زلزله خاموش و بیابانی شدن در کمین مرکز کشور
به تازگی فیلمی از فروچاله و شکاف 72 کیلومتری روی دشت طاهرآباد کاشان منتشر شده که موجی از نگرانیها را در میان مردم و به خصوص ساکنان اصفهان ایجاد کردهاست.
جوان: به تازگی فیلمی از فروچاله و شکاف 72 کیلومتری روی دشت طاهرآباد کاشان منتشر شده که موجی از نگرانیها را در میان مردم و به خصوص ساکنان اصفهان ایجاد کردهاست. در این فیلم محمد درویش، فعال محیطزیست میگوید: «دشت در حال خشک شدن و نابودی است، اما همچنان صنایع آببر در کاشان و آران بیدگل استقرار پیدا میکند، حتی برخی از مسئولان منطقه بهدنبال استقرار این صنایع هستند و متوجه نیستند با چه فاجعهای روبهرو خواهند شد»! «جوان» در گفتگو با کارشناسان این موضوع را بررسی کرده است.
آنطور که آمار و اطلاعات سازمان زمینشناسی اصفهان نشان میدهد، حدود 10 درصد مساحت اصفهان درگیر فرونشست زمین شده و دیگر نهتنها دشتهای آن با مشکل جدی فرونشست مواجه است، بلکه مناطق شهری مانند اصفهان، فریدن، شهرضا، برخوار، کاشان و چند شهر دیگر این استان هم در خطر تخریب زیرساختها و فرونشست خانهها قرار گرفتهاند. حدود دو سال قبل نیز خبر تخریب بناها در فریدن به گوش رسید. همان روزها هم واکنشهای زیادی بهدنبال داشت، اما پس از مدت کوتاهی این مسئله به کلی فراموش شد و دیگر کسی به فکر نجات اصفهان از دست فروچالهها و شکافها نیفتاد تا اینکه مجدد فیلمی از وضعیت دشت طاهرآباد کاشان منتشر شد و مسئولان را به تکاپو برای چارهاندیشی این مسئله واداشت. متأسفانه در این خصوص نقش نهادهای مسئول مبهم است، زیرا برنامههای کلان برای نجات استانی با 5 میلیون و 120 هزارو 850 نفر جمعیت به کندی پیش میرود و به آسیبی که این پدیده به خانه و زندگی مردم وارد میکند هم توجهی نمیشود. دیگر فرونشست به یک مسئله خطرآفرین برای جان مردم تبدیل شده و اصفهان را با 30 شهری که دارد در معرض خطر قرار دادهاست.
وقوع پدیده شکاف در زمین از چندین سال قبل دکتر محمدحسین رامشت، استاد جغرافیای طبیعی دانشگاه اصفهان درباره فرونشست زمین و ایجاد شکافهای چند ده کیلومتری در اصفهان به خبرنگار «جوان» میگوید: «پدیده فرونشست، پدیدهای غیرقابل انکار است و شکافی که در روی زمین براثر آن ایجاد میشود نیز هر چند سال اتفاق میافتد، اما مطالعات و پژوهشهای جدید ما نشان میدهد که شکافهای ایجاد شده در فیلمهای منتشر شده اخیر از اصفهان به واسطه برداشت از آبهای زیرزمینی نبودهاست.» او ادامه میدهد: «از نظر تاریخی در شهرهایی مانند یزد و کرمان، شکافهایی از چند صد سال قبل نیز وجود داشتهاست. یعنی در چند صد سال قبل مسئلهای به عنوان برداشت بیرویه آب اصلا مطرح نبوده و چاههای عمیق هم وجود نداشته که از زیرزمین آب برداشت کنند، اما پدیده شکاف در زمین در سالها قبل نیز اتفاق میافتاده است.» رامشت با بیان اینکه مطالعات نشان میدهد پایین آمدن دشتها و بالا رفتن کوهها، پدیدهای طبیعی است، اظهار میدارد: «حدود 15 سال است که در ایران مطالعاتی صورت گرفتهاست که مبدع آن نیز آقای محمد شریفی کیا بودهاند و اصطلاحا به آن، تداخلسنجی موجی میگویند. در این مطالعات، تصاویر