رمزگشایی از دلایل افول دوران طلایی بهینهسازی مصرف سوخت / بهینهسازی نیازی به جیب پُر پول ندارد
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، طبق ترازنامه انرژی سال 99 که چندی پیش توسط وزارت نیرو منتشر شد، دو شاخص مصرف انرژی در ایران در مقایسه با سایر کشورها وضعیت مناسبی ندارد. این دو شاخص عبارتند از: 1- سرانه مصرف انرژی 2- شدت مصرف انرژی.
سرانه مصرف انرژی، از تقسیم میزان انرژی مصرف شده بر جمعیت کشور محاسبه میشود؛ طبق ترازنامه انرژی سال 99 و گزارش آژانس بینالمللی انرژی، سرانه مصرف انرژی در ایران 2.05 تن معادل نفت خام به ازای هر نفر بوده که 74 درصد از میانگین جهانی بیشتر است.
شاخص دیگری که وضعیت مصرف انرژی و هدررفت آن در کشورها را به صورت دقیقتری بیان میکند؛ شاخص شدت مصرف انرژی است. شدت انرژی شاخصی برای تعیین کارایی انرژی در سطح اقتصاد ملی هر کشور است که از تقسیم مصرف نهایی انرژی بر تولید ناخالص داخلی محاسبه میشود.
طبق ترازنامه انرژی سال 99 و گزارش آژانس بینالمللی انرژی، شدت مصرف انرژی ایران بر اساس برابری قدرت خرید، بیش از دو برابر میانگین جهانی است.
مقایسه شاخصهای مصرف انرژی در ایران و سایر کشورها نشان میدهد که وضعیت کشور در این حوزه چندان جالب نیست. منفی شدن تراز گاز در ماههای سرد سال از سال 99 و پیشبینی تعمیم آن به کل سال، منفی شدن تراز بنزین و گازوئیل در سال جاری و غیره، همه و همه هشدارهایی است که حاکی از بحران انرژی در آینده ایران است و ضرورت دارد ریلگذاریها در این حوزه تغییر کند.
اما با وجود اهمیت تعریف و اجرای پروژههای بهینهسازی مصرف سوخت برای حل مشکل ناترازی انرژی، اکنون بیش از یک دهه است که اقدامی جدی در این حوزه صورت نگرفته است و دولتها نسبت به این پروژهها بیتفاوت هستند. این بیتفاوتی موجب میشود که ناترازی انرژی در ایران بیشتر و بیشتر شده و در نهایت در یک اقدام نسنجیده به شوک درمانی ختم شود.
در این راستا برای بررسی آخرین وضعیت پروژههای بهینهسازی مصرف سوخت و دلایل اجرایی نشدن آنها با نصرتالله سیفی مدیرعامل اسبق شرکت بهینهسازی مصرف سوخت به گفتگو نشستیم که این مصاحبه در دو بخش منتشر میشود.
مشروح بخش اول مصاحبه با نصرتالله سیفی به شرح زیر است:
* سودآوری 50 میلیارد دلاری از دوگانهسوز کردن خودروها
فارس: در یک دهه گذشته دولتها همواره بر موضوع بهینهسازی مصرف سوخت تاکید کردهاند و قوانین مختلفی نیز برای حمایت از این پروژهها وضع شده است؛ اما به نظر شما دلایل غفلت از بهینهسازی مصرف سوخت چیست؟ چرا دولتهای مختلف کلا توجهی به بهینهسازی ندارند؟
سیفی: بعد از انقلاب اسلامی، هیچ یک از برنامههای کلان و توسعه کشور نبوده که در آن بر اهمیت بهینهسازی مصرف سوخت تاکید نشده باشد. واقعا عجیب است که در دهه شصت و حتی در جنگ تحمیلی نیز برخی از قوانین با تاکید بر این موضوع ارائه و تصویب شده بود. یعنی در کل 40 سال گذشته ما قوانین مختلفی را برای پیشبرد بهینهسازی مصرف انرژی تصویب کردهایم.
اما اجازه میخواهم که این سوال شما را اصلاح کنم. شما فرمودید که چرا پروژههای بهینهسازی در ایران اجرا نشده است؟ چرا اتفاقا این پروژهها به مرحله اجرا و حصول نتیجه رسیده اما کافی نبوده است. در حال حاضر ما در حال بهرهبری از نتایج خوب اجرای پروژههای بهینهسازی در گذشته هستیم.
