چهارشنبه 30 آبان 1403

سروده شاعر هندی برای مردم کرمان؛ هر آنچه بر سر غزه و کرمان و یمن آمد / من هندی خجالت می‌کشد امروز و جدانم

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
سروده شاعر هندی برای مردم کرمان؛ هر آنچه بر سر غزه و کرمان و یمن آمد / من هندی خجالت می‌کشد امروز و جدانم

مهدی باقرخان شاعر هندی در پی شهادت هموطنانمان در کرمان با سروده اخیرخود با مردم ایران ابراز همدردی کردند.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بسیاری از اندیشمندان در توصیف عوامل سازنده هویت ملی ایران در طول تاریخ، به نقش مهم و محوری زبان فارسی اشاره کرده‌اند. زبان فارسی در طول قرن‌ها توانسته است به عنوان نخ تسبیحی برای کنار هم قرار دادن قومیت‌ها و زبان‌های مختلف تشکیل دهنده ایران تاریخی و فرهنگی عمل کرده است و حتی در زمانی که تغییر و تحولات سیاسی و آمد و رفت حکومت‌ها بخش‌هایی از این سرزمین را از دامن مادر اصلی جدا کرده است، باز هم این پیوند حسی و فرهنگی حفظ شده است و هنوز هم بعد از قرن‌ها زبان فارسی در ایجاد این پیوند موفق بوده است.

یکی از مهمترین عوامل ایجاد این موقعیت ممتاز و ویژه برای این زبان شیرین و کهن، خلق آثار ادبی ماندگار و زیبا در طول تاریخ به این زبان بوده است. ادبیات و به ویژه شعر، زبان فارسی را در دل مردم مناطق زیادی از جهان محبوب کرده است. به همین دلیل است که باید نقش نخست را برای به دست آوردن این موقعیت ویژه برای زبان شیرین فارسی به شاعران داد.

شعر افشین علا در پاسخ به اهانت علی کریمی: کسی که نان سگان می‌خورد چه می‌فهمد؟ غذا و شربت نذری نشانه شرف است

پس از فاجعه تروریستی کرمان و شهادت جمع زیادی از هموطنان شاعران با سروده‌های خود این اقدام جنایت‌کارانه را محکوم کردند، شاعرانی از کشورهای هند، افغانستان و تاجیکستان نیز با سروده‌های خود با مردم ایران همدردی کردند. مهدی باقرخان شاعر هندی نیز آخرین سروده خود را به شهدای کرمان تقدیم کرده است.

این سروده به شرح ذیل است:

دوباره خون تازه ریخته بر خاک ایرانم نبینم خدعه را در سرزمین عشق و عرفانم

دوباره شاهد کِشت شهادت بود و گلگون شد دوباره خطه ایران زمینم، شهر کرمانم

گوهرها را من از اهل نظر، پنهان نمی‌دارم کف دریاست بنگر آن همه لولو و مرجانم

صدای کودک پرپر شده از کنج میدان است به شکل سرخی خورشید وقت عصر، می‌مانم

به میدان می‌روم، این دشمنان شاید نمی‌دانند! مثال خیزش اقصایم و امواج توفانم

هر آنچه بر سر غزه و کرمان و یمن آمد من هندی خجالت می‌کشد امروز وجدانم

مرامم، آرزویم صلح انسان ها بُوَد دایم به راه عشق و ایمان من گذشتم از سر و جانم