سه‌شنبه 6 آذر 1403

سعید تشکری معتقد بود باید قصه خودمان را بنویسیم

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
سعید تشکری معتقد بود باید قصه خودمان را بنویسیم

محمد خسروی راد گفت: سعید تشکری در سال 68 در جلسات عصر داستان می‌گفت ما باید قصه خودمان را بنویسیم که این تفکر او رسید به همین مکتب خراسان.

محمد خسروی راد گفت: سعید تشکری در سال 68 در جلسات عصر داستان می‌گفت ما باید قصه خودمان را بنویسیم که این تفکر او رسید به همین مکتب خراسان.

به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب دوم «غریب قریب» به قلم زنده‌یاد سعید تشکری با حضور محمد باغستانی، پژوهشگر و استاد دانشگاه؛ امیرمهدی حکیمی، کارشناس؛ محمد خسروی‌راد، منتقد ادبی و جمعی از علاقمندان و مسئولان استانی، ظهر امروز سه‌شنبه 17 خرداد در فروشگاه مرکزی کتاب به‌نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) در مشهد همزمان با دهه کرامت و در آستانه میلاد امام رضا (ع) رونمایی شد.

محمد باغستانی، پژوهشگر و استاد دانشگاه در ابتدای این نشست با بیان اینکه در این کتاب جاذبه‌ای بود که بنده را تا انتها با خود همراه کرد، گفت: بنده رمان‌خوان نیستم اما موضوع متفاوتِ کتابِ «غریب قریب» اینقدر جذاب است که ابعاد مختلفی از گذشته ما را نیز در خود گنجانده. دست گذاشتن روی موضوع تاریخچه حرم، اتفاق ارزشمند و جالب توجهی است.

عضو هیات‌علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی معرفی شخصیت‌های سیاسی مختلف در قالب متنی روان در این کتاب را از ویژگی‌های این اثر دانست و اضافه کرد: بازنویسی شماری از کرامات امام رضا (ع)، ارائه تاریخچه‌ای از بنای حرم مطهر رضوی، معرفی بنا و معماری حرم به عنوان نمادی هویتی فرهنگی و بیانِ واقعیت‌های تاریخی همان‌گونه که بوده‌اند از نکاتِ قابل اعتنا در این اثر است.

این نویسنده و پژوهشگر افزود: مرحوم تشکری در این اثر متنی خواندنی برای مخاطبان فارسی زبان در ایران بزرگِ فرهنگی فراهم کرده و در آن تصویری از بنای حرم مطهر را جلوی چشم ترسیم کرده که مثل نخ تسبیح انواع هنرهای ایرانی اسلامی را در یک جا جمع کرده. همچنین در کتاب «غریب قریب» گزارشی از روند جای‌گیری حرم و تبدیل آن به هویت ملی ما و سیر گذر تاریخی آن را به رشته تحریر درآورده و اینکه چطور حرم از زمان دفن حضرت، آرام آرام بخشی از هویت ما شده این کتاب را ارزشمندتر می‌کند و اتفاقاً همین بخش از کتاب قابلیت تبدیل شدن به فیلمنامه را دارد.

باغستانی افزود: اما اگر بخواهیم به برخی از کاستی‌های کتاب هم بپردازیم، می‌توان به این نکته اشاره کرد که در رمان‌های تاریخی باید دید که قدرت خیال‌پردازی تا کجا بدون ایراد است و نویسنده چه میزان به تاریخ پایبند است. ای کاش نویسنده در آخر هر فصل به مستندات تاریخی که دستمایه این رمان تاریخی بلند شده‌اند اشاره می‌کرد و به منابع اصلی که انتخاب شده استناد می‌کرد. در آثار شجاعی می‌بینیم که همواره به کتاب‌ها و منابع تاریخی ارجاع داده می‌شود و به متن هم آسیبی وارد نکرده است.

عضو گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی گفت: شرف‌المکان بالمکین همه می‌دانیم که این حرم از زمان دفن امام محبوب شده است اما این رمان به درستی گذشته را بازسازی نکرده است. نویسنده به مزار هارون‌الرشید در حرم مطهر توجه نداشته. هارون شخصیت مهمی در بین عباسی‌ها بوده و وقتی فوت کرده اینجا مزار او هم بوده ولی در کتاب به این مسئله توجهی نشده، کاش نویسنده این اتفاق را هم بازسازی می‌کرد.

محمد باغستانی با اشاره به فرآیند به رسمیت شناخته شدن امام در ایران افزود: این فرآیند خیلی طولانی بود هلذا باید تاریخ تشیع در این کتاب بازسازی می‌شد اما به این فرآیند در کتاب «غریب قریب» در حد چهار یا پنج صفحه اشاره شده است که این مقدار برای این اثر ارزشمند کافی نیست. ضمن آنکه بخش مربوط به صفویه در کتاب کم است، صفویان معماری ایران را متحول کردند، شاه عباس حرم را بر اساس نقشه دارالسلطنه اصفهان بازسازی کرده اما در این کتاب به تیموری‌ها و ایلخانان بیشتر اشاره شده در صورتی که صفویان پررنگ‌تر بودند و این نکته باید در این رمان بیشتر دیده می‌شد.

