شنبه 10 آبان 1404

از فتح بزرگ محرم تا بارانی که دست و پا گیر شد

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
از فتح بزرگ محرم تا بارانی که دست و پا گیر شد

8 دقیقه از ساعت 10 شب گذشته بود که با رمز «لاحول و لا قوه الا بالله یا زینب کبری (س)» با دستور فرماندهان جنگ عملیات محرم آغاز شد.

فرهنگی

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، 10 آبان سال 1361 که مصادف بود با 14 محرم، عملیاتی در دفاع مقدس آغاز شد به نام «عملیات محرم». رزمندگان قم و اصفهان در این حمله نقشه موثری داشتند و اتفاقا بیشترین شهدا نیز از این دو شهر است. 8 دقیقه از ساعت 10 شب گذشته بود که با رمز «لاحول و لا قوه الا بالله یا زینب کبری (س)» با دستور فرماندهان جنگ عملیات آغاز شد. یکی از اهداف مهمی که قرار بود در پایان به دست آید آزاد سازی سرزمین‌های اشغالی ایران در اطراف کوه‌های مرزی جبل‌الحمرین در جنوب دهلران و منطقه بین فکه تا شهر دهلران بود.

سردار محمد ابوشهاب، فرمانده اسبق لشکر امام حسین (ع) که در این عملیات به عنوان فرمانده حضور داشت، اینطور خصوصیات منطقه عملیاتی را شرح می دهد: «منطقه عملیاتی محرم، از شرق به رودخانه دویرج و از غرب به ارتفاعات مرزی جبل‌الحمرین و جبل‌الفوقی محدود بود. این عملیات، ادامه عملیات فتح‌المبین بود که در صورت پیروزی می‌توانست اهداف آن را هم تکمیل کند. شهرهای العماره و علی غربی و علی شرقی عراق و رودخانه دجله در غرب این منطقه واقع شده‌اند. در آن زمان، مهم‌ترین هدف نظامی برای ایران در این ناحیه، کرانه شرقی رودخانه دجله، بین شهرهای العماره و علی غربی بود. حفظ این دو شهر برای دولت عراق هم خیلی مهم بود. شهر علی غربی در مقابل محور دهلران چیلات واقع شده و تا مرز دو کشور، حدود 30 کیلومتر فاصله دارد. شهر العماره هم در 60 کیلومتری مرز و مقابل محور عین خوش قرار دارد. طول خط مرز از فکه تا رودخانه میمه، حدود 90 کیلومتر و از رودخانه میمه تا رودخانه چنگوله حدود 100 کیلومتر است. در منطقه عملیاتی، دو رودخانه دویرج و چیخواب وجود داشت، به این صورت که رود چیخواب به دویرج می‌ریخت و ظرفیت آب رودخانه چیخواب هنگام بارندگی، به ده برابر افزایش می‌یافت. دویرج هم یک رودخانه دائمی است و عمق آن در وضعیت عادی حدود 30 سانتی‌متر تا نیم متر و در بعضی نقاط بیشتر بود، به طوری که افراد پیاده می‌توانستند از آن عبور کنند.»

پیش از این عملیات، یعنی در تابستان همان سال هم زمان با ایام ماه مبارک رمضان، عملیاتی با همین نام انجام شده بود که البته ایران به اهدافی که می‌خواست نرسید و شهدای زیادی هم تقدیم اسلام شد. حالا برای عملیات بعدی باید به گونه‌ای عمل می‌شد که موفقیت بهتری به دست آید تا دست کم روحیه رزمندگان حفظ شود.

نقشه عملیات محرم

از روزهای پایانی تابستان طراحی عملیات انجام شد و اوایل مهر افراد محدودی که قرار بود کار شناسایی منطقه عملیاتی را شروع کنند، در جریان قرار گرفتند. ابو شهاب می‌گوید: «طبق برنامه‌ها قرار بود نیروی هوایی روزی 10 پرواز تاکتیکی و 6 پرواز پوشش هوایی انجام دهد. برهمین اساس هوانیروز هم با 10 بالگرد کبری و10 بالگرد 214 و 4 شنوک در عملیات شرکت داشت. 110 دستگاه مهندسی از سپاه پاسداران و جهاد سازندگی هم برای انجام این عملیات پیش‌بینی شده بود. یگان‌های شرکت‌کننده در عملیات، تا اول آبان ماه در منطقه عین‌خوش مستقر شدند و به این ترتیب، قرارگاه عملیاتی قائم با فرماندهی مشترک سردار شهید حسین خرازی و سرهنگ منوچهر دژکام در منطقه فعال شد.»

