روزنامه جوان: حاکمیت، قانون حجاب را از «حرام شرعی» به «حرام سیاسی» تبدیل نکند
وقتی بحث برخورد مطرح میشود چه بسا عدهای که نان خود را در عدم امنیت و ثبات در کشور میبینند یکباره فریاد وامصیبتا سر دهند که حاکمیت به دنبال بگیر، ببند و بزن است که این نگاه با سخنان رئیسجمهور در روزهای اخیر و رفتار خویشتندارانهای که در این مدت شاهد آن بوده ایم منافات دارد، اما از طرف دیگر حاکمیت از دو منظر نمیتواند نسبت به این پدیده نامیمون بی تفاوت باشد.
جوان نوشت: امسال اولین ماه رمضان پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود که مردم با چهرههای متفاوت برخی زنانی مواجه میشدند که مبانی دینی را زیر پا گذاشته و با هنجار شکنی سعی داشتند شعار «زن، زندگی، آزادی»را به نمایش بگذارند.
چهرههایی که هیچ قرابتی نه با فرهنگ دینی ملت ایران داشت و نه گویای شخصیت ملتی بود که در طول اعصارگذشته تاکنون پوشش و نجابت را همواره محور رفتار خویش قرار داده بود. همیشه ماه مبارک رمضان از این ویژگی برخوردار بود که جرائمی از قبیل قتل، سرقت، روزه خواری و بد حجابی کاهش و از سوی دیگر عمل خیر، رعایت مسائل شرعی و... روند افزایشی داشته است.
هرچند از حق نگذریم در همه موارد منفی که برشمرده شد، هنوز با همان روند کاهشی در ماه رمضان امسال همچون سالهای گذشته مواجه بودیم، اما نمیتوان این واقعیت ناراحتکننده را نادیده گرفت که پدیده جدید بی حجابی و کشف هنجارشکنانه آن نه برحسب اتفاق و از جنس رفتاری ناخوداگاه، بلکه براساس یک برنامه طراحی شده و خودآگاه مردم حتی در شبهای قدر با موارد آزاردهندهای مواجه بودند که تاب تحمل آن سخت بود.
اکنون کار به جایی رسیده کسانی که از حجاب کامل هم برخوردار نیستند از حاکمیت این مطالبه را دارند که با عوامل هنجارشکن و کشف حجاب در کشور برخورد شود. البته وقتی بحث برخورد مطرح میشود چه بسا عدهای که نان خود را در عدم امنیت و ثبات در کشور میبینند یکباره فریاد وامصیبتا سر دهند که حاکمیت به دنبال بگیر، ببند و بزن است که این نگاه با سخنان رئیسجمهور در روزهای اخیر و رفتار خویشتندارانهای که در این مدت شاهد آن بوده ایم منافات دارد، اما از طرف دیگر حاکمیت از دو منظر نمیتواند نسبت به این پدیده نامیمون بی تفاوت باشد.
اولاً حجاب یک اصل دینی است و جمهوری اسلامی صرفاً یک نام نیست که از کنار اصول مترتب بر خود که ارزشهای دینی و حجاب یکی از آنهاست به راحتی عبور کرده و بی تفاوت بگذرد.
ثانیاً امروز پدیده بی حجابی نه تنها موجب آزار مؤمنین بلکه اکثر قریب به اتفاق جامعه حتی کسانی که شل حجاب هستند قرار گرفته است و چیزی که مطالبه همه مردم است حکومت مجاز به بی تفاوتی در مقابل آن نیست؛ بنابراین اجرای قانون حجاب یک اصل است و نادیده گرفتن این اصل به مفهوم آن است که میتوان از دیگر اصول شریعت و دیگر قوانین موضوعه کشور تخطی کرد که حکومت مجاز به آن نیست.
اما در پاسخ به آن عده که استناد به آیه 256 سوره مبارکه بقره (لااکراه فی الدین قد...) میکنند باید گفت درست است که دین و دینداری وانتخاب هر دینی امر شخصی و امور قلبی و باطنی است و اجباری در انتخاب آن نیست، اما درباره چگونگی حضور او در اجتماع و تأثیرگذاری او بر دیگر افراد، قوانینی در نظام اسلامی وضع شده است که فرد با هر دینی موظف به رعایت آن است. در نظام های اجتماعی، اکراه و اجبار از ابزارهای پیش بینی شده در کلیه نظامها است، یعنی در هر نظامی در مقوله های اجتماعی و حقوقی آن، جبر قانونی وجود دارد و بدون آن، جامعه قابل اداره و کنترل نیست. نظام های قضایی و نیروهای انتظامی در همه نظام ها، امری مقبول وپذیرفته شده هستند.
بنابراین، بایستی محدوده عقیده را از محدوده عمل و حقوق جدا کرد. در حیطه «عقیده» اجبار هیچ راهی ندارد ولی در حیطه «عمل»، جبر و اکراه هم لازم است و هم قابل قبول است، چنان که در تمامی جوامع از غربی گرفته تا شرقی آن، قوانین و مقرراتی وضع می شود و همگان ملزم به رعایت آن هستند، بنابراین کسی که با استناد به این آیه حجاب از سر برمی دارد و خود را مختار ما یشاء میداند که هر رفتاری را به تشخیص خود در جامعه انجام دهد در فهم این آیه دچار خطا شده است و حاکمیت موظف به انجام مسئولیت خود نسبت به چنین آدمی است.
نکته مهم دیگر در مواجهه با برخی از این افرادی که کشف حجاب میکنند، ولی خود را مسلمانی میدانند که نماز میخوانند و اعمال دینی خود را انجام میدهند باید گفت چگونه است که شما در محیطی که هیچ انسان نامحرمی حضور ندارد و در پیشگاه پروردگار به نماز میایستید، حجاب میکنید، ولی در جامعه که هزاران چشم خودآگاه و ناخودآگاه به شما دوخته میشود، بی حجاب ظاهر میشوید. پروردگاری که خلقت ما با او بوده و هیچ حجابی بین ما با خالق نبوده چگونه است که برای قرار گرفتن در برابرش و آن هم برای مدت کوتاه و فقط در زمان عبادت و راز و نیاز شرط قبولی نماز را رعایت حدی از حجاب که اتفاقاً سختگیرانه است، میگذارد، ولی همین بنده مجاز میشود در مقابل مردمانی از جنس خودشان که دارای هوای نفس و دهها رذیله اخلاقی هستند با بی حجابی و سر و سینه باز ظاهر شده و چهره متفاوتی را در جامعه به نمایش بگذارند.
حجاب امری لازم الاجراست و شایسته است پیش از آنکه حاکمیت به عنوان یک وظیفه قانونی آن را دنبال کند آحاد جامعه آن را رعایت کنند و دچار حرام شرعی نشوند، ولی اگر کسی یا کسانی متوجه حرام شرعی که انجام میدهند نیستند این وظیفه حاکمیت است که از تبدیل «حرام شرعی» به «حرام سیاسی» جلوگیری کند و هیچ توجیهی با این عنوان که حرامهای دیگری همچون دزدی، اختلاس و... وجود دارد و تا از این حرامها جلوگیری نشود، نباید با رفتار هنجار شکنانه بی حجابی در جامعه برخورد کرد، دلیلی برای دست روی دست گذاشتن نیست. با این نگاه باید گفت اجرای طرح برخورد با کشف حجاب در جامعه بهویژه اصناف و شرکتهای دولتی و خصوصی امری لازم است که هم مطالبه نظام اسلامی است و هم مردم خواستار آن هستند.
تماشاخانه