روایت بهتآور دختران از مزاحمان جنسی و آزار مزاحمتهای خیابانی
شاید تعجب کنید اگر بدانید این واژهها همیشه برای گرفتن مسافر استفاده نمیشود، وقتی یک راننده به دختری که مشخصا مسافر نیست، مصرانه و با لحن خاصی میگوید و تکرارشان میکند.
روزنامه اینترنتی فراز در گزارشی به واکنش زنان و دختران به متلک و آزار پرداخته است.
در این گزارش آمده است: مستقیممم؟ موتوررر؟ شاید تعجب کنید اگر بدانید این واژهها همیشه برای گرفتن مسافر استفاده نمیشود، وقتی یک راننده به دختری که مشخصا مسافر نیست، مصرانه و با لحن خاصی میگوید و تکرارشان میکند. مزاحمت کلامی و فیزیکی از نظر خیلی افراد جزو روزمرههای عادی زندگیست و ممکن است پرداختن به آن در شرایط فعلی اقتصادی و اجتماعی بیهوده به نظر بیاید ولی ما هیچوقت به فردی که بیماری مزمن دارد و گاهی از درد و سختی بیماری شکایت میکند، نمیگوییم: تو هنوز دردت میاد؟ چرا عادت نمیکنی؟
* شوک شنیدن یک واژهی رکیک یا توصیف جنسی، تمسخر لباس، چهره و بدن، تلاش برای لمس بدن و... هیچوقت برای هیچ زن و دختری عادی نمیشود و از نوجوانی تا سالمندی میتواند آزارش دهد. مدتی پیش نتایج یک گروه پژوهشگر هلندی منتشر شد و اسکنهای مغزی نشان میداد شنیدن کلمات توهینآمیز (بدون در نظر گرفتن دلیل آن) مانند ضربهی سیلی به مغز است، چهبسا شنیدن واژهها و توصیفهای رکیک جنسی ضربهای سنگینتر به مغز مخاطبان باشد. بنابراین حتی اگر جنبههای اجتماعی و فرهنگی را کنار بگذاریم، درد و آزار مزاحمتهای خیابانی هرگز عادی نمیشود.
* با وجود ویژگیهای فرهنگی و سنتی و نواقص قانونی در این مورد، طی سالهای گذشته رویکرد بخشهایی از جامعه و بهویژه زنان به این مسئله تغییر کرده است. بعضی از زنانی که همیشه هشدار گرفته و ترغیب شده بودند برابر مزاحمت و آزار خیابانی سکوت کنند تا متهم نشوند، کمکم روش دیگری پیش گرفته و به اعتراض و مقابله با آزارگر برخاستهاند. در این گزارش از تعدادی زن و دختر ساکن شهرهای مختلف ایران از واکنششان به مزاحمت و آزار خیابانی پرسیده و در ادامه نظرات یک روانشناس را دربارهی آثار منفی آزارگری روی روان فرد قربانی جویا شدهایم.
* ماهرخ 26 ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد است که در شهرکرد زندگی میکند. متلک، توقف ماشینها و بوق زدن بیشترین مزاحمتهایی هستند که در خیابان روبهرو میشود ولی ترجیح میدهد با سکوت و بیتوجهی بگذرد چون این واکنش معمولا باعث میشود فرد مزاحم زودتر ناامید شود و برود.
* یاسمن 25 ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد است، در یاسوج زندگی میکند و بیشتر مزاحمتهایی که با آن روبهرو میشود، کلامیست. او هیچ جوابی نمیدهد، خصوصا وقتی حرف زشت یا رکیکی در کار نباشد و استدلالش این است که با سکوت و بیتوجهی، مزاحمت ادامهدار نمیشود. او میگوید مورد خاصی برایش اتفاق نیفتاده که مزاحمت تلقیاش کند... مثلا تهدید، تعقیب، کیفقاپی، پاشیدن آب به صورت (برای ترساندن از اسید) و...
* مریم 37 ساله و کارمند یک سازمان دولتی در تهران است، او به هیچ نوع مزاحمت خیابانی واکنش نشان نمیدهد و همیشه سکوت میکند. دلیلش این است که میترسد دیگران خودش را مقصر بدانند یا آبرویش برود! یکی از بدترین خاطراتش این است که سوار تاکسی بوده و اذیت و آزار مسافر مرد را تحمل کرده تا به ماشین انتهای اتوبان برسد و قبل از رسیدن به مقصد نهایی پیاده شده است تا نجات پیدا کند.
