رشد فضای مجازی و افزایش چالشهای والد و فرزندی
در ابتدای این نشست، دکتر محمد رضا روحانی رییس پژوهشکده مطالعات راهبردی فرهنگ با بیان اینکه یکی از برجستهترین مسائل خانواده، نسبت پدر و مادر با نوجوان است، اظهار کرد: پژوهشهای کیفی نیز نشان دادهاند که چالش ارتباط میان پدر و مادر و نوجوان، مسئلهای جدی و مهم است. این دغدغه در دهه اخیر، با رشد فضای مجازی بیشتر نمود پیدا کرده و حساسیت پدر و مادرها را افزایش داده است.
وی افزود: امروز، پدر و مادرها بهشدت پیگیر هستند که نوجوان چه میکند، چه خلوتی دارد و در موقعیتهای انتخاب چگونه رفتار میکند. این حساسیتها حتی از دوران کودکی آغاز میشود. والدین میخواهند همه چیز را کنترل کنند و مسیری را برای فرزندشان مشخص کنند. این مداخله گاه باعث میشود ابعاد مختلفی از رابطه والدین و نوجوان دچار مشکل شود.
این استاد دانشگاه گفت: یکی از نکات برجسته در پژوهشها، تأکید بر رابطهای است که بر پایه دوستی، همدلی، و همسویی استوار است. نوجوانی که احساس میکند والدینش او را میفهمند، ارزشها و تفاوتهایش را درک میکنند و با او همراه هستند، ارتباط بهتری با آنها دارد. در گذشته، احترام به والدین محور اصلی رابطه بود، اما امروزه سهم دوستی و همدلی در رابطه پدر و مادر با فرزندان پررنگتر شده است.
روحانی تأکید کرد: نوجوان وقتی میتواند ارتباط خوبی داشته باشد که والدین بهویژه پدر، او را درک کنند و نقش همبازی و همراه داشته باشند. این مسئله چالشی بزرگ است، چرا که بسیاری از والدین به دلیل مشغلهها و فاصلههای نسلی نمیتوانند این نقش را بهدرستی ایفا کنند.
عمیقتر شدن شکاف بیننسلی
وی با بیان اینکه بهروزرسانی اطلاعات والدین نیز یکی از موضوعات کلیدی است، خاطرنشان کرد: هرچقدر فاصله نسلی بیشتر باشد، این چالش عمیقتر میشود. والدینی که توانایی درک ابزارها، بازیها، کتابها، و روابط نوجوانان امروز را ندارند، با مشکل بیشتری روبرو خواهند بود. این عدم آگاهی و ناآمادگی برای مواجهه با نوجوان، نقطه آغاز بسیاری از آسیبها و فاصلههای عاطفی است.
این عضو هیئت عملی دانشگاه در ادامه گفت: نکته بعدی، مربوط به پدر و مادرهایی است که بیشازحد سختگیری میکنند. این سختگیری که بر اساس ارزشها، باورها و الگوهای ذهنی آنها صورت میگیرد، ارتباط مستقیمی با دوری نوجوان از خانواده دارد. تلقی سنتی که میگوید سختگیری از سر دلسوزی است، دیگر جواب نمیدهد. به جای آن، این رفتار هر روز بیشتر باعث انزجار نوجوان میشود. پدر و مادری که، بهویژه در بُعد هویتی و غیرتی، بیوقفه درگیر کنترل و نظارت هستند، ناخواسته قلب و روح نوجوان را هدف قرار میدهند.
روحانی اضافه کرد: یکی از نقاط عطف نوجوانی، فرآیند هویتیابی و استقلالطلبی است. سختگیری افراطی، هویت نوجوان را تحتالشعاع قرار میدهد و او را به سوی گزینش و جدایی از دیگران سوق میدهد. این جدایی میتواند به قطع رابطه با افرادی ختم شود که نوجوان احساس میکند نمیتواند با آنها کنار بیاید، حتی اگر این افراد والدینش باشند. اگر والدین نتوانند نقش خود را بهدرستی ایفا کنند و همدلی لازم را داشته باشند، ممکن است به منبع انزجار نوجوان تبدیل شوند.
