روایت عاشقانه مادری از فرزندان شهیدش / کتابی برای آشنایی با سه برادر شهید
تهران - ایرنا - مادر شهیدان خالقی پور در نشست خوانش کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی است»، گفت: در میان پیکر جوانانم روبه سمت جماران کردم و خطاب به امام عزیزمان گفتم «اماما این فرزندان را تربیت کردم و در راه اسلام و حفظ ارزشهای اسلامی و دین و میهن تقدیم شما کردم.»
به گزارش خبرنگار حوزه ایثار وشهادت ایرنا، آیین خوانش «درگاه این خانه بوسیدنی است» روز چهارشنبه با حضور سرکار حاجیه خانم فروغ منهی مادر شهیدان بزرگوار برادران خالقی پور از سلسله نشست های جویبار رحمت بنیادشهید و امور ایثارگران به میزبانی خبرگزاری جمهوری اسلامی با شرکت مسئولان بنیادشهید و امور ایثارگران و نویسندگان حوزه ادبیات دفاع مقدس و حوزه ایثار وشهادت برگزار شد.
خانم حاجیه «فروغ منهی» مادر شهیدان خالقیپور که سه اسوه ایثار و بخشش و فداکاری است، سه فرزندش را تقدیم نظام و انقلاب کرده است. اولین شهید این خانواده داود خالقیپور متولد سال 1344 و در سال 1362 یعنی در 18 سالگی و در عملیات پر افتخار و غرور آفرین خیبر و در جزیره مجنون به شهادت رسیده است. دو شهید دیگر یعنی فرزند دوم و سوم خانواده رسول و علیرضا که به ترتیب متولد سالهای 1346 و 1350 بودند در سال 1367 و در سنین (19 و 16) سالگی در منطقه شلمچه و در آغوش یکدیگر به شهادت رسیدهاند.
حاج محمود خالقیپور نیز که از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است، تیر ماه سال 95 درگذشت و به فرزندان شهیدش پیوست.
مقام معظم رهبری در مورخ هفتم آبان 1377 از خانواده شهیدان خالقی پور بازدید به عمل آوردند.
ایشان ضمن تشویق صبر واستقامت این خانواده احوالات این خانواده را پرس و جو نمودند.
کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است نوشته زینب عرفانیان است؛ این کتاب خاطرات فروغ منهی مادر شهیدان داود خالقیپور، رسول خالقیپور، علیرضا خالقیپور است.
کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی است» شامل خاطراتی از زندگی این بانوی بزرگوار است که شاهد شهادت فرزندانش در راه اسلام و وطن بود. این کتاب روایتی سرشار از شجاعت است که نسل امروز را با حقیقت دفاع مقدس بیشتر آشنا میکند.
از حضرت زینب س صبر درخواست کردم
مادر شهیدان خالقی پور در مراسم خوانش کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی است» در خبرگزاری ایرنا، با بیان اینکه خوشحال هستم امانت هایی را که خداوند به من وحاج آقا خالقی پور عنایت کرد به خداوند سبحان و دین اسلام سالم باز گرداندم، گفت: هیچگاه در زندگی جای خالی فرزندان را احساس نکردم همواره آنها در کنار ما بودند و با ما زندگی کردند و طبق آیات قران این شهیدان زنده بودند و روزی داشتند.
حاجیه خانم فروغ منهی با اشاره به اینکه مصیبت بزرگی بود از دست دادن سه فرزند با هم و اینکه از حضرت زینب س بعنوان الگوی صبر و استقامت در خواست عنایت صبر و بردباری برای خود داشتم افزود: این صبر از جانب خداوند و با عنایت حضرت زینب س به ما عطا شد و تاکنون نیز ازمان گرفته نشده است. سعی می کنم در جمع خوشرو باشم می خندم تا همه خوشحال باشند. در جمع کسی که می خندد من هستم.
مادر شهیدان بعنوان الگوی مادران ایران زمین با اشاره به اینکه خیلی از مسئولان و مردم شریف کشور به منزل ما تشریف آوردند از حضرت آقا گرفته تا همه تاکید کرد: هیچ فرد، مقام و شخصیتی از منزل ما ناراحت بیرون نرفته است. در زمان خروج از منزل ما سعی کرده ام همه خوشحال باشند.