به عنوان مثال یکی از پروژهها، تبدیل خودروهای بنزینسوز به دوگانه گازسوز بود. هماکنون ما معادل روزانه 20 میلیون لیتر مصرف بنزین، در حال استفاده از گاز در خودروهای سواری و تاکسی هستیم و تاکنون با تغییر سوخت از بنزین گران به گاز ارزان، شاید بیش از 50 میلیارد دلار سود نصیب کشور شده است و بالغ بر 30 هزار نفر در صنعت سیانجی مشغول به کار هستند.
تاکنون حدود 100 الی 200 پروژه کلان در حوزه بهینهسازی مصرف سوخت اجرا شده است اما بنده فقط تعدادی از آنها را که در ذهن باقی مانده میگویم. یکی دیگر از پروژهها، جمعآوری خط تولید پیکان بود. پیکان در گذشته یک خودروی ملی محسوب میشد که مصرف بنزین آن در هر 100 کیلومتر حدود 12 تا 13 لیتر بود، وقتی هم کمی کارکرده میشد، عدد مصرف به 14 الی 15 لیتر میرسید.
جمعآوری خط تولید پیکان، یک پروژه مهم در حوزه بهینهسازی مصرف سوخت بود که در حدود چند 10 میلیارد دلار به کشور منفعت رساند. پروژههای بهینهسازی تاثیر فوقالعادهای بر بهبود محیط زیست کشور دارند و انتشار کربن را کاهش میدهند.
تعویض اتوبوسهای کلانشهرها از دیگر پروژههای بهینهسازی مصرف سوخت بود. شاید خیلی از مردم ندانند اما در دهه 80 اتفاق بزرگی در تعویض اتوبوسهای بینشهری و درونشهری در کلانشهرها به خصوص تهران افتاد. یکی از دستاوردهای دیگر بهینهسازی، ایجاد خط تولید یک خودروی دیگر در سال 1382 بود که در زمان خودش به روز بود که نام آن ال 90 بود. نسخه بهروز شده این خودرو در هر 100 کیلومتر 7 لیتر بنزین مصرف میکند. دقیقا بعد از جمعآوری پیکان، این خودرو وارد بازار شد و یک دستاورد تکنولوژیک بود.
پروژه توسعه پنجره دوجداره، بخاری کممصرف، لامپ کممصرف و بسیاری دیگر از پروژههای بهینهسازی تعریف و به مرحله اجرا رسیدند. تازه اینها فقط پروژهها بودند، در گذشته نطفههای بسیاری نیز برای پیشبرد پروژههای بهینهسازی مصرف سوخت کاشته شد که قرار بود ساختار انرژی کشور را تغییر دهند.
پس در حوزه بهینهسازی مصرف سوخت کار زیاد انجام شده است اما کافی نیست. با اجرای پروژههای بهینهسازی تاکنون میلیاردها دلار سود نصیب کشور شده، از انتشار میلیونها تن گازهای گلخانهای جلوگیری شده و 10 ها هزار شغل در کشور ایجاد شده است اما بنده باز هم تاکید میکنم که کافی نیست.
*دوران طلایی بهینهسازی مصرف سوخت در کشور چگونه رقم خورد؟
فارس: چرا در یک دهه گذشته اجرای پروژههای بهینهسازی مصرف سوخت متوقف شدند؟ در حالیکه در دهه قبل از آن وضعیت به مراتب بهتر بود و حتی همین طرح توسعه سیانجی نیز دستاورد سالهای 85 تا 90 است، یعنی در این سالها رشد قابل توجهی پیدا کرد.
سیفی: به نظر بنده اواخر دهه هفتاد تا اواخر دهه هشتاد دوران طلایی بهینهسازی مصرف سوخت در کشور بود که با تاسیس شرکت بهینهسازی مصرف سوخت در شرکت ملی نفت شتاب گرفت وگرنه 5 سال پیش از تاسیس این شرکت، نهاد بهینهسازی در وزارت نیرو تاسیس شده بود ولی خب توان مالی شرکت نفت بسیار بالا بود که یک موج ایجاد کرد.
برای اجرای پروژههای بهینهسازی باید چند عامل وجود داشته باشد. اول از همه باید عزم این کار وجود داشته باشد، آن هم نه در یک سازمان و حتی نه فقط در دولت، باید مجموعه ارگانها و قوا دست در دست یکدیگر دهند. نکته دوم اینکه بیمایه فطیره، باید بودجه هم وجود داشته باشد تا بتوان پروژهها را تامین مالی کرد. سومین عامل نیز وجود قوانین حمایتی است.
