سایه شوم پوتین بر اروپای شرقی
اقتصادنیوز؛ اگر روسیه با ابزار نظامی به اهداف سیاسی خود در اوکراین دست یابد، اروپا همان چیزی که قبل از جنگ بود، نخواهد ماند و هر احساسی که اتحادیه اروپا یا ناتو میتوانند صلح را در این قاره تضمین کنند، مصنوع یک عصر گمشده خواهد بود.
به گزارش اقتصادنیوز؛ پس از ماهها استقرار سنگین نیروهای نظامی روس در نزدیکی مرز اوکراین و هشدارهای مکرر غرب نسبت به احتمال تهاجم روسیه به این کشور، سرانجام ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه بامداد پنج شنبه بیستوچهارم فوریه (پنج اسفند) با صدور فرمان «عملیات نظامی» علیه کییف، جنگی را آغاز کرد که از زمان جنگ جهانی دوم در اروپا بیسابقه بوده است.
در همین راستا، لیانا فیکس، عضو مقیم در صندوق آلمانی مارشال در واشنگتن دی سی، و مایکل کیمِیج استاد تاریخ در دانشگاه کاتولیک آمریکا، درمطلبی پربازدید برای نشریه فارن افرز با عنوان «اگر روسیه برنده شود، چه؟» تحلیل کردهاند که «اوکراین تحت کنترل کرملین، اروپا را متحول خواهد کرد». اقتصادنیوز این مقاله را در 2 بخش تقدیم مخاطبان میکند.
در بخش نخست مقاله (شناسایی مسیر پیروزی پوتین در جنگ اوکراین) نویسندگان استدلال میکنند که به نظر میرسد تحلیل هزینه و فایده پوتین به نفع تغییر وضعیت موجود اروپا است. رهبری روسیه ریسکهای بیشتری میپذیرد، و فراتر از نزاع سیاستهای روزمره، پوتین در یک مأموریت تاریخی برای تحکیم اهرم روسیه در اوکراین است. و همانطور که مسکو می بیند، پیروزی در اوکراین ممکن است در دسترس باشد.
نویسندگان سپس ابعاد پیروزی احتمالی پوتین در اوکراین را بررسی کرده و هشداد میدهند: اگر روسیه با ابزار نظامی به اهداف سیاسی خود در اوکراین دست یابد، اروپا همان چیزی که قبل از جنگ بود، نخواهد ماند. هر احساسی که اتحادیه اروپا یا ناتو می توانند صلح را در این قاره تضمین کنند، مصنوع یک عصر گمشده خواهد بود.
در ادامه بخش دوم و پایانی این مقاله را بخوانید.
شرق اروپا در معرض خطر
در صورت پیروزی روسیه در اوکراین، موقعیت آلمان در اروپا به شدت به چالش کشیده خواهد شد. آلمان یک قدرت نظامی حاشیه ای است که هویت سیاسی پس از جنگ خود را بر رد جنگ بنا نهاده است. حلقه دوستانی که خود را با آنها احاطه کرده است، به ویژه در شرق با لهستان و کشورهای بالتیک، با خطر بیثبات شدن توسط روسیه تهدید می شود. فرانسه و بریتانیا به دلیل داشتن ارتش نسبتاً قوی و سنت طولانی مداخلات نظامی، نقشهای پیشرو در امور اروپا را بر عهده خواهند گرفت. با این حال، عامل کلیدی در اروپا، ایالات متحده باقی خواهد ماند. ناتو همانند کشورهای مضطرب و در معرض خطر شرق اروپا، کشورهای خط مقدم که در امتداد خط تماس بسیار بزرگ، گسترده و نامطمئن با روسیه، از جمله بلاروس و بخشهای تحت کنترل روسیه در اوکراین، قرار گرفتهاند، به حمایت ایالات متحده وابسته خواهند بود.
