یک‌شنبه 4 آذر 1403

«سعادت» افزای بوشهر

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
«سعادت» افزای بوشهر

سرزمینی کهن است و دست‌کم از پنج‌هزار سال پیش تا به امروز، یعنی از آغاز دوران درخشش تمدن ایلامی تا به امروز، همواره از یک‌سو گاهواره علم و ادب و تعلیم و تعلم و ازسوی دیگر دروازه ورود دستاوردهای علمی و فرهنگی همسایگان دور و نزدیک به داخل کشور بوده است.

«لیان» کهن و «ابوشهر» سپسین و «بوشهر» اکنون، از دیرباز، سرزمین اهل فرهنگ بوده است، چنان‌که همه ایران چنین بوده است. در دوران باستان، مدرسه ریواردشیر در ریشهر بنا شد، جایی که امروز از توابع بوشهر است و در آغازین سده‌های دوران اسلامی، سیراف بدل به مرکز فرهنگی و اقتصادی در جنوب ایران شد، و این درست زمانی است که خبری از کیش و قشم نبود. و در این میان، مدارس علمی سیراف همه و همه کانون ادب و محل تبادل اندیشه و فرهنگ بود و همچون گوهری تابناک بر تارک سرزمین‌های شمالی خلیج فارس می‌درخشید.

اما در دوران معاصر، مثال اعلای این فرهنگ‌دوستی را باید در «مدرسه سعادت» جست‌وجو کرد. این مدرسه در پی درخواست میرزا احمدخان دریابیگی، حکمران بوشهر و بنادر جنوب، از انجمن معارف تهران و میرزا علی‌خان امین‌الدوله وزیر معارف، مبنی بر اعزام یک نفر مدیر آشنا به روش تعلیم و تربیت نوین تاسیس شد. از این رو، شیخ محمدحسین سعادت با همراهی برادرش شیخ عبدالکریم سعادت، فرزندان آقا شیخ محمدعلی مجتهد تاسیس شد و آنان به همین سبب به سعادت شهره شدند.

اگرچه احمدخان دریابیگی، پیش از سعادت، قید «مظفری» هم بر نام مدرسه علاوه کرد تا لابد از شخص نخست مملکت که حواله هزار تومانی جهت تکمیل ساختمان مدرسه اهدا کرده بود، سپاس گوید

بازدید احمدخان دریابیگی، حکمران بوشهر از مدرسه سعادت / 1317 قمری

مدرسه سعادت درست 119 سال پیش بنیاد نهاده شد. آن‌گونه که از تاریخ برمی‌آید، روزنامه حبل‌المتین که درکلکته هند و به زبان فارسی به طبع می‌رسید، خبر گشایش مدرسه را در شماره 22 از سال هفتم خود مخابره کرده که در آن جریده آمده است:

«به تاریخ عصر پنج‌شنبه 27 شهر ذیقعده سنه 1317 در بوشهر افتتاح مدرسه مبارکه [سعادت] به خیریت شد. چون فصل بهار و هوا رو به گرمی بود، در خود شهر مکان مناسبی ممکن نشد لهذا در چاه نیدی که تقریبا ربع فرسخ از شهر خارج، محل خوش آب‌وهوایی است عمارت خوبی که چند اتاق و سحن وسیعی دارد کرایه نموده‌اند و هنگام افتتاح، جمیع صاحب‌منصبان و تجار و اعیان بر حسب دعوت جناب دریابیگی حاضر بودند، پس از قرائت خطبه و قرارنامه مدرسه و صرف شربت [و] شیرینی به دعای بقای ذات شاهانه و اولیای دولت ابدمدت و مردمان معارف‌پرور رطب‌اللسان گردیدند، الحق جناب دریابیگی امیرتومان حکمران خلیج [فارس] شبانه‌روز سوای خدمتگزاری به ملت و دولت منظوری ندارد و تدارک فروش و ظروف و میز و کرسی و سایر لوازمات مدرسه را حتی رختخواب فراهم آورده‌اند جای آن دارد که از افتتاح این مدرسه که در اول نقطه سرحد واقع است و در انظار خارجه شکوه مخصوصی دارد، چشم تمام ایرانیان روشن شود. معلم مدرسه موصوفه آقا میرزا محمدحسین که شخصی است معمر و مقدس به زیور علم آراسته، مدیر مدرسه آقامحمد صاحب تاجر و امین صندوق و ذخائر آقا سید عبدالرضای حکیم‌باشی قرار یافته و این سه نفر از خوبان شهر هستند، وطن‌پرستی‌شان محتاج به توصیف نمی‌باشد.»