در دوران طلایی بهینهسازی مصرف همه این عوامل وجود داشت. یعنی دولت عزمی کافی داشت و سازمان برنامه برای اجرا پروژههای بهینهسازی بودجه در نظر میگرفت. یعنی سال 79 شرکت بهینهسازی مصرف سوخت راهاندازی شد و در سال 82 به فاصله کمی از موعد راهاندازی 2 میلیارد دلار بودجه برای شرکت در نظر گرفته شده بود. هماهنگی کاملی نیز بین همه وزارتخانههای دولت وجود داشت. البته قانون در آن زمان تا سال 88 خیلی قوی نبود.
در سال 88 قانون هدفمندی یارانه مطرح شد که حرکت بسیار بزرگ و تحولآفرین بود. شاید شما به یاد داشته باشید که بنزین 100 تومانی در آن زمان به لیتری 400 تومان رسید. آیا دولت الان جرئت دارد که قیمت بنزین را 4 برابر کند و به لیتری 6 هزار تومان برساند؟ قطعا خیر. سال 89 سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف از طرف مقام معظم رهبری ابلاغ شد. در این سیاست ذکر شده است که با روشهای قیمتی و غیرقیمتی پروژههای بهینهسازی به گونهای اجرا شود که مصرف انرژی در کشور بهینه و کنترل شود.
حالا بهینهسازی مصرف سوخت پس از یک دهه تجربه و کسب یک بضاعت مناسب، وارد دهه 90 میشود که بتواند اثرگذاری خود را افزایش دهد. ولی متاسفانه درست در اواخر دهه 90 وارد فضای تحریمی شدیم و در کار سکته انداخت. در سال 92 و با روی کار آمدن آقای روحانی تقریبا دیگر چیزی به نام بهینهسازی مصرف سوخت وجود نداشت زیرا که بودجهای وجود نداشت و البته اراده ای هم نبود.
* اجرای پروژههای بهینهسازی مصرف سوخت نیاز به جیب پر پول ندارد
فارس: برای حل مشکل تامین مالی پروژههای بهینهسازی مصرف سوخت در دهه 90 چه تدبیری اندیشیده شد؟ آیا اصلا راهکاری وجود داشت؟
سیفی: در سال 92 ما تصمیم گرفتیم که طرح جدیدی را برای اقتصادی کردن پروژههای بهینهسازی تعریف کنیم. سوال این است که چه کسی از اجرای بهینهسازی نفع اصلی را میبرد؟ دولت سود اصلی را میبرد، چرا؟ چون بر قیمت انرژی مصرف داخل سوبسید میدهد و میزان این سوبسید نیز خیلی بالاتر از قیمت داخلی انرژی است. پس هر چند با بهینهسازی مصرف، مردم نیز اندک سودی میبرند ولی سود اصلی نصیب دولت میشود.
پس طبیعتا دولت میتواند از محل درآمدهای حاصل از صرفهجویی، تامین مالی پروژههای بهینهسازی را انجام دهد و این تفکر مبنای قراردادهای مبتنی بر کارآیی شد و تبدیل به بند قاف قانون بودجه سال 1393 شد و سپس در سال بعدی در ماده 12 قانون رفع موانع تولید قرار گرفت و تصویب شد.
بهینهسازی مصرف سوخت نیاز به جیب پر از پول ندارد. به طور کلی اجرای پروژههای بزرگ بیشتر نیاز به اراده و زمینهسازی دارند، البته نیاز به یک بودجه اولیه نیز هست ولی بعدا این بودجه اولیه با اجرای پروژه بهینهسازی شروع به خودسازی و تقویب میکند.
فرض کنید شما میخواهید 200 هزار تاکسی را تعویض کنید، طبیعتا نمیتوان همه این میزان را به صورت یکجا تعویض کرد، یعنی زیرساخت آن وجود ندارد. پس طرح مثلا در قالب بستههای تعویض 10 هزار تاکسی در سه ماه تعریف میشود. شما برای اجرا بسته اول به مقداری پول نیاز دارید.