کشورهای عضو شرقی، از جمله استونی، لتونی، لیتوانی، لهستان و رومانی، احتمالاً تعداد قابل توجهی از نیروهای ناتو را به طور دائم در خاک خود مستقر خواهند کرد. رد درخواست فنلاند و سوئد برای به دست آوردن تعهد ماده 5 و پیوستن به ناتو غیرممکن است. در اوکراین، کشورهای اتحادیه اروپا و ناتو هرگز رژیم جدید تحت حمایت روسیه که توسط مسکو ایجاد شده است را به رسمیت نمی شناسند. اما آنها با همان چالشی روبرو خواهند شد که در مورد بلاروس دارند: اعمال تحریم ها بدون تنبیه جمعیت کشور و حمایت از نیازمندان بدون داشتن دسترسی به آنها. برخی از اعضای ناتو شورش در اوکراین را تقویت خواهند کرد که روسیه با تهدید اعضای ناتو به آن پاسخ خواهد داد.
وضعیت مخمصه اوکراین بسیار بزرگ خواهد بود. پناهندگان در چندین جهت، احتمالاً میلیون ها نفر، فرار خواهند کرد. و آن بخشهایی از ارتش اوکراین که مستقیماً شکست نخوردهاند به نبرد ادامه خواهند داد، که بازتاب جنگ پارتیزانی است که کل منطقه اروپا را در طول جنگ جهانی دوم و پس از آن از هم جدا کرد.
وضعیت دائمی تشدید تنش بین روسیه و اروپا ممکن است از منظر نظامی سرد بماند. اگرچه احتمال دارد که از نظر اقتصادی گرم باشد. تحریمهای اعمال شده علیه روسیه در سال 2014، که به دیپلماسی رسمی مرتبط بود (که اغلب از آن به عنوان فرآیند "مینسک" یاد میشود) سختگیرانه نبود. آنها برگشت پذیر و مشروط بودند. پس از تهاجم روسیه به اوکراین، تحریمهای جدید بانکی و انتقال فناوری قابل توجه و دائمی خواهد بود. در پاسخ، روسیه احتمالاً در حوزه سایبری و همچنین در بخش انرژی تلافی خواهد کرد. مسکو دسترسی به کالاهای حیاتی مانند تیتانیوم را که روسیه دومین صادرکننده بزرگ آن در جهان است، محدود خواهد کرد. این جنگ فرسایشی هر دو طرف را آزمایش خواهد کرد. روسیه در تلاش برای عقب نشینی یک یا چند کشور اروپایی از درگیری اقتصادی با پیوند دادن کاهش تنش به منافع شخصی این کشورها، بیرحمانه عمل خواهد کرد و در نتیجه اجماع اتحادیه اروپا و ناتو را تضعیف میکند.
بهترین گزینه اروپا اهرم اقتصادی آن است. دارایی روسیه هر گونه منبع اختلاف داخلی یا اختلال در اروپا یا شرکای فراآتلانتیک اروپا خواهد بود. در اینجا روسیه فعال و فرصت طلب خواهد بود. اگر یک جنبش یا نامزد طرفدار روسیه ظاهر شود، می توان آن نامزد را به طور مستقیم یا غیرمستقیم حمایت کرد. اگر یک نقطه درد اقتصادی یا سیاسی از کارایی سیاست خارجی ایالات متحده و متحدانش بکاهد، سلاحی برای تلاشهای تبلیغاتی و جاسوسی روسیه خواهد بود.
بسیاری از این تلاشها در حال حاضر اتفاق می افتد. اما یک جنگ در اوکراین به سرعت این روند را تشدید خواهد کرد. روسیه از منابع بیشتری استفاده خواهد کرد و در انتخاب ابزار خود بازتر خواهد بود ورود موج عظیم پناهجویان به اروپا، سیاست حل نشده اتحادیه اروپا در قبال پناهندگان را تشدید می کند و زمینه مساعدی را برای پوپولیست ها فراهم می کند. جام مقدس این نبردهای اطلاعاتی، سیاسی و سایبری، انتخابات ریاست جمهوری 2024 در ایالات متحده خواهد بود. آینده اروپا به این انتخابات بستگی دارد. انتخاب دونالد ترامپ یا یک نامزد ترامپیست ممکن است روابط بینا آتلانتیک را در زمان اوج خطر برای اروپا تضعیف کند و موقعیت ناتو و تضمین های امنیتی آن برای اروپا را زیر سوال ببرد.
