ساخت و سازهای متروپلی، سازوکارهای ناکارآمد
علی ربیعی - سخنگوی دولت دوازدهم
- افزایش تعداد جانباختگان متروپل آبادان؛ 28 نفر
- مقصران و قاصران حادثه آبادان هرچه سریعتر مجازات شوند
- فاجعه غیر قابل تحملی رخ داده است
- کسانی که در این مصیبت بزرگ دست اندر کار بوده اند باید پاسخگو باشند
از روزی که متروپل فرو ریخت، قلب همه ایرانیان به زیر آواری از غم فرو رفت. همه ما در این اندوه بزرگ شریک هستیم و وظیفه داریم انچه در توان داریم در کاهش آلام و رنج خانوادههای مصیبتدیده مردم عزیز آبادان به کار بریم.
آنچه شاید بتواند مسئولیت همه ما در قبال جان باختگان و فاجعه دیدگان باشد این است که از این مصیبتهای جانخراش از سیل و زلزله گرفته تا پلاسکو و متروپل که هر ازچندگاه، شاهد آن هستیم، ساز وکارهایی تمهید کنیم که از تکرارپذیری آسیبهای برآمده از این حوادث تلخ اجتناب شود.
معمولا بعد از موجی از تاثر و تاسف و فضای عاطفی رسانهای، باز هم نظام ساخت و سازی به همان شیوه قبلی به کار خود ادامه میدهد و از آسیبشناسی و طراحی سازوکار جدید اثری نمیبینیم. راه صحیح پس از وقوع چنین حوادثی، بازنگری جدی در آییننامهها و مقررات و نظارت بر مسئولیتها است. اصلاح سازوکارها بسیار مهمتر از شناسایی مقصران است که معمولا در اینگونه ماجراها در فضای خبری دنبال میشود.
در همه این اتفاقات، ذینفعان و دستگاههای متعددی دخیلند که معمولا نقش آنها در هالهای از ابهام باقی میماند. بهرحال یافتن قصور و تقصیر به هراندازه و روشن و شفاف کردن آن میتواند به روند نظارتها _که معمولا سازوکارها در این میان نامناسب هستند_ کمک کرده و آن را اثربخشتر کند.
تجارب و بررسیهای علمی نشان میدهد بالارفتن هزینه نادیدهانگاری و فساد در دادن مجوزها و نظارت، عامل مهمی در عدم تکرارپذیری اتفاقات مشابه است.
من شناختی از سازنده متروپل ندارم اما بنابر الگوهای مشابه میتوان پیشبینی کرد که متاسفانه ساختار و شرایط سیاسی_اقتصادی در شهرها و شهرستانها به گونهای است که افرادی میتوانند به راحتی پشتوانههای سیاسی محلی برای خود دست و پا کنند به خصوص کسانی که دارای امکانات مالی قوی هستند. اینها عِده و عُده برای خود جمع میکنند؛ یارگیری کرده و در انتخابات موثر واقع میشوند و متاسفانه در بیسامانی سیاسی، چنین افرادی مبدل به تعیین کنندگان و تاثیرگذارندگان انتخابات شورای شهر، مجلس و... میشوند. شفافکردن سازوکار انتخابات در سطح شهرها و محلهها، متاسفانه وقتی در تعیین صلاحیتها فقط با ملاحظات سیاسی و سختگیریهای فکری تصمیمسازی میشود، حیات سیاسی اینگونه پشتیبانان تداوم می یابد.
همچنین نقش افراد کمدانش و فاقد اخلاق حرفهای چه در بخشهای نظارتی مهندسی و چه در بخشهای تصمیمگیری در وقوع این حوادث چشمگیر است.
سالهاست در مورد کیفیت گسترش رشتههای دانشگاهی، ملاکهای صلاحیت حرفهای و عمل به دیدگاه ناظر و الزامات قانونی مناقشاتی وجود داشته است. به اعتقاد من، پرونده متروپل را محدود به این پروژه نکنیم و فرایند حادثه "متروپل ساز" را به نقد بکشیم.
دولت کمیته تحقیقی تشکیل داده است. سازوکار صحیح این است که در این حادثه و حوادث مشابه، کمیته تحقیق ملی شکل بگیرد. در این کمیته مناسب است افرادی از نمایندگان نهادهای مدنی، متخصصین دانشگاهی و حتی از میان داغدیدگان، کسانی حضور داشته باشند. انتشار گزارش کمیته ملی متروپل میتواند آرام بخش بوده و اعتماد اجتماعی را برای مراقبت از پیشگیری در موارد مشابه افزایش دهد.