روش اعتماد متقابل دولت و ملت در گفتار علوی

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، عهدنامه امیرالمؤمنین به مالک اشتر همواره به عنوان مانیفست حکومتداری در دولت اسلامی شناخته شده است. محمد سروش محلاتی پژوهشگر حوزه علوم اسلامی و استاد حوزه علمیه در شرح جدیدالانتشار خود از نامه 53 نهجالبلاغه (عهدنامه مالک اشتر) به توضیح و تقسیر فرازهای این نامه پرداخته که در ادامه بخشهایی از این کتاب را مطالعه میکنیم.
هرگز نیکوکار و بدکار در نظرت یکسان نباشند
وَلاَ یَکُونَنَ المُحسِنُ وَالمُسِیءُ عِندَکَ بِمَنزِلَه سَوَاء، فَاِنَ فِی ذَلِکَ تَزهِیداً لاَِهلِ الاِحسَانِ فِی الاِحسَانِ، وَتَدرِیباً لاَِهلِ الاِسَاءَهِ عَلَی الاِسَاءَهِ وَأَلزِم کُلاً مِنهُم مَا أَلزَمَ نَفسَهُ. وَاعلَم أَنَهُ لَیسَ شَیء بِأَدعَی اِلَی حُسنِ ظَنِ رَاع بِرَعِیَتِهِ مِن اِحسَانِهِ اِلَیهِم، وَتَخفِیفِهِ المَئُونَاتِ عَلَیهِم، وَتَرکِ استِکرَاهِهِ اِیَاهُم عَلَی مَا لَیسَ لَهُ قِبَلَهُم. فَلیَکُن مِنکَ فِی ذَلِکَ أَمر یَجتَمِعُ لَکَ بِهِ حُسنُ الظَنِ بِرَعِیَتِکَ فَاِنَ حُسنَ الظَنِ یَقطَعُ عَنکَ نَصَباً طَوِیلاً. وَاِنَ أَحَقَ مَن حَسُنَ ظَنُکَ بِهِ لَمَن حَسُنَ بَلاَؤُکَ عِندَهُ
هرگز نیکوکار و بدکار در نظرت یکسان نباشند، زیرا نیکوکاران در نیکوکاری بیرغبت و بدکاران در بدکاری تشویق میشوند. پس هر کدام از آنان را براساس کردارشان پاداش ده. بدان ای مالک، هیچ وسیلهای برای جلب اعتماد والی به رعیت بهتر از نیکوکاری به مردم و تخفیف مالیات و عدم اجبار مردم به کاری که دوست ندارند، نیست. پس در این راه آنقدر بکوش تا به وفاداری رعیت، خوشبین شوی که این خوشبینی رنج طولانی مشکلات را از تو بر میدارد. پس به آنان که بیشتر احسان کردی بیشتر خوشبین باش و به آنان که بد رفتاری، کردی بدگمانتر باش.
سوءظن و حسنظن، کجا و به چه کسی؟
امیرالمومنین به مالک میفرماید: هرگز نباید افراد نیکوکار و افراد خطاکار در نزد تو منزلت یگانه و مساوی داشته باشند و نباید آنها را در یک ردیف قرار دهی؛ زیرا چنین کاری موجب میشود که اهل احسان از احسان رویگردان شوند و به عکس، افرادی که اهل کار خلاف هستند، در همان رویه خود ثابت بمانند.
میبایستی با هر کسی مطابق با روش و شیوهای که خودش انتخاب کرده رفتار کرد. بهترین راه برای ایجاد حسن ظن مردم به حاکمان، اول احسان در حق مردم است،. دوم کم کردن و سبک کردن هزینههای زندگی مردم و سوم عدم اجبار مردم به کاری که ضرورتی ندارد.
امام سفارش میکند که در زمینه ایجاد حسن ظن همه تلاش خود را به کار گیرد و از همه شیوهها استفاده کند زیرا خوش بینی رنج فراوان و طولانی را از انسان دور میکند و بیشترین خوشبینی و حس ظن باید درباره نزدیکترین افرادی که به آنها احسان شده وجود داشته باشد و در نقطه مقابل، نسبت به کسانی که بیشترین سرسختی را در برابر انسان دارند، باید بدبین بود و سوءظن داشت.