راداری را میگیرند و سال به سال با هم مقایسه میکنند که میتواند تا حدود یک سانت در سال جابهجایی پوسته زمین را نشان دهد؛ این جابهجایی میتواند به سمت بالا یا به سمت پایین و به اصطلاح فرونشست باشد یا به صورت افقی تغییر کند؛ بیش از 600 دشت در ایران وجود دارد که طبق همین تداخلسنجی موجی مشخص شده که همه آنها فرونشست دارند؛ چه آنهایی که از نظر بیلان آب منفی هستند، چه آنهایی که متعادل هستند و چه آنهایی که بیلان آب مثبت دارند. همین مطالعات در کوهها نیز انجام شدهاست و نشان داده که کوهها هر سال در حال ارتفاع گرفتن و بالا آمدن هستند، برای مثال زاگرس در سال 20 سانت بالا میآید.» به عقیده این استاد دانشگاه جغرافیایی تحرکات پوسته زمین همیشه اتفاق میافتد که گاهی منجر به شکاف میشود و متأسفانه افرادی که روی زمینها مطالعه کردهاند، توجهی به دشتها و اطراف آن نداشتهاند و اظهارنظرات غیرعلمی میدهند. او به مطالعه دیگری که انجامشده و نشان میدهد پدیده شکاف در اصفهان ارتباطی با برداشت آبهای زیرزمینی ندارد نیز اشاره میکند و میگوید: «یک مطالعه دیگری انجام شده که آزمایشگاهی است؛ در این آزمایش، دشت را شبیهسازی کردند که دارای سفرهای پر از آب بودهاست، پس از آن در محیط آزمایشگاهی آب را با پمپ تخلیه کردند و دیدند که در سطح آن بعد از برداشت آب یک نوع شکستهایی ایجاد شدهاست که چندوجهی میباشد. در آزمایشی دیگر همان دشت را در حالتی که تحرک داشت و دچار فرونشست شد، بررسی کردند؛ نتیجه این شد که الگوی شکاف زمین در این مدل با الگوی شکست زمین در مدل اول کاملا متفاوت بوده و اصطلاحا میگویند پترن هر کدام، حالت خاصی دارد. در نتیجه شکافهای ایجاد شده در اصفهان که اخیرا از آن فیلم و عکس منتشر شده نشان میدهد ناشی از فرونشست و تحرکات پوسته زمین بودهاست نه در اثر برداشت آب زیرزمینی و به عقیده من آن دسته از افرادی که این مسئله را به آب ربط میدهند دلایل علمی کافی ندارند.»
لزوم توجه به ایمنی ساخت و ساز رامشت در پاسخ به این سؤال که با توجه به شکافهای ایجاد شده در سطح زمین چه کار میتوان انجام داد، میگوید: «عدهای این شکافها را با خاکریزی پر میکنند که این کار کمکی به حل مسئله نمیکند. ما باید با این پدیده طبیعی آشنا باشیم و برای جلوگیری از خسارتهای احتمالی ناشی از آن برنامهریزی کنیم. باید از طراحان سازهها کمک بگیریم و بهگونهای ساختمانها را طراحی کنیم و بسازیم که در برابر تغییرات مقاوم باشد و فرو نریزد.» او به راهکار ژاپنیها برای مقابله با زلزله اشاره میکند و اظهار میدارد: «ژاپنیها دریافتند که زلزله بخش جدایی نشدنی از زندگی آنهاست و باید آن را بپذیرند. آنها نتوانستند زلزله را متوقف کنند، اما سازههای ساختمانی را طوری طراحی کردند که هنگام وقوع زلزله جابهجا میشود و ترک نمیخورد. یعنی با ساخت سازههایی قوی و مقاوم در برابر زلزله با این مسئله طبیعی کنار آمدند. ما نیز میتوانیم سازهها را طوری طراحی کنیم که در هر تغییر پوسته زمین واکنش چندانی از خود نشان ندهد.» این استاد جغرافیا در واکنش به اظهارات برخی از فعالان محیطزیست مبنی بر اینکه 70 هزار سال طول میکشد تا شکافهای