در فرم و در محتوا تحت تأثیر ادبیات روسیه هستیم

در ادامه این نشست امیرمهدی حکیمی کارشناس و مدیرعامل مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی با اشاره به موضوع رمان گفت: آنچه امروز در ادبیات داستانی کشورمان می‌بینیم هم در فرم و هم در محتوا اغلب نویسندگان ما تحت تأثیر ادبیات روسیه و.. هستند و لذا ما با داستان‌هایی مواجه هستیم که انگار متعلق به جامعه‌ی ایرانی نیستند. آنچه که در آمریکای لاتین به عنوان «رئالیسم جادویی» متولد شد و اتفاق افتاد و آوازه‌اش در دنیا پیچید در ایران اتفاق نیفتاد. در آنجا پیشینه ادبی هزارساله‌ی ایران وجود ندارد اما نویسندگان آن سرزمین از چیزهایی که در دنیای سرخپوستی وجود داشته خیلی بهره بردند و به رئالیسم جادویی رسیدند.

امیرمهدی حکیمی گفت: نویسندگان ادبیات داستانی باید پس از مطالعه و فهم ادبیات داستانی دنیا اتفاق جدیدی را رقم بزنند و حتی از آن‌ها عبور کنند. بورخس می‌گوید من سبک نوشتاری‌ام را وامدار سوره عنکبوت در قرآن هستم. اما آنچه که سعید تشکری نویسنده مطرح مشهدی رقم زده به گمانم تلاش‌هایی برای آشتی دادن مردم با ادبیات مدرن داستانی ما است. ادبیاتی که ریشه‌های کهن ایرانی و اسلامی را در خود جای داده. او اهل تاتر و ادبیات نمایشی هم بود و از تلفیق اینها او به زبان داستانی متعلق به خودش رسید، چیزی بین ادبیات دراماتیک و رمان که سرآغازی برای یک تحول ادبی است.

وی افزود: جهان زیستی تشکری که تجربه‌های فیلمنامه‌نویسی، نمایشنامه‌نویسی، کارگردانی، بازیگری و.. را در خود دارد از او انسانی چند وجهی ساخت. تشکری بیشتر از هر نویسنده‌ای به صورت مستقیم با مفاهیم رضوی کتاب نوشته است. این آثار با موضوعات متنوعی نظیر معماری، هویت، اشخاص و.. هستند بنابراین باید در مورد آثارش بیشتر گفتگو کرد تا به یک جریان رسید و آن را ادامه داد.

حکیمی در پاسخ به این سوال که به لحاظ هنری یک هنرمند برای تولید اثر هنری باید به چه جنبه‌هایی توجه کند تا اثری دلپذیر را ارائه دهد؟ گفت: به عنوان یک طلبه می‌توانم بگویم هنر جایی اتفاق می‌افتد که مفهوم مورد نظرِ نویسنده در خود اثر نشسته باشد و هنرمند خودش آن مفهوم را باور کند هنر باید جوشش هنرمند باشد، نه کوشش او اما این سال‌ها می‌بینیم که هنر سفارشی شده و این مسئله به هنر بسیار لطمه می‌زند.

در رمان تاریخی قرار نیست، تاریخ را بخوانیم

در ادامه نیز محمد خسروی‌راد، نویسنده و منتقد مشهدی در رابطه با جریان نویسندگی در دورانِ معاصر گفت: برخی از قصه‌های امروزی صرفاً به اماکن و اتفاقات و افراد می‌پردازند و عمق و اثر خاصی را در خود جای نداده‌اند، باید چه کرد که در یک اثر هنری خط و خش لازم در ذهن خواننده ماندگار شود.

وی ادامه داد: در درام وقتی مبنا خیال است، دست نویسنده باز است، او محصول خیالش را به یک اثر دراماتیک تبدیل می‌کند اما وقتی قرار است یک کتاب بر اساس یک ماجرای تاریخی که ما به‌ازای واقعی دارد تولید شود، محدودیت‌هایی وجود دارد. ما قرار نیست در رمان تاریخی، تاریخ را بخوانیم. سعید تشکری و بسیاری از نویسندگان مطرح دیگر، هیچ کدام به تاریخ صرف نپرداخته‌اند لذا نویسنده برای صمیمی‌تر کردن و پی‌بردن به فلسفه وجودی اتفاقات در رمانش کمی به این مسئله می‌پردازد تا به جای یک اثر آکادمیک آن را به منازل مردم عادی برساند.