* دلارام 37 ساله است و با تحصیلات کارشناسی، کارمند یک شرکت مهندسی در تهران است. او معمولا به مزاحمتهای کلامی واکنشی نشان نمیدهد ولی اگر حالش خوب نباشد، نمیتواند تحمل کند و حتی یکی دو بار درگیر هم شده است.
* چند نفر از کسانی که پرسشهای ما را پاسخ دادند، گفتند چند سال اخیر که با خودروی شخصی رفتوآمد میکنند، کمتر با آزار، مزاحمت و متلک روبهرو میشوند. هرچند آنها هم در ترافیک و موقع پارک کردن ماشین بی نصیب نمیمانند. مثلا مهسا میگوید گاهی موتوریها دود سیگارشان را از شیشهی باز ماشین به داخل میفرستند!
* مهسا 25 ساله، دانشجوی کارشناسی ارشد و ساکن مشهد است، تنها واکنشی که میتواند به حرفهای رکیک نشان بدهد فریاد زدن و ناسزا گفتن است، یک بار شمارهی موتور را هم برداشته ولی به پلیس نداده است. یکی از تجربههای بد مهسا این است که روی سر و صورتش آب معدنی ریخته شده که فکر کرده اسید است و بهشدت وحشت کرده.
* پرستو، 34 ساله است و مدرک کارشناسی ارشد دارد. او هم چون با ماشین شخصی رفت و آمد میکند، کمتر با مزاحمت فیزیکی روبهرو میشود ولی به نظرش مزاحمهای کلامی مثل ویروس همه جا هستند و میگوید: «معمولا وقتی کارگرهای خسته و با نگاههای بد و آزارنده تیکه میندازن، زیاد واکنش ندارم چون در حد خفه شو و... میترسن و دور میشن.» پرستو میگوید قبلا که اتوبوس و مترو سوار میشدم، مزاحمت فیزیکی داشتم ولی حالا بیشترین مزاحمها در اینستاگرام هستند، با اینکه صفحهی من بسته است و عکس خاصی هم ندارم هر ماه چند پیام مزاحم دارم.
* زهرا 28 ساله است و چادر میپوشد او هم چون بیشتر اوقات با خودرو شخصی رفتوآمد میکند، کمتر با مزاحمت خیابانی روبهرو میشود ولی اولین دفعهای را که در خیابان مخاطب قرار گرفته و حرف رکیک جنسی شنیده به یاد دارد و میگوید: «برای گرفتن مجوز عکاسی به یک مؤسسهی دولتی در خیابون ملاصدرا رفته بودم که یه نفر مزاحمم شد. از شنیدن حرفها و دیدن رفتارش چنان شوکه شده بودم که مغزم کار نمیکرد، کسی هم دور و بر نبود و نمیتونستم داد بزنم یا واکنشی نشون بدم. برام عجیب بود که حتی موقع برگشت اون مرد هنوز در خیابون بود و دوباره از کنارم رد شد.»
* زهرا جزو دخترانیست که برابر مزاحمت ساکت نمیماند و واکنش نشان میدهد و خصوصا اگر در شلوغی مراکز خرید آزار فیزیکی ببیند حتما برخورد میکند و برای این کارش دلیلی غیر از خودش دارد و میگوید: «معمولا حتی وقتی فریاد میزنم و اعتراض میکنم، مردم کمک خاصی نمیکنن ولی اینطور آدمها باید آبروشون بره تا کمتر جرأت کنن مزاحم بشن، به نظرم بهترین کار اینه که به نظرم با سر و صدا توجه بقیه رو جلب کنی.»
* لیلا 39 ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد است، در شیراز زندگی میکند و ترددش در خیابان زیاد است، پیاده یا با تاکسی و اتوبوس، به همین دلیل تجربهی زیادی در این مورد دارد. میگوید: «یکی از بدترین مزاحمتها وقتیه که منتظر تاکسی هستم و ماشینهایی که مسافرکش نیستن، مرتب بوق میزنند و توقف میکنن، گاهی حتی جلوی راه تاکسیها رو میگیرن و ترافیک ایجاد میکنن؛ شاید این مسئله به نظر بقیه اصلا مزاحمت نباشه ولی برای من آزاردهندهس. معمولا وقتی مزاحمت در حد یک حرف ساده باشه، میگذرم و چیزی نمیگم ولی اگر حرف رکیک بشنوم یا مزاحمت فیزیکی باشه، حتما برخورد میکنم.»
* یکی از تجربههای خاص لیلا در تاکسی بوده، وقتی متوجه رفتار غیرعادی و آزار مرد مسافر شده است در اولین توقف تاکسی در را باز کرده، مرد را هول داده و با لگد بیرون انداخته است! او هنوز بعد از چندسال با یادآوری آن خاطره تعجب میکند که نه راننده و نه هیچکدام از مسافران دیگر واکنشی نشان نداده و همگی سکوت کرده بودند. لیلا 14 سال پس از آن اتفاق هنوز وقتی یک مسافر مرد عقب باشد، سوار تاکسی نمیشود.