بیان دو محور از کلام مولا (ع)
امیرالمومنین در این بخش از کلام خود دو محور را مطرح کرده است: محور اول اینکه خوب و بد یکسان دیده نشوند و با خوبان و بدان به شکل مساوی رفتار نشود زیرا برخورد مساوی دو نتیجه دارد؛ یکی اینکه انسانهای خوب که رفتاری با فضیلت دارند و اهل احسان و نیکی هستند، از این کردار پشیمان خواهند شد. از سوی دیگر افرادی که اهل خلاف هستند احساس امنیت میکنند و برخلاف کاری خود اصرار میورزند، زیرا خلافکاری هیچگونه هزینهای برای آنها ندارد و همه امتیازاتی که دارند همچنان باقی میماند و منزلت خود را حفظ میکنند.
بیان یک تناقضنما در سخنان حضرت!
باید توجه داشت که در کلمات و سخنان امیرالمومنین دو گونه رفتار سفارش شده است، یک رفتار مانند همین فراز مورد بحث که حضرت به عدم تساوی بین مردم سفارش میکند و میفرماید روش برخورد با نیکان جامعه میبایستی متفاوت با بدکاران باشد اما در برخی سفارشات دیگر تاکید بر تساوی بین مردم و عدم تفاوت بین آنهاست زیرا در صورت وجود اختلاف در برخورد بین مردم و اختلاف طبقاتی ایجاد میشود و این باعث برخورداری برخی افراد جامعه از امکانات بیشتر و محرومیت دیگران از آن امکانات میشود و آرام آرام تمامی امکانات در انحصار گروه و طبقه خاص قرار میگیرد.
پاسخ به ابهام مطرح شده
وجه جمع این دو گونه از فرمایشات امیرالمومنین که در گروهی از آنها سفارش به برابری میکند و در گروه دیگر تفاوت بین مردم را مورد توجه قرار میدهد با اندکی تأمل در کلام حضرت مشخص میشود. آن دسته از فرمایشات امام که به برابری بین مردم و تصاویر آن حکم میکند، دارای یک قید بسیار مهم و قابل توجه است.
در اینگونه فرمایشات امیرالمومنین صحبت از حقوق عام شهروندان نموده است، یعنی هر کجا که حقی از مردم در میان بود، باید بین آنها تساوی برقرار باشد و به گونهای رفتار شود که مبادا حقی از کسی پایمال شود. این در حالی است که فرمایشات امام درباره رعایت تفاوت بین مردم، مربوط به منزلت اجتماعی افراد و رعایت حقوق متفاوت آنها است. در اینجا قهراً نمیتوان افراد درستکار و افراد تبهکار را یکسان دانسته و با آنان به شکل مساوی برخورد کرد.
به عنوان نمونه اگر دو نفر برای طرح دعوا فیمابین خود به دادگاه مراجعه نمایند، قاضی در برخورد خود با هر دو نفر باید به صورت برابر عمل کند و حقوق هر دو نفر از جمله حق برخورداری از وکیل نیز برابر است، اما در صدور حکم باید حق را به صاحب آن رساند و دیگر نباید برابری را رعایت نماید.
روشی مجرب در تمام حاکمیتها
مهمترین امتیازی که یک حکومت میتواند داشته باشد، اعتماد متقابل دولت و مردم است که امروز به عنوان سرمایه اجتماعی از آن یاد میشود. حضرت برای تحقق این اعتماد سه راهکار ارائه فرمودند: احسان به مردم، کم کردن هزینه مردم و عدم زورگویی و فشار بر مردم. با توجه به حیثیت دینی حکومت، امیرالمومنین میتوانست برای جلب اعتماد مردم به مالک اینگونه سفارش کنند که او خود را نماینده امیرالمومنین معرفی نماید و بگوید از طرف خداوند حکومت میکند.
وقتی یک والی نماینده امام باشد و اعلام کند هر نوع همکاری با حاکم در آخرین موجب رسیدن به پاداش میشود و اعتماد به مساوی با اعتماد به امیرالمومنین زد و در نتیجه مساوی با اعتماد به پیامبر و خداوند است و همچنین اگر اینطور فرهنگسازی کند که مخالف با او یعنی مخالفت با خدا و پیامبر خود به خود اعتماد عدهای از مردم به سمت او کشیده میشود. با این حال امام برای جلب رضایت و اعتماد مردم، راههای دیگری را معرفی میکند زیرا امام در نظر دارد که مقدسات را وسیله اعتبار اجتماعی حاکمان قرار ندهد، بلکه شیوهای که امام نشان داد، راه اعتماد در هر مدل حکومتی را ارائه میدهد.
حتی در حکومتهای غیردینی نیز احسان به مردم، کم کردن هزینه و همچنین کم کردن فشار از روی مردم سبب ایجاد اعتماد و خوش بینی و حکومت می شود.
پایان پیام /