روزشمار دهه فجر 1357 در مازندران
ساری - ایرنا - دوازدهم تا بیست و دوم بهمن 1357 سراسر ایران شاهد رخدادهای انقلابی بود. مازندران هم در این روزها شرایط و وضعیتی کاملا انقلابی داشت و در سراسر آن اقدامات انقلابی انجام میشد. مروری کوتاه بر برخی از این اتفاقات در چهلوسومین سالگرد پیروزی انقلاب خالی از لطف نیست.
به گزارش ایرنا، دهه فجر برای خیلی از آنهایی که بهمن 1357 را به خاطر دارند، یادآور روزهای پرشور و منحصربهفردی است. روزهایی که انقلاب اسلامی در حال رسیدن به مقصد بود و تمام رسانههای دنیا به ایران توجه داشتند. فعالیتهای انقلابی مردم سراسر ایران در سال 1357 از 12 بهمن و پس از ورود امام خمینی (ره) وارد مرحله جدیدی شد و انقلابیها تمام توان برای برکنار کردن آخرین آثار حکومت پهلوی را به کار گرفتند.
هرچند که اقدامات مردم انقلابی مدتها بود در سراسر کشور به راه افتاده بود، اما پس از بازگشت امام خمینی (ره) به ایران در 12 بهمن فعالیتهای انقلابی جان تازهای گرفت و به شکل چشمگیری گسترش یافت. در مازندران نیز این اقدامات از 12 بهمن 1357 به شکل برجستهتری ادامه یافت. به طوری که در سراسر این استان جریانهای مردمی انقلاب تحرکات بیشتری را انجام دادند و حتی گروههایی از این استان برای حضور در تظاهرات و راهپیماییهای مردم خود را طی این روزها به تهران میرساندند.
مرور وقایع مرتبط با انقلاب اسلامی طی روزهای دهه فجر 43 سال پیش و همراهی مردم مازندران با جریان انقلاب در 10 روز منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی نکات قابل توجهی دارد. به بهانه در پیش بودن چهلوسومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران و حضور در دهه فجر، با استناد به برخی اسناد مربوط به انقلاب اسلامی در مازندران اعم از آرشیو روزنامه اطلاعات، اظهارات و خاطرات چهرههای فعال انقلابی در استان و برخی کتابها از جمله کتاب «روزشمار انقلاب اسلامی در مازندران» نوشته علی رمضانی پاچی و سید احمد قاسمی، نگاهی گذرا به برخی از اتفاقات 12 تا 22 بهمن 1357 در شهرهای مختلف مازندران میاندازیم:
آمل
مردم آمل چه در دوران پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب - به ویژه در قائله 6 بهمن - فعالیتهای پررنگی برای به ثمر نشستن انقلاب اسلامی داشتند. در دهه فجر 1357 نیز این فعالیتها پررنگ بود. پس از ورود امام (ره) به ایران مردم این شهر تظاهرات گستردهای را در محکومیت دولت بختیار به راه انداختند. آملیهای زیادی به تهران رفتند تا در مبارزات شرکت کنند و بازاریان این شهر نیز در روز سیزدهم بهمن اعتراضات خود را آغاز کردند.
اعتراضات مردم آمل به جایی رسید که روز 15 بهمن بازاریان و کسبه مغازهها را تعطیل کردند و راهپیمایی بزرگی در آمل رقم خورد. تظاهراتی که عکس آن روز 16 بهمن در صفحه اول روزنامه اطلاعات چاپ و به حافظه تاریخ انقلاب و مطبوعات ایران سپرده شد.
در همین روز هم بود که جامعه روحانیت مبارز این شهر شورای همبستگی آمل را تشکیل داد. بازاریان آمل 17 بهمن هم پس از سخنرانی بختیار در اعتراض به او و دولتش اعتصاب خود را ادامه دادند. نزدیکی آمل به تهران باعث شده بود که رفتوآمد انقلابیونی این شهر به پایتخت برای حضور در مبارزات طی روزهای پایانی دهه فجر افزایش یابد. تعدادی از همین افراد نیز در این درگیریها شهید شدند. 21 بهمن این اعزامها به تهران به اوج رسید. تا جایی که آملیها با چند دستگاه مینیبوس راهی تهران شدند و در خط مقدم مبارزات انقلابی حضور یافتند.
