سنتهای الهی در شکست محاصره دشمن
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی درگومه، دانشجوی ورودی 1400 رشته مهندسی مکانیک یادداشتی با موضوع دفاع مقدس نوشت که متن آن به شرح ذیل است: 43 سال پیش، یکی از مهمترین عملیاتهای دوران دفاع مقدس انجام شد. ساعت 1 بامداد روز 5 مهر 1360، عملیات ثامنالائمه (ع) با رمز «نصر مِن الله و فتح قریب» آغاز شد و بعد از 42 ساعت با پیروزی قاطع رزمندگان پایان یافت. این پیروزی یک شکست سیاسی...
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی درگومه، دانشجوی ورودی 1400 رشته مهندسی مکانیک یادداشتی با موضوع دفاع مقدس نوشت که متن آن به شرح ذیل است: 43 سال پیش، یکی از مهمترین عملیاتهای دوران دفاع مقدس انجام شد. ساعت 1 بامداد روز 5 مهر 1360، عملیات ثامنالائمه (ع) با رمز «نصر مِن الله و فتح قریب» آغاز شد و بعد از 42 ساعت با پیروزی قاطع رزمندگان پایان یافت. این پیروزی یک شکست سیاسی بزرگ بود برای صدام. این عملیات، اولین عملیات سرنوشتساز جنگ بود. بهنوعی میتوان گفت این پیروزی نقطه عطفی بود در روند پیروزیهای جنگ. دشمن بعثی بعد از سقوط خرمشهر درصدد بود آبادان - این شهرِ راهبردی و دارای مزیت - را بگیرد. آبادان محاصره شدهبود. تدارکات بهصورت ضعیف تنها از جاده آبادان - ماهشهر میتوانست به آبادان رود؛ تازه بخشهایی از آن جاده هم زیر آتش دشمن بود. بهعلاوه، شهر زیرِ بمبارانهای متعدد و پیدرپی بود. بنیصدر هم که آن زمان فرمانده کل قوا بود، از اهتمام به آبادان تعلل میکرد. راهبرد بنیصدر این بود که بگذاریم آبادان و خرمشهر تصرف شود تا دزفول در امان بماند! اما در 14 آبان 1359، امام خمینی (ره) دررابطهبا محاصره آبادان بیان کردند: «من منتظرم که این حصر آبادان از بین برود؛ و [هشدار] میدهم به پاسداران، قوای انتظامی و فرماندهان قوای انتظامی که باید این حصر شکسته بشود؛ مسامحه نشود در آن. حتماً باید شکسته بشود. فکر این نباشند که ما اگر اینها هم آمدند، بیرونشان میکنیم. اگر اینها آمدند، خسارات بر ما وارد میکنند. نگذارند اینها بیایند در آبادان وارد بشوند. از خرمشهر اینها را بیرون بکنند. حال تهاجمی بگیرند.» (صحیفه امام، ج13، ص333) درپی فرمان امام (ره) سپاه و ارتش طرح مشترکی برای شکستن حصر آبادان شکل دادند. تا اینکه در مهرماه سال 1360 یکی از چهار عملیات بزرگ دفاع مقدس رخ داد. " بسم الله الرحمن الرحیم تیمسار سرتیپ فلاحی، تیمسار سرتیپ ظهیرنژاد، و جناب آقای محسن رضایی - ایدهم الله تعالی تلگراف شما در خصوص فتح بزرگ که خداوند تعالی نصیب ارتش، نیروی هوایی و هوانیروز، سپاه پاسداران، بسیج، ژاندارمری، فداییان اسلام، و سایر نیروهای مردمی فرموده و محاصره آبادان به طور کامل شکسته شده است واصل گردید. اینجانب این پیروزی بزرگ را به فرماندهان تمامی نیروهای مسلح و به سربازان ارجمند و سپاهیان نیرومند تبریک میگویم؛ و امید است این سرافرازیها را که برای اسلام و میهن فراهم میکنند منظور نظر مبارک ولی الله الاعظم، بقیه الله - ارواحنا له الفداء - باشد. (بخشی از پیام امام خمینی (ره) پس از موفقیت عملیات ثامنالائمه) " نکتهای که روی آن باید تکیه کرد این است که روحیه رزمندگان مخصوصاً بعد از دستور امام چطور بود؟ روحیه آنهایی که بعد از بیان امام، عهد بستند که تا وقتی حصر آبادان شکست نخورده، از آنجا خارج نخواهند شد؟! این کارهای بزرگ، این شکستن محاصره، از چه روحیهای متولد میشود؟
آن روحیه این است که مقاومت میکنیم. چون ولی فقیه گفته، متحد میشویم تا مطالبهی امام محقق شود. چون جهادمان فیسبیلالله است، جمجمهها را به خدا عاریت میدهیم. جان و مال و سرمایهها را با خدا معامله میکنیم. وضعیتِ فلان مسئله بد است؟ مقاومت سخت است؟ باشد! ما به وظیفهی اسلامیمان که امام بر دوشمان گذاشته عمل میکنیم. اگر روی این معنا وحدت داشتیم، گشایش قطعی است. چه شخص ما زنده باشیم چه نباشیم! هدف محقق میشود. نصرت الهی شامل میشود. «قیام اگر برای خدا باشد هیچوقت شکست ندارد.» 5 مهر سالروز فرمان جهاد تبیین هم هست. سه سال پیش در چنین روزی اربعین حسینی بود. آقا در بیانات پایانی مراسم اربعین، در چند دقیقه، «جهاد تبیین» را مطرح کردند: "در قبال این حرکت گمراهکنندهای که از صد طرف به سمت ملت ایران سرازیر است و تأثیرگذاری بر افکار عمومی که یکی از هدفهای بزرگ دشمنان ایران و اسلام و انقلاب اسلامی است و دچار ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و بخصوص جوانها، «حرکت تبیین» خنثیکنندهی این توطئهی دشمن و این حرکت دشمن است." جهاد تبیین هم چیزی شبیه شکستن محاصره است. اگر آن روحیهها را اکنون هم داشتهباشیم، خدای سال 60، خدای امروز هم هست. همانطور که الان میگوییم که در بحرانهای سال 60، وضعیت چنین و چنان بود. منافقین در داخل افتاده بودند به جان مردم. جنگ با عراق در وضعیت بدی بود. بیکفایتی بنیصدر محرز شده بود و کشور رئیس جمهور نداشت. شهید بهشتی و بعد شهید رجایی و شهید باهنر و... به شهادت رسیدهبودند. اما بعد گشایش ایجاد شد. شاید انشاءالله سالها بعد بگوییم که یک زمانی، دشمن محاصره تبلیغاتی کردهبود. بعضی از مردم به آمریکا و مذاکره با او امید داشتند. خیلیها خیال میکردند آمریکا و اسرائیل دست برتر را دارند! بسیاری از مردم از دستاوردهای انقلاب خبر نداشتند! اما بعد از چندی، محاصرهی تبلیغاتی دشمن شکست خورد!