در میان پیکر جوانانم روبه سمت جماران کردم
حاجیه خانم منهی با بیان اینکه برای مادر از دست دادن فرزند بسیار سخت است آنهم اینکه بچه ها با هم شهید شوند گفت: زمانی که پیکر شهیدانم را به منزل آوردند و در حیات منزل قدیمی ما مردم و همسایگان و همه جمع شده بودند من به خانواده شهدایی که برای تسلیت و تعزیت آمده بودند ابتدا نگاه نکردم، در میان پیکر جوانانم روبه سمت جماران کردم و خطاب به امام عزیزمان گفتم اماما این فرزندان را تربیت کردم و در راه اسلام و حفظ ارزشهای اسلامی و دین و میهن تقدیم شما کرد.
مادر شهیدان خالقی پور خاطر نشان کرد: در زمانی که فرزندانم شهید شدند گفتم اگر پدر آنها هم که در جبهه بود شهید شود فرزند آخرم امیر حسین را برای آزادی قدس می فرستم و در صورت شهادت ایشان خودم چادر به کمر می بندم و تا آخرین لحظه از کشور و اسلام دفاع و در کنار این مردم شریف و نجیب که تاکنون دین خود را به آنها ادا نکرده ایم خواهم ایستاد.
خانم فروغ منهی با بیان اینکه فرزند اولم داود 38 سال است شهید شده و دو فرزند دیگرمن نیز در شب عید قربان به شهادت رسیدند اظهار کرد: درب منزل ما به روی همه باز است مردم برای دیدن شهدا می آیند و ما هم هدف داریم که خاطرات شهدا سینه به سینه نقل شود و در آینده همه بدانند که شهدا با چه مشکلاتی بزرگ شدند زندگی کردند و از دفاع از دین ومیهن دریغ نکردند. امروز خوشحال هستم که در جمع مردم زندگی می کنم و اینکه مردم هنوز مرا فراموش نکرده اند.
خاطراتم در منزل قدمی و 58 ساله ام روایت شد
این مادر سه شهید دفاع مقدس با تشکر از خانم زینب عرفانیان که با قلم توانایش توانست فرزندانش را به جامعه معرفی کند و همچنین قدردانی از آقای خلیلی مدیر انتشارات شهید کاظمی که این کتاب را منتشر کردند گفت: با نویسنده خیلی راحت صحبت کردیم و خاطرات حدود 58 ساله منزل قدیمی مان را به زبان آوردیم. خانه ای که بسیار برایم لذت بخش است و خاطرات را به همراه دارد این خاطرات و منزل به من انرژی می دهند. من هنوز هستم و انشاالله دعای خیر شما و مردم شامل حال من بشود.
وی ادامه داد: آرزو دارم فقط یکبار فرزندانم را در این دنیا ببینم؛. وقتی داود شهید شد حاج آقا در بعلبک لبنان خدمت حجت الاسلام سید عباس موسوی از رهبران جبهه مقاومت بودند، به ایشان اعلام کردند که فرزندت شهید شده برای تشییع بیا و ایشان برگشتند و در مراسم ها شرکت داشتند؛ باید بگویم حاج آقا همیشه در جبهه بودند.
خانم منهی با بیان اینکه رهبری فرمودند زنده نگاه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست افزود: از نویسنده و ناشر باز هم تشکر می کنم که از بهشت زهرا تصاویر مزار فرزندانم را گرفتند و با تصاویر منزل همراه کردند و نوشتند فرزندان از این خانه به خانه آخرت رفتند. نان حلال و ایمان پدری همه ما را به راه حق و حقیقت کشانده است دعا می کنم همه شما و عزیزانی که در این مسیر رهرو شهیدان هستند عاقبت به خیر شوند.
هر کتابی یک طعمی دارد و این کتاب طعمش مانند رویا بود
زینب عرفانیان نویسنده کتاب نیز در این مراسم با بیان اینکه هر کتابی یک طعمی دارد و این کتاب طعمش مانند رویای یک بعد از ظهر تابستانی است گفت همنشینی های متوالی با مادر شهیدان خالقی پور و خانواده آنها ما را به فضای معنویت ایثار وشهادت می برد.
