ریسمان پوسیده فتنه، نیرنگهای برباد رفته
دشمن در فتنه88 محکوم بر اشتباهات محاسباتی خود شد و نقشههایی که برای براندازی نظام چیده بود را نقش بر آب دید و مردم در حماسه 9دی پای نظام و انقلاب مهر حاضری زدند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح قزوین؛ آنجا که محمد نوری میخواند؛ "ما برای آن که ایران... خانهی خوبان شود... رنج دوران بردهایم" ناخودآگاه صحنههایی از وحدت، شجاعت و ایثار زنان و مردان ایرانی در وقایع مختلف تاریخ در ذهنمان مرور میشود؛ مردمانی که برای به ثمر نشستن انقلاب اسلامی مشتهای گرهخورده و فریادهای رسای خود رو بر سر رژیم ستمشاهی فرود آوردند؛ جوانانی که برای حفظ میهن و ناموس در جبهههای هشت سال دفاع مقدس در خون خود غلطیدند، مادران و زنانی که با حفظ حیا و عفت و تربیت نسل حسینی و شهدایی، پرچمداران پرورش نسل عاشورایی و جامعه دینی شدند و دهها و هزاران نمونه از پای کار بودن مردم در تمام بزنگاههای تاریخی کشورمان که در سینه و خاطره نسلها ثبت شده است.
آری، نباید فراموش کرد؛ نباید به این سادگی از خون جوانانمان گذشت و در میدان دشمن به تله افتاد! و البته چه خوب این بصیرت و هوشیاری را مردمان ما بارها از خود نشان دادند و حماسه 9دی از جمله این وقایع است که مردم ایران مشت کوبندهای بر دهان هر آنکه فکر براندازی نظامی که هزینههای سنگینی بابت به ثمر نشستن و حفظ آن پرداخت شده بود را در ذهن میپروراند، زدند. دشمن در فتنه88 محکوم بر اشتباهات محاسباتی خود شد و نقشههایی که برای براندازی نظام چیده بود را نقش بر آب دید؛ بد نیست برای اینکه حماسهآفرینی مردم در 9دی را به فراموشی نسپاریم و مبتلا به فراموشی در حافظه تاریخی نشویم؛ مروری بر آنچه که در این ایام در سال88 گذشت داشته باشیم. جمهوری اسلامی ایران برپایه مردم سالاری دینی نهاده شده و از معدود کشورهایی است که براساس قانون انتخابات را برگزار کرده و مردمانش را در تعیین سرنوشت کشور و تعیین افرادی که قرار است امور کشور را در دست بگیرند، دخیل میدارد؛ و این نعمتی است که به برکت انقلاب اسلامی به این کشور عطا شده است. بهانه، انتخابات و هدف، براندازی نظام انتخابات ریاست جمهوری سال88 هم از جمله انتخاباتی بود که مردم غیرتمندانه برای تعیین سرنوشت کشورشان پای صندوقهای رای آمدند اما در این میان افکار پلیدی در پشت پرده دست به دست هم داده بودند تا شیرینی مشارکت سیاسی و اجتماعی و نشاط سیاسی و پویایی جامعه ایران را به سمت دروغ پردازی و اغتشاش و در نهایت براندازی نظام بکشند. اینکه بخواهیم فکر کنیم دشمن یک شبه به فکر فتنه افتاده است بدون شک نه منطقی و نه عملی است بلکه پازلهای فتنه88 از چندسال قبل و از سال80 با مانورهای رسانهای و مداخله احزاب و جریانهای منحرف داخلی و با مدیریت اجانب به ویژه امریکا آغاز شده بود؛ درواقع دشمن میخواست تخم علف هرز فتنه را که در این بازه زمانی کاشته بود را در انتخابات 88 درو کند. "سه روز قبل از برگزاری انتخابات یکی از سران ارشد نظام در یک اقدام غیر معمول نامه ای بدون سلام و والسلام به رهبر انقلاب می نویسد و خواستار رد صلاحیت احمدی نژاد برای جلوگیری از آنچه وی پیدایی شعله های آتشفشان در خیابانها، میادین و دانشگاهها در صورت پیروزی وی در انتخابات می داند، شد. نامه مذکور علاوه بر پخش در رسانههای خارجی و بسیاری از رسانههای داخلی به صورت انبوه چاپ و از طریق