در جایی دیگر ذکر شده که اگرچه به سبب وسعت مکان و موقعیت طبیعی خود برای محصلین پرجاذبه بود لیکن خالی از زحمت هم نبود و ایاب و ذهاب حدود سه کیلومتری اطفال که غالبا ساکن مرکز شهر بودند پرزحمت و ملال‌آور بود و بنابراین با همت آقا محمدباقر متعاقب نظر مساعد خیرخواهان و موافقت و مساعدت دریابیگی، خانه‌ای در مرکز شهر به نحو اجاره تعیین و بچه‌ها را به آن مکان انتقال دادند.

نمایی از حیاط مدرسه سعادت

اما ساختمان اصلی مدرسه پس از یک سال، و در قطعه زمینی که از اراضی حاج معین‌التجار بوشهری بود و به مدرسه هدیه کرده بود، ساخته شد که بالغ بر دو هکتار بود و «شالوده ساختمان مدرسه مشتمل بر شش کلاس بزرگ و یک سالون و چهار ایوان» بود.

این مدرسه چنان برای اهالی بوشهر و حتی حاکم آن اهمیت داشت که امتحانات پایان سال نخست آن نیز با آب‌وتاب فراوان برگزار شد، چنانکه روزنامه حبل‌المتین می‌نویسد: «در هفته گذشته امتحان شاگردان مدرسه سعادت شد با این تفصیل که جناب دریابیگی، حکمران و جمیع صاحب‌منصبان و روسا و اعیان با تمام اجزا مدرسه حضور به هم رسانیده و شاگردان هریک امتحان خود را داده به‌خوبی از عهده جواب برآمد... نهایت امیدواری به جهت حضار حاصل آمد... در حقیقت فواید مدرسه را ملتفت شدند که درین مدت قلیله، شاگردان خیلی ترقی نموده‌اند و روزبه‌روز بر عده شاگردان می‌افزاید.»

اینکه در ابتدا، آمد که اهالی بوشهر از کهن‌روزگاران به فکر و فرهنگ اهمیت می‌دادند، شاید پربیراه هم نباشد، اگر بدانیم در روزگاری که افکار نو با هجمه مواجه می‌شد و مدارس مدرن به آتش کشیده می‌شد، مدرسه سعادت اما در همان سال نخست - که هنوز پنج سالی مانده بود تا غوغای مشروطه به‌پا شود - شصت‌وسه شاگرد داشت. و جالب‌تر آنکه برپایه گزارش‌های تاریخی، قرائت‌خانه و کتابخانه مدرسه، هفت سال پس از آغاز کار، 280 جلد کتاب فارسی، 40 جلد کتاب عربی، 70 جلد کتاب انگلیسی و 60 جلد کتاب فرانسوی داشته است.

گروه پیشاهنگی مدرسه سعادت / 1313 خورشیدی

اگرچه احداث این مدرسه حرکت رو به جلویی در بوشهر و جنوب ایران به‌حساب می‌آمد، اما کم دست‌انداز نیز نداشت و کارشکنی‌ها در آن شد. ازجمله، مخالفت‌ها با آموزش زبان‌های خارجی در آن چنان بالا گرفت که دریابیگی حاکم، کوشید تا در استفتایی، نظر مراجع نجف را جویا شود. شیخ محمد کازرونی (سعادت) در این‌باره نوشته است: «از این رو پس از استفتا در روا بودن یا حرمت تحصیل زبان‌های خارجی از محضر حجج اسلام مراجع تقلید آن زمان مانند آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل و آقا سید محمد کاظم یزدی و آقا شیخ عبدالله مازندرانی، دریابیگی، شاهزاده اسدالله میرزا را برای معلمی ریاضی و زبان فرانسه و انگلیسی از تهران استخدام و احضار نمود.»