ایجاد شده در دشت طاهرآباد کاشان به حالت قبل برگردد، میگوید: «در بیابانهای اصفهان و هنگامی که بارندگی کاهش مییابد و خشکسالی میشود شما هیچچیز جز خاک نمیبینید، اما به محض اینکه باران بیاید شاهد آن هستید که کوهپایههای اصفهان چقدر سرسبز میشود و حتی قارچهای طبیعی زیادی رشد میکنند. همه اینها نشان میدهد که محیط با تغییر آب و هوا به سرعت خودش را تغییر میدهد و این در مورد شکافهای ایجاد شده در اصفهان هم صدق میکند.» رامشت میگوید: «برخی از کارشناسان که شکاف را علت برداشت آبهای زیرزمینی تلقی کردهاند در واقع آمار فرونشست را با آمار برداشت آبهای زیرزمینی مقایسه کردهاند، ایندو را به هم ربط دادهاند و یک نتیجهگرفتهاند. در صورتی که از لحاظ ریاضی این کار درست است، اما از لحاظ زمینشناسی درست نیست و پایه علمی ندارد.» او درباره اینکه چطور میتوان مانع از شکاف زمین و ایجاد فروچالهها شد، پاسخ میدهد: «مگر میتوان در مقابل زلزله و بالا آمدن کوهها کاری انجام داد؟ به طور قطع در برابر شکافهای ایجاد شده در زمین هم نمیتوان کاری کرد. تنها باید سازهها را قویتر و مقاومتر ساخت تا مانع از خسارتهای احتمالی ناشی از این پدیده شد.»
کهرم: خدا به دادمان برسد! بیشتر دشتهای استان اصفهان با پدیده فرونشست و ایجاد شکاف درگیر شدهاست و برخی از کارشناسان، برداشت بیرویه آب از منابع زیرزمینی و تأمین و جایگزین نشدن دوباره آن را علت تشدید این پدیده میدانند. اسماعیل کهرم، فعال محیطزیست معتقد است برداشت بیرویه از منابع آبهای زیرزمینی چنین پدیدهای را در اصفهان رقم زدهاست. او در اینباره به خبرنگار «جوان» میگوید: «چندین سال است که من و دیگر کارشناسان فریاد میزنیم، اما کسی گوشش بدهکار نیست. در صورتی که اگر متخصصانی از خارج از کشور بیایند که موهای زرد و چشمان آبی داشته باشند، حرفهایشان بیشتر از ما شنیده میشود! یک عمر فریاد زدیم که برداشت آب از صفحات زیرزمینی بیش از حد مجاز است و حتی راهکار هم دادیم 92 درصد از آبی را که صرف کشاورزی میکنید، مدیریت کنید. به مسئولان گفتیم از تجربه سایر کشورها و همانند آنها از آبیاری بارانی و مهپاش استفاده کنند تا مانع از هدر رفتن آب شوند، اما گوش نکردند و حالا مشکلات ناشی از آن را به چشم خود میبینند.» او ادامه میدهد: «چند سال قبل در سفری که به امریکا داشتم از دیدن زمینهای کشاورزی که به صورت دایره شکل بود، تعجب کردم. وقتی علتش را پرسیدم، گفتند که در آنجا از آبیاری بارانی استفاده میشود و یک فواره از وسط زمین به صورت چرخشی زمین را قطرهای آبیاری میکند، اما شاهد آن هستیم که ما هنوز هم از همان سیستم قدیمی در آبیاری کشاورزی استفاده میکنیم و مقدار زیادی آب هدر میدهیم. کسی هم برایش مهم نیست این سیستم آبیاری چه آسیبی به محیطزیست کشور وارد میکند.» به گفته این فعال محیطزیست سفره آبهای زیرزمینی از باران، برف و تگرگ که توانستهاند به پایینترین لایه زمین نفوذ کنند، تشکیل میشود. مقداری از این آبها نیز بین ذرات خاک جذب میشود و باقی میماند، اما پس از برداشت بیش از حد از آبهای زیرزمینی، ذرات آبی بین خاک نیز از بین میرود و خاک خشک میشود. در نتیجه