سرخیو مارکینا با نام مستعار در زمین فوتبال؛ سارقِ زیبا و بیرحمِ لیگ
تهران - ایرنا - «پپ گواردیولا» درست همانند شخصیت پروفسور (سرخیو مارکینا) در سریال اسپانیایی خانه کاغذی، در عین زیبایی و با بیرحمیِ تمام، جامهای داخلی را تصاحب میکند؛ او پس از اسپانیا و آلمان در انگلیس هم ترک عادت نکرده است.
به گزارش ایرنا، فتح 10 لیگ از 13 لیگ ممکن. موفقیتی 76 درصدی در لالیگا، بوندسلیگا و لیگ برتر فوتبال انگلیس. سبقت گرفتن از رئالِ مورینیو، دورتموندِ کلوپ، لیورپولِ کلوپ و... صحبت از پروسهی طاقتفرسا و طولانی به نام لیگ است. پروسهای بین 34 تا 38 هفته که باعث میشود درصد شانس به دست آوردن جام به شدت کاهش پیدا کند. فتح تورنمنتهایی مانند جام جهانی، جام ملتها و حتی لیگ قهرمانان اروپا (به ویژه در مراحل حذفی) فارغ از توانمندی بالا، گاهی اوقات با فاکتورِ شانس همراه میشود و به همین خاطر است که بارها شاهد درخشش تیمهای کوچک بودهایم. البته که گزارههای قبلی برای کوچک جلوه دادن جامهای حذفی نیست بلکه در جهت نشان دادن ارزش بالای فتح لیگهایی در سطح لیگ برتر فوتبال انگلیس و یا لالیگا به رشته تحریر درآمدند.
10 قهرمانی در 13 لیگ
2009، 2010 و 2011 سالهایی بودند که او لالیگا را فتح کرد. 2014، 2015 و 2016 به سالهای بالا بردن جامِ بوندسلیگا اختصاص دارد و 2018، 2019، 2021 و 2022 چهار دورهای است که پپ با سیتی برنده لیگ شد. او در پرفشارترین لیگِ جهان با حضور قدرتهای بزرگی چون لیورپول، چلسی، تاتنهام، منچستریونایتد و آرسنال و همچنین چندین تیم دردسرساز میانه جدولی به این موفقیتها دست پیدا کرده تا نشان دهد در پروسهای به نام لیگ، به کمتر تیمی فرصت نفس کشیدن میدهد.
جلوگیری از اشباع
تکرار، یکی از آفتهای موفقیت به شمار میرود. بقای دستاورد به مراتب سختتر از بروز آن است. گواردیولا در تمام تیمهایی که در آنها حضور داشته توانسته از «عادت کردن» بازیکنانش جلوگیری کرده و اجازه اشباع شدن را به آنها ندهد. عملا برای انجام دادن چنین کاری نیاز دارید که از علم روانشناسی سررشته داشته باشید و بدانید چطور نیروهای خود را بشورانید و از کرخت شدن آنها جلوگیری کنید. سیتی در تمام این سالها با پپ حتی برای یک بازی دست از تلاش برنداشته است. آنها برای دومین بار با هدایت مرد اسپانیایی موفق شدند از عنوان قهرمانی خود دفاع و به چهارمین قهرمانی در پنج سال اخیر دست پیدا کنند.
بازگرداندن روحیه
بدون تردید بزرگترین حسرت سیتیزنها قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا است. مالک اماراتی برنامههای متعددی را برای تصاحب این جام پیاده کرد و هزینه زیادی نیز انجام داد اما هر سال شاهد ناکامی تیمش در رسیدن به آن جام نقرهای و جذاب بود. سیتی پس از نایب قهرمانی در سال 2021، این بار در عین ناباوری و در حدود یک دقیقه، بازی برده مقابل رئال را از دست داد و نتوانست به فینال راه پیدا کند. آنها بازهم تا یک قدمی موفقیت رفتند و به چشمه مقصود نرسیدند. طبیعتا چنین اتفاق تلخی در ذهن شما اختلال ایجاد و روحیه و انگیزهتان را کم میکند. انتظار میرفت سیتی نیز دچار چنین سندرمی بشود. واکنش تیم پپ چه بود؟ سه برد، یک تساوی و کسب 10 امتیاز از 12 امتیاز ممکن با به ثمر رساندن 15 گل. یک نمایش باشکوه که همراه شد با 2 کامبک در 2 هفته پایانی. آنها نه تنها روحیه خود را از دست ندادند بلکه با مدد گرفتن از رئال مادرید، نقطه ضعف اخیرشان را به نقطه قوت تبدیل کردند تا بتوانند تنها جام باقیمانده فصل را به دست بیاورند. بازگشت روحیه به بازیکنان و ارکان تیم در چنین بازه زمانی کوتاهی یک شاهکار بود.
