دوشنبه 5 آذر 1403

زندگی، تکامل و مرگ دوباره انسان در عالم برزخ

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
زندگی، تکامل و مرگ دوباره انسان در عالم برزخ

مبلغ / در سوره غافر و آیه 11 آمده است: «أَمَتَنَا اثنَتَینِ وَ أَحیَیتَنَا اثنَتَینِ»؛ آن‌ها می‌گویند خدایا ما را دو بار میراندی و دو بار زنده کردی و اکنون به گناهان خودمان معترف هستیم آیا راهی برای خروج وجود دارد؟؛ علامه طباطبایی فرموده است که یکی از مرگ‌ها انسان را به برزخ و دیگری انسان را به قیامت منتقل می‌کند.

به گزارش «مبلغ»- حلیمه اکبری، مدرس حوزه علمیه خواهران، دوم آبان‌ماه در نشست علمی «تکامل برزخی از منظر علامه طباطبایی» که از سوی مدرسه علمیه مشکات تهران برگزار شد، با بیان اینکه مسئله حرکت و تکامل در عالم بعد از مرگ از آیات و روایات و عقل و از منظر فلسفه اسلامی توجیهی ندارد، گفت: هرگونه تکامل از منظر فلسفه اسلامی وابسته به وجود ماده و استعداد آن است در حالی که عالم برزخ پس از عالم ماده است و مجرد به تجرد مثالی است و ماده در آن حضور ندارد

وی با بیان اینکه در مقاله خود با روش تحلیلی توصیفی به بررسی مبانی فلسفی مرتبط با موضوع پرداخته است، افزود: بنده درصدد بوده‌ام تا از منظر علامه طباطبایی امکان تکامل برزخی را اثبات کنم؛ عالم برزخ مطابق تعریف آیات و روایات، عالمی است که انسان‌ها پس از مرگ و پیش از قیامت در آن حضور دارند و معنای زندگی در آن عالم و حسابرسی به اعمال آنان از موضوعاتی است که در منابع اسلامی به آن اشاره شده است.

اکبری افزود: روایات متعددی وجود دارند که به خیرات دادن برای اموات و انجام واجبات فوت‌شده از آنان تأکید کرده است ضمن اینکه باقیات‌الصالحات هم مورد سفارش قرار گرفته است تا وقتی انسان در دنیا نیست برای او ارسال شود. بر این اساس، شیعیان معتقد به تکامل انسان در برزخ هستند. هر تکاملی از منظر فلسفی نیازمند حرکت است و در فلسفه اسلامی، حرکت به معنای خروج شیء از قوه به فعل به صورت تدریجی است.

مدرس حوزه علمیه خواهران بیان کرد: در عالم برزخ موجودات حالت تجردی دارند و حرکت در آنان بی‌معناست و نفس انسانی نیز با بدن مادی ارتباط ندارد تا از آن طریق تکامل بیابد لذا این موضوع برای فلاسفه اسلامی تبدیل به چالش بزرگی شده است؛ در میان حکمای اسلامی و بر مبنای فلسفه آنان، تفاوت زیادی در آرای آنان به چشم می‌خورد و همین مسئله ضرورت تحقیق بیشتر و مستقل درباه هرکدام را ایجاب می‌کند تا اختلاف میان فلاسفه و عقل و نقل مرتفع شود.

وی با بیان اینکه پژوهشگران بسیاری با تبیین فلسفی ابن سینا و ملاصدرا سعی در حل این موضوع داشته‌اند، تصریح کرد: در این قسم از پژوهش‌ها مسئله تکامل برزخی از منظر علامه طباطبایی بررسی نشده است لذا بنده به نوآوری‌های ایشان در مقاله خود پرداخته‌ام. برزخ و تکامل برزخی، تکامل در فلسفه اسلامی، عوالم وجودی از منظر فلسفه اسلامی و دیدگاه علامه طباطبایی موضوعاتی است که بنده در این مقاله آنان را از منظر این مفسر قرآن شرح داده‌ام.

مراد از دو مرگ در قرآن

وی ادامه داد: در منابع اسلامی از وجود عالمی پس از دنیا و پیش از قیامت با نام بزرخ یاد کرده‌اند؛ در سوره غافر و آیه 11 خداوند فرموده است: «أَمَتَنَا اثنَتَینِ وَ أَحیَیتَنَا اثنَتَینِ»؛ آن‌ها می‌گویند خدایا ما را دو بار میراندی و دو بار زنده کردی و اکنون به گناهان خودمان معترف هستیم آیا راهی برای خروج وجود دارد؟؛ علامه طباطبایی فرموده است که یکی از مرگ‌ها انسان را به برزخ و دیگری انسان را به قیامت منتقل می‌کند.

مدرس حوزه با اشاره به تکامل فلسفی از دید علامه گفت: برای فهم تکامل برزخی باید چند اصطلاح فلسفی هم توضیح داده شود که اول قوه و فعل است؛ فعل عبارت است از وجود خارجی شیء به گونه‌ای که آثار مورد انتظار بر آن بار شود، در این صورت گویند وجود آن بالفعل است و قوه امکان شیء قبل از تحقق آن است.