بابل
مردم بابل مانند همه ایرانیهای انقلابی با ورود امام (ره) به ایران جشنهای بزرگی به راه انداختند. در کنار این جشنها تظاهرات گسترده ضد رژیم و دولت بختیار نیز همچنان برگزار میشد. اما یکی از اقدامات قابل توجه در بابل پس از ورود امام (ره) به ایران برپایی نمایشگاه عکسی از وقایع مرتبط با انقلاب توسط تعدادی از هنرمندان این شهر بود. بابلیها با این کار نخستین نمایشگاه عکس انقلاب اسلامی را در مازندران و شاید هم در کشور برپا کردند و در روز 13 بهمن به استقبال پیروزی انقلاب اسلامی رفتند. شهروندان بابل و مناطق اطراف روز 14 بهمن در مسجد امام حسن عسگری (ع) این شهر جمع شدند و راهپیمایی بزرگی را در حمایت از دولت موقت مهندس بازرگان تشکیل دادند.
از دیگر برنامهریزیهای انجام شده در بابل طی این روزها حل مشکلات دارویی برای مصدومان و بیماران بود. شورای هبستگی بابل روز 14 بهمن از همه مردم خواست تا داروهای مازادی که در منزل دارند را به مراکز تعیین شده تحویل دهند تا پس از کنترل توسط داروسازان و متخصصان به صورت رایگان در اختیار مصدومان و بیماران قرار بگیرد.
هجدهم بهمن مردم بابل کنترل بخش زیادی از شهر را در اختیار گرفتند و جوانان و حوزههای علمیه کمیته استقبال از مردمی که برای تظاهرات به شهر میآمدند را تشکیل دادند. میزان تسلط مردم بر مدیریت شهر در روز 20 بهمن افزایش یافت. 21 بهمن هم بابلیها در راهپیمایی چندهزار نفری، از اقدام همافران و ارتش که با انقلاب ملت ایران همراه شده بودند، قدردانی کردند.
در همین روز انقلابیون بابل با صدور یک قطعنامه 3 مادهای تاکید کردند که با توجه به رأی اکثریت، خواهان تشکیل حکومت اسلامی هستند. تعدادی از جوانان انقلابی بابل هم در این روز تظاهراتی در بزرگداشت قیام سیاهکل برگزار کردند. در روز 22 بهمن نیز درگیریهایی در این شهر رخ داد که منجر به شهید شدن تعدادی از انقلابیون شد.
بابلسر
بابلسر در آن روزها چند ویژگی داشت. یکی اینکه از همان زمان شهری گردشگرپذیر بود و شاید خیلیها گمان میکردند که این شهر میتواند محل امنی برای ضدانقلابیها باشد. دیگری اینکه این شهر یک مرکز نظامی مهم، یعنی پدافند هوایی را در خود جای داده بود. اما درگیریها در بابلسر نیز مانند سایر شهرهای مازندران آغاز شده بود و در 17 بهمن با به شهادت رسیدن «حسینعلی حسیننژاد» در یکی از همین تظاهرات و درگیریها وارد فاز جدیدی شد.
19 بهمن نیز پس از اقدام همافران و افسران ارتش نیروی هوایی ارتش با امام خمینی (ره)، فعالیتهای انقلابی به داخل پایگاه نفوذ کرد و کارکنان و نظامیان پدافند هوایی بابلسر را بر آن داشت تا دست به حرکتهای انقلابی بزنند. روز 20 بهمن نظامیان و پیرو آنها سربازان پدافند هوایی بابلسر نسبت به انتصاب تیمسار مهدیون به عنوان فرمانده نیروی هوایی اعتصاب کرده و تأکید کردند که تا تعویض فرمانده نیروی هوایی با وجود اینکه در محل کارشان حاضر میشوند، کاری انجام نمیدهند. در همین روز کارکنان انقلابی این مرکز نظامی 8 افسر درجهدار ضداطلاعات را به اتهام جاسوسی به نفع رژیم پهلوی دستگیر کردند. اعتراض به حکومت بختیار و در پشتیبانی از دولت موقت مهندس بازرگان روز 21 بهمن با یک راهپیمایی آرام در شهر انجام شد تا اینکه پس از پیروزی انقلاب در 22 بهمن، این اعتراضها به جشن تبدیل شد.
