عامل نیز مکرراً و بی جهت استفاده میشود ضمن آنکه اگر با مخاطب قرارداد شده است که این لنز زاویه دید ارواح است میبینیم روح در نمایی روبه روی افراد ایستاده، ولی در نمای بعدی زاویه و جایگاه لنز از بالای سر و جایی دیگر است همین عدم حفظ راکورد و عدم توجه به جزییات در سکانس‌های دیگر نیاز تکرار شده است.

تصاویر ارواح محو و کمرنگ شده‌اند و بازیگران لباس سفید پوشیده اند، در برخورد ابتدایی نگاهی سطحی و دم دستی از ارواح را شاهد هستیم که همین تصویر هم کودکانه و غیرحرفه‌ای از آب درآمده است. درست در همین بخش علامت13+ گوشه تصویر در بی‌معنا‌ترین حالت خود قرار میگیرد. جلوه‌های ویژه تصاویر آتش و مذاب و... هم ارزش تصویری ندارد و تنها مخاطب شاهد نسخه‌ای دیگر از «سیاحت غرب» است.

«رستگاری» پرداختی سطحی و روایتی خطی و گا‌ها ویکی‌پدیایی از دنیای پس از مرگ است. می‌توان گفت این اثر نیز همچون آثار دهه‌های اخیر که در رابطه با موضوع حساس و جذاب پس از مرگ ساخته شده است برای جذب مخاطب شکست خورده است.