بازگشت ناتو به درون
برای ایالات متحده، پیروزی روسیه تأثیرات عمیقی بر استراتژی کلان آن در اروپا، آسیا و خاورمیانه خواهد داشت. اول، موفقیت روسیه در اوکراین مستلزم آن است که واشنگتن به سمت اروپا حرکت کند. هیچ ابهامی در مورد ماده 5 ناتو (از نوع تجربه شده در دوران ترامپ) مجاز نخواهد بود. تنها تعهد قوی ایالات متحده به امنیت اروپا، روسیه را از ایجاد نفاق در میان کشورهای اروپایی باز می دارد. این امر با توجه به اولویتهای رقابتی، بهویژه اولویتهایی که با ایالات متحده در روابط رو به وخامت با چین مواجه است، دشوار خواهد بود. اما منافع در خطر اساسی است. ایالات متحده دارای سهام تجاری بسیار بزرگ در اروپا است. اتحادیه اروپا و ایالات متحده بزرگترین شرکای تجاری و سرمایه گذاری یکدیگر هستند و تجارت کالاها و خدمات در سال 2019 بالغ بر 1.1 تریلیون دلار بوده است. اروپای صلح آمیز و با عملکرد خوب، سیاست خارجی آمریکا را تقویت می کند - در مورد تغییرات آب و هوایی، در مورد عدم اشاعه سلاح های هسته ای، در مورد افکار عمومی جهانی، بهداشت بینالمللی و مدیریت تنش با چین یا روسیه. اگر اروپا بی ثبات شود، ایالات متحده در جهان بسیار تنها خواهد بود.
ناتو ابزار منطقیای است که از طریق آن ایالات متحده می تواند به اروپا اطمینان امنیتی بدهد و روسیه را بازدارد. جنگ در اوکراین ناتو را نه به عنوان یک شریک دموکراسی ساز یا به عنوان ابزاری برای اعزامهای خارج از منطقه مانند جنگ در افغانستان، بلکه به عنوان اتحاد نظامی دفاعی بی نظیری که برای آن طراحی شده بود، احیا خواهد کرد. اگرچه اروپاییها از ایالات متحده خواستار تعهد نظامی بیشتر به اروپا خواهند بود، اما تهاجم گستردهتر روسیه به اوکراین باید هر عضو ناتو را به افزایش هزینههای دفاعی خود سوق دهد. برای اروپاییها، این آخرین فراخوان برای بهبود قابلیتهای دفاعی اروپا - همگام با ایالات متحده - به منظور کمک به ایالات متحده برای مدیریت معضل روسیه و چین است.
برای مسکو که اکنون در رویارویی دائمی با غرب است، پکن می تواند به عنوان یک پشتوانه اقتصادی و شریک در مخالفت با هژمونی ایالات متحده عمل کند. در بدترین حالت برای استراتژی کلان ایالات متحده، چین ممکن است با قاطعیت روسیه جسور شده و تهدید به رویارویی بر سر تایوان جدی شود. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که تشدید تنش در اوکراین به نفع روابط چین و روسیه باشد.
جاه طلبی چین برای تبدیل شدن به گره مرکزی اقتصاد اوراسیا به دلیل ابهامات سبعانهای که جنگ به ارمغان می آورد، به دلیل جنگ در اروپا آسیب خواهد دید. عصبانیت چینیها در قبال اقدام روسیه باعث ایجاد نزدیکی بین واشنگتن و پکن نمی شود، اما ممکن است آغازگر گفتگوهای جدیدی باشد.
شوک یک اقدام نظامی بزرگ از سوی روسیه نیز سوالاتی را در آنکارا ایجاد خواهد کرد. ترکیه، رئیس جمهور رجب طیب اردوغان، از بازی محترمانه جنگ سرد برای مقابله با ابرقدرت ها لذت می برد. با این حال ترکیه روابط قابل توجهی با اوکراین دارد. به عنوان یکی از اعضای ناتو، از نظامی شدن دریای سیاه و شرق مدیترانه سودی نخواهد برد. اقدامات روسیه که منطقه وسیعتری را بیثبات میکند، میتواند ترکیه را به سمت ایالات متحده عقب ببرد، که به نوبه خود میتواند بین آنکارا و مسکو شکاف ایجاد کند. این برای ناتو خوب است و همچنین فرصت های بیشتری را برای مشارکت آمریکا و ترکیه در خاورمیانه باز می کند. ترکیه به جای یک مزاحمت، می تواند به متحدی که قرار است تبدیل شود.