بهشهر
بهشهریها پس از بازگشت امام (ره) به کشور جشن بزرگی را برپا کردند و در کنار اقدامات انقلابی، در خیابانها تا سه روز شیرینی پخش میکردند. درخواست مردم بهشهر نیز در نخستین روز حضور امام (ره) در ایران، استعفای دولت بختیار و برپایی جمهوری اسلامی بود.
اعتصابی که کارگران سیلوی بهشهر و کارخانجات بزرگ مانند پنبه و آرد از روزهای پیش از حضور امام (ره) آغاز کردند همچنان ادامه داشت. انقلابیون بهشهر در تظاهرات 20 بهمن در یک راهپیمایی گسترده بار دیگر اعلام کردند که با دولت بختیار مخالف هستند.
این درخواستها در بهشهر به صورت صنفی نیز دنبال شد. به طوری که پزشکان و مهندسان این شهر بیانیهای صادر کردند که در آن دولت بختیار از نظر آنها مردود عنوان شد. یکی دیگر از درخواستهای تظاهرکنندگان در بهشهر استعفای «موسی اشرفی» نماینده این شهرستان در مجلس شورای ملی بود. بهشهریها 21 بهمن نیز راهپیمایی خود را ادامه دادند و 22 بهمن همراه با مردم سراسر ایران پیروزی انقلاب را جشن گرفتند.
نکا
در نکا عموماً راهپیماییها از مقابل مسجد وفیق و مسجد جامع برگزار میشد. تظاهرکنندگان از این نقاط به سمت نارنجباغ و ورودی شهر به سوی ساری تا سهراه زاغمرز راهپیمایی میکردند و در حالیکه روحانیون شاخص آن زمان در منطقه جلوی صفها قرار داشتند، علیه دولت بختیار شعار میدادند. در این راهپیماییها مانند تظاهرات بسیاری از شهرهای مازندران فقط شهروندان حضور نداشتند. بلکه از روستاهای اطراف نیز مردم زیادی در راهپیماییها حاضر میشدند.
مردم روستاهای اطراف نکا مانند کمیشان، چناربن، آبلو، چالهپل، گلستان، میانکاله و طوسکلا در این راهپیماییها با چوب دستی حضور مییافتند تا اگر درگیری بین مأموران رژیم و انقلابیون رخ داد بتوانند از خود و سایر انقلابیون دفاع کنند.
آن زمان آیتالله محمدی لایینی، آیتالله لیموندهی و آیتالله بیانی تظاهرات مردم نکا را رهبری میکردند. موج اعتراضات و اعتصاب کارگران برخی واحدهای بزرگ که در بهشهر نیز اتفاق افتاده بود در نکا هم ادامه داشت.
تنکابن
تنکابنیها ساعاتی پیش از ورود امام (ره) به ایران جشن بازگشت بنیانگذار انقلاب اسلامی را در شهر آغاز کردند و با وجود سرمای بهمن ماه، از نخستین ساعات بامداد 12 بهمن وارد شهر شدند. این موج شادی و انقلابیگری به پایین کشیده شدن مجسمه شاه در همان ساعات ابتدایی بامداد 12 بهمن منجر شد. اقدامات انقلابی شهسواریها ادامه داشت تا اینکه در 15 بهمن با وجود بارش شدید باران تظاهرات گستردهای را برگزار کردند که عمده تظاهرکنندگان را کشاورزان تشکیل داده بودند. در این تظاهرات، مردم سربازانی که از نیروهای نظامی جدا میشدند را تشویق میکردند. تظاهرات مردم تنکابن در روز بعد نیز ادامه داشت که موج این تظاهرات به عباسآباد هم رسید. 16 بهمن صدها تن از جوانان عباسآبادی با برپایی راهپیمایی و سر دادن شعارهای انقلابی از دولت موقت مهندس بازرگان حمایت کردند و خواستار استعفای بختیار و دولتش شدند.