منجر به ترکخوردگی خاک میشود و ما شکاف ناشی از آن را در لایههای رویی زمین مشاهده خواهیم کرد. این فعال محیط زیست اظهار میدارد: «از سالها قبل اعلام کردیم که زنگ خطر فرونشست اصفهان به صدا درآمده و گفتیم که دشتهای اطراف اصفهان سالانه 16 سانتیمتر فرونشست دارد. متأسفانه باید بگویم که این شکافهای ایجاد شده که تصاویرش منتشر شده شروع یک فاجعه است، زیرا به مروز زمان این شکافها بزرگ و بزرگتر میشود و اگر خانه یا مسجدی در آنجا باشد به دلیل سست شدن زمین به مرور زمان فرو خواهد ریخت و حادثه به بار میآورد. متأسفانه حتی اگر این شکافها در مسیر ریل راهآهن عمیقتر شود، هنگام عبور قطار، زمین فرو مینشیند و معلوم نیست چه اتفاقی بیفتد.» او در پاسخ به این سؤال که چه راهکاری برای مقابله با شکافهای ایجاد شده در زمین وجود دارد، میگوید: «متأسفانه این درد هیچ چارهای ندارد، مگر اینکه با سوءمدیریت موجود، فقط خدا به دادمان برسد. مثلا 20 سال بارندگی مفصل داشته باشیم و زمین نجات پیدا کند.»
لک: توجهی به اخطارهای سازمان زمینشناسی نمیشود دکتر راضیه لک، رئیس پژوهشکده علومزمین سازمان زمینشناسی نیز در این باره به خبرنگار «جوان» میگوید: «با برداشتهای بیرویه آبهای زیرزمینی و افت سطح این آبها، رطوبت بالادست این سفرههای آبی متراکم میشود و تراکم خاک از بین میرود و با بیرون کشیدن آب، لایههای زمین منقبض میشوند و اول فرونشست رخ میدهد و باعث ایجاد شکاف و ترک میشود.» او با اشاره به اینکه مقابله با پدیده شکاف در زمین هیچ راهکار سریعی ندارد، میگوید: «به پدیده فرونشست زمین و ترکهای ناشی از آن زلزله خاموش میگویند؛ زیرا که در طولانیمدت اتفاق میافتد و آثار آن معلوم نیست، اما یکباره خودش را نشان میدهد و در چنین شرایطی نمیتوانیم آن را به حالت قبل برگردانیم، تنها با توقف روند برداشت منابع آبی باید جلوی آن را گرفت تا بدتر نشود.» لک تصریح میکند: «باید جلسات بحران تشکیل شود و وزارت نیرو منابع آبی زیرزمینی را مدیریت کند؛ چاههای غیرمجاز را پلمب کنند و بر مقدار آبی که از چاههای مجاز برداشت میشود، نظارت کنند و مانع از زیادهروی در استفاده از این آبها شوند. از طرفی باید با ارائه تسهیلات به کشاورزان کمک کنند تا آنها از فناوریهای نوین در آبیاری استفاده کنند.» او ادامه میدهد: «سالهاست سازمان زمینشناسی فریاد میزند، اما کسی صدایش را نمیشنود. متأسفانه اخطارهایی را که داده میشود، نمیبینند و بعد از وارد شدن خسارت، تمام توجهها به سمت آن میرود، اما همین توجه هم مقطعی و کوتاهمدت است.» لک با تأکید بر اینکه زمین سست و ناپایدار شده، هزینه تخریب زیاد است و باید فکری شود، اظهار میدارد: «با ادامه بیتفاوتیها نسبت به پدیده فرونشست زمین، تمام زیرساختهای حیاتی مثل راهآهن و ساختمانهایی مثل میدان نقش جهان و سی و سه پل ریخته خواهد شد و از آنجایی که زمین به صورت یکنواخت فرونشست ندارد، پایههای برخی از سازهها سست میشود و با کوچکترین زمین لرزهای ریزش خواهد کرد. اگر مسئولان فکری برای این مسئله نکنند، پدیده شکاف زمین تا جایی پیش میرود که منطقه را تبدیل به بیابانی غیرقابل استفاده خواهد کرد.»