وی تصریح کرد: حضرت امام در شرح حدیث جنود عقل و جهل به ظرافت امر به معروف و نهی از منکر اشاره میکنند و میفرمایند که این امر و نهی، ذاتاً با فطرت انسان ناسازگار است. فطرتاً، هیچکس دوست ندارد که به او امر و نهی شود. بنابراین، باید این فرآیند با نرمی، ظرافت و دلنشینی انجام شود. در تعابیر دینی نیز آمده است که امر به معروف و نهی از منکر میتواند از طریق فراهم کردن زمینههای خیر و نیکی در جامعه صورت گیرد و لزوماً نیازی به دستور مستقیم ندارد.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: این نگاه تربیتی، بهویژه در مواجهه با نوجوانان امروز، اهمیت بیشتری پیدا میکند. هرچه میزان سختگیری کمتر باشد و نوجوان احساس کند که والدین به او احترام میگذارند و در عین حال با ارزشها و هنجارهای خانواده آشنا میشود، تأثیر بیشتری خواهد پذیرفت.
نوجوان و پس زدن گفتمان هدایت
روحانی خاطرنشان کرد: یکی از ویژگیهای مهم نوجوانان امروز، پس زدن گفتمان هدایت مستقیم است. آنها دوست ندارند کسی از موضع بالا برایشان نسخه بپیچد یا بگوید: «من راه درست را میدانم و تو جاهل هستی.» این نوع هدایت باید بهطور غیرمستقیم و در لفافه، از طریق بازیها، روابط خانوادگی، یا حتی مراسم و فعالیتهای روزمره انجام شود. والدین باید بتوانند در فضایی طبیعی، نوجوان را تحت تأثیر قرار دهند و ارزشهای موردنظر را بهصورت غیرمستقیم درونی کنند. تنها در این صورت است که گفتمان هدایت میتواند اثربخش باشد و به نتیجه مطلوب برسد.
وی افزود: تفاوت بین دورههای مختلف نوجوانی در مواجهه با گفتمان هدایت بسیار مهم است. بهطور مثال، اگر تصور بر این باشد که مدرسه، درس تعلیمات دینی یا مطالعات اجتماعی وظیفه آموزش این مفاهیم را بر عهده دارند، در دوره متوسطه اول نوجوانان تمایل بیشتری به پذیرش این مسائل دارند اما با گذشت زمان و ورود به دورههای بالاتر، این تمایل کاهش پیدا میکند. به بیان برخی از پژوهشگران حوزه مطالعات اجتماعی و فرهنگی، این دوره زمانی است که نوجوان به تمرکز بر خود چیزها میپردازد، نه به منافع، اهداف یا اثراتی که این چیزها ممکن است داشته باشند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه با اشاره به اینکه نکته دیگر این است که این روند میتواند به مقایسههایی ناخوشایند میان نوجوان و همسنوسالانش منجر شود، توضیح داد: مقایسهای که گاه به تحکم، تحقیر و حتی خشونت کلامی ختم میشود. عکسالعملهایی که از سوی نوجوان بروز میکند، اغلب نتیجه این فشارها و مقایسهها است اما باید توجه داشت که این فرآیند از همان سختگیریهای ابتدایی والدین یا محیط شروع میشود و میتواند به اشکال دیگری از ناراحتیها و آسیبهای روانی منجر شود. حتی در برخی مطالعات روانشناختی، حس تبعیضی که بین خواهر و برادر ایجاد میشود و سپس تداوم مییابد، میتواند در سنین بزرگسالی به بیماریهای روانی مانند اختلال دوقطبی (بایپولار) منجر شود.
روحانی گفت: برای مثال، در یکی از مواردی که بررسی میکردم، زنی 40 ساله که از این نوع تبعیضها در نوجوانی آسیب دیده بود، گزارش میداد که همواره احساس میکرد امتیازهای بیشتری به خواهر یا برادرش داده میشود. این احساس تبعیض، در نوجوانی ریشه داشت، اما اثرات آن تا بزرگسالی ادامه پیدا کرده و زمینهساز تشدید اختلالات روانی در او شده بود.