پیامد تلخ یک جنگ گسترده تر در اوکراین این است که روسیه و ایالات متحده اکنون به عنوان دشمن در اروپا با یکدیگر روبرو خواهند شد. با این حال، آنها دشمنانی خواهند بود که نمی توانند خصومت هایی را فراتر از یک آستانه مشخص انجام دهند. دو قدرت هستهای مهم جهان هر چقدر هم که جهانبینیهایشان دور باشد، هر چند از نظر ایدئولوژیک مخالف باشند، باید خشم خود را کنترل کنند. این یک عمل شعبده بازی فوق العاده حیله گر خواهد بود: وضعیت جنگ اقتصادی و مبارزه ژئوپلیتیکی در سراسر قاره اروپا، در عین حال وضعیتی که اجازه نمی دهد تشدید تنش به جنگ تمام عیار تبدیل شود. در عین حال، اگر ایالات متحده تصمیم به احیای حضور خود پس از خروج فاجعه بار از افغانستان بگیرد، رویارویی ایالات متحده و روسیه در بدترین حالت می تواند به جنگ های نیابتی در خاورمیانه یا آفریقا نیز کشیده شود.
حفظ ارتباطات، به ویژه در مورد ثبات استراتژیک و امنیت سایبری، بسیار مهم خواهد بود. قابل توجه است که همکاری ایالات متحده و روسیه در زمینه فعالیت های مخرب سایبری حتی در طول تنش های فعلی ادامه دارد. ضرورت حفظ توافقات کنترل تسلیحات دقیق پس از جنگ اوکراین و رژیم تحریمی که به دنبال آن به وجود می آید، حتی بیشتر خواهد شد.
هیچ پیروزی دائمی نیست
با گسترش بحران در اوکراین، غرب نباید روسیه را دست کم بگیرد. نباید بر روی روایت های الهام گرفته شده از تفکر آرزویی تکیه کند. پیروزی روسیه در اوکراین علمی تخیلی نیست.
اما اگر ممکن است غرب برای جلوگیری از فتح نظامی روسیه کاری انجام دهد، می تواند بر آنچه پس از آن اتفاق می افتد تأثیر بگذارد. اغلب بذر مشکل در زیر روکش پیروزی نظامی نهفته است. روسیه می تواند اوکراین را در میدان نبرد متلاشی کند. می تواند اوکراین را به یک کشور شکست خورده تبدیل کند. اما تنها با محاکمه یک جنگ جنایتکارانه و با ویران کردن زندگی یک دولت ملتی که هرگز به روسیه حمله نکرده است، می تواند این کار را انجام دهد. ایالات متحده و اروپا و متحدان آنها و سایر نقاط جهان نتیجه گیری خواهند کرد و از اقدامات روسیه انتقاد خواهند کرد. ایالات متحده و اروپا از طریق اتحادهای خود و در حمایت از مردم اوکراین، میتوانند جایگزینی برای جنگهای تجاوزکارانه و اخلاقیات واقعی را تجسم کنند. تلاش های روسیه برای بذر بی نظمی را می توان با تلاش های غرب برای بازگرداندن نظم مقایسه کرد.
همانطور که ایالات متحده دارایی های دیپلماتیک سه کشور بالتیک در واشنگتن دی سی را پس از الحاق آنها به اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ جهانی دوم حفظ کرد، غرب می تواند خود را در کنار نجابت و کرامت در این درگیری قرار دهد. جنگ هایی که پیروز می شوند هرگز برای همیشه برنده نمی شوند. اغلب کشورها در طول زمان خود را با راه اندازی و سپس پیروزی در جنگ های اشتباه شکست می دهند.
همچنین بخوانید