هزاران عامل به دست عابران در خیابانهای تهران داده میشد، این موضوع علاوه بر تنش و ایجاد شرایط خاص در قبل از انتخابات از تلاش جدی جریان فتنه برای ایجاد آشوب و درگیری گسترده خبر میداد. هنوز انتخابات در جریان است که میر حسین موسوی با فراخواندن خبر نگاران خود را پیروز قاطع انتخابات می خواند..." این تنها یک برش از سناریوی فتنه است که در بسیاری از خاطرها ثبت شد و یا اگر هم به فراموشی سپرده شده باشد بااندکی مطالعه به آن خواهیم رسید. نقش آفرینی خواص در فتنه88 حال میخواهیم از نقش آفرینی جریانهای مختلف در تند کردن آتش فتنه بگوییم؛ فریب خوردگان و افراد ناآگاه که همواره در هر غائلهای هزینه بیخردی خود را به جامعه وارد میسازند نیز در فتنه سال88 هم بر موج دشمن سوار شده و با دیکته شعارهای هنجارشکنانه از سوی دشمن، فضای جامعه را ملتهب ساختند. مرفهین بیدرد که نه هزینهای برای انقلاب و نظام دادهاند و نه برای حفظ آن دل میسوزانند نیز از سوی دیگر تازیانه به دست گرفته و با سوء استفاده از بلوای ایجاد شده، بر ارزشهای نظام و امنیت کشور میتازیدند و موتور پیشران دشمن در براندازی نظام به شمار میآمدند. برخی جریانها و گروهها هم بودند که با بغض و کینهای که از انقلاب و نظام در دل پرورانده بودند نیز معرکه را برای غرض ورزی نسبت به جایگاه ولی فقیه و اصل نظام مناسب دیده و از طرفی دیگر بر آتش آشوب و فتنه میدمیدند. از همه اینها که بگذریم، میرسیم به خواص جامعه و تصمیم سازان در نظام که میشود گفت بیشترین نقش و اثر را در پی ریزی فتنه و پیش بردن آن داشتند؛ از نامه بدون سلام و والسلام تا ادعای تقلب در نتیجه انتخابات را تماما از ناحیه خواص جامعه شاهد هستیم که رقم میخورد و چشمانی که این رفتارها را از ناحیه خواص میبینند و با فریبی که میخوردند در گرداب فتنه گرفتار شده و غرق میشوند. نتایج انتخابات چیزی غیر از ادعای باند موسوی و سایر معترضین بود. شورشهای خیابانی و درگیری خونین علیه نظام ابتدا در بیانیهها، نامههای سرگشاده و کنفرانسهای خبری بروز پیدا کرد و سپس به کف خیابان ها کشیده شد و ماجرا از این به بعد وارد فاز دیگری می شود. اسناد و خبرهای موثق بیانگر آن است که میرحسین موسوی و جریان فتنه حامی وی در نظر داشتند بلافاصله پس از پیروزی به وزارت کشور هجوم ببرند، اعلامیهای صادر کرده و فهرستی از تغییرات اساسی را منتشر کرده، از هواداران خود بخواهند تا تحقق آن خیابانها را ترک نکنند. در صدر این فهرست، تغییر قانون اساسی و حذف ولایت فقیه قرار داشت!! کما اینکه جریان فتنه بعد از شکست در انتخابات هم تمام فشار خود را روی رهبری نظام متمرکز کرد. "هاشمی رفسنجانی هم در خطبه 26 تیرماه بار دیگر نتیجه انتخابات را مبهم می خواند و از رهبری نظام خواست تا از فتنهگران بازداشت شده دلجویی کنند. او حتی با بیاناتی مخدوش و بیان عبارتی از پیامبر عظیمالشأن (ص) خطاب به امیرالمؤمنین (ع)، به طور ضمنی خواستار کناره گیری رهبری می شود." خرمشهرها در پیش است و آمادگی تمام قد مردم این بازخوردها از سوی خواص جامعه نشان میدهد که همه این بلواها تنها بر هول محور ضربه به ولایت و نظام رقم خورده است اما دشمنان و عاملان داخلی با هیچ دستاویزی نتوانستند به اهداف شوم خود برسند و در نهایت این مردم بودند که در 9دی ماه سال 1388 با حضور در سراسر کشور با حمایت از نظام و ولایت و محکوم کردن فتنهگران، آتش فتنه و دهها روز