معلمان نسل اول مدرسه سعادت - یعنی دو دهه نخست آن، تا سال 1337 قمری - به‌غیر از تعطیلات رسمی، مرخصی نداشتند و ایام غیبت آنان در طول سال تقریبا صفر بود. مدرسه‌ای که در طول سال به‌غیر از تعطیلات رسنمی کشور، مفتوح بود و فعالیت داشت، مدرسه‌ای که برنامه درسی روزانه آن، شش ساعت کامل 60 دقیقه‌ای، چهار ساعت در صبح و دو ساعت در بعدازظهر صورت می‌داد و میان ساعات کلاس‌ها هم نیم ساعت استراحت بود.

ازجمله برجسته‌ترین دانش‌آموختگان این مدرسه 119 ساله، باید از اسماعیل رایین، حسن زنگنه، ایرج نبی‌پور، منوچهر آتشی و صادق چوبک نام برد.

گروه موسیقی مدرسه سعادت / 1316 خورشیدی

این مدرسه که شعر آغاز به‌کارش را «فرصت‌الدوله شیرازی» با این سه بیت

شد چو بپا این بنا بیمن و سعادت

علم و ادب هر دو کرد روبز یادت

نام سعادت نهاد با نیش از خیر

گشت مروج علوم را بارادت

فرصت بنمود فکر و گفت به تاریخ

آمده این مدرسه قرین به سعادت

سرود و در مصراع دوم بیت سوم، حروف ابجد سال تاسیس آن را گنجاند، محمدعلی خان سدیدالسلطنه کبابی، از فضلای نامدار جنوب، آن هنگام که در ذیحجه 1331 (آبان 1292) از این مدرسه بازدید کرد، درباره‌اش به نکات جالبی پرداخت که شاید مفصل‌ترین روایت قاجاری از این مدرسه باشد:

«مدرسه سعادت بوشهر هفت درجه دارد ابتدایی و شش درجه دیگر. متعلمین درجه ابتدایی هشتاد نفر بودند درجه اول پنجاه نفر، درجه دوم پنجاه نفر، درجه سیم چهل نفر، درجه چهارم سی نفر، درجه پنجم بیست نفر، درجه شش پانزده نفر باشند. تدریس فارسی و عربی و انگلیسی می‌نمایند. مواجب و هیئت رئیسه: شیخ محمدحسین مدیر پنجاه تومان، مگردیچ معلم انگلیسی سی‌وپنچ تومان، میرزا علی‌اکبر مشاق نوزده تومان و پنج‌هزار، آقا محمود دوانی هیجده تومان، میرزا لطف‌الله معلم درجه دوم هیجده تومان، میرزا علی‌اکبر دشتی درجه اول هفده تومان، میرزا علی معلم ابتدایی نوزده تومان، آقا محمد کریم معلم پانزده تومان، آقا حشسین معلم نه تومان، آقا عبدالمجید معلم هشت تومان و پنج‌هزار، مخارج متفرقه از آب و فراش هم دارد... وکلای انجمن مدرسه، رئیس‌التجار، [حاج] میرزا غلامحسین [گلشن]، حاجی یحیی [(باباحاجی)]، سروش‌الملک [رئیس پستخانه بوشهر]، موسس خان، میرزا محمدجواد بانک [کازرونی]، حاج محمدحسین دهدشتی، میرزا محمد منشی، [که البته در آغاز مدرسه کسان دیگری چون سیدعبدالرضا طبیب، حاج سیدمحمدرضا کازرونی، آقا سیدحسین سیادت بهبهانی] هرهفته در مدرسه یا در خانه وکلا عصر چهارشنبه انجمن منعقد می‌شود.»