وی افزود: نکته جالب دیگر این است که دوره نوجوانی برای برخی افراد تا سن 25 سالگی ادامه پیدا میکند و حتی ممکن است برخی ویژگیهای این دوره در برخی افراد به شکل ممتد باقی بماند. به همین دلیل، توجه به نیازهای نوجوان و تأثیر جهان اجتماعی بر او اهمیت ویژهای پیدا میکند. هرچقدر جهان اجتماعی پیچیدهتر شود و اعتباراتی که در آن وجود دارد افزایش یابد، نیازهای افراد نیز بیشتر میشود. در نتیجه، نظام ترجیحات آنها نیز پیچیدگی بیشتری پیدا میکند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: ما اکنون در نقطه عطفی ایستادهایم که نشاندهنده لزوم بازنگری در نحوه تعامل با نوجوانان و توجه به نیازها و ترجیحات آنها است. این نقطه، جایی است که ضرورت بازاندیشی در روشهای تربیتی و گفتمان هدایت بیش از پیش احساس میشود.
نوجوانی؛ ابدیترین دوره زندگی فرد است
روحانی در ادامه صحبتهای خود اظهار کرد: نوجوانان، بنا به تعابیری که وجود دارد و یکی از دقیقترین و زیباترین آنها، در ابدیترین دوره زندگی خود به سر میبرد. در این دوره، همهچیز از جمله رفاقتها، آرمانها و نگاهش به دنیا، به گونهای تصور میشود که تا ابدیت و روز قیامت پایدار است. شاید بتوان گفت این دوره بهترین دوره زندگی نباشد، اما بیشک ابدیترین آن است. این ویژگی بهواسطه این است که هیچ حد و مرزی برای آن متصور نیست. حتی زمانی که خودمان دوره نوجوانی را مرور میکنیم، متوجه تمایز عمیق آن با سایر دورههای زندگی میشویم.
وی با بیان اینکه ویژگی خیالپردازی، بخشی از ماهیت نوجوانی است، خاطرنشان کرد: در عین حال، در دنیای امروز، ما با جهانی مواجهیم که نیازها به شدت افزایش یافتهاند. اگر در گذشته، زمان پدربزرگ و مادربزرگها، نان و پنیر میتوانست نیازهای روزمره را تأمین کند، امروز زندگی در ابعاد مختلف، از غذا گرفته تا مسائل فرهنگی و اجتماعی، پیچیدهتر شده است. این نمود بهویژه در دوره نوجوانی بیشتر نمایان میشود. نوجوان امروز، ظرف وجودی پُرولعی دارد که برخلاف دورههای پیشین، نیازهای متکثر و متنوعی را تجربه میکند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: یکی از مهمترین عوامل این تنوع نیازها، فضای مجازی، شبکههای اجتماعی و رسانههاست. نوجوان با ورود به یک صفحه مجازی، به جهانی جدید پا میگذارد و فاصلههای اجتماعی که زمانی میان شهر، حاشیه و روستا وجود داشت، اکنون بهصورت کپسولی از میان برداشته شدهاند. نیازهایی که در گذشته مختص یک نوجوان شهرنشین بود، امروز برای نوجوانی در حاشیه شهر نیز با همان کیفیت تعریف میشود.
روحانی اضافه کرد: به نظرم، این تغییرات نشاندهنده اهمیت شناخت و مطالعه دقیق این دوره است. ما باید درک کنیم که این نوجوان چگونه نیازهایش را تعریف و آنها را پاسخ میدهد. برای پاسخ به این چالشها، نهادهای مختلف باید وارد عمل شوند. باید نوجوان را بشناسیم، برای او برنامهریزی کنیم، مربیان متناسبی برای هدایتش در نظر بگیریم و حتی اوقات فراغتش را با تدبیر بیشتری مدیریت کنیم.
خانواده محور اتکای نوجوانان
وی بیان کرد: در نهایت، نکتهای که نباید از آن غافل شد، درک و پذیرش تفاوتهای ارزشی نوجوان است. خانواده، که خود را مهمترین رکن انتقال ارزشها میداند، باید سهم خود را بهعنوان محل تحمل و پذیرش این تفاوتها بازنگری کند. یسیاری از نوجوانان همچنان خانواده، بهویژه پدر و مادر را، بهعنوان محل اتکا و سنگ صبور خود میدانند. در مشکلاتشان نیز به خدا توکل میکنند. این دو عامل، یعنی خانواده و توحید، همچنان بهعنوان عوامل هویتی ماندگار در جامعه باقی ماندهاند، حتی با وجود شرایط و هزینههای فعلی که شاهد آن هستیم.