* سیمین 43 ساله است ولی اولین باری را که در خیابان آزار دید، بهخوبی یادش میآید. میگوید فقط 12-13 سالم بود، از کلاس تابستانی برمیگشتم که دو پسر نوجوان با دوچرخه رد شدند و ضربهی محکمی به من زدند، فقط درد و زمین خورد نبود، حس تحقیر و توهین هم بود، خصوصا که وقتی رد شدند، خندیدند و چند بار پشت سرشان را نگاه کردند، دلم میخواست جلوی چشمم دوچرخه بیفتد و صورت هردوشان را خونین ببینم!
* او که زیاد پیادهروی میکند و بیشتر با مزاحمت روبهرو میشود، میگوید: «از وقتی یادم میاد مقصر رفتار بد مردها، ما بودیم. همیشه میشنیدم اگه زن رفتارش درست باشه، کسی مزاحمش نمیشه. خیلی طول کشید تا فهمیدم اصلا به من ربط نداره و بعد از اون برابر هیچ آزاری سکوت نکردم و خصوصا اگر کسی بخواد بدنم رو لمس کنه، حتما واکنش نشون میدم. از فریاد زدن و ناسزا گفتن تا کتک زدن.»
* ولی سیمیمن هم گاهی سکوت میکند و دلیلش را اینطور توضیح میدهد: «خیلی وقتا بعد از اینکه داد و بیداد میکنم، میترسم، بعضیا بلافاصله دور میشن ولی بعضیا فحش میدن یا حرف رکیک میزنن. با خودم میگم اگر بهم حمله کنه و آسیب بزنه، چی؟ وقتایی هم که توی خیابون یا کوچهای تنها باشم یا خیلی خلوت باشه و حرف خیلی رکیک بشنوم، خودم رو به نشنیدن میزنم و سعی میکنم زودتر رد بشم. بهشدت میترسم که برام اتفاقی بیفته.»
* مهسا 28 ساله، ساکن مشهد و محدودهی رفتوآمدش معمولا خیابان احمدآباد است، نوع واکنش او هم به موقعیت بستگی دارد. در خیابان خلوت که احتمال خطر و آسیب هست، با سکوت میگذرد ولی برابر آزار فیزیکی حتما سر و صدا راه میاندازد تا دیگران متوجه شوند، یادش میآید که یک بار در مترو چنین واکنشی داشته و باعث شده است مردم فرد آزارگر را بیرون بیاندازند.
* مهسا که معمولا برابر واژهها و حرفهای رکیک سکوت نمیکند، چند سالیست از راه دیگری برای کمک به آرامش خودش استفاده میکند. همیشه در خیابان هدفون میگذرد تا صدایی نشنود و آزرده نشود، گاهی متوجه میشود که مخاطب بعضی مرد و پسرهاست ولی طبیعتا حرفشان را نمیشنود و اذیت نمیشود.
* فرناز که همیشه دیروقت و بعد از ساعت 10 شب به خانه میرسد، یکی از ترسهای بزرگش عبور از پل عابر پیاده است. او هم مسیرهای زیادی را پیاده میرود و بارها آزار فیزیکی دیده است، هم از مردان پیاده و هم مردان موتورسوار. یکی از تلخترین خاطراتش این است که مردی او را محکم گرفته بوده و توان کافی نداشته که خودش را خلاص کند و با داد و فریاد توانسته رها شود.
* میگوید یکی از خاطرات آزاردهنده اش آزار فیزیکی یک موتورسوار در همان ساعتهای شبانهی پس از کار بوده است. بدتر اینکه مرد بعد از لمس بدنش وقتی با موتور دور میشده با صدای بلند میخندیده، فرناز میگوید صدایش تا مدتها در گوشم میپیچید، آن فرد سلامت روان نداشت ولی قطعا به من هم آسیب زد. او فکر میکند هیچ زن و دختری نیست که آزاری ندیده باشد و به نظرش این مشکل حل نشدنی است.
* بحث درمورد مزاحمتهای خیابانی برای دختران را با تعریف واژه Abuse یعنی رفتار ظالمانه و خشونتآمیز با شخص یا حیوان میتوان آغاز کرد. این مزاحمتها که غالبا ماهیت جنسی دارند، به دو شیوهی فیزیکی و کلامی هستند و تاثیرات مخربی بر سلامت روان افراد دارند. در آمریکا 1 نفر از هر 4 زن و یک نفر از 9 مرد در معرض سوءاستفاده قرار میگیرند. کشورهای در حال توسعه آمار دقیقی از آسیبهای اجتماعی ندارند و به همین دلیل ممکن است این رفتارها عادی انگاشته شوند.