عملیات محرم در چند محور و طی چند مرحله طراحی شد که مرحله اول همانطور که گفته شد در دوشنبه 10/8/61 با سرعت و غافلگیری قابل ملاحظه آغاز شد، به نحوی که کمتر از نیم ساعت پس از شروع عملیات قوای اسلام توانستند در یک محور تعدادی از نیروهای عراقی را به اسارت درآورند و در محور دیگر نیروهایی از دشمن به استعداد بیش از یک تیپ در محاصره نیروهای خودی قرار گرفتند و غالباً اسیر شدند. در ساعت 6 صبح 11/8/61 به استثنای جناح چپ منطقه عملیات، کلیه یگانها اهداف تعیین شده را تصرف نمودند و پس از یکی دو ساعت، بین کلیه نیروها الحاق حاصل شد. از چهار قرارگاه فرعی شرکت‌کننده در عملیات، نیروهای سه قرارگاه اهداف خود را حتی بیش از آنچه که پیش‌بینی شده بود، تصرف کردند. ولی یگان‌های قرارگاه چهارم به علت طغیان رودخانه دویرج و پاره‌ای مشکلات در پشتیبانی یگان‌های مانوری نیروها، نتوانستند اهداف خود را در حوالی منطقه چم هندی و ربوط بطور کامل تصرف نمایند. نتایج مرحله اول عملیات: آزاد شدن 550 کیلومترمربع از خاک میهن اسلامی از جمله ارتفاعات 400، ارتفاعات 298، پل چم سری، حوزه نفتی بیات نهر عنبر، چشم سری و موسیان و خارج شدن جاده عین‌خوش دهلران از زیر دید و تیر دشمن و همچنین زیر دید تیر قرار گرفتن شهرک طیب عراق.

تلفات و ضایعات وارده به دشمن طی این مرحله عبارت بود از انهدام 8 تا 12 یگان سازمانی دشمن بین 20 تا 70 درصد، انهدام 90 دستگاه تانک و نفربر و 130 دست خودرو، سقوط 7 فروند هواپیمای دشمن، به غنیمت گرفتن 45 دستگاه تانک و نفربر، 100 دستگاه خودرو و مقادیر معتنابهی سلاح سبک از انواع مختلف. ضمناً در این مرحله از نیروهای دشمن،‌2600 نفر کشته و زخمی و 1970 نفر اسیر شدند. *مرحله دوم عملیات: علیرغم موفقیت‌های حاصله از مرحله اول و درهم پاشیدگی وضعف روحیه دشمن، به لحاظ عدم موفقیت قرارگاه چهارم در مرحله اول و خالی ماندن جناح چپ قوای اسلام، اساساً موفقیت‌های مرحله اول در معرض تهدید بود؛ لذا مهمترین هدف مرحله دوم، ترمیم رخنه موصوف، با حداکثر سرعت ممکن بود. بدین منظور مرحله دوم عملیات آغاز شد و نیروهای ما در ساعت 5 صبح به جاده آسفالته شرهانی دسترسی پیدا کردند و در ساعت 7 صبح با الحاقی که صورت گرفت، محاصره دشمن کامل گردید. در این مرحله 150 کیلومترمربع زمین آزاد شد و مجدداً 6 یگان سازمانی دشمن، بین 20 تا 65 درصد منهدم شدند. همچنین 150 نفر دیگر از نیروهای دشمن به اسارت قوای اسلام درآمدند. مرحله سوم و نتایج آن: هدف مرحله سوم عملیات، تصرف کلیه ارتفاعات و دامنه‌های غربی حمرین و جاده‌ها و مراکز مهم عملیاتی و ایجاد تأمین لازم برای جاده آسفالته چم سری، شرهانی، زبیدات و همچنین جاده شنی زبیدات طیب بود.