نوشهر، چالوس وکلاردشت
مردم کلاردشت در 12 بهمن 1357 همزمان با ورود امام (ره) به ایران در خیابانها حضور یافتند و شعارهای ضد دولت بختیار سر دادند. این فعالیتها روز 13 بهمن به روستاهای اطراف کلاردشت هم رسید که در تظاهرات خود خواستار تشکیل حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) شدند.
در همین روز عدهای سودجو در جنگلهای اطراف نوشهر و چالوس با این گمان که مردم انقلابی سرگرم فعالیتهای خود هستند و توجهی به این مسائل ندارند، قطع درختان را آغاز کردند. اما در روزهای بعد مردم منطقه در کنار مبارزه با دولت بختیار، در مقابل این افراد هم ایستادند. 15 بهمن نیز برای پیشگیری از این وضعیت، تعدادی از روحانیون، به گروههایی از جوانان مأموریت دادند تا هم از روند تخریب جلوگیری کرده و هم متخلفان را دستگیر کنند.
در نوشهر نیز روز 19 بهمن، مردم این شهر و بسیاری از روستاهای اطراف راهپیمایی گستردهای را برپا کردند که در آن از مهندس بازرگان و دولت موقتش حمایت شده بود.
رامسر
رامسر از شهرهای مورد توجه سرمایهداران و عوامل حکومت پهلوی بود و به همین خاطر املاک زیادی متعلق به آنها در این منطقه وجود داشت. این املاک در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن توسط انقلابیون تصرف شد.
12 بهمن در ساداتمحله رامسر، هتل «دنیای خرم» و ساختمانها و هتلآپارتمانهای وابسته به این مجموعه که از املاک ارتشبد نصیری بود توسط کمیته انقلاب اسلامی ساداتمحله تصرف شد که اهالی پیشنهاد کردند این اماکن برای تاسیس مراکز علمی مورد استفاده قرار گیرد. همزمان در شهر رامسر نیز تظاهرات گستردهای برگزار شد.
در رامسر از 20 بهمن فعالیتهای انقلابی شکل تازهای گرفت و افزایش یافت. برخی از جوانان رامسری برای حضور در صحنه اصلی مبارزات به تهران رفتند و عده زیادی از مردم این شهر نیز در اعتراض به آتش گشودن نیروهای رژیم به روی مردم انقلابی در شهرهای مختلف کشور تظاهرات گستردهای را برگزار کردند.
«هادی قاسمی شالکوهی» یکی از نقلابیون رامسری که در همین روزها به تهران رفته بود، 21 بهمن در تظاهرات میدان ونک شهید شد. 22 بهمن نیز همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، رامسریها قطعنامهای در حمایت از دولت مهندس بازرگان صادر کردند که در آن دولت بختیار غیرقانونی اعلام شد. در این روز بازاریان رامسر نیز در اعتراض به کشتار انجام شده تهران و شهرستانها مغازهها را تعطیل کردند.
ساری
ساری کانون اتفاقات انقلابی مردم مازندران در سال 1357 بود. در روزهای دهه فجر تقریباً روزی نبود که این شهر حادثهای انقلابی را به خود نبیند. 11 بهمن مردم روستاها و محلات اطراف ساری تجمعی اعتراضی نسبت به یکی از خانهای منطقه برگزار کردند و فردای همین روز پس از ورود امام (ره) به ایران در آرامستان شهر گرامیداشت شهدای انقلاب توسط سارویها برپا شد.
پانزدهم بهمن تعداد زیادی از جوانان ساری با تشکیل گروهی به نام «گروه عیادت امام خمینی (ره)» با بیماران بستری در مراکز درمانی ساری ملاقات کردند و به پاس تلاشهای کادر پزشکی این مراکز در روزهای درگیری انقلاب به آنها گل هدیه دادند. 18 بهمن پس از اینکه مهندس بازرگان از سوی امام خمینی (ره) به عنوان نخستوزیر معرفی شد سارویها در خیابانهای شهر با برگزاری تظاهرات، حمایت خود را از دولت موقت مهندس بازرگان اعلام کردند.