اکبری افزود: تغیر هم به معنای خروج از قوه به فعل است که یا دفعتاً و یا تدریجاً رخ می‌دهد و در هر دو صورت با حرکت رخ می‌دهد؛ با این تفاوت که تغییرات دفعی بر حدود آنی حرکت منطبق است ولی تغییر تدریجی همان حرکت است. یعنی شیء در فرایند حرکت، استعدادهای خود را به فعلیت درمی‌آورد پس حرکت شیء وابسته به وجود استعداد و قوه در شیء است.

وی با اشاره به معنای ماده اظهار کرد: موضوعی که حامل قوه باشد، ماده گویند و حیثیت آن حیثیت قبول صور و اعراض است لذا هر شیء برای حرکت باید ماده داشته باشد؛ سخن نهایی اینکه هر تکاملی به لحاظ فلسفی همراه با تغیر است و هر تغیری همراه با قوه و هر قوه هم همراه ماده است لذا هر تکاملی لاجرم باید در بستر ماده ایجاد شود تا بتوان آن را توجیه فلسفی کنیم.

مدرس حوزه خواهران با اشاره به عوالم وجودی از منظر فلسفه اسلامی تصریح کرد: در فلسفه اسلامی وجود از حیث تجرد و عدم تجرد از ماده به سه عالم کلی قابل تقسیم است؛ اولاً عالم ماده و استعدادها؛ ثانیاً عالم مثال که فاقد ماده است ولی آثار ماده را از قبیل شکل و حالت و... دارد و ثالثاً عالم عقل که از ماده مجرد است و نزدیک‌ترین عالم به ساحت ربوبی خداوند است.

وی تأکید کرد: علامه در رساله انسان گفته است میان عالم اسماء الهی و عالم ماده، دو عالم مثال و عقل وجود دارد و میان عالم ماده و عقل نیز عالم مثال وجود دارد که از ماده مجرد است اما از آثار ماده مجرد نیست و این عوالم تا عالم ماده تا ساحت ربوبی از منظر نقص و کمال مراتب مختلفی دارند. عالم مثال هم برزخی میان عقل مجرد و موجودات مادی است. بنابراین عالم مثال موجودی است که ماده نیست ولی مقدار و شکل را داراست.

نظر علامه طباطبایی درباره تکامل نفس در عالم برزخ

اکبری ادامه داد: در میان عوالم سه‌گانه تنها حرکت در عالم ماده متصور است و در عالم مثال و عقل ظاهراً نمی‌توان تکاملی را متصور شد لذا تکامل برزخی از منظر فلسفی ممکن نیست ولی علامه طباطبایی معتقد است که نفس ذاتاً مجرد است و تنها در مقام فعل به ماده تعقل دارد لذا به فعلیت رسیدن کمالات ذاتاً مجرد را وابسته به بدن مادی نمی‌داند و نظر جدیدی را در مورد حرکت نفس مطرح کرده است که با این نظریه حرکت نفس در عالم بزرخ و مثال قابل توجیه است. وی اضافه کرد: ایشان معتقد است که حرکت نفس به سمت فعلیت از سنخ همین حرکت جوهری معروف نیست که نیازمند ماده باشد زیرا تکامل براساس ماده اساساً با تجرد ذاتی نفس در تضاد است؛ حرکت نفس در عالم ماده و مثال که در مقاله با عنوان تکامل برزخی از آن یاد شده است با اتحاد پی در پی با عقول مجرد اتفاق می‌افتد، یعنی مطابق دیدگاه ایشان نفس لزوماً برای تکامل به ماده نیاز ندارد هر چند در عالم ماده، متعلق به ماده است. اکبری با بیان اینکه علامه عقیده دارد نفس به خاطر اتحاد با صور علمی، اشتداد وجودی و تکامل می‌یابد، افزود: یعنی تا نفس اتصال به عقل فعال پیدا نکند، هیچ صورت علمی بر نفس افاضه نخواهد شد لذا افاضه صور علمی بر نفس مشروط بر اضافه نفس به عقل فعال است؛ بنابراین می‌توان گفت علامه معتقد به تکامل و اشتداد وجودی است. وی در خاتمه این بحث تصریح کرد: نتیجه اینکه با توجه به یقینی بودن تکامل برزخی در بین اندیشمندان اسلامی باید تضاد بین تکامل و عدم حرکت در عالم برزخ برای نفس حل شود و علامه طباطبایی با تبیین خود این مسئله را حل کرده است. ایشان در نهایه الحکمه در پاسخ به برخی آراء فرموده است که تکامل نفس ذاتاً مجرد از سنخ تکامل متصور در فلسفه اسلامی نیست بلکه نفس مجرد انسانی با اتحاد با صور معقوله و عقل فعال تکامل می‌یابد و این سنخ هم در عالم ماده و هم در عالم مثالی قابل تحقق است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1829020