سپردن سرنوشت سینمای ایران به بخت و اقبال!
یک تهیه کننده فیلم که اثرش ظرفیت فروش 20 میلیارد تومانی در صورت اکران در فصل خوب را دارد، میتواند نوبت اکران یک فیلم ضعیف که نوبت اکران خوبی را در اختیار دارد با 300 میلیون تومان (معادل حدود یک میلیارد فروش در گیشه) خریداری کند و هم به بازگشت سرمایه آن فیلم که شانسی در گیشه نداشته، کمک کند و هم زمینه فروش انفجاری فیلم پرفروش فراهم شود.
نظامنامه اکران سال هزار و سیصد و نود و نه با جزئیاتی شگفت انگیز در مسیر اجرا قرار گرفته و شگفت انگیزترین بخش این دستورالعمل اینکه به جای تصمیم عاقلانه درباره اکران فیلمهای سینمایی، همه چیز به بخت و اقبال محول شده است؛ شیوهای که اگرچه ظاهرا عادلانه است اما در عمل میتواند ضربه جدی به اقتصاد سینمای ایران بزند، چرا که توزیع کور فرصتها میان فیلمها بدون در نظر گرفتن ظرفیت فروش فیلمها است.
به گزارش «تابناک»؛ نظام نامه اکران سینمای ایران در سال 1399 بیسروصدا رونمایی شده و در مسیر اجرا قرار گرفته که حاوی نکات عجیبی است اما در میان نکات پرتعداد عجیب که «تابناک» به صورت تفضیلی به آنها خواهد پرداخت، شگفت انگیزترین رویه، سپردن سرنوشت اقتصاد سینمای ایران به بخت و اقبال و تصمیم گیری درباره زمان نمایش فیلمهای سینمایی بر اساس قرعه کشی است.
بر اساس این رویه تازه، فیلمهای متقاضی اکران در سه سبد کمدی، عام و سایر توزیع می شوند و قرعه کشی برای هر سرگروه به صورت نوبتی از بین این سه سبد صورت میگیرد. اولین دوره قرعه کشی اکران پس از تعیین سرگروههای نوروزی و قرعه کشی از دو سبد برای برنامه «آینده» و «به زودی» خواهد بود. اگر فیلمی از قرعه کشی انصراف دهد تا شش ماه نمیتواند در قرعه کشی شرکت کند و مشمول اکران نوروزی هم نمی شود و اکران همزمان بیش از دو فیلم کمدی و دو فیلم کودک و نوجوان با همدیگر مجاز نیست.
در این میان این دستورالعمل ابهامهایی نیز دارد و مشخص نیست آیا دو تهیه کننده میتوانند با هم توافق کنند و زمان اکران فیلمهایشان را جابجا کنند؟! ظاهرا در آیین نامه منعی برای این اقدام در نظر گرفته نشده و احتمالا مسئولان سینمایی که اساسا به چنین موضوعی فکر نکردهاند! این اقدام میتواند عملا زمینه خرید زمانهای طلایی اکران را از صاحبان این زمانها که بنابر شانس و اقبال صاحبش شدهاند، فراهم نماید و در واقع یک بازار سیاه تازه را در سینمای ایران که مملو از رانت و امضای طلایی است، فراهم نماید.
به تعبیر سادهتر، یک تهیه کننده فیلم که اثرش ظرفیت فروش 20 میلیارد تومانی در صورت اکران در فصل خوب را دارد، میتواند نوبت اکران یک فیلم ضعیف که نوبت اکران خوبی را در اختیار دارد با 300 میلیون تومان (معادل حدود یک میلیارد فروش در گیشه) خریداری کند و هم به بازگشت سرمایه آن فیلم که شانسی در گیشه نداشته، کمک کند و هم زمینه فروش انفجاری فیلم پرفروش فراهم شود. شکل ظاهری ماجرا هم میتواند چنین باشد که دو تهیه کننده دو فیلم سینمایی تصمیم گرفتهاند زمان اکران فیلمهایشان را با هم جابجا کنند و اساسا پشت پرده مطرح نمیشود!
این فقط یک شمه از آثار ناپیدای قانون گذاری کور برای سینمای ایران است و متاسفانه این قانون گذاری کور در حوزه اکران بیشترین تبعات را برای سینمای کشورمان در پی خواهد داشت، چرا که میتواند تولید را در این عرصه مختل کند. از این منظر انتظار میرفت این دستورالعمل ابتدا با همه چهرههای مسلط و دوراندیش سینما در میان گذاشته شود و دستورالعملی جامع و متناسب با شرایط سینمای ایران در نظر گرفته شود.
گره زدن چینش فیلمهای سینمایی به بخت و اقبالی که میتواند با حواشی از جنس نمونه صدرالاشاره همراه شود، آثار مخربی در پیش خواهد داشت که سادهترین آنها افت فروش در سینمای ایران است. ظاهرا تصور شده اینکه تعیین زمان مناسب اکران فیلمهای سینمایی را به «شانس» تقلیل داد، یک ابتکارعمل است، حال آنکه مدیران پیشین سینما نیز میتوانستند سرنوشت سینمای ایران را به بخت و اقبال بسپارند و شانه خود را از زیر بار مسئولیت مدیریت اکران و توزیع ظرفیت نمایشی در طول سال، خالی کنند اما میدانستند این رویه به نفع سینمای ایران نیست.
پرسشی که در این میان قابل طرح است، مستثنی کردن اکران نوروزی از این طرح است و ظاهرا چینش اکران نوروزی بر اساس تصمیم شورایی متشکل از مدیرعامل خانه سینما، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، دبیر شورای صنفی نمایش، مدیرکل نظارت و یک نفر کارشناس خبره گرفته میشود؟! چرا اجرای عدالت در تعطیلات نوروز تعطیل شده و قرار است صرفا در ایام غیرتعطیل سال اجرا شود؟! به نظر میرسد در این دوره یا بدنه کارشناسی سازمان سینمایی به درستی تصمیمسازی نمیکند و یا تصمیمگیران به این مشاورهها بیتوجه هستند.