دیدار تاگور هندی از مدرسه سعادت / 1313 خورشیدی

جز این، در سال 1934 (1313) اتفاقی شگفت‌انگیز رخ داد. «رابیندرانات تاگور»، ادیب شهیر هند، برای دومینبار به ایران آمد و از قضا، در بوشهر، این مدرسه را مورد بازدید قرار داد که روایت آن ماجرا و آن روز چنین است:

«در یکی از روزها، مدرسه را به اصطلاح آب و جارو کردند. جنب‌وجوش و رفت‌وآمد فوق‌العاده‌ای به چشم می‌خورد و رئیس معارف و مدیر مدرسه و معلمین در سالن مدرسه که اداره مرکزی نامیده می‌شود، تشکیل جلسه دادند و درباره ورود یک شخصیت ممتاز و به‌نام علمی و ادبی که از راه دریا از هندوستان وارد بوشهر خواهد شد و به مدرسه خواهد آمد گفتگو و تبادل نظر می‌کردند. این شخصیت دینی، علمی، ادبی و فرهنگی و فیلسوف بلندآوازه، «تاگور» بود. سرانجام تاگور، این مرد شعر و ادب و فلسفه و این دانشمند بلندآوازه هندی در حالی که جنرال کنسول و کنسول بریتانیا در بندر بوشهر و میرزا احمد خان، امیرالبحر دریابیگی و رؤسا و فرماندهان کشوری و لشکری این بندر وی را همراهی می‌کردند، وارد مدرسه سعادت ملی بندر بوشهر شد و از سوی رئیس معارف و مدیر مدرسه و معلمین مورد استقبال قرار گرفت. ابتدا به افتخار وی محصلین سرود خواندند، موزیک نواختند و در برابرش رژه رفتند. تاگور با خوشحالی و مسرت و با اشتیاق و علاقه به کلاس‌ها سرکشی کرد و به وسیله میرزا علی فرجاد خوان، صاحب منشی اول جنرال کنسولگری، با معلمین و محصلین به مذاکره پرداخت و صبت کرد و سپس در سالن بزرگ مدرسه که محل تئاتر، اجتماعات و سخنرانی‌ها بود به سخنرانی پرداخت و از بنیان‌گذاران و دست‌اندرکاران این مؤسسه فرهنگی برای ایجاد مدرسه متوسطه سعادت ملی بوشهر تشکر و قدر دانی کرد. از سوی جنرال کنسول به افتخار ورود تاگور به بوشهر و حضور در مدرسه هدایا و جوایزی به شاگردان اول و دوم کلاس‌های مدرسه اهداء شد. خاطره ورود تاگور به مدرسه سعادت در جراید آن روز تهران منعکس گردید و روزنامه فارسی‌زبان «حبل المتین» چاپ کلکته هندوستان نیز اخبار مفصلی در این باره به چاپ رساند و این خبر مهم مدت‌ها بر سر زبان‌ها و نقل محافل و مجالس بود.»

ساختمان کهن درسه سعادت حالا بدل به موزه شده است و خود آن، اگرچه هنوز هم سرحال و سر پا به حیات ادامه می‌دهد، اما در شمار مدارس ماندگار ایران‌زمین جای گرفته است که در آن روزگار جهل، چراغ فکر و فرهنگ را در جنوب ایران روشن کرد و روشن نگاهش داشت تا امروز، تا امروز که شده است 120 سال خورشیدی و سالروز تاسیسش، یعنی 18 اسفند را متقارن با روز ملی بوشهر قرار داده شده است.

نمایی از اتاق‌های مدرسه سعادت *س_برچسب‌ها_س*
«سعادت» افزای بوشهر 2
«سعادت» افزای بوشهر 3
«سعادت» افزای بوشهر 4
«سعادت» افزای بوشهر 5
«سعادت» افزای بوشهر 6
«سعادت» افزای بوشهر 7