گرفتن بهترین بازی از بازیکنان
او همیشه متهم به داشتن تمام ستارهها بوده است. کتمانناپذیر است که پپ در تیمهایی حضور داشته که بنیه مالی بالایی داشتند و منابع انسانیشان قابل توجه بوده است اما فراموش نکنیم که ستاره داشتن یک سوی قضیه است و بازی گرفتن از همان ستارهها سویی دیگر. تیمهای پرستاره زیادی را دیدهایم که هیچوقت به موفقیت نرسیده و عقیم ماندند. هنرِ بازی گرفتن از ستارهها و کمک به پیشرفت آنها را نباید نادیده گرفت. آیا دیبروینه همان بازیکنی است که از وولفسبورگ به خدمت گرفته و پیشتر از چلسی کنار گذاشته شد؟ ژوآئو کانسلو همان بازیکنِ یوونتوس است؟ کسی فیل فودن را میشناخت؟ رحیم استرلینگ توانایی گلزنی در این حد را داشت؟ با این وجود خود پپ نیز در کمال فروتنی اشاره میکند که این ستارهها به او کمک کردند تا به موفقیتهای پرشمار نائل شود.
تعویضهای طلایی
به تعویضهای پپ در بازی رئال و سیتی خرده گرفته شد. «چرا دیبروینه بیرون رفت؟» تبدیل به یک جمله پرتکرار در فضای مجازی شده بود. پپ اما مانند پروفسور در سریال خانه کاغذی به هنگام بحران و در میانهی استیصال، برگ برندههایش را رو کرد. او به جای سرخیو که دستی به عینکش میزد، سرش را میخاراند و لحظاتی بعد به اکسیر فرار از موقعیت خطر دست مییافت. ایلکای گوندوغان یک دقیقه قبل از گل دوم استونویلا به میدان آمد و در عین ناباوری ایفاگر نقش اصلی بازگشت بزرگ سیتی در پنج دقیقه بود. او 2 گل زد و 2 گل نیز روی پاس گلهای 2 تعویضی دیگر یعنی رحیم استرلینگ و اولکساندر زینچنکو به ثمر رسید تا هنرِ پپ در تعویضهایش یک مرتبه دیگر به اثبات برسد. باخت 2 بر صفر تبدیل به پیروزی 3-2 شد.
برتری در رقابت با کلوپ
باورکردنی نیست. لیورپولِ کلوپ با 97 امتیاز و 92 امتیاز نتوانست قهرمان لیگ شود. یک اتفاق عجیب و در عین حال کلافهکننده برای هواداران پرتعداد این تیم. لیورپولی که در همین بازه زمانی موفق شد یک بار لیگ قهرمانان اروپا را فتح و به فینال یک چمپیونزلیگ دیگر صعود کند. آنها در بهترین و فوقالعادهترین فرم ممکن توانستند یکی پس از دیگری رقبا را کنار بزنند اما در انگلیس، دستی بالای دست آنها وجود داشته و دارد. بدون شک اگر سیتی نبود حالا لیورپول مدتها بود به 20 قهرمانی در لیگ برتر رسیده بود ولی پپ در اکثر این سالها یک قدم جلوتر بود و یک اشتباه کمتر مرتکب شد. 100 امتیاز، 98 امتیاز و 93 امتیاز را مال خود کرد. آن هم در لیگ پرفشار و سطح بالایی چون لیگ برتر. آنها در این فصل نیز بیش از هر تیم قهرمانی در بین لیگهای معتبر امتیاز جمع کردند. هفت امتیاز بیشتر از رئال، 16 امتیاز بیشتر از بایرن (چهار بازی کمتر)، هفت امتیاز بیشتر از میلان و هفت امتیاز بیشتر از پاریسنژرمن.
پپ همانند پروفسور یا سرخیو مارکینا در سریال خانه کاغذی (سرقت پول) به زیباترین و در عین حال بیرحمترین شکل ممکن خواستههایش را عملی میکند و به جای سرقت طلاهای ضرابخانه سلطنتی اسپانیا، جامِ لیگ برتر فوتبال انگلیس را ربوده و همگان را به تحسین وا میدارد. او با همان وسواس فکری دیوانهوار، توجه فراوان به کوچکترین حرکات رقبا، واکنشهای خاص کنار زمین، خوشاخلاقیِ جالب توجه و احترامِ فراوان به رقبا، جامهای کلکسیون افتخاراتش را بیشتر و بیشتر میکند و همانند پروفسور، احتیاجی به خودنمایی نمیبیند.