وی با شاره به اینکه بزرگترین حسرت وی درباره نوشتن این کتاب ارزشمند دیر رسیدن به این خانواده و ارتحال حاج آقا خالقی پور بوده است تصریح کرد: مهمترین نعمتی که در این راه نصیب بنده شده است نشست و برخاست با مادر بزرگوار شهیدان و رفتار محبت آمیز و توام با اخلاق سرکار خانم منهی بود و اینکه ایشان در برابر سختی های این دنیا چقدر صبور بوند و هیچ غصه ای را به دل خود راه نداند و هیچ گاه ناراحتی از بابت پرواز شهیدانشان نشان ندادند.
عرفانیان با بیان اینکه مدت تولید محتوا و انتشار این کتاب از مصاحبه اول تا زمان انتشار که روز تولد حضرت زینب سلام الله علیها بود دو سال زمان برد گفت: بهترین صحنه هایی که برایم متصور شد زمانی بوده که مادر شهیدان تعریف می کرد فرزندانش از جمله علیرضا برای رفتن به جبهه به پای پدر می افتاد و و بهترین لحظات هم شیرینی زندگی این خانواده بود که باید الگو برای همه باشد.
کتاب مورد اقبال مخاطبان و دوست داران قرار گرفت
حمید رضا خلیلی مدیر انتشارات شهید کاظمی بعنوان ناشر کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی است» با اشاره به اینکه انتشارات شهید کاظمی غیر از این کتاب چندین کتاب دیگر از جمله مادر شهیدان جنیدی را تولید و منتشر کرده است گفت: اینجا جا دارد از سردار شهید مقاومت در سوریه حاج حسن شاطری که برای اولین بار ما را با خانواده شهیدان خالقی پور آشنا کرد و ما را در محله نازی آباد تهران به منزل این شهیدان برد یاد کنیم.
وی با بیان اینکه در آن دیدار خانواده شهید از آرزوی خود برای تالیف کتاب و تولید فیلمی درباره زندگی شهیدان خالقی پور برای استفاده نسل جدید و جوان اعلام کردند افزود: در تالیف و انتشار این کتاب هدف اشنایی جوانان و نسل جدید با شیوه زندگی شهدا بعنوان الگوی جامعه بود که مورد اقبال مخاطبان و دوست داران قرار گرفت بطوریکه تقاضا برای خرید کتاب ارزشمند شهیدان خالقی پور بسیار بالا رفت.
نام شهیدان خالقی پور در یکی از این سقاخانه ها حک شده بود
میثم رشیدی مهر آبادی نویسنده و کارشناس مسائل مربوط به ادبیات دفاع مقدس و حوزه ایثار و شهادت نیز با بیان اینکه شهرداری تهران در سابق سقاخانه هایی در خیابان های تهران ایجاد کرده بود و نام شهیدان را بر روی آنها نهاده بود و نام شهیدان خالقی پور نیز در یکی از این سقاخانه ها حک شده بود افزود: همیشه دوست داشتم از این شهیدان اطلاعاتی داشته باشم و با نوشتن این کتاب بالاخره اتفاق خوبی افتاد و نویسنده کتاب ارزشمند برادران شهید خالقی پور را روایت کرد.
وی با بیان اینکه در همان زمان که کتاب به دستم رسید و هنوز بوی نویی چاپ را همراه داشت با نویسنده گفت وگو کردم و به دنبال رمز و کشف موفقیت وی در حوزه ادبیات دفاع مقدس شدم و رمز این موفقیت را به ایشان باز نویسی های مکرر در حوزه ترویج فرهنگ ایثار وشهادت بیان کردم که انشاالله ادامه پیدا کند.
رشیدی با اشاره به اینکه از نظر من امروز جنگ غذا و کاغذ به معنای کتاب و نوشتار مفید از سوی دشمنان ما به راه افتاده است تصریح کرد: دشمنان در پی این هستند که در حوزه ادبیات دفاع مقدس کتاب و محتوای خوب و ارزنده به دست بچه های ما نرسد اما انتشارات شهید کاظمی و دهها انتشارات دیگر در حوزه ادبیات دفاع مقدس مجاهدان عرصه نبرد با دشمنان هستند و انتشارات شهید کاظمی سوژه هایی را که سالها بر زمین مانده را به درستی انتخاب کرده و تولید محتوا و کتاب برای استفاده جوانان و و نسل های بعدی می کند که این جای تقدیر دارد.