* دکتر مرجان فتحی - دکتری تخصصی روانشناسی سلامت و کارشناس سلامت روان - ضمن اشاره به نکتهی فوق اضافه میکند: «این نوع مزاحمتها معمولا با احساس قدرت یا کنترل همراهند و روی افرادی اعمال میشوند که توانایی کمتری بهنسبت فرد سوءاستفادهگر دارند و برای آنها احساس ناامنی و ترس ایجاد میکنند. نتیجهی چنین برای فرد آزاردیده، عواطف و هیجانات منفی مانند خشم و سرخوردگیست و حتی ممکن است کارهای روزانهی او مثل عملکرد شغلی، تحصیلی، وظایف خانوادگی را تحت تاثیر قرار دهد و بر روابط فرد قربانی بهویژه روابط عاطفی اثر سوء دارند.»
* بهگفتهی این روانشناس مزاحمت میتواند در افراد آسیبپذیر باعث اختلالات روانی مانند اختلال در خواب، غذا خوردن، اضطراب، استرس پس از سانحه (PSD) و حتی خودکشی شود.
* او سن را عامل مهمی در میزان آسیب به فرد قربانی عنوان میکند و توضیح میدهد: «مانند همه آسیبهای اجتماعی آزارگری روی افراد سنین پایینتر و سالمندان آسیب بیشتری بر جای میگذارد، چون هر چه توان افراد در پاسخدهی کمتر باشد بار روانی بیشتری را تحمل میکنند. کودکان به خاطر اینکه درک درستی از سوءرفتارها ندارند در معرض آسیب بیشتری هستند. عوامل مؤثر بر تفاوت در پاسخ دهی به این رفتارها نیز میتواند تابعی از یادگیری و فرهنگ باشد.»
* مرجان فتحی درمورد افراد آزارگر میگوید: «این دسته افراد معمولاً سخت و کم تحمل هستند، به عقاید و تصمیمهای دیگران احترام نمیگذارند و برای پاسخگویی به تنشهای روانی خود نسبت به دیگران واکنش پرخاشگرانه نشان میدهند. بروز چنین رفتارهایی در هر فرد علل متفاوتی دارد و تا حد زیادی وابسته به فرهنگ است. افراد آزارگر لزوما دچار اختلالات روانی نیستند و رفتارشان میتواند آموزش ندیدن برای روش درست بروز هیجانات به شکل درست و پذیرفته شده باشد.» فتحی تاکید میکند در سنین نوجوانی نقش همسالان در بروز این رفتار و ازارگری بسیار پررنگ است.
* مرجان فتحی آموزش را روش مؤثر و مهمی برای کاهش آسیب و رفتار و واکنش درست هنگام آزار دیدن و پیشگیری از عوارض روانی ناشی از آزار میداند، آموزشی که از خانواده و روش درست تربیت فرزندان شروع میشود: «آموزش فرزندپروری به والدین برای مراقبت از فرزندان و آموزش به آنها و در همین راستا آموزش جرأتمندی، کمک میکند افراد در برابر آزار آسیبپذیری کمتری داشته باشند و بتوانند از خود مراقبت کنند یا واکنش درست (بهنسبت موقعیت) داشته باشند. در عین حال اگر فردی بهدلیل هر نوع مزاحمت و آزاری دچار آسیب شد باید به درمان یا مشاورهی بههنگام و موثر متخصصان حوزه روانشناسی دسترسی داشته باشد و در صورت لزوم به روانپزشک هم ارجاع داده شود.»
* فتحی دسترسی سریع و آسان به سرویسها و خدمات اجتماعی مانند پلیس و اورژانس اجتماعی در مواقع مورد نیاز را مهم و ضروری میداند. در حال حاضر افراد میتوانند با اورژانس اجتماعی به شمارهی 123 برای رسیدگی فوری تماس بگیرند و در صورت نیاز به مشاوره نیز خط رایگان 1480 فعال است. کارشناسان این خط در همهی زمینهها مانند کودک و نوجوان، تحصیلی و تربیتی، شغلی، مشکلات خانوادگی، سؤالات پیش از ازدواج و روانشناسی بالینی شامل اختلالاتی نظیر افسردگی، اضطراب و وسواس به مردم مشاوره میدهند.
هم اکنون دیگران می خوانند 14 شهریور 1401 - 20:14