روز دوشنبه 15/8/61 ساعت 10 شب عملیات مرحله سوم آغاز شد و پس از یک نبرد نسبتاً گسترده به علت مقاومت پراکنده دشمن و عدم پاکسازی منطقه، در ساعت 8 صبح فردای آن، پایان گرفت. وارد ساختن ضربات پی‌درپی در عملیات محرم و موفقیت‌های حاصله، دشمن را هراسناک ساخت چنانچه از ترس محاصره و انهدام بیشتر، از محور ربوط و چم هندی پا به فرار گذاشت و مقادیر بسیار دیگری از خاک جمهوری اسلامی آزاد شد. آزاد شدن 300 کیلومترمربع از خاک عراق از جمله پاسگاه‌های زبیدات، شرهانی، ابوغریب و... و تأسیسات نفتی منطقه (‌30 الی 35 حلقه چاه نفت) از نتایج این مرحله از عملیات بود. در پایان مرحله سوم عملیات محرم، در مجموع 14 تیپ عراق بین 50 تا 100 درصد منهدم شد. تجهیزات دشمن که طی این مرحله از عملیات منهدم شد عبارت بود از: 170 دستگاه تانک و نفربر، 100 دستگاه خودرو، 15 قبضه تفنگ 106 و 3 فروند هواپیما. غنائم به دست آمده در مقایسه با مرحله دوم، چشمگیرتر بود و 94 دستگاه تانک و نفربر، 150 دستگاه خودرو و 51 قبضه تفنگ 106 و... در میان غنائم مشاهده می‌شد.

یکی از رزمندگان که خود در این عملیات حضور داشت اینطور لحظات را ثبت کرده است: «من سعی می‌کنم خاطراتم را روزانه یادداشت کنم و اگر چند روزی در نوشتن آن فاصله ایجاد شود به دلیل فشار کاری و گرفتاری زیاد می‌باشد. سعی خواهم کرد رشته کلام از دستم خارج نشود و تا آنجائی که بتوانم با صداقت وقایع را بیان می‌کنم، بدون غرض و تحریف. شاید روزی بکار آید و در آینده از آن استفاده شود. الان روی تپه‌ای نه چندان بلند نشسته‌ام، اینجا موقعیت جدید تیپ است. چند کیلومتر بالای شهر جنگ‌زده دهلران، یعنی جبهه میانی. چادرها برپاست، نگاهم به زندگی درون این خیمه‌هاست، بیاد چادرهای بیابانی شهرک دارخوئین، انرژی اتمی، و به یاد شهدا دلم می‌گیرد. الحمدالله توفیق پیدا کردیم که شهر نیمه ویران دهلران را ببینیم.12/8/61 دوکوهه امروز دوباره فرصت نوشتن یافتم، اکنون ساعت 5 صبح است، دیروز و دیشب عملیاتی که انتظار می‌رفت با نام محرم و با رمز یا زینب (س) شروع شد.

چند ساعت قبل از حمله یعنی تقریبا از ساعت 4 بعدازظهر به بعد، بارانی بی‌سابقه بارید. تگرگ‌های درشت چون سنگی فرود می‌آمد. منظره‌ای جالب و تعجب‌آور به وجود آمده بود. در موقعیت ابوالفضل که منطقه‌ای کوهستانی است با تپه‌های کوچک و بلند سنگی و رسی، سیلاب بوجود آمد، در پای تپه‌ها چادرهای برافراشته شده مورد هجوم سیل قرار گرفت، باران به درون چادرها راه پیدا کرد و از آن طرف نیروها پراکنده شدند. با ادامه باران و تندتر شدن آن، سیل چادرها را با خود برد. کندن کانال بدور چادرها هم فایده نداشت و اب منحرف نشد. سرعت باران و سیلاب بیش از حد معمول بود، تمام وسایل را آب با خود برد، نیروها خیس شده بودند و تجهیزات در گل و لای فرو رفته بودند. چادر ما نیز از این قاعده مستثنی نبود. منظره عجیبی بوجود آمد، رحمت خداوند اکنون منطقه نبرد را غافلگیر کرده بود. باران رحمت و ارزشمند اگر مهار نشود سیلابی خطرناک می‌شود. با ادامه باران بنظر می‌رسید، عملیات عقب افتد، ولی ما تجاربی در این زمینه داشتیم مثل عملیات بستان که دشمن به هیچ وجه انتظار حمله در زیر باران را نداشت. به هر صورت مرحله اول عملیات محرم انجام شد. بعد از اولین مرحله عملیات به پادگان دوکوهه آمدیم تا نیروهایی که به تیپ آمده‌اند را سازمان دهیم و گردان‌ها را تشکیل داده و کار خود را شروع کنیم. در راه دو کوهه سری به قرارگاه سپاه سوم زدیم آقای فخرالدین حجازی و آقای جنتی و بعضی دیگر از شخصیت‌ها را ملاقات کردیم.