تجلیل از مادر شهیدان خالقی پور با اهدا لوح
در بخش دیگری از این مراسم بخشهایی از این کتاب که از زبان مادر شهیدان ارائه شده بود قرائت شد.
همچنین سروده ای از سوی خانم معصومه مرادی در وصف مادر شهیدان بوسیه تلفن همراه پخش گردید:
وقتی "فروغ" چشم تو شد آفتاب من "درگاه خانه" ی تو شده انتخاب من
صدها سوال گوشه ی ذهنم شکفته شد گلخنده های پاک و نجیبت جواب من
من ناشکیب بودم و ناگاه صبر تو شد آبِ روی آتشِ حال خراب من
آنقدر خلوت دلم از یاد تو پر است حاضرشده است خاطره ات در غیاب من
هر روز با عبور تو سرمست می شوم پیچیده عطر چادر تو در کتاب من
"از نو بگو حکایت صد بار گفته را آیینه باش قصه ی درد نهفته را"
از خانه ای بگو که سرآغاز قصه هاست از عهد عاشقانه که اعجاز قصه هاست
اهدای لوح یادبود به مادر شهیدان خالقی پور
مادر شهیدان نسخه هایی از کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی است» و کتاب زندگی شهید حججی را به شرکت گنندگان در این مراسم اهدا نمود.
همچنین آلبوم عکس مادر شهیدان خالقی پور از سوی نریمانی مدیرکل اسناد و انتشارات بنیاد شهید به ایشان اهدا شد.
عکس یادگاری با دوستداران شهدا از جمله صحنه هاای زیبای این نشست بود.
در بخش پایانی این مراسم نیز تقریظ ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران دکتر امیر حسین قاضی زاده خطاب به مادر شهیدان خالقی پور از سوی محمد غفوری رییس بنیاد شهید تهران بزرگ و رحیم نریمانی مدیر کل اسناد و انتشارات بنیاد شهید سرکار خانم گنجی مشاور ریاست بنیاد در امور بانوان رونمایی شد که متن کامل آن به شرح زیر است:
«پای این مادر بوسیدنی است
برادر عزیز جناب امیرحسین خالقی پور؛ برادر گرانقدر شهیدان خالقی پور و فرزند جانباز مکرم
سلامعلیکم
کتاب بسیار زیبای درگاه این خانه بوسیدنی است را خواندم. مجاهدتهای فوقالعاده مادر بزرگواری را که همزمان شوهر و سه پسر در جبهه دارد با مشکلات فراوان خود و اطرافیان همچنان به انجام وظیفهاش به دین خدا، انقلاب و مبارزه با استکبار و صهیونیسم جهانی فکر میکند. واقعاً کجای تاریخ چنین زنانی را جز در مکتب فاطمه سلامالله علیها و زینب کبری سلامالله علیها است. اینگونه استوارآری مادر است، همسر است قلبش میتپد برای عزیزانش، بیمار میشود. از پا میافتد اما توسل میجوید و میایستد برای عظمت اسلام و حمایت از امام. آفرین من گواهی میدهم که مادر بزرگوار شما و پدر بزرگوار شما تاکنون امکاناتی از بنیاد نگرفتهاند. با اینکه خانهای کوچک در نازیآباد دارند حاضر به تغییر مکان نشدهاند و با اینکه میهمان زیادی دارند و مشکلات مادی در مقابل التماس ما بر برقراری همان حقوق اندک، استقامت میورزند و نمیپذیرند.
ایشان، عاشقی عارف و عارفی واصلاند.
انشاءالله همه ما قدرشناس این همه شکوه و سپاسگزار باشیم.
آرزوی توفیق برای شما برادر عزیزم که بهجای مانده از این همه عظمت در این خانواده باشکوهید دارم و امیدوارم عطر نشانی همیشگی مادر گرامیتان و خواهر مکرمه و وجود بزرگوار شما را شاهد باشم.
با احترام_سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی
شانزدهم دی 1400 مقارن فاطمیه»
از: رضا رضایی مجد