این عضو هیئت عملی دانشگاه خاطرنشان کرد: نکته جالب دیگر این است که والدین، علاوه بر نقش نظارتی، بهمثابه رفیق نیز عمل میکنند. این موضوع در گزارشهای نوجوانان بارها تکرار شده است. مثلاً بسیاری گفتهاند که پدرشان را همزمان بهعنوان ناظر و رفیق میشناسند. در واقع، آن "گیر دادنها" و حساسیتهای سنتی در بسیاری از موارد جای خود را به نوعی رفاقت داده است که با لطافت همراه است. هرچند این رفاقت گاهی نیازمند مهارت والدین در مدیریت رابطه است.
روحانی تأکید کرد: والدین باید سیاستمدارانه عمل کنند؛ یعنی بدانند چه زمانی کوتاه بیایند، از خودشان بگذرند و تواضع نشان دهند. زیرا اگر والدین بخواهند وارد مجادله شوند، بهویژه در موضوعاتی که حساسیت زیادی ندارند، رابطه شکسته میشود. بسیاری از این حساسیتها در واقع خط قرمزهای واقعی نیستند و میتوان از آنها چشمپوشی کرد.
وی ادامه داد: اعتبار خانواده هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی. جنبه مثبت آن همانطور که عرض کردم این است که نوجوان بداند پدر و مادر نقطه اتکای او هستند، میتواند حرفهایش را با آنها درمیان بگذارد و رابطهای صمیمانه و دوستانه با آنها داشته باشد. اما جنبه منفی آن مربوط به والدینی است که درگیر مسائل خودشان هستند. حالا چه این درگیریها مربوط به مسائل کاری باشد و چه موضوعات دیگر. خاطرتان باشد که در بررسیهایمان، دو مولفه پررنگ وجود داشت: یکی درگیری والدین با نوجوان و دیگری درگیری والدین با یکدیگر. این دو مسئله بسیار اثرگذار هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه افزود: این درگیریها در فضای اجتماعی امروز نمود بیشتری پیدا کرده و عبور از این مسائل بسیار دشوار است اما نمیتوان از اهمیت مدیریت این مسائل چشمپوشی کرد. والدینی که با وجود مشکلات اجتماعی و اقتصادی، مدیریت خوبی دارند، تاثیر قابل توجهی بر رشد فرزندشان میگذارند. در گزارشهایی که از نوجوانان داشتیم، نکات جالبی دیده شد. برای مثال، آن دسته از نوجوانانی که با مقوله رنج پدر و مادر آشنا هستند و از پدر و مادر عبور نکردهاند، یعنی نوجوانانی که میدانند والدینشان با مشکلات اقتصادی روبرو هستند، آنها را درک میکنند و همچنان برایشان احترام قائلند، رفتار متفاوتی نشان میدهند.
روحانی توضیح داد: در خانوادههایی با سطح درآمد پایین، خانواده و والدین نقش مهمتری ایفا میکنند. نوجوان در این خانوادهها بیشتر به دنبال راحتی پدر و مادر است، حتی اگر به معنای چشمپوشی از نیازهای خودش باشد. مقوله رنج میتواند بسیار سازنده باشد، اما متاسفانه در دوران نوجوانی کمتر به این مسئله توجه میشود. بیشتر تمرکز بر برطرف کردن نیازهای نوجوان است، در حالی که گاهی آشنایی با مقوله رنج میتواند موقعیتهایی ایجاد کند که باعث رشد و بلوغ او شود.
وی در پایان گفت: اگر نوجوان نتواند این ارتباط را برقرار کند، همانطور که عرض کردم، وارد فاز مقاومت میشود. این ویژگی اصیل دوره نوجوانی است؛ مقاومت در برابر والدین و محیط. اگر پدر و مادر شرایطی فراهم کنند که این مقاومت بیشتر شود، مثل این است که ویژگی آتشفشانی نوجوانی را فعال کردهاند. این ویژگی در ذات این دوره از زندگی وجود دارد و باید با مدیریت درست بهگونهای کنترل شود که به رشد مثبت نوجوان منجر شود.