اطلاعات رسیده در قرارگاه حاکی از این بود که تا آن لحظه عملیات با موفقیت همراه بود و اغلب یگان‌ها به اهداف خود رسیده‌اند ظاهرا لشکر امام حسین (ع) کمی دچار مشکل شده است هنوز معلوم نشده که موفقیت آن تا چه حدی است. 15/8/61 پادگان دوکوهه باز هم فرصت یافتم قلم به دست گیرم و چند کلامی را به عنوان خاطره و ثبت وقایع یادداشت کنم. نیروهایی که به دوکوهه آمده بود و به تیپ قمر بنی‌هاشم انتقال داده شده‌اند توسط مسئول آموزش یعنی برادر حسن دخت و با کمک برادر طاهرپور و من و جواد سازماندهی شده و از آنها گردانی به نام گردان مسلم بن عقیل تشکیل دادیم. جواد به عنوان فرمانده و من به عنوان جانشین منصوب شدیم. البته به اصرار کریم نصر قرار شد در سمت جانشین گردان موقت کار کنم تا گردان دیگری را فرماندهی کنم. این چند روز مشغول رتق و فتق امور گردان بودیم و سرمان بسیار شلوغ بود. دیشب به قرارگاه ابوالفضل مقر تیپ در منطقه رفتیم و ضمن هماهنگی با مسئولین تیپ قرار شد نیروها را به دهلران ببریم و در آنجا مستقر سازیم. نیروهای گردان ما از شهرستان‌های اطراف اصفهان می‌باشند از درچه، مبارکه، لنجان، خمینی‌شهر و حتی از زرین شهر و شهر کرد. گردانی است که از افراد مختلف که با هر قومی باید به زبان خودشان صحبت کرد و این کاری ظریف و بسیار سخت است فقط با تلاش و روشن بینی می‌توان این مسئله را حل کرد. 16/8/61 شهر دهلران امروز گردان را به شهر نیمه ویران دهلران آورده و در گوشه‌ای از شهر در محله‌ای که خانه‌های سازمانی دارد در چند کوچه مستقر کردیم.

از دلاوری‌های مردم این شهر بسیار شنیده بودم و مشتاق دیدن این شهر مرزی بودم اکنون در این شهر شهر خالی از سکنه و در سکوتی حزن آور به یاد گذشته آن می‌افتم. آن اوقات حیات اجتماعی سر و صدای شهر نشینی حاکم بود. بریده باد زبانی که دستور تجاوز را صادر کرد و بشکند دستی که ماشه را چکاند و خراب شود زندگی کسی که زندگانی این مردم را ویران کرد. قتل و تجاوز به نوامیس و آب و خاک در همیشه تاریخ و در هر سرزمینی محکوم بوده و هست ولی چرا چنین بی‌پروا و گستاخ. مگر نه این است که دنیای استکبار و استعمار دست به یکدیگر داده و به خیال خام خود قصد سرکوب نهضتی را دارند که ندای حق و عدالت است و خواهان برقراری امنیت و به دنبال منشور آزادی و برابری ملت‌ها. و چنین است که جوانان این مرز و بوم که بیشتر از محرومان هستند به دنبال رهبری گام برمی‌دارند که سال‌ها مبارزه کرده‌اند و از فرزند خود گذشته‌اند و برپای مرام خود مردانه ایستاده‌اند. پس باک ندارند از اتحاد ستمگران ما به خوبی می‌دانیم که تنهاییم و فقط خدا را داریم و برای شکست و پیروزی نمی‌جنگیم ما فقط تکلیف خود را انجام می‌دهیم و به دنبال رضای دوست می‌باشیم. امروز فرصتی شد و با فرماندهان گردان‌ها به منطقه عملیاتی محرم رفتیم تا ضمن توجیه و شناسایی برای عملیات آینده دیداری نیز از مناطق آزاد شده داشته باشیم. به ما دستور داده شده که امشب برای انجام عملیات آماده باشیم.