تازه وقتی شما قصد دارید از کارخانه، خرید عمده کنید، طبیعتا امکان مذاکره و امتیازگیری دارید، یعنی میزان بودجه اولیه موردنیاز را میتوانید کاهش دهید، مثلا 10 درصد از پول موردنیاز برای اجرای بسته اول را ابتدا به کارخانه میدهید و 90 درصد مابقی نیز به محض استارت اولین تاکسی در خیابان از عواید حاصل از صرفهجویی سوخت به حساب شما واریز میشود که میتوانید با کارخانه سازنده تسویه کنید و همینگونه مابقی بستهها را نیز به مرحله اجرا برسانید.
* انحراف 30 درصد از منابع هدفمندی یارانهها از بهینهسازی مصرف سوخت
فارس: پس با توجه به اینکه پروژههای بهینهسازی خودتامین هستند، پس مشکل اصلی به اراده دولت ها برمیگردد که عزمی برای اجرای این پروژهها ندارند؟
سیفی: بله، بنده سعی کردم ابتدا تصویری از بهینهسازی مصرف سوخت ایجاد کنم تا به این سوال پاسخ دهم؛ به نظرم نبود عزم و مدیریت کلان در دستگاههای اجرایی مهمترین عامل توقف در اجرای پروژههای بهینهسازی مصرف سوخت است. دولتها نیرو و قدرتی که باید پای بهینهسازی قرار میدادند را نگذاشتند.
یادم نمیرود که یکی از روسای جمهور در جلسه خداحافظی از دولت خود عنوان کرد که دو کار مهم را انجام نداده است که یکی از آنها بهینهسازی مصرف و اصلاح قیمت انرژی بود. کارهای خوبی انجام شد ولی اون اراده ریشهدار وجود نداشت و کافی نبود.
دومین عامل نیز به عدم اجرای درست قوانین مربوط به بهینهسازی برمیگردد. طبق قانون هدفمندی یارانهها، قرار بود 100 درصد منابع حاصل از هدفمندی بدین صورت تقسیم شود؛ 50 درصد برای اعطای یارانه مستقیم به مردم استفاده شود، 30 درصد به بخش خصوصی برای اجرای پروژههای بهینهسازی و 20 درصد به دستگاههای دولتی که کالا یا خدمات یارانهای میدهند برای جبران هزینههای خود تخصیص یابد.
سوال بنده این است که سهم 30 درصدی بهینهسازی کجاست؟ هیچ دولتی این عدد را به پروژههای بهینهسازی مصرف سوخت تخصیص نداد. دلیل ناترازی انرژی را باید در عدم اجرای صحیح قانون جستجو کرد. سومین عامل هم عدم نظارت مجلس و مجمع تشخیص مصلحت بر قوانینی است که وضع کردهاند.
به شما بگویم که فناوری بهینهسازی مصرف سوخت در داخل کشور موجود است. همین الان ما میتوانیم بخاریهایی بهتر از نوع G یا F یا حتی بدون برچسب انرژی تولید کنیم. نیروی انسانی متخصص این حوزه نیز در کشور وجود دارد. فقط همین دانشکده محیطزیست دانشگاه علوم و تحقیقات 6 هزار دانشجو دارد که سالانه 1200 متخصص فقط همین دانشگاه تربیت میکند.
فارس: وقتی الان امکان صادرات انرژی نداریم و هر چه صرفهجویی شود باز در داخل مصرف میشود، چگونه اقتصاد طرحهای بهینهسازی میچرخد؟
سیفی: همین الان بیش از 13 میلیون لیتر در روز واردات بنزین داریم و با این وضعیت، این 13 میلیون لیتر نیز قرار نیست در سالهای آینده کم بشود بلکه افزایش مییابد. سوال بنده این است که پول واردات بنزین از کجا تامین میشود؟ از تهاتر با نفت خامی که قرار بود پولش سر سفره مردم بیاید. پس میتوان بودجه بهینهسازی را از طریق منابع موردنیاز برای واردات تامین کرد.
در نتیجه، هر جایی، به هر طریقی، به هر مقداری، از هر نوع انرژی با اجرای پروژههای بهینهسازی صرفهجویی شود، پولش به کشور برمیگردد، زیرا اساسا پروژههای بهینهسازی طرحهای خودتامین هستند. بدین ترتیب بهینهسازی مصرف باعث میشود یا انرژی را بتوانیم صادر کنیم یا مانع واردات آن شویم که در هر دو صورت موجب ارزآوری میشود.
پایان بخش اول
مصاحبه از سیداحسان حسینی
پایان پیام /