ناآرامی و سلب امنیت از کشور را خاموش کردند. مردم بزرگترین سرمایههای نظام هستند و هیچ ابزار دیگری مانند حضور به موقع آحاد مردم در صحنه برای پاسخ کوبنده به دشمن و خاموش ساختن آتش فتنهها کارساز نیست و این نقش آفرینی را نه تنها در فتنه88 بلکه در فتنه اخیر و اغتشاشاتی که در ماههای اخیر دشمن به جان کشورمان انداخته بود دیدیم؛ مردم با حضور به موقع خود در صحنه پاسخ آشوبگران را دادند و صف خود را از اغتشاشگران جدا ساختند. یادآوری این نکته لازم است که بدانیم فتنه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی پایانی ندارد و همواره باید آماده در صحنه باشیم و از خدعه و نیرنگ دشمن غافل نشویم؛ چه بسا که مقام معظم رهبری بر این اصل بارها تاکید داشتند و البته آینده را برای همگان به ویژه جوانان روشن میدانند و همواره بر امیدآفرینی در جامعه تاکید دارند. «جوانهای عزیز! بچههای عزیز من! فردا مال شما است، آینده مالِ شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بارِ مسئولیت را بردوش دارید؛ خرمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه] در یک میدانی که از جنگ نظامی سختتر است. البته ویرانیهای جنگ نظامی را ندارد؛ بعکس، آبادانی به دنبال دارد، اما سختیاش بیشتر است.» بیانات در تاریخ 1395/03/03 رهبر معظم انقلاب در 5 مرحله این فتنه را مهار کردند: 1- فراخوان موسوی روز شنبه 23/ خرداد /88 رهبر انقلاب در دیدار با میر حسین موسوی با نگاهی پدرانه به او یادآور می شود که جنس او آشوب طلبی نیست و باید شکایتهای خود را در چارچوب قانون پیگیری کند. و اگر ثابت شود که تقلب به گونه ای بوده که در نتایج انتخابات تاثیر داشته، رهبری خود انحلال انتخابات را اعلام می کند. 2- بیان توطئهها رهبر انقلاب در 27/ خرداد /88 ضمن بیان صریح و شفاف توطئه های دشمن صراحتا به دو نکته اشاره می کنند که عدم پذیرش قانون و تأکید غیرمنطقی بر ابطال آراء مردم، اتخاذ دیکتاتوری است و رهبری زیر بار چنین چیزی نمیرود. این امر نیز بیانگر فشارهایی است که به شخص ایشان وارد می شده است. 3- تمدید یک هفته ای رسیدگی به شکایات تدبیرسوم رهبری دستور تمدید یک هفتهای دوره رسیدگی به شکایات بود ضمن آنکه هیأتی مرکب از آقایان محمدحسن رحیمیان، غلامعلی حدادعادل و علیاکبر ولایتی را مأمور بازشماری تصادفی 10 درصد از صندوقها کردند. 4- برگزاری جلسه با اعضای ستاد انتخاباتی چهار کاندیدا در یک نیم روز رهبرمعظم انقلاب شخصا به نظرات و سخنان مخالفین گوش فرا میدهند (فیلم و روایتی از این جلسه با عنوان من خود مدیر جلسه ام را میتوانید از اینترنت دانلود کنید) 5- روشنگری رهبر فهیم و بصیر انقلاب در مناسبت ها و سخنان خود ضمن ملامت سران فتنه، به روشنگری ابعاد فتنه میپردازند. ایشان در طول مدت بحران با اعتماد و اتکا به نهادهای نظام جمهوری اسلامی کسی را عزل نکرده، هیاتی را تغییر ندادند چراکه هر گونه تغییر افراد حقیقی و حقوقی هدف فتنه گران را تامین میکرد که در صدد بودند کفایت نهادهای ذیربط را تحت الشعاع قرار دهند. رهبری و نظام در طول مدت فتنه کمترین امتیازی به فتنهگران ندادند. فشار هاشمیرفسنجانی برای آزادی فتنهگران به جایی نرسید و رهبران فتنه روز به روز منزویتر شدند. رهبری به صورت وحلهای در توصیف جریان فتنه عباراتی را به کار میبردند که امید آنان را برای تأثیرگذاری بر نظام دائما کاهش میداد. انتهای پیام /