فعلا ما در آمادگی تقریبا مناسبی به سر می‌بریم. احتمال دارد برای مرحله سوم عملیات وارد عمل شود ولی اطلاع دقیق از فرمانده تیپ به ما نرسیده است. عملیات مرحله دوم محرم از تیپ قمر بنی هاشم دو گردان به نام یا مهدی (عج) و یا زهرا (س) وارد عمل شدند که توانستند با رشادت و شجاعت بسیار بلندترین ارتفاع منطقه را به تصرف درآورند. شهدا و زخمی‌های بسیاری داشتیم که فرمانده گردان یامهدی برادر سامع یکی از آن شهیدان بود فرمانده گردان پیاده اهل شهررضا جوانی متین و خوش اخلاق بود خوشا به احوالش. چند فرمانده گروهان با معاونین آنها و یک معاون گردان از شهدای دیگر این مرحله بودند. اخباری که از لشکر به دستمان رسید تا این تاریخ حاکی از این است که چند تن از فرماندهان دلاور آن به شهادت رسیده و جمعی نیز زخمی شده‌اند. منصور رئیسی (معاون تیپ) و حسین صادقی فرمانده گردان از آن جمله هستند. نمی‌دانم جبهه چه خاصیتی دارد؟ چه کششی دارد؟ چه نیرویی در آن ذخیره است؟ که هر کسی برای یک بار در آن پا گذاشت دیگر حاضر به ترک آن نیست. اینجا عقاید و افکار یک جهت دارد. دل‌ها به یاد یکی می‌تپد و زبان‌ها برای یک مناجات می‌کند. این سرزمین عشق است و وادی معرفت. دانشگاهی عظیم که شاگردانش سن مخصوصی ندارند اینجا راهنمایان قهرمان عاشورا است همان که به تاریخ و به زمان‌ها درس شجاعت و مقاومت و شهادت داد. از زن و فرزند خویش گذشت و بر سر پیمان خود تا آخرین نفس و آخرین قطره خون ایستاد و درس مردانگی و شجاعت آموخت.»

یکی از اتفاقات تلخی که در این عملیات رخ داد بارش بارانی بود که در طراحی‌های پیش بینی نشده بود. ناگهان چنان بارانی گرفت که باعث طغیان رودخانه دویرج شد و تعدادی از رزمندگان ما در آب غرق شده و به شهادت رسیدند. ابوشهاب در خصوص این حادثه می گوید: رودخانه دویرج و چیخواب جزو رودخانه‌های فصلی هستند یعنی همیشه آب ندارند ولی بر اثر بارندگی گاهی به جریان درمی‌آیند و در حالت عادی شبیه رودخانه کارون نیستند که دائماً درآن آب جریان دارد. بر همین اساس، بنا به دستور فرماندهی قرارگاه کربلا، جهاد سازندگی استان فارس به مسئولیت شهید رجبی مأمور زدن سدی بین رود دویرج و چیخواب شد، اما در شب عملیات سد منهدم شد و رودخانه‌های دویرج و چیخواب طغیان کردند و ارتفاع آب شدیدا بالا آمد و سیل جاری شد. این ایراد در ساخت سد و توجه نکردن به شرایط جوی منطقه برمی‌گردد.

حضرت امام خمینی (ره) در پیامی در خصوص عملیات محرم را فتح بزرگ محرم نامیدند. در تاریخ 12/8/61 محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و علی شمخانی، قائم‌مقام سپاه با امام خمینی (ره) دیدار کردند و آخرین تحولات جبهه‌ها و گزارش عملیات محرم را به اطلاع فرمانده کل قوا رساندند. در پایان این دیدار، فرمانده سپاه پاسداران درباره این ملاقات گفت: امام فرمودند، سلام مرا به همه رزمندگان اسلام برسانید و به آنها بگویید قوی دل باشند و نفس‌های آخر این متجاوزان را بگیرند و با قدرت، عمل کنند که خداوند پشتیبان شماست.

از فتح بزرگ محرم تا بارانی که دست و پا گیر شد 2
از فتح بزرگ محرم تا بارانی که دست و پا گیر شد 3