در همین روز هزاران تن از مردم ساری با هدایت شورای همبستگی این شهرستان اجتماع بزرگی تشکیل دادند و از دکتر «جواد سعید» و دکتر «فضلالله کاسمی» نمایندگان ساری در مجلس شورا و «مصطفی تجدد» سناتور مازندران خواستند که با پیروی از امام (ره) از مسئولیتهای استعفا دهند. ساری در روزهای پایانی دهه فجر دائماً صحنه برگزاری تظاهرات و راهپیماییهای انقلابیون بود.
قائمشهر
تظاهرات و راهپیماییها در شهر صنعتی قائمشهر که آن زمان جمعیت مهاجر زیادی داشت هم برگزار میشد و انقلابیون سعی میکردند با برگزاری تجمعات مختلف در کانونهای مهم این شهر مانند مسجد عشقی ساماندهی مناسبی برای این برنامههای انقلابی داشته باشند.
12 بهمن و با افزایش درگیریها، داروخانههای قائمشهر امروزی و شاهی آن روزها و پزشکان این شهر با وجود اینکه مدتها بود پولی از بیمهها دریافت نکرده بودند، اعلام کردند که بیماران و مجروحان درگیریها را به صورت شبانهروزی پذیرش میکنند. اقدامات انقلابی در شهر نیز طی دهه پیروزی انقلاب ادامه داشت تا اینکه در روز 21 بهمن مردم این شهر در تظاهراتی آرام، اما گسترده به ارتشیها و نظامیهای حاضر در این شهر گل هدیه دادند و آنها را با خود همراه کردند.
محمودآباد
22 بهمن 1357 مردم محمودآباد تظاهرات گستردهای را برپا کردند تا آخرین رد پای حکومت پهلوی در این شهر را پاک کنند و مانند سراسر کشور اختیار شهرشان را به دست بگیرند. محمودآبادیها برای به تصرف درآوردن پاسگاه ژاندارمری تظاهراتی را برپا کردند که این تظاهرات در مسیر پاسگاه و سهراه محمودآباد ادامه یافت. انقلابیون زمانی که به پاسگاه رسیدند از فرمانده پاسگاه خواستند که تسلیم شود و مسالمتآمیز پاسگاه را به مردم تحویل دهد. فرمانده پاسگاه حاضر به همراهی با انقلابیون نشد و با تیراندازی به سوی مردم انقلابی، دو نفر را شهید کرد. پس از این حادثه یکی از سربازان همین پاسگاه به سمت فرمانده پاسگاه شلیک کرد و او را از پا در آورد تا محمودآباد در اختیار مردم قرار گیرد.
نور
شانزدهم بهمن انقلابیهای شهر رویان امروزی که آن زمان علمده نام داشت، در میان فعالیتهای انقلابی خود چند تانکر نفت قاچاق را کشف و متوقف کردند که بین مردم منطقه توزیع شد.
یک روز بعد شهروندان نور تظاهراتی را برگزار کردند و از سرهنگ «علیپاشا نوری اسفندیاری» که نماینده نور در مجلس شورای ملی بود خواستند از سمت خود استعفا بدهد. تظاهرکنندگان در راهپیماییهای خود شعارهایی در حمایت از دولت مهندس بازرگان سر میدادند.
21 بهمن یکی از انقلابیهای اهل نور به نام «علیاصغر دیوسالار» که در گروه انتظامات محافظ حضرت امام (ره) قرار داشت، به همراه تعدادی از دوستانش اقدام به تصرف پاسگاه کلانتری خیابان شوش کرد که بر اثر اصابت گلوله شهید شد. «عبدالله ایزدی» دیگر شهروند انقلابی اهل نور بود که در تظاهرات و درگیریهای باغ شاه تهران شهید شد.
22 بهمن نیز «عبدالوهاب آلعلی»، هنگام خلع سلاح و تسخیر یک کلانتری در تهران شهید شد. «احمد ناییجی» دیگر انقلابی اهل نور بود که در تهران همراه با مردم برای تصرف کلانتری محل زندگیاش اقدام کرد و به شهادت رسید. در این روز «رمضانعلی تقیپور» نیز از شهر نور در تظاهرات تهران به شهادت رسید.