خسروی‌راد با اشاره به رابطه‌ی ظرف و مظروف در ادبیات گفت: دغدغه ادبیات ما از زمان جدا شدنِ از برهه طلایی‌اش، تنها پیدا کردنِ یک ظرف مناسب است. اما ما هنوز به مرحله‌ای نرسیده‌ایم که بخواهیم حرفی بزنیم و ندانیم چگونه چراکه برخی از ما نویسندگان اصلاً حرفی برای گفتن نداریم که بخواهیم دنبالِ ظرف مناسب آن باشیم. رابطه ظرف و مظروف ما قرابتی ندارد. ما مادامی که حرفی برای گفتن نداشته باشیم و تحت تأثیر آثار 200 سال گذشته باشیم و در رمان و داستان کوتاه گیر کرده باشیم، راه به جایی نمی‌بریم.

وی افزود: ما فقط می‌دانیم چگونه بنویسیم، نمی‌دانیم چه بنویسیم و صرفاً مطالب غرب را بازنویسی می‌کنیم. در ادبیات غرب صناعت هنری اتفاق افتاده نه خلق هنری اما ما داریم یک مجسمه را تکه تکه می‌سازیم، یک بار دست آن مجسمه و بار دیگر سر آن را. بنابراین اثر ما همگن نمی‌شود اما در نسل جدید مشاهده می‌کنم که کسی گرفتار فن و تکنیک نیست آنها تلاش نمی‌کنند. محتوای‌شان را به هر قیمتی روی ظرف سوار کنند.

تشکری در دهه ششم زندگی بهترین آثارش را خلق کرد

این نویسنده گفت: سعید تشکری در سال 68 در جلسات عصر داستان می‌گفت ما باید قصه خودمان را بنویسیم که این تفکر او رسید به همین مکتب خراسان. یعنی او خودش را پیدا کرده بود. وقتی ما نمی‌توانیم قصه کوچه خودمان، معناهای دور و بر خودمان و آدم‌های اطراف مان بنویسیم، چرا باید قصه‌ی دیگران را بنویسیم؟ سعید تشکری دو کار بزرگ کرد اول پرداختن به همین قصه‌های اطراف‌مان است چراکه او فهمیده بود که ما هرچقدر در خصوص امام رضا (ع) بنویسیم بازهم کم است و ما جیره خواه آن حضرت هستیم. قصه‌های امام رضا و حرم تمامی ندارد اما نویسنده‌های مشهدی هنوز در حال تمرین رئالیسم جادویی و... هستند در حالی که ما هنور قصه‌های خودمان را نگفته‌ایم و نمی‌دانیم که کوچه‌های‌مان هم خاطره، هم طعم و هم بو دارند. پس وقتی حرف از فرم و محتوا می زنیم باید بدانیم ما محتوا داریم، اما باید آن را بفهمیم و با آن رفیق شویم، بعد می‌بینیم که فرم خودش پیدا می‌شود.

وی افزود: مرحوم تشکری که نمایشنامه‌نویس، کارگردان، بازیگر و نویسنده بود، اما در داستان کاری کرد که تا قبل از او این کار انجام نمی‌شد مثلاً در کارکردهای دیالوگ، شخصیت پردازی را اضافه کرد و دیگری بعد دادن به وجه نمایشی داستانش است تا آن را زنده کند در حالی که همه به این اتفاق نقد داشتند. او همواره بخشی از روایت را به دیالوگ‌ها می‌سپارد و اتفاقاً در روند داستان اشکالی هم پیش نمی‌آید و بالعکس داستان جذاب هم می‌شود و مضاف بر آن، از گرفتاری در مظانِ همه‌چیزدان بودنِ راوی هم رها می‌شود. بنابراین دیالوگ بخشی از روایتش را پیش‌می برد.

وی در خصوص جوانمردی خلاقیت در ادبیات توضیح داد: کارشناسان معتقدند شاهکارهای ادبی در اروپا و آمریکا در میانگین سنی بین 35 و 45 سالگی نویسندگان خلق شده‌اند. از این آمار نتایجی گرفته شده به عنوان مثال برخی نویسندگان معتقدند که خلاقیت نویسندگان ایرانی زود تمام می‌شود چراکه آن‌ها به مرور سفارش‌پذیر می‌شوند و به سرعت اثراتی متوسط تولید می‌کنند. اگر هنرمندانِ چهار دهه اخیر را بررسی کنیم این نکته برای‌مان مبرهن می‌شود اما در خصوص مرحوم تشکری این‌گونه نیست او در 50 تا 60 سالگی بهترین آثارش را خلق کرده و از این اتفاق آشنایی‌زدایی کرده و در حالی‌که با کلی بیماری دست و پنجه نرم می‌کرد این سن را به جلو برده است و اتفاقاً در سال‌های انتهایی عمرش پر محصول‌تر بود و کارهایش مدام بهتر می‌شد و این آشنایی‌زدایی‌ها در آثار و سبک زندگی او برای من جالب توجه است.

همچنین در این مراسم پوستر دوازدهمین پویش مطالعاتی به‌نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) برگرفته از کتاب «سیره پیامبر (ص) به روایت امام رضا (ع)» رونمایی شد.

کتاب دوم «غریب قریب» در 560 صفحه تابستان 1400 توسط زنده‌یاد سعید تشکری نگارش